مقالات
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر مدل هایی برای افزایش عملکرد و پاسخگویی سازمان ها در نظر گرفته شده که رسالت سازمان را با اهداف قابل سنجش و ارزیابی عملکرد به هم پیوند می دهند و صرفه جویی ،کارایی و اثربخشی در کانون توجه آنها قرار دارد . سازمان های آموزشی اعم از آموزش و پرورش و آموزش عالی از این نظر مهمند که خدمات آنها تمام اقشار جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد و کاهش بهره وری آنها هم نوعی خسارت ملی و اجتماعی است ؛بنابراین شناخت عواملی که بهره وری این موسسات را کاهش میدهند(ودر رأس آنها افت تحصیلی)،همواره دغدغه اصلی دست اندرکاران این سازمان های بزرگ بوده و هست . افت تحصیلی مختص آموزش و پرورش نیست و دانشگاهها را هم دربرمی گیرد؛اما تحقیق حاضر که به بررسی نوع و سهم عوامل اجتماعی اثرگذار برافت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه پرداخته،از این نظر اهمیت دارد که توانسته است سهم عوامل را با تحلیل ممیزی مشخص سازد و 3 متغیر مرتبط با افت تحصیلی را که عبارتند از: میانگین نمرات،برتری رابطه بر قانون در جامعه و تصویر آینده شغلی دانش آموزان،شناسایی کند. نتایج این تحقیق،باید مورد توجه دقیق و عمیق دست اندرکاران سازمان های آموزش و پرورش و آموزش عالی و مدیران عالی جامعه قرار گیرد تا آنها بتوانند با استفاده از یافته ها و پیشنهادهای تحقیق از ضایعات افت تحصیلی و ضایعاتی که به تبع آن بر جامعه تحمیل می شود در حد امکان جلوگیری نمایند.
طراحی و تبیین نظام حمایت دولت از شرکت های مشترک بین المللی مقیم ایران و ارایه الگوی مناسب
حوزه های تخصصی:
ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی در دو دهه اخیر به طور عمده در قالب شرکت مشترک بوده است ؛ چون برای دولت میزبان،شرکت مادر و شرکت سرمایه پذیر به ترتیب منافعی از قبیل بهبود شاخص های اقتصاد کلان،کاهش ریسک و هزینه و جذب دانش و فن آوری را دربردارد. اندیشمندانی مانند بلونجین(1996)دو برابر شدن حمایت دولت از شرکت های مشترک را موجب شش برابر شدن حجم سرمایه گذاری مستقیم خارجی میدانند.مدیران ایرانی شرکتهای مزبور هم حمایت یاد شده را برای موفقیت خود کاملاً لازم وموثر ارزیابی نموده اند. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد،دولت با افزایش برازندگی فرهنگی،اجتماعی و آموزشی و ارائه انواع حمایت هایی که در فرضیه های تحقیق صورت بندی شده اند ،میتواند موجبات ماندگاری سرمایه های داخلی و افزایش کمیت و کیفیت سرمایه گذاری خارجی را فراهم آورد .
ارائه الگوی مدیریت بومی مبتنی بر دیدگاه امام علی(ع) با استفاده از مدل مفهومی سه شاخگی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش گردیده تا با توجه به پیشینه نظری تحقیق و با استفاده از مدل سه شاخگی(3c) که شامل ابعاد ساختاری،زمینه ای،محتوایی است ،11سازه طراحی و برای سازه های طرح شده با عنایت به مبانی نظری و استنادات مدیریت علوی طبقه بندی متغیرها ((مولفه ها)) براساس همگنی آنها با هم در مدل (3c) حدود 48 متغیر استخراج و سپس کار تطبیق متغیرها با مدل (3c) همراه با منابع و مصادر صورت گرفته و پرسشنامه دولیکرتی مطلوب و وضع موجود طراحی گردید. و پیش از اجرای مدل مراحل زیر طراحی گردید.1- اعتبار بخشی(ساختاری)با استفاده از نظرات صاحبنظران مدیریتی جهت تطابق سازه ها و متغیرهای مدل پیشنهادی 2- اعتبار بخشی(محتوایی) با استفاده از نظرات صاحبنظران حوزوی در جهت تأیید الهام گیری درست از مصادر استخراج شده 3- اعتبار بخشی مدل و پرسشنامه از طریق مطالعه و آزمون بصورت (pilot study) توسط 20 تن از متخصصین و صاحبنظران،با استفاده از فرمول نمونه گیری برای تعیین حجم نمونه از آزمون فرضیه برای یک نسبت در جامعه(برای جامعه ای نامشخص و تاحدودی نامحدود) که روشی کاملاً علمی و معتبر است اقدام شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه به سبک لیکرت و مصاحبه خبرگی برای اعتبارسنجی اولیه مولفه های مدل است . اطلاعات جمع آوری شده بوسیله نرم افزار رایانه ای (spss) مورد آزمون آماری(خی2) قرار گرفت و مدل پیشنهادی پژوهش که مشتمل براساس 3 بعد ساختار،زمینه و محتوا و 48 مولفه است ، با متغیرهای پیشنهادی مورد تأیید علمی قرار گرفت. یافته های مدل و نتایج این پژوهش در سه مقوله فوق الذکر تدوین گردیده،درجه تناسب آن با نظام مدیریتی کشور محرز علمی گردیده است لذا برای نظام فعلی مدیریت کشور ما توصیه می شود و کاربست آن موجب ارتقای کیفی نظام مدیریت کشور خواهد گردید.
برنامه ریزی استراتژیک برای مؤسسات کوچک و متوسط
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی استراتژیک،در موفقیت سازمان ها در میدان رقابت نقشی کلیدی دارد . این نوع برنامه ریزی که تاکنون غالباً مورد استفاده سازمان های بزرگ واقع شده است ، اگر بدرستی تدوین شود،به انتخاب استراتژی هایی منجر می شود که در صورت اجرای صحیح و بموقع ، تعالی و پیشتازی سازمان را به ارمغان می آورد . تحقیق حاضر در نظر دارد تا تفاوت های موجود بین برنامه ریزی استراتژیک در سازمان های بزرگ با این نوع برنامه ریزی در مؤسسات کوچک را شناسایی نموده،از طریق مقایسه تطبیقی مدل های موجود برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان های بزرگ و کوچک،مدلی مناسب از این نوع برنامه ریزی برای مؤسسات کوچک ارائه کند. برای شناسایی تفاوت های برنامه ریزی استراتژیک بین سازمان های کوچک و بزرگ،تعدادی تفاوت مشخص از مطالعه ادبیات موضوع استخراج شده،از نمونه آماری تحقیق در این باره پرسش به عمل آمد. در نهایت با گردآوری و تجزیه و تحلیل نظرات آنها،تفاوت ها مورد شناسایی قرار گرفت . برای طراحی مدل مفهومی این تحقیق ، 9مدل برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان های بزرگ و 3 مدل برنامه ریزی استراتژیک برای مؤسسات کوچک مورد مطالعه تطبیقی قرار گرفت . از این مقایسه تطبیقی ، سه عامل به عنوان وجوه مشترک دوازده مدل بررسی شده شناسایی شد، که این سه شامل ماموریت /چشم انداز،عوامل داخلی/خارجی و استراتژی در برنامه های استراتژیک بودند؛ وبه عنوان شاکله اصلی مدل مفهومی جدید قرار گرفتند و یک عامل دیگر با توجه به ویژگی خاص موسسات کوچک،بینش مدیران ارشد سازمان های کوچک،به مدل اضافه شد و مدل جدید با چهار عامل و به صورت شماتیک طراحی شد و مبنای تحقیق حاضر قرار گرفت . این تحقیق از نظر هدف "کاربردی" و از نظر روش گردآوری داده ها"توصیفی" است وبه خاطر این که شرکت های کوچک قطعه سازی خودرو را مورد مطالعه قرار داده است،میتوان آن را مطالعه موردی به حساب آورد. جامعه آماری این تحقیق مدیران شرکت های کوچک قطعه سازی خودرو استان تهران بودند که به لحاظ برخورداری از ویژگیهایی مشترک،نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین آنها انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز،علاوه بر داده های ثانویه از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری،داده های اولیه نیز از نمونه آماری جمع آوری شد . داده های جمع آوری شده از طریق آزمون Z تجزیه و تحلیل شد(جامعه نرمال و تعداد نمونه بیش از 30). نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که از نظر نمونه آماری ، بین برنامه ریزی استراتژیک در شرکت های بزرگ با این نوع برنامه ریزی در شرکت های کوچک در موارد مختلف تفاوت معناداری وجود دارد و مدل ارائه شده در این تحقیق از ابعاد مختلف برای برنامه ریزی استراتژیک شرکتهای کوچک مناسب می باشد.
اخلاقیات و بازاریابی ،بررسی تطبیقی نظرات روحانیون،مدیران شرکت های دولتی و مدیران شرکت های خصوصی
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در جهت نشان دادن جلوه گاههای نظام اسلامی در ارتباط با اخلاقیات بازاریابی در سطح ایده آل و عملگرایی انجام شده است . این امر مساله مهمی است ؛ چرا که یکی از ضروریات توسعه و رونق اقتصادی کشورها توجه به اخلاقیات بازاریابی است . در این تحقیق سه نمونه روحانیون،مدیران شرکت های دولتی و مدیران شرکتهای خصوصی انتخاب گردیده،پرسشنامه ها براساس طیف لیکرت در ارتباط با اخلاقیات و بازاریابی طرح شده اند. ابتدا در ارتباط با پاسخ های سه گروه به سوالات تحقیق رویه تحلیل عاملی برای مقاصد شناسایی،چند بعدی بودن سازه های مختلف مورد استفاده قرار گرفت. چهار عامل حاصل گردید که عبارت بودند از :تأثیر اخلاقیات و ارزش های اسلامی بر عملیات بازاریابی و نفع دراز مدت آنها،ارتباط رعایت اصول اخلاقی با موفقیت مالی شرکت ها و پیشرفت جامعه به سطوح جدیدی از عدالت اجتماعی،ارتباط موفقیت مالی شرکت ها ورفتارهای غیراخلاقی و رعایت اصول اخلاق و اشاعه آن به طور تدریجی از سوی شرکتها.در مرحله بعدی تحقیق در ساختار هر عامل،سوالی با بالاترین "بار" به عنوان متغیر شاخص انتخاب گردید و برای آن تست بین میانگین پاسخ های سه گروه انجام پذیرفت . نتیجه نشان میدهد که در ارتباط با برخی عامل ها بین سه گروه تفاوت معناداری وجود دارد که این تفاوتها از نقش و جایگاه هر گروه در جامعه نشأت می گیرد.
ارباب رجوع ومدیریت (وظایف متقابل )،نقش بسترها در انجام وظایف
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحثی که در مدیریت مورد توجه همگان است وظایف مدیران و مسئولان در مقابل ارباب رجوع است و در این زمینه مطالب زیادی نوشته شده و حتی در ارزیابی های مسئولین یکی از جهات مؤثر همین است که شخص در برخورد با ارباب رجوع و جلب رضایت آنان چگونه عمل میکند.و اما وظایف مراجعین نسبت به مسئولین که آن هم دارای اهمیت است کمتر مورد توجه قرار گرفته است . همچنین در نظر داشتن بسترها و زمینه های مدیریت که در ارزیابی مسئولین تأثیر گذار است باید مورد توجه قرار گیرد . در مقاله حاضر بعد از اشاره به بعضی وظایف مسئولین در رابطه با ارباب رجوع نمونه هایی از وظایف مراجعین نسبت به مسئولین و همین طور لزوم توجه به بسترهای متفاوت در ارزیابی مدیران مورد بحث واقع شده است .