مقالات
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت جوامع و گسترش شهرها، روش های برنامه ریزی شهری دیگر پاسخگوی نیازها و مشکلات شهرها نبوده و نیاز به توسعه این روش ها بیشتر می شود. این تحقیق به عنوان یک تحقیق تحلیلی، به روش توصیفی، مقایسه ای- تطبیقی انجام شده است. جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و روش دلفی و ابزارهای مشاهده، مطالعات میدانی، پرسشنامه متخصصان استفاده شده است. بررسی ها نشان داد که روند توسعه برنامه ریزی شهری در شهر ارومیه از کشور تبعیت می کند و از نظر تنوع و سلسله مراتب طرح های تهیه شده، در تمامی سطوح اقدام به تهیه برنامه شده است. همچنین با وجود اینکه در بسیاری از موارد برنامه های تهیه شده از برنامه های فرادست خود تبعیت می کنند، ولی این تبعیت در برخی موارد با نقایصی مواجه است. از سوی دیگر بررسی ها نشان داد با وجود اینکه برنامه ریزی شهری در طول چند دهه اخیر از نظر تهیه برنامه های مختلف پیشرفت داشته است، ولی به دلیل عدم دقت و تمرکز کافی در بررسی نیازها، مسائل و مشکلات شهر، این برنامه ها نتوانسته اند به اندازه کافی مؤثر واقع شوند.
تبیین عوامل مؤثر در شکلگیری بیخانمانی در مجموعه شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی خانمانی الگویی از سکونت است که از استانداردهای اساسی مسکن جامعه پیروی نمی کند. این نوع از سکونت تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله عوامل فردی و ساختاری شکل می گیرد که هدف از این پژوهش شناسایی عوامل ساختاری مؤثر در شکل گیری بی خانمانی در مجموعه شهری تهران می باشد. عوامل ساختاری با استفاده از رویکرد حق به شهر به سه عامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تقسیم شده و میزان تأثیر هر یک از این عوامل نیز در شکل گیری بی خانمانی مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از شیوه های تحلیل کیفی و کمی و با بهره جستن از روش مطالعات اسنادی، مصاحبه و پرسشگری از 20 استاد متخصص در رابطه با مسکن به شناسایی این عوامل پرداخته شده و سپس با استفاده از روش های SWARA Fuzzy و Fuzzy ARAS به وزن دهی و در نهایت به اولویت بندی هر یک از آن ها اقدام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل سیاسی با (1)، اقتصادی با (9559/0) و اجتماعی با (8718/0) به ترتیب مهمترین دلایل شکل گیری بی خانمانی بوده و همچنین در بین معیارهای تعیین شده، معیارهای سیاست های تخصیص زمین و مسکن، کالایی شدن زمین و شیوه تخصیص مسکن و سیاست های نوین شهری بالاترین تأثیر را در شکل گیری بی خانمانی در مجموعه شهری تهران داشته اند.
بازآفرینی فرهنگی بافت تاریخی شهری با تأکید بر سیاست های ملی و محلی دانشگاه ها (منطقه 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر ارتباط دانشگاه و شهر به طور فزاینده ای تبدیل به یک موضوع فراگیر شده است. از جمله حوزه های مؤثر دانشگاه، نقش آفرینی آن در ارتقاء کیفیت فرهنگی بافت تاریخی شهرهاست. برای این منظور در این پژوهش به بررسی نقش دانشگاه در بازآفرینی فرهنگی بافت تاریخی کلان شهر تهران پرداخته شده است. هدف از این پژوهش شناسایی معیارهای عملکردی دانشگاه ها در بازآفرینی فرهنگی بافت تاریخی است. روش پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. محدوده پژوهش بافت تاریخی شهر تهران منطبق بر منطقه 12 شهرداری تهران است. جامعه آماری پژوهش، متخصصان و هیأت علمی رشته های برنامه ریزی شهری، شهرسازی و معماری است. حجم نمونه 35 نفر بوده و این تعداد بر مبنای اشباع نظر نخبگان انتخاب شده است. روش جمع آوری داده ها به صورت مشاهده، مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه بوده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون T-Test و روش معادلات ساختاری بوده است. یافته های حاصل نشان می دهد که دانشگاه ها با مصادیق مختلفی می توانند در بازآفرینی فرهنگی نقش مؤثری ایفا کنند. در این خصوص ضریب مسیر بین متغیر عملکرد دانشگاه ها در بازآفرینی فرهنگی به میزان 0.971 گویای این واقعیت است که سازوکارهای حاکم بر ساختار درونی دانشگاه ها در حوزه فرهنگی به صورت نمودهای بازآفرینی فرهنگی در بافت قدیم قابل پیاده کردن است. همچنین سازه تأثیر سیاست های ملی و محلی بر عملکرد دانشگاه ها نشان می دهد که این سیاست ها به خصوص در حوزه ملی بر عملکرد دانشگاه ها تأثیر مثبتی داشته و میزان این ضریب 0.978 به دست آمد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که سیاست های ملی بر عملکرد دانشگاه ها تأثیر گذاشته و این عملکرد نمودهای خود را در بازآفرینی فرهنگی می تواند نشان دهد.
بررسی نقش مؤلفه های کالبدی امنیت در ایجاد حس دلبستگی به مکان (نمونه مورد مطالعه: مجتمع های مسکونی آسمان و یاسمین شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نادیده گرفتن اصول و مؤلفه های امنیت در طراحی مجتمع های مسکونی، منجر به کاهش میزان دلبستگی به مکان شده است. هدف پژوهش حاضر ارتقاء میزان دلبستگی به مکان در مجتمع های مسکونی شهر مراغه از طریق مؤلفه های کالبدی امنیت می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، تحلیلی و میدانی به شیوه آمیخته می باشد، همچنین برای گردآوری داده های پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) استفاده شده است؛ به طوری که داده های کمی با پرسش نامه پژوهشگرساخته گردآوری شد و برای تحلیل های پژوهش نیز از آزمون های آماری پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که وضعیت مؤلفه های کالبدی امنیت و دلبستگی به مکان در مجتمع های مسکونی شهر مراغه از دیدگاه ساکنان مطلوب و در وضعیت متوسط رو به بالا ارزیابی شده است، همچنین بین مؤلفه های امنیت (به جز مؤلفه های کیفیت محیط زندگی و مجاورت با کاربری ها) و دلبستگی به مکان ارتباط خطی برقرار می باشد. از لحاظ میزان تأثیرگذاری نیز مؤلفه های قلمروبندی و نظارت بیشترین تأثیر را بر دلبستگی به مکان دارند.
ارزیابی مطلوبیت برخی از شاخص های کیفیت زندگی در نواحی شهری با استفاده از تکنیک CODAS (مطالعه موردی: شهر امیدیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر به عنوان بالاترین مظهر تمدن، نقش اساسی در ایجاد یک زن دگی خ وب ب رای ش هروندان دارد. امروزه برای حل مشکلات شهرنشینان و ارتقاء زندگی آنها مفهوم کیفیت زندگی بیشتر مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. نظر به اهمیت موضوع، به سنجش و تحلیل سه شاخص انتخابی پژوهش(کالبدی- اقتصادی، خدماتی- زیستی و اجتماعی- فرهنگی) و 36 متغیر در چهار ناحیه شهری امیدیه از منظر کیفیت زندگی پرداخته شده است. نوع تحقیق کاربردی و براساس روش تحقیق، پیمایشی با تأکید بر پرسشنامه می باشد. جامعه آماری شهروندان ساکن شهر امیدیه و روش محاسبه حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و شامل380 نفر بوده است. به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف–اسمیرنوف(KS) و جهت بررسی وضعیت متغیرهای پژوهش از آزمون علامت(Sing Test)، استفاده شده است. همچنین وزن دهی متغیرها توسط مدل آنتروپی شانون و رتبه بندی نواحی شهری با استفاده از تکنیک CODAS، انجام شده است. نتایج کلی آزمون علامت نشان می دهد: ناحیه دو شهری امیدیه با میانگین 59/3 وضعیت بهتری در شاخص های کیفیت زندگی به نسبت به سه ناحیه ی دیگر داشته است. همچنین نتایج حاصل از تکنیکCODAS، نشان می دهد ناحیه دو با مقدار Hi (مقدار نهایی تابع معیار گزینه ها) 528/0 در رتبه اول و به ترتیب ناحیه یک با 456/0و ناحیه سه با مقدار 016/0 و ناحیه چهار با 1-، در رتبه های دوم تا چهارم از نظر شاخص ها و متغیرهای انتخابی پژوهش(درکیفیت زندگی) قرار گرفته اند.
نقش فضاهای بی دفاع شهری در امنیت زنان مطالعه موردی: شهر جیرفت، استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند روبه رشد توسعه شهری و تغییرات بنیادین در بافت کالبدی شهرها ضرورت توجه به کیفیت فضاهای شهری را مبرم ساخته است. سطح پایین کیفیت فضا که از آن به عنوان فضاهای بدون دفاع یاد می شود به شدت بر امنیت شهروندان و بخصوص گروه های آسیب پذیری همچون زنان تأثیرگذار است. در همین راستا این پژوهش با تأکید بر نقش فضاهای بدون دفاع در شهر جیرفت درصدد است تا میزان رابطه و تأثیرگذاری آن بر امنیت زنان را ارزیابی نماید. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و سپس با بهره گیری از آزمون های آماری t-test تک نمونه ای مستقل، همبستگی کندال و رگرسیون ابتدا کیفیت فضاهای شهری و سپس رابطه و اثرگذاری آن با امنیت زنان مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پژوهش که از نمونه 383 نفری استخراج شده است نشان می دهد که شاخص های نه گانه کیفیت فضا با امتیاز 2.7، پایین تر از حد متوسط (3) ارزیابی می گردد که نشان دهنده توسعه فضاهای بدون دفاع در شهر جیرفت است. همچنین رابطه میان فضاهای بدون دفاع و امنیت زنان با ضریب 0.577 و سطح خطای 0.000 قابل تأیید است. در نهایت با استفاده از آزمون رگرسیون، میزان تأثیرپذیری امنیت زنان از این فضاها با ضریب همبستگی 0.655 و سطح تأثیر 41 درصد، نشان دهنده تأثیرگذاری متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته است. می توان بیان کرد که با توجه به نارضایتی زنان از کیفیت فضاهای شهری و ارتباط مثبت این فضاها با سطح امنیت، بازنگری در طراحی جدید شهری بخصوص در فضاهای حاشیه ای ضروری است.
امکان سنجی تغییر پایتخت؛رویکرد تحلیل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال مشکلات عدیده ی شهری و جغرافیایی تهران مبحث انتقال پایتخت به عنوان راه حل سروصدای زیادی در محافل آکادمیک و نهادهای دولتی به راه انداخت و در این میان یکی از بحث ها یافتن مکان مناسب برای نقل مکان پایتخت و سنجش و اندازه گیری مؤلفه های مورد نیاز برای این مکان جدید بوده است. هدف این پژوهش امکان سنجی تغییر پایتخت با تأکید بر رویکرد تحلیل فضایی و نظام مطلوب برنامه ریزی شهری است. برای این منظور از بررسی شاخص های نخست شهری، سلسله مراتب شهری و نهایتا از بررسی تاثیر مولفه های کالبدی- عملکردی، مولفه اقتصادی، مولفه فرهنگی- اجتماعی بر سازمان فضایی شهری استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که آمایش فضایی فضای جغرافیایی و شهری با تأکید بر مؤلفه های تحلیل فضایی و نیز ویژگی های نظام مطلوب برنامه ریزی شهری مهم ترین و پر چالشی ترین بخش های طرح انتقالی پایتخت در آینده به شما می روند. با توجه به اهدف پژوهش و نتایج بدست آمده 4 سناریو برای طرح انتقال پایتخت پیشنهاد شد.
تحلیل تأثیر اجرای پروژه های محرک توسعه بر بهبود وضعیت کالبدی محیط های مسکونی مطالعه موردی: محله لیمجیر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم جدید در برنامه ریزی شهری، بازآفرینی با رویکرد محرک توسعه است و به عنوان ابزاری برای احیاء ساختار موجود شهرها مورد استفاده قرار می گیرد. بازآفرینی شهری و رویکرد محرک توسعه دارای ابعاد مختلفی است که تمرکز این پژوهش بر بعد کالبدی می باشد و پس از بررسی خصوصیات و ویژگی های کلی پروژه های محرک توسعه، به شناسایی شاخص های کالبدی پرداخته و سپس میزان تغییرات کالبدی محیط مسکونی محله لیمجیر واقع در منطقه 11 شهر اصفهان را قبل و بعد از احداث خیابان لیمجیر به عنوان پروژه محرک توسعه مورد هدف در بازه زمانی 1388-1395، با استفاده از انواع روش های اندازه گیری کتابخانه ای و میدانی ارزیابی و تحلیل می کند. سپس با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به وزن دهی، امتیازدهی و محاسبه شاخص تلفیقی در دو وضعیت قبل و بعد از اجرای پروژه محرک پرداخته می شود. محاسبه و مقایسه شاخص تلفیقی نشان می دهد که وضعیت کالبدی محله لیمجیر در سال 1395 نسبت به وضعیت قبل از احداث پروژه محرک در سال 1388 به مقدار 308/0 بهبود یافته است. در مجموع عواملی مانند بهبود وضعیت دسترسی با احداث خیابان لیمجیر، سرمایه گذاری در بخش مسکن وساخت و سازهای گسترده، افزایش خدمات و اختلاط کاربری های رفاه عمومی بیشترین سهم را در ایجاد تغییرات مثبت در محله لیمجیر دارا می باشند.
نقش صنعت نفت در الگوی توسعه فیزیکی نفت شهرها(مطالعه موردی: نفت شهر آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نتایج نشان داده که بر اساس شاخص تحلیل جدایی گزینی در سال 1360ساختار فضایی- کالبدی شهر آبادان از نوع تمرکز با جدایی گزینی نسبی بوده است. نتایج آزمونt حاکی از آن است که بین محلات وابسته به صنعت نفت با سایر محلات شهری شهر آبادان در شاخص بافت پر، تفاوت معنی داری وحود داردچنان که نتایج برگرفته از مدل موران نشان داد صنعت نفت توانست با ایجاد خدمات بیشتر زمینه ساخت و سازهای زیاد و متراکم را در محلات وابسته به خود نسبت به سایر محلات فراهم آورد و زمینه ی ایجاد نوعی تمرکز شدید کالبدی و الگوی رشد متمرکز و خوشه ای را به وجود آورد. اما در سال 1390 محلات زیادی با درصد بافت پر در ساختار شهر ظهور و سبب شده که محلات پر تراکم به لحاظ بافت شهری در شهر آبادان به صورت پراکنده توزیع شوند و الگوی رشد کالبدی از متمرکز و خوشه ای سال 1360 به الگوی تمرکز کمتر(پراکنده) و تصادفی 1390 تغییر دهند. همچنین نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسیون نشان از عدم ارتباط قوی و معنی دار بین مهاجرین وارد شده به شهر با دو شاخص تعداد شاغلان صنعت نفت و تعداد پروانه های ساختمانی صادر شده دارد. از این رو از سال 1360 تا 1390 عاملی همچون بازسازی شهر پس از جنگ به همراه سایر تغییرات کالبدی- فضایی نحوه و گسترش شهر را تحت تأثیر خود قرار داده است و الگوی رشد شهر را از حالت خوشه ای به سمت پراکنده سوق داده است.
شناسایی مؤلفه های اثرگذار بر افزایش میزان تاب آوری اقتصادی و اجتماعی شهری در مواجهه با بحران زلزله مطالعه موردی: شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری یکی از مؤثرترین روش ها برای دستیابی به پایداری در برابر زلزله است؛ بنابراین می توان از آن به عنوان راه حلی برای تقویت جوامع استفاده کرد. هدف این پژوهش مطالعه ابعاد مؤثر در افزایش تاب آوری شهرستان بروجرد در مواجهه با بحران زلزله است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی است. جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه بوده است؛ حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 330 نفر است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون T تک نمونه ای، مدل تحلیل رگرسیون و Tدو نمونه ای مستقل استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که در میان زیرشاخص های مربوط به ابعاد تاب آوری اجتماعی، زیرشاخص دسترسی به امکانات رفاهی دارای کمترین میانگین(3.02) و زیرشاخص سرمایه اجتماعی دارای بیش ترین میانگین(3.49) بوده است. هم چنین در میان زیرشاخص های مربوط به تاب آوری اقتصادی، زیرشاخص توانایی جبران خسارت با میانگین 2.83 کمترین و توانایی بازگشت به شرایط مناسب بیشترین میانگین(3.97) را به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز با توجه به میزان بالای F(91.03) و سطح معناداری زیر 0.05 درصد معنادار است. همچنین نتایج T دو نمونه ای مستقل برای مقایسه نظرات کارشناسان و مردم در مورد ابعاد تاب آوری اجتماعی بیانگر آن است که تفاوتی میان نظرات این دو دسته مشاهده نمی شود؛ اما در مورد برخی زیر متغیرهای اقتصادی(میزان یا شدت خسارت، توانایی جبران خسارت) و مؤلفه کلی بعد تاب آوری اقتصادی نظر کارشناسان و مردم متفاوت است.