علم زبان

علم زبان

علم زبان سال پنجم بهار و تابستان 1397 شماره 7 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تأثیر طول سازه بر حرکت نحوی: تحلیلی بر اساس ردیاب چشمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکت نحوی تحلیل ردیاب چشمی بار پردازشی تأثیر طول رفتار چشمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 701 تعداد دانلود : 340
حرکت نحوی که طی آن تغییراتی در ترتیب سازه ها ایجاد می شود، با هدف اقناع اصول بهره وری صورت می گیرد. طول سازه ها به عنوان عاملی صوری نقش اثرگذاری در عملکرد قواعد حرکت دارد. آرایش ساختار نهایی با سهولت پردازشی همبستگی دارد. این پژوهش با بهره گیری از الگوی ردیاب چشمی به بررسی رفتار چشم در واکنش به سطح پردازشی جملات با ساختارهای نحوی متفاوت می پردازد، و شواهدی رفتاری برای تأثیر طول در عملکرد حرکت دستوری در صورت های متناظر در زبان فارسی ارائه می دهد. در چارچوب الگوی ردیاب چشمی، دو نوع حرکت (خروج بند موصولی و پسایندسازی) در دو مجموعه ی چهل جمله ای، در دو سطح طولی (کوتاه و بلند) بررسی شد. سپس، رفتارهای چشمی نظیر تعداد و دیرش تثبیت، واپسگرد ثبت و داده های خروجی در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در رابطه با الگوی تعداد و دیرش تثبیت، زمانی که طول سازه مورد مطالعه کوتاه بود، تفاوت چندانی میان قبل و بعد عملکرد قاعده ی حرکت دیده نشد و در حالتی که قاعده حرکت عمل نکرده، میانگین تعداد و دیرش تثبیت کمتر بود. افزایش طول سازه منجر به وارونگی الگوی تثبیت ها و تفاوتی معنادارشد. با افزایش طول سازه، تعداد واپسگردها پس از عملکرد حرکت کاهش یافت. از آن جا که مؤلفه های پیش گفته در تحلیل پایش گر چشمی، الگویی کارآمد در سنجش سطح پردازشی جملات است، می توان نتیجه گرفت، عملکرد قواعد حرکت نحوی با طول سازه ها مرتبط است و در راستای تسهیل پردازش انجام می شود. حرکت به جایگاه پسافعلی، با افزایش طول محتمل تر است و با انگیزش افزایش بهره وری پردازشی صورت می گیرد.
۲.

شباهت گریزی و حذف انسدادی پایانی در خوشه های همخوانی زبان فارسی در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حذف همخوان انسدادی خوشه های همخوانی نظریه بهینگی شباهت گریزی واج آرایی زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 491 تعداد دانلود : 303
رویکرد شباهت گریزی پایه اصلی شکل گیری واج آرایی زبان های بشری را ادراک پذیری می داند. در این رویکرد، همخوان های انسدادی به دلیل ضعف ذاتی در سرنخ های ادراکیشان، بخصوص درجایگاه پایانی، گزینه های اصلی برای حذف هستند. مقاله حاضر با این رویکرد و در قالب نظریه بهینگی به بررسی رابطه میان امکان حذف انسدادی پایانی در خوشه های همخوانی زبان فارسی، براساس میزان شباهت میان دو عضو خوشه همخوانی می پردازد. بدین منظور، کلیه خوشه های همخوانی پایانی در زبان فارسی که عضو دوم آنها یک همخوان انسدادی است، گردآوری و میزان شباهت اعضای خوشه بر اساس سه مشخصه واک، جایگاه و شیوه تولید بررسی شد. تحلیل داده ها نشان داد که در خوشه های همخوانی مختوم به همخوان انسدادی، هرچه میزان شباهت انسدادی پایانی به همخوان پیشین در خوشه بیشتر باشد، احتمال حذف آن بیشتر است و هر سه عامل واک، جایگاه و شیوه تولید در این زمینه دخالت دارند. الگوهای حذف همخوان انسدادی در خوشه های همخوانی براساس شباهت گریزی در قالب محدودیت های نظریه بهینگی با پایه ادراکی صورت بندی شد. در این رویکرد، محدودیت های نشانداری علیه برونداد ی که به اندازه کافی ادراک پذیر نیستند، عمل می کنند و محدودیت های وفاداری از اعمال تغییر بر دروندادی که به لحاظ ادراکی برجسته است، جلوگیری می کنند.
۳.

تجزیه و تحلیل کشش جبرانی واکه در گونه های کردی ایلامی با تکیه بر تحلیل مورایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کشش جبرانی گونه های کردی ایلامی نظریه مورایی وزن هجایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 531 تعداد دانلود : 594
مقاله حاضر به بررسی فرایند کشش جبرانی واکه در گونه های کردی ایلامی با تکیه بر تحلیل مورایی می پردازد. در نظریه مورایی، این فرایند به دلیل حذف واحدی از لایه واجی و آزاد ماندن مورای آن در لایه مورایی صورت می گیرد. کشش جبرانی در این گونه ها تنها به دلیل حذف همخوان رخ می دهد و همخوان های /?/ , /j/ , /h/ همخوان های مورایی هستند که در پی حذف آنها کشش واکه اتفاق می افتد. بدین منظور، بیست گویشور انتخاب شده و از طریقِ پرسشنامه با آن ها مصاحبه به عمل آمده است. به علاوه، نگارنده نیز خود گویشورِ گونه کردیِ فیلی و آشنا به سایر گونه هاست. بر این اساس، پژوهش حاضر در مجموع ششصد داده را مورد بررسی قرار داده است که با توجه به محدودیت حجم مقاله داده های بارز را به عنوان نمونه ارائه کرده است. داده های مورد بررسی بر مبنای الفبای آوانگار بین المللی آوانویسی شده اند. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی تحلیلی است. برخی از مهم ترین دستاوردهای پژوهش عبارتند از: 1. انگیزه اصلی فرایند کشش جبرانی حفظ وزن مورایی کلمه است که تحلیل خطی در نشان دادن آن ناتوان عمل کرده و در تحلیل غیرخطی مورایی، این لایه ها به خوبی نشان داده شده اند. بنابراین، می توان گفت نظریه مورایی از کارایی کافی برای توصیف فرایند کشش جبرانی در داده های کردی ایلامی برخوردار است؛ 2. تنها سه همخوان /x/ ، /φ/ ، /h/حامل وزن هجایی هستند که حذف آنها منجر به کشش جبرانی واکه می شود؛ 3. هجاهای گونه های کردی ایلامی حداکثر می توانند سه مورایی باشند. 4. در گونه های کردی ایلامی، حذف همخوان های مورایی بعد از واکه های کشیده سبب تغییر ماهیت واکه می شود.
۴.

بررسی ترتیب فراگیری جهت های زبان فارسی توسط غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ترتیب فراگیری جهت های زبان فارسی غیرفارسی زبانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 25 تعداد دانلود : 492
بنا بر یکی از فرضیه های الگوی نظارت کراشن (1982)، فراگیری ساختارهای دستوری زبان دوم نیز، همانند زبان اول، با ترتیب خاصی صورت می گیرد. تحقیقات متعدد انجام شده در این زمینه بیانگر وجود مراحل معینی طی فراگیری برخی ساختارهای دستوری زبان دوم است. در این پژوهش، به بررسی ترتیب فراگیری جهت های زبان فارسی توسط غیرفارسی زبانان پرداخته شده است. یافتن ترتیب فراگیری این مقوله توسط غیرفارسی زبانان و مقایسه آن با الگوی <br /> ثبت شده از کودکان فارسی آموز، از جمله اهداف پژوهش حاضر است. به علاوه، قیاس عملکرد زنان و مردان فارسی آموز هم در دستور کار پژوهش قرار گرفته است. برای این کار، یک پرسشنامه حاوی پانزده جفت جمله هم معنی، طراحی و میان فارسی آموزان غیرفارسی زبان در سطوح زبانی مختلف توزیع شده، سپس از آنان درخواست شده است تا بدون توجه به ترتیب دروسِ کتب آموزشی خود، نمونه جملاتی را که زودتر یاد گرفته و از آنها استفاده کرده اند، تعیین نمایند. واکاوی داده ها نشان داد که تقریباً تمام غیرفارسی زبانان نیز همچون کودکان فارسی آموز، ابتدا جهت معلوم را می آموزند.
۵.

تحولات نظریه رتوریک سنتی از یونان تا روم: تفاوت ها و شباهت های نظریه رتوریکی ارسطو و نظریه معلمان خطابه در روم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رتوریک سنتی نظریه رتوریکی خطابه ارسطو نظریه پردازان خطابه در روم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 281 تعداد دانلود : 481
در این مقاله تاریخ تطور نظریه رتوریکی از حدود چهارصد قبل از میلاد تا نخستین قرن میلادی بررسی می شود. در این پانصد سال چهارچوب های نظری رتوریک سنتی پی ریزی شده و این اصول تا قرن ها بدون تغییر یا با اندک تغییری استمرار یافته است. نخستین اندیشمندی که با رویکردی منطقی مباحث رتوریک را در کتابی مستقل مطرح کرده، ارسطو است، به همین دلیل در این سیر تاریخی نظریه رتوریکی ارسطو با دقت نظر بیشتری بررسی شده است. مباحثی که ارسطو در کتاب <em>خطابه</em> مطرح کرده است، بعدها با تفاوت های فاحش و گاه با تفاوت های اندکی بسط و تفصیل یافته است و مدرسان خطابه در روم از جمله سیسرون و کوئینتیلیان نظریه رتوریک سنتی را به نوبه خود گسترش داده اند. پس از بررسی نظریه ارسطو، نظریه رتوریکی مدرسان خطابه در روم ارزیابی و تفاوت های آن با نظریه ارسطو یادآوری شده است. مجموعه مباحثی که تحت عنوان نظریه رتوریکی ارسطو و نظریه رتوریکی مدرسان خطابه در روم، مطرح می شود، چهارچوب های نظریه رتوریک سنتی به شمار می آید. در این مقاله شباهت ها و تفاوت هایی نظریه رتوریکی ارسطو با نظریه رتوریکی معلمان خطابه در روم بررسی می شود و مشخص می گردد رومیان بر میراث ارسطو چه افزوده اند.
۶.

بررسی آوایی غلت نرمکامی [w] در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غلت نرمکامی [w] توزیع واجی تغییرات صوتی دیرش تضعیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 27 تعداد دانلود : 722
غلت نرمکامی [w] بر خلاف غلت سختکامی [j] در نظام آوایی زبان فارسی نقش تمایزدهندگی ندارد زیرا توزیع آن در مواضع واجی ناقص است؛ یعنی تنها در تعداد معدودی از کلمات فارسی آن هم فقط بعد از واکه [o] ظاهر می شود (مانند "شوق"، "حول"، "دور"). به همین دلیل، [w] در فارسی صرفاً به عنوان واج گونه ای از واج /v/ در نظر گرفته شده است. همچنین، فرض شده است که غلت نرمکامی [w] در روساخت آوایی کلمات مورد نظر، گاه به کلی از زنجیره آوایی حذف شده و به جبران آن واکه /o/ قبل از آن کشیده می شود که در این حالت توالی آوایی [ow] به صورت [où] تلفظ می شود. در تحقیق حاضر میزان اعتبار فرضیه های واجی مطرح شده در پیشینه مطالعات فارسی درباره ی صورت آوایی کلمات حاوی غلت نرمکامی [w] را در یک مطالعه آزمایشگاهی بررسی کردیم. نتایج تحلیل های فرکانس، دامنه انرژی و دیرش زنجیره های آوایی هدف نشان داد که [w] بعد از واکه [o] در کلمات مربوطه تظاهر آوایی دارد، ولی تظاهر آن به صورت یک گونه تضعیف شده است. با کاهش فعالیت [w] در توالی آوایی [ow]، شکل هندسی حفره دهان و الگوی واک سازی حنجره تغییر می کند که باعث می شود (1) دامنه انرژی برای فرکانس ها تا حدود قابلِ توجهی تقویت می شود؛ (2) مقادیر فرکانس سازه ها تا حدی افزایش یابد و (3) پهنای نوار سازه ها تا حدی باریک تر شود. برایند تمامی این تغییراتِ صوتی، شباهت آوایی بیشتر غلت [w] به واکه [o] و در نتیجه دیرش بیشتر واکه [o] است.
۷.

مینویسیم واژه، میخوانیم اصطلاح: بازخوانی مفهوم واژه گزینی در متن اصول و ضوابط واژه گزینی (ویرایش سوم خرداد ۸۸)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اصطلاح شناسی واژه گزینی اصول و ضوابط واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی جامعه شناسی اصطلاحات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 692 تعداد دانلود : 140
جامعه شناسی اصطلاحات رویکردی گفتمان-محور است که اصطلاحات را در بافت واقعی آنها  مورد ارزیابی قرار می دهد. در این رویکرد، به منظور سنجش درستی انتخاب معادل های استانداردسازی شده، با در نظر گرفتن عوامل زمانی در جاافتادن اصطلاحات، یک یا چند معادل معیار با معادل های دیگر موجود و اصطلاحات مرتبط بررسی و مقایسه می شوند. مقاله حاضر با این رویکرد و در چهارچوب مطالعات برنامه ریزی زبان، به بررسی و مطالعه رابطه بین "اصطلاح شناسی" و "واژه گزینی"، با استناد بر متن <em>اصول و ضوابط فرهنگستان زبان و ادب فارسی</em> به عنوان منبع تخصصی معیار می پردازد. در مرحله نخست، تمامی اصطلاحاتی که ترکیبی از "واژه گزینی" هستند و یا به طور مستقیم با این لفظ در ارتباط هستند استخراج شده اند. در مرحله دوم، تعاریف و دامنه کاربردی الفاظ مورد مطالعه قرار گرفته و اشتراکات معنایی آنها با تعاریف "اصطلاح شناسی" مقایسه شده اند. تحلیل داده ها نشان می دهد که لفظ واژه گزینی در دو مفهوم ساخت اصطلاح (term formation) و استانداردسازی به کار رفته است. به همین منظور تمایز آن از علم اصطلاح شناسی (terminology) امری ضروری به نظر می رسد. همچنین واژه های وابسته به واژه گزینی مانند "معادل یابی" و "شیوه های واژه گزینی" دشواری هایی را در دریافت مفهوم واژه گزینی ایجاد کرده اند که نیاز به بازبینی دارند. در این مقاله نمونه ای پیشنهادی از هماهنگ سازی اصطلاحات به کار رفته در متن <em>اصول و ضوابط واژه گزینی</em> همراه با اصطلاح انگلیسی متناظر با آنها ارائه شده است. روش به کار رفته در این پژوهش می تواند دستیابی به معادل گذاری روشمند در زبان فارسی را تسهیل کرده و گسست مفهومی در ارتباطات تخصصی در حوزه اصطلاح شناسی را تا حد امکان کاهش دهد.