مقالات
حوزه های تخصصی:
گویش ولاتی (ولایتی)، در گذشته، در کل منطقه ورنوس فادران شهرستان خمینی شهر، واقع در استان اصفهان، تکلم می شده است؛ ولی متأسفانه، همچون بسیاری از گویش ها، بر اثر عوامل مختلف، تا حد قابل توجهی رو به زوال و فراموشی نهاده و امروزه، تنها به باولگان، یکی از پنج منطقة ورنوس فادران، محدود است. در تحقیق اسماعیلی (1379)، به دسته بندی درونی گویش های ایران مرکزی و گروه بندی مشترک گویش ولاتی با گویش کلیمیان اصفهان اشاره شده است. ازآنجاکه هیچ گونه سند مکتوبی دال بر مقایسة زبان شناختی این دو گویش یافت نشده، در تحقیق حاضر، ساختار افعال زمان گذشتة دو گویش ولاتی و کلیمیان اصفهان به منظور یافتن وجوه اشتراک و تمایز آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجة این تحقیق بیانگر شباهت بسیار زیاد دو گویش ولاتی و کلیمیان اصفهان در سطوح مختلف آوایی، واجی و صرفی است. همچنین، ساخت افعال لازم و متعدی در دو گویش، تابع قواعد خاص و متفاوتی است که می تواند گواه بر وجود ساخت کنایی در این گویش ها باشد. درمجموع، شباهت قابل ملاحظه ساخت افعال در زمان گذشته در دو گویش به حدی است که فرضیة ریشة تاریخی مشترک آن ها را مورد تأیید قرار می دهد.
همخوان انسدادی چاکنایی در پیوستار وضعیت چاکنای
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی گونه های همخوان انسدادی چاکنایی در جایگاه های مختلف واژه، در گونة گفتاری فارسی تهرانی، می پردازد. بررسی شواهد صوت شناختی نشان می دهد که تولید گونه های آوایی متنوع این همخوان، شامل انسداد چاکنایی، واک بازداشته یا جیرجیری و کشش واکه به جبران حذف یا تضعیف آن، در مجموع بافت های مستعد وقوع همخوان انسدادی چاکنایی در جایگاه های آغازی، میانی و پایانی واژه، منطبق بر پیوستار واک سازی در حنجره است. پرده های صوتی در حنجره، به هنگام عبور جریان هوای ششی، وضعیت های مختلفی به خود می گیرند که این امر، به نوبة خود، باعث تغییر در میزان باز بودن فضای چاکنای می شود. این تغییر به صورت پیوستاری است؛ به طوری که با تغییر وضعیت چاکنای، به تدریج از حالت کاملاً بسته به نیمه باز و سپس به کاملاً باز، به ترتیب، جلوه های آوایی انسداد کامل (وضعیت بی واکی)، واک جیرجیری، واک اصلی و در مواردی نیز واک نفسی بروز می کنند که هر یک متناظر با یکی از واجگونه های همخوان انسدادی چاکنایی است.
تحلیل ساختار فعل مرکب در گویش فارسی اردکان یزد
حوزه های تخصصی:
گویش اردکان یزد یکی از گویش های فارسی استان یزد است که وجود تعداد زیادی از افعال مرکب در این گویش، توجه هر زبانشناسی را به خود جلب می کند. هدف از مقاله حاضر بررسی ساختاری انواع فعل مرکب در این گویش است. این مقاله می کوشد تا به این سؤالات پاسخ دهد: آیا افعال مرکب در این گویش را می توان بر اساس دسته بندی فعل مرکب دبیرمقدم (1374) توجیه کرد؟ در ساخت فعل مرکب در این گویش، چه نوع ترکیب هایی بیشتر دیده می شود؟ علاوه بر دسته بندی های ارائه شده توسط دبیرمقدم، آیا دسته بندی دیگری نیز در این گویش دیده می شود؟ نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد می توان دسته بندی دبیرمقدم را بر افعال مرکب در این گویش اعمال کرد. تمامی انواع دسته بندی های ارائه شده در مقاله دبیرمقدم در این گویش نیز وجود دارد و ترکیب بیشتر از انضمام مشاهده می شود. همچنین دسته بندی دیگری، علاوه بر دسته بندی ارائه شده توسط دبیرمقدم، در این گویش وجود دارد.
تحلیل گفتمان انتقادی داستان مرگ بونصر مشکان بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی نوین در تحلیل گفتمان است که در دهه های اخیر، در طیف وسیعی از پژوهش ها در رشته های ادبیات و روان شناسی به کار گرفته شده است. اگرچه رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رابطه زبان، قدرت، ایدئولوژی و گفتمان را در اولویت قرار می دهد، اما ادبیات ملت ها را نیز می توان در چارچوب گفتمان انتقادی و نقد زبان شناختی تحلیل و تفسیر کرد. تاریخ بیهقی از جمله آثاری است که بررسی آن در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی میسر است و به تحلیلگر امکان می بخشد تا رابطه قدرت، ایدئولوژی و گفتمان را در این اثر آشکار سازد. این پژوهش بر آن است تا با بررسی زبان شناختی داستان «مرگ بونصر مشکان» از تاریخ بیهقی، به لایه های زیرین و پنهان متن یعنی وضعیت رابطه قدرت و ایدئولوژی در عصر غزنوی برسد و با کنار هم گذاشتن ایدئولوژی های مختلف در درون متن، به آشنایی زدایی انتقادی دست پیدا کند. برای این کار، از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف استفاده می شود و متن در سه لایه توصیف، تفسیر و تبیین مورد تحلیل قرار می گیرد. در سطح توصیف، بیشتر بر انتخاب نوع واژگان، شخصیت ها و جنبه های استعاری تأکید شده است که دیدگاه ایدئولوژیک نویسنده را بیان می کند. فضای سرد و بی روح حاکم بر داستان، اختناق اوضاع اجتماعی آن دوره و حس آزادی طلبی توأم با یأس شخصیت اصلی داستان که در کلمات و عبارات متن نهفته و نویسنده با هنرمندی تمام آن ها را کنار هم آورده است، از ویژگی های برجسته این بخش به شمار می آید. در سطح تفسیر، بحران عاطفی و روانی حاکم بر اجتماع آن دوران و گفتمان طیف های مختلف با پیوندی بینامتنی تفسیر می شود. در سطح تبیین، تقابل آسایش روحی و پریشانی، تعهد و بی تعهدی، وفاداری و خیانت، دوستی و دشمنی، همگی، فضای داستان را در هیجان تقابلی فرومی برد.
بررسی ارجاع گفتمانی در زبان فارسی بر اساس سلسه مراتب کهنگیِ گاندل، هدبرگ و زاخارسکی
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اصلی در تحلیل گفتمان ساخت اطلاعی است. تأثیر ساخت اطلاعی را در صورت نحوی، واج شناختی و ساخت واژی جمله می توان دید. در حوزه تأثیر ساخت اطلاعی بر صورت ساخت واژی جمله، مبحثی تحت عنوان ارجاع گفتمانی وجود دارد. در این مقاله، ارجاع گفتمانی در رمان «مدیر مدرسه» و کتاب «زبان و تفکر»، بر اساس سلسله مراتب کهنگی گاندل، هدبرگ و زاخارسکی (Gundel, Hedberg and Zacharski, 1993) که یک مدل شناختی است، بررسی شده است. در این سلسله مراتب شش وضعیت شناختی تعریف شده و ایده اصلی این است که انتخاب صورت لفظ ارجاعی بستگی به وضعیت شناختی مرجع در ذهن شنونده (خواننده) دارد. در مقالة حاضر، 12 صورت ارجاعی مختلف انتخاب شده است و بر اساس مثال های گردآوری شده، وضعیت های شناختی هر صورت ارجاعی در قالب یک جدول ارائه می شود. درنهایت، بر اساس ارقام به دست آمده، نتیجه گیری و مشخص می شود که پیش بینی های سلسله مراتب کهنگی تا چه حد با داده های زبان فارسی سازگار است.
بررسی فضاهای ذهنی در متون خبری روزنامه های ایران
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، در چارچوب نظریه فضاهای ذهنی، اخبار منعکس شده توسط روزنامه های فارسی زبان را بررسی کرده است. مفهوم فضاهای ذهنی در معنی شناسی شناختی نخستین بار توسط فوکونیه (Fauconnier, 1985) مطرح شد. بعدها فوکونیه و ترنر (Fauconnier and Turner, 2002) آن را گسترش دادند و الگویی با عنوان نظریه «تلفیق مفهومی» ارائه کردند. فوکونیه در نظریه فضاهای ذهنی بر این باور است که معنی چیزی ازپیش ساخته و قابل تعبیه در واژه نیست، بلکه حاصل کاربرد واقعی زبان در بافت است؛ بنابراین، انتظار می رود بر اساس ویژگی های زبانی و روابط موجود بین اجزا، فضاهای ذهنی ایجادشده توسط نویسندگان در متون قابل پیگیری باشد. در این تحقیق که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده، فضاهای ذهنی شش متن خبری برگرفته از دو روزنامه فارسی زبان که موضوعی واحد را از دیدگاه های متفاوت بیان کرده اند، تحلیل و بررسی شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نویسندگان اخبار با استفاده از فضاهای ذهنی متفاوت، افکار و عقاید خود را به مخاطبان القا کرده و جریان انعکاس خبر را به سمتی هدایت می کنند که فضای پایه، یعنی تیتر خبری، بر مبنای آن شکل گرفته است. نتایج این تحقیق در تحلیل گفتمان های خبری کاربرد دارد.
برخی از جنبه های مواد آموزشی در آموزش زبان فارسی در مؤسسات آموزش عالی فدراسیون روسیه
در این مقاله بعضی دیدگاه ها در مورد محتویات آموزش زبان فارسی در مراحل ابتدایی (سال اول و دوم) و همچنین برنامه ی پنج ساله ی آموزش در فدراسیون روسیه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. مواد بررسی این تحقیق کتب درسی مورد استفاده در موسسات آموزش عالی روسیه است. هدف از این تحقیق، مشخص ساختن معیارهای ضروری برای نگارش کتب آموزشی استاندارد می باشد. امروزه نیاز مبرمی در به روزسازی کتاب های آموزشی با توجه به مبانی نوین آموزش زبان و علم زبانشناسی کاربردی احساس می شود. در انجام این فرایند، لازم است نیازهای امروز ی زبان آموزان در عرصه های مختلف ضروری در نظر گرفته شود. از همین روی، کوشیده ایم فهرستی از موضوعات ضروری که باید در روند آموزش زبان فارسی به عنوان زبان خارجی لحاظ شود، ارائه دهیم. از جمله این موارد باید به آموزش متون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، فنی، بانکی، موسسات بین المللی و ... اشاره کرد.
نقدِ نقد (بررسی و ارزیابیِ نقدِ احسان چنگیزی بر آبان یشت)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بررسی و ارزیابی نقدی است که احسان چنگیزی بر کتاب آبان یشت(چاپ دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران 1392) نوشته و در مجله علم زبان(سال 2، شماره 3، پاییز و زمستان 1393) منتشر کرده است. منتقد مطالب مورد نظر خود را ذیل ده مدخل طرح و به تفصیل در باره آنها بحث کرده است؛ عناوین این مداخل به ترتیبی که منتقد آورده است، عبارتند از: 1- واج یا نویسه؛ 2- ریشه *āhi-؛ 3- بیان مسئله و ضرورت تحقیق؛ 4- پی بست؛ 5- است؛ 6- ضمیر ya-؛ 7- ترجمه ها؛ 8- مسایل نحوی؛ 9- ترکیب یا مرکب؛ 10- لحن نوشتاری. در گزارش حاضر هر یک از این مداخل، به همان ترتیبی که در نقد آمده، ارزیابی و با ذکر شواهد متعدد، ضعف استدلال، استنتاج نادرست و خطاهای مکرر منتقد در طول نقد، نشان داده شده است.