مقالات
حوزه های تخصصی:
در بررسی ساختار منطقه شهری آنچه اهمیت دارد، توجه به کارکرد مورد انتظار از این وجه است. در واقع ساختار مناسب، تبلور فضایی و عملکردی عوامل سازنده آن است که متضمن تعادل و کارایی بهینه می باشد. در این میان عدم شناخت ماهیت فضایی، انفعال و نقش آفرینی ضعیف جزء چالش های جدی سازمان فضایی مناطق شهر-محور ایران، به ویژه منطقه قزوین است. به این منظور پژوهش حاضر با هدف شناسایی ماهیت ساختاری-کارکردی منطقه شهری با روش فراتحلیل، سه مؤلفه اصلی ساختاری، کارکردی و تعاملی را استخراج نمود. برای بررسی مؤلفه های احصاء شده از روش های آماری گرافیک مبناء در برنامه Arc GIS استفاده شده است. تحلیل یافته ها نشان داد قلمرو کارکردی منطقه شهری قزوین براساس تحلیل جریان های آونگی، تقریباً منطبق بر قلمروی طرح مجموعه شهری است. تحلیل ساختاری منطقه شهری قزوین حاکی از تمرکز جمعیت و فعالیت در شمال شرق استان، به سمت کلانشهر تهران است. در تحلیل مؤلفه تعاملی، ارتباط قوی شهر قزوین با نقاط شهری و روستایی پیرامونی و ارتباط ضعیف با مناطق شهری میانی و جنوبی استان مشخص گردید. تحلیل کارکردی منطقه شهری قزوین نشان داد موقعیت پیرامونی منطقه شهری قزوین نسبت به تهران از یک سو و انفعال مدیریت محلی در سطح درون استانی از سوی دیگر باعث شد تا قزوین نتواند تعامل فعال با مراکز برون استانی پیرامون خود داشته باشد. بنابراین با تأکید بر یکپارچگی فضایی، ضرورت کاربست نگرش های ن وین مدیریتی مبتنی بر حکمروایی منطقه ای و هویت بخشی منطقه ای مطرح می گردد.
ارائه مدلی برای تبیین عوامل مؤثر در بازآفرینی بافت قدیم شهری (مطالعه موردی: شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده و قدیمی شهری و رفع ناپایداری آنها، یکی از مباحث نظام برنامه ریزی شهری است که نهادهای ذیربط را به تکاپوی ساماندهی و بازآفرینی بافت های مذکور سوق داده است. هدف این پژوهش شناسایی و ارزیابی شاخص ها و عوامل مؤثر بر بازآفرینی شهری و ارائه مدلی یکپارچه و جامع برای تبیین این عوامل است که بافت قدیم شهر دزفول مورد مطالعه گرفته است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق، طبق سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران، دارای جمعیت 29277 نفر است. با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه تعیین گردید و به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد البته از روش های مصاحبه و مشاهده نیز در راستای تکمیل پرسشنامه ها استفاده گردیده است. تحلیل های آماری در نرم افزارهای Spss و Amos نشان می دهد چهار عامل اجتماعی، اقتصادی و... اثر معنی داری بر بازآفرینی بافت قدیم شهر دزفول است که عامل اجتماعی با بار عاملی 86/0 بیشترین اهمیت را در بین سایر عوامل دارد.
بررسی نقش معناشناسانه خیابان مداری بر بازآفرینی سکونتگاه های غیررسمی از منظر ادراک ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سکونتگاه های غیررسمی به شکل رایجی از سکونت در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. این محدوده ها با کمبودها و ضعف های بسیاری مواجه است که یکی از آن ها، کمبود فضاهای باز عمومی در دسترس است. نقش فضاهای عمومی در این مناطق بسیار شاخص تر از سایر نواحی شهری است. مهمترین فضای باز در این محدوده ها خیابان است. خیابان ها در این نواحی نقشی پررنگ در زندگی ساکنین دارند. اخیراً بنیاد اسکان بشر سازمان ملل رویکرد جدیدی به نام خیابان مداری را مطرح نموده است که به نقش و اهمیت خیابان در این نواحی تأکید کرده و راه نجات این محدوده ها را ارتقا و ساخت خیابان می داند. با توجه به این امر، پژوهش حاضر به بررسی تأثیرات خیابان مداری در این محدوده ها پرداخته و میزان تأثیر خیابان مداری را در شکل گیری رضایت ذهنی ساکنین دنبال می کند. روش به کار رفته در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و تکنیک منتخب پژوهشگر مدلسازی معادلات ساختاری بوده است. در این روش مدل اثرگذاری درک از خیابان مداری بر بازآفرینی ذهنی ساکنان منطقه غیررسمی مورد مطالعه قرار گرفت و به وسیله ورود داده های پرسشنامه ای در نرم افزار smartpls و استفاده از مدل ذکر شده تحلیل شد. نتایج حاصل نشان می دهد که فاکتورهای اقتصادی بیشترین تأثیر را در شکل گیری رضایت ذهنی از طریق تحقق خیابان مداری خواهد داشت و در مقابل فاکتورهای متمدنانه کیفیت زندگی در شکل گیری این رضایت مندی بی تأثیر خواهند بود.
تأثیر مؤلفه های فرهنگی بر سرزندگی فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرزندگی فضاهای شهری به عنوان موضوعی مهم و حیاتی تحت تأثیر عوامل متعدد خرد و کلان قرار دارد. عنصر «فرهنگ» به عنوان یک مفهوم کلان و تعیین کننده در جوامع انسانی، می تواند بر میزان و چگونگی حضور افراد در فضاهای عمومی شهری تأثیر بگذارد. هدف این پژوهش یافتن ابعاد و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های فرهنگی بر میزان سرزندگی فضاهای شهری است. بر اساس مدل مفهومی پژوهش، مؤلفه های فرهنگی عبارتند از: زبان، ارزش ها، هنجارها، باورها، فعالیت های ثابت و خروجی های مادی و غیره. پژوهش حاضر به روش میدانی و پیمایشی انجام شده است؛ بدین ترتیب که سه فضای شهری شاخص در یک محدوده از شهر قزوین انتخاب شد و میزان سرزندگی آن ها مورد سنجش قرار گرفت سپس مؤلفه های فرهنگی به واسطه پرسشنامه سنجیده و ارتباط آن ها با سرزندگی تحلیل گردید. یافته های تحقیق حاکی از این است که سه فضای شهری منتخب از لحاظ شاخص سرزندگی با هم متفاوت هستند و با تحلیل آزمون های آماری مربوطه، این نتیجه حاصل شد که بین مؤلفه های فرهنگی و سرزندگی فضاهای شهری ارتباط معنی دار وجود دارد؛ مهم ترین عامل فرهنگ مادی «تعامل اجتماعی» و کم اهمیت ترین «طراحی فضا» بوده است و از بین عوامل غیرمادی «مذهب و اعتقادات» مهم ترین و «هم زبانی» کم اهمیت ترین عامل تأثیرگذار بوده است.
تحلیل الگوی فضایی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی انتخابات در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت شهروندان، مشروعیت نظام سیاسی را به همراه دارد و انتخابات، مهمترین ابزار تحقق مشارکت سیاسی و بروز و ظهور مردم سالاری است. مشارکت سیاسی با مهمترین مباحث مربوط به علم سیاست و جامعه شناسی، نظیر احزاب، گروه های فشار، رابطه مردم و حکومت، جامعه مدنی، ویژگی های جمعیت شناختی و نظایر آن پیوند عمیق و ناگسستنی دارد. با عنایت به متون و مقالات متعدد و بهره گیری از روش های مختلف پژوهشی در زمینه مشارکت سیاسی- انتخاباتی و علل و انگیزه های آن، تاکنون نگاه فراترکیبی نسبت به این مسأله صورت نگرفته است. در این پژوهش با رویکرد فراترکیب و با نگاهی جامع و کلی شاخص ها و مؤلفه های اصلی مؤثر برمشارکت در انتخابات استخراج گردیده است. این پژوهش به این سؤال پاسخ می دهد که عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی در ایران کدامند؟ مطابق نتایج، از228 مقاله مورد بررسی، 126عامل مؤثر در مشارکت به دست آمد که در10 مؤلفه کلی دسته بندی گردیده اند.
سنجش پایداری اجتماعی محلات شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر یزد در چندین سال رشد شتابانی داشته و تحولات جمعیتی و کالبدی زیادی به خود دیده است. پژوهش حاضر یک مطالعه کاربردی- توسعه ای با هدف سنجش وضعیت پایداری اجتماعی محلات شهر یزد به روش توصیفی– تحلیلی، با استفاده از آزمون آماری تاپسیس فازی و ضریب همبستگی می باشد. داده های پژوهش، از طرح تفصیلی سال ۹۶ شهر یزد، مرکز آمار و برداشت میدانی شاخص های پژوهش با پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری شامل شهروندان بالای ۱۵ سال شهر یزد می باشند، مطابق فرمول کوکران400 نفربه عنوان حجم نمونه و نمونه گیری به روش تصادفی ساده به تناسب جمعیت محلات به صورت تصادفی طبقه ای در محلات تعیین گردید. ۴ شاخص اصلی تغییرات جمعیت، مشارکت، امنیت و کیفیت زندگی مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که همبستگی بالایی بین شاخص کیفیت زندگی و پایداری اجتماعی وجود دارد. شاخص کیفیت زندگی با ضریب همبستگی0.948، شاخص امنیت با ضریب همبستگی 0.721 و شاخص مشارکت با ضریب همبستگی 0.673 به ترتیب بیشترین تأثیر و رابطه معنی داری با پایداری اجتماعی دارند. شاخص مهاجرت 0.217- با پایداری اجتماعی محلات شهر یزد رابطه معنی داری ندارد. در بین محلات صفاییه، امام شهر و کوی طالقانی پایدارترین محلات و محلات عیش آباد، خیر آباد و فرودگاه ناپایدار ترین محلات در بعد اجتماعی می باشند.
بررسی اثرات برنامه های محرومیت زدایی در ارتقاء پایداری اجتماعی و اقتصادی در شهرستان قلعه گنج، پایلوت اقتصاد مقاومتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات برنامه های محرومیت زدایی در ارتقاء پایداری اقتصادی و اجتماعی در شهرستان قلعه گنج پایلوت اقتصاد مقاومتی کشور انجام شد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی می باشد جامعه آماری این پژوهش کل افراد شهرستان قلعه گنج بود که تعداد این جامعه آماری80000 هزار نفر می باشد و نمونه گیری تصادفی ساده برای تعیین تعداد افراد انتخاب شد. اطلاعات لازم جهت دستیابی به نتایج، از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه ی محقق ساخته از آلفای کرونباخ استفاده شد و روایی نیز از طریق روایی محتوایی و اکتشافی بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss از طریق آزمون های همبستگی و رگرسیون صورت گرفت. لازم به ذکر است که برای تحلیل اطلاعات، مورفولوژی شهر مدنظر و تحلیل ساختاری شهرستان قلعه گنج مورد بررسی قرار گرفت. استنتاج ها نشان می دهد که پیش فرض های مربوط به آزمون ها از میزان مناسب برخودارند. ارتباط محرومیت زدایی با ابعاد اقتصادی (پس انداز، اعتبارات، درآمد و اشتغال و بیمه) به ترتیب 73/0، 71/0، 61/0، 39/0 برآورد شد. ابعاد اجتماعی که شامل شبکه ها، مشارکت اجتماعی و همبستگی و انسجام اجتماعی به ترتیب با 67/0، 79/0 و 61/0 با محرومیت زدایی ارتباط دارند. ظرفیت و پتانسیل های شهرستان با ضریب 67/0 بر میزان موفق بودن برنامه های محرومیت زدایی اثر گذار نشان داده شد. بنابراین محرومیت زدایی در شهرستان قلعه گنج با اثرپذیری از ظرفیت بالقوه و بالفعل موجود در سطح شهرستان و حوزه نفوذ آن مدنظر نظام مدیریتی است و برای کاهش محرومیت و فقر باید بر روی این ظرفیت ها و پتانسل ها سرمایه گذاری صورت پذیرد.
تحلیلی از بازآفرینی در بافت فرسوده شهری با تأکید بر رویکرد محله محور (مطالعه موردی: مناطق 4 و 5 شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری با تأکید بر محله محوری به دنبال آن است که با اقدامات لازم در مقیاس کوچک یعنی محله، که خردترین مقیاس در تقسیمات کالبدی مدیریت شهری است، بیشترین اثرگذاری در حوزه پایداری داشته باشد. لذا هدف پژوهش حاضر بازآفرینی در بافت فرسوده شهری با تأکید بر رویکرد محله محور در مناطق 4 و 5 شهر زاهدان می باشد. پژوهش حاضر، تحقیقی تحلیلی-کاربردی است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم افزار های (SPSS و Expert Choice) استفاده شده است. نتایج نرم افزار Expert Choice نشان داد که در بعد اجتماعی، شاخص مشارکت مردمی در میان ساکنان محله، با امتیاز (112/0) و در بعد اقتصادی، شاخص محل سکونت دایرکنندگان واحدهای تجاری با امتیاز (157/0) در اولویت بازآفرینی در بافت فرسوده شهری با تأکید بر رویکرد محله محور قرار دارند. در ادامه نیز، به منظور بررسی نقش شاخص های بعد اجتماعی و اقتصادی رویکرد محله محور در بازآفرینی بافت فرسوده شهری مناطق 4 و 5 شهر زاهدان، از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شده است. متغیر های مستقل (بعد اقتصادی، اجتماعی) رویکرد محله محور با متغیر وابسته (بازآفرینی) دارای رابطه معناداری در سطح 05/0=P می باشد. همچنین نتایج آزمون کای اسکویر نشان داد که در تمامی متغیر ها با سطح معناداری به دست آمده 000/0، ارتباط معنادار و مثبت بین متغیر های اجتماعی و اقتصادی رویکرد محله محور و بازآفرینی مناطق مورد بررسی وجود دارد.
سنجش تبدیل و ارتقای روستاها به شهر در راستای توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تبدیل روستا به شهر به عنوان یک چالش اساسی در مباحث شهرنشینی و توسعه مطرح بوده و بسیاری از کشورها، خصوصاً کشورهای در حال توسعه با آن مواجه هستند. در ایران نیز تبدیل روستا به شهر به عنوان یکی از موضوعات مهم در مباحث توسعه شهری و روستایی مطرح بوده است. چون توسعه این استراتژی تأثیر بسزایی در بهبود کیفیت زندگی در نواحی روستاها، توزیع متعادل جمعیت، امکانات و سرمایه، کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ، افزایش مشارکت روستاییان و توسعه اشتغال در روستاییان به طور کلی توسعه پایدار منطقهای را بدنبال دارد. پژوهش حاضر با هدف الویت بندی ارتقاء روستا شهرها در جهت توسعه پایدار منطقه ای در شهرستان تبریز در روستاهای بالای 4000 نفر جمعیت (به عنوان نمونههای مورد بررسی) در قالب 24 شاخص انجام شده است. روش تحقیق به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی - تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات و داده ها اسنادی و پیمایشی است. در پردازش و تحلیل داده ها از روش موریس و شاخص مرکزیت برای رتبه بندی روستاها استفاده شده و از تکنیک کپ لند برای تلفیق رتبه های حاصل از این مدل ها و اولویت بندی نهایی روستاهای مستعد ارتقاء به شهر بهره گرفته شد. نتایج حاصل از تکنیک کپ لند حاکی از این است که روستای مایان سفلی در اولویت اول و الوار سفلی در اولویت آخر جهت ارتقاء به شهر قرار دارند؛ چرا که بررسی وضعیت طبیعی و اقتصادی و کالبدی این روستاها گویای وضعیت مناسب و نامناسب این روستاها می باشد. پیشنهاد می شود در جهت تقویت و بستر سازی تبدیل به شهر، پراکندگی سکونتگاه ها و کارکرد اقتصادی آن ها، بازار سکونتگاه و شعاع عملکرد آن، اولویت محلی و منطقه ای در استقرار صنایع و توان سکونتگاه روستایی مستعد در تأمین یا برخورداری از این اولویت ها، برنامه ریزی شود.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار بر تأمین درآمدهای پایدار شهری با تأکید بر برندسازی شهری (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درآمد پایدار برای هر سازمان چه در حوزه مسائل شهری و چه در سایر حوزه ها اهمیت زیادی دارد و پایه اساسی برای انجام درست و هدفمند فعالیت های یک ارگان است. از این جهت تلاش مدیران هر سازمان بر آن است تا منابع مشخصی برای بودجه سالانه خود در نظر داشته باشند و در صورت نیاز حتی منابع جایگزینی تعیین و در صورت لزوم از آن استفاده کنند. یکی از عرصه های جایگزین برای تأمین درآمدهای پایدار شهری عرصه گردشگری شهری است. بدین منظور در مقاله حاضر به بررسی و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر تأمین درآمدهای پایدار شهری در شهر ارومیه پرداخته شده است. روش تحیقق حاضر پیمایشی بوده و ماهیتاً توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه آماری در تحقیق حاضر تمامی کارشناسان و متخصصان در رشته مدیریت شهری، گردشگری شهری و برنامه ریزی شهری که جمعآ 95 نفر می باشند است و نمونه هایی آماری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. در مرحله تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای تحلیل عاملی و مدل تحلیل شبکه جهت تعیین و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر تأمین درآمدهای پایدار شهری با تأکید بر برندسازی شهری پرداخته شد. نتایج نشان داده است که، مدیریت شهری با توجه به 6 عامل(دسترسی و حمل ونقل، فعالیت رسانه ای و تبلیغات، دسترسی به خدمات شهری و تسهیلات گردشگری و...) می توانند با استفاده از برندسازی شهری در حوزه گردشگری، درآمدهای پایداری را برای شهر و اقتصاد شهری به ارمغان بیاورند.