مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش رشد جمعیت و مهاجرپذیری شهرهای بزرگ، کمبود فضاهای پارکینگ عمومی در آن ها محرز می باشد. وجود فضاهای پارکینگ عمومی در شهرهای در حال توسعه یکی از مباحث مهم در سیستم حمل و نقل شهری است. شهر اردبیل به عنوان یکی از مراکز استان های جدید التاسیس کشور به دلیل محرومیت و عدم برخورداری از زیرساخت های لازم در حوزه ی حمل و نقل به تناسب افزایش تعداد خودروها و برخورداری از خیابان های کم عرض (که به گفته ی برخی ۶۰ سال پیش برای عبور درشکه ایجاد شده)، شاید اولین شهر کشور باشد که با وجود این که هنوز به کلان شهر تبدیل نشده، اما به لحاظ ترافیک گوی سبقت را از تمام کلان شهرها ربوده است. این شهر که از بافت قدیمی و فرسوده برخوردار است عمدتاً فاقد نقشه های اصولی یا فضاهای لازم برای تردد وسایل نقلیه به خصوص در ساعات پر ترافیک است و این عوامل در کنار توریستی بودن شهر اردبیل لزوم احداث پارکینگ ها را در جهت حذف ترافیک درون شهری ایجاب می نماید. لذا در پژوهش حاضر جهت جلوگیری از حجم ترافیک درون شهری با بهره گیری از روش های تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و شاخص همپوشانی وزنی[1] اقدام به مکان یابی احداث پارکینگ در منطقه 2 شهر اردبیل گردید. با بررسی های انجام گرفته در زمینه ی لایه ی خروجی در روش AHP و شاخص همپوشانی، شاهد کارایی هرچه بیش تر روش سلسله مراتبی (AHP) هستیم. زیرا که با توجه به انعطاف پذیری که در این روش وجود دارد، می توان به تولید نقشه های با ریسک کم تا بسیار زیاد اقدام کرد در حالی که در روش شاخص همپوشانی وزنی تنها می توان لایه را در 3 یا 4 طبقه ی نامناسب تا مناسب تقسیم کرد. لایه ی خروجی حاصل از این روش با لایه ی تولیدی روش AHP با ریسک متوسط مطابقت دارد. بیش تر مکان های انتخابی جهت احداث پارکینگ در هر دو روش در زمین های بایر، قرار دارند.
<br clear="all" />
[1] - Overly index Waited
ارزیابی پایداری کاربری زمین شهری با تأکید بر حفاظت از آثار تاریخی (نمونه موردی شهر شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین همواره به دلیل تعیین نحوه ی استفاده از زمین و ساختار فضایی شهرها از یک طرف و تعیین ارزش اقتصادی هر قطعه از طرف دیگر، بخش اصلی برنامه ریزی شهری به شمار می آید. به همین دلیل دیدگاه های متفاوتی در مورد نحوه ی استفاده از این منبع مهم ارائه شده است که عمده ی آن ها بدون توجه به مسائل کیفی زندگی انسانی به موارد کمی، سرانه ها و دسترسی ها توجه داشته اند؛ در این راستا، رویکرد توسعه ی پایدار با تأکید بر استفاده بهینه از زمین، نگرشی نوین در برنامه ریزی شهری و به تبع آن در مهم ترین رکن آن یعنی برنامه ریزی کاربری اراضی ارائه کرده است. در این مقاله سعی شده است که مهم ترین شاخص هایی که بر کاربری زمین شهری مؤثر هستند و با شاخص های توسعه ی پایدار نیز تطابق دارند، جهت ارزیابی کاربری زمین شهری انتخاب گردند. از آنجا که حفاظت از آثار تاریخی و حرایم آن ها یکی از مهم ترین ارکان رسیدن به پایداری محسوب می شود؛ دراین پژوهش شاخص های پایداری با تأکید بر حفاظت آثار تاریخی و رعایت حرایم تاریخی انتخاب شده اند. همچنین تلاش شده است این معیارها با سایر شاخص های پایداری کاربری اراضی تلفیق شوند. به این منظور در جهت ارائه نقشه هایی که تراکم فضایی را نشان می دهند از برآورد تراکم کرنل (KDE) و برای ترکیب لایه ها و ارائه نقشه های نهایی از مدل AHP استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که محلات واقع در نیمه شرقی یعنی محلات جدید شهر شوش از پایداری بالاتری نسبت به نیمه غربی آن برخوردار است.
تنگناهای طبیعی توسعه ی فیزیکی شهر پاوه با تأکید بر عوارض ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توپوگرافی و عوارض ژئومورفولوژی در مکان گزینی، گسترش، توسعه ی فیزیکی و مورفولوژی شهرها تأثیر بسزایی دارند. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی تنگناهای طبیعی(ژئومورفولوژی) و پیشنهاد مکان های مناسب جهت تعیین سمت توسعه فیزیکی شهر پاوه دراستان کرمانشاه می باشد. محدوده ی مطالعه شده شامل شهر پاوه تا سال 1384 تا شعاع یک کیلومتری آن می باشد. در این پژوهش، بررسی تنگناها ی طبیعی توسعه ی فیزیکی شهر پاوه در طی 50 سال و در دو دوره ی زمانی شامل دوره های اول، از سال 1334 تا 1371 و دوره ی دوم از سال 1371 تا 1384 مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور لایه های اطلاعاتی(داده های) توپوگرافی (شیب، جهت شیب، ارتفاع) همچنین لایه های ژئومورفولوژی (گسل، رودخانه، پادگانه های آبرفتی) با استفاده از تصاویر ماهواره ای، عکس های هوایی و عملیات میدانی تهیه سپس با استفاده از(روش) مدل AHP و نرم افزار GIS توسعه ی فیزیکی شهر در دوره های مختلف در ارتباط با عوارض ژئومورفولوژی و توپوگرافی بررسی گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مناطقی از شهر توسعه فیزیکی در گذشته مناسب با عوارض ژئومورفولوژی و توپوگرافی نمی باشد و شهر در معرض خطر مخاطرات محیطی قرار گرفته است. علاوه بر این در این پژوهش توسعه فیزیکی شهر طبق روند دوره های گذشته با روند پیش بینی شده براساس اصول علمی با روش AHP نیز مقایسه گردیده و مناسب ترین مکان با توجه به عوامل (لایه ها) موثر نیز پیشنهاد گردید.
تحلیلی بر مؤلفه های سازنده کیفیت زندگی در شهر نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی یکی از مفاهیم مهمی است که در دهه های اخیر به عنوان هدف نهایی تمامی نظریه ها و برنامه های شهری مورد توجه مسؤولان و اندیشمندان قرار گرفته است. هدف اصلی این تحقیق که در محدوده ی شهر نوشهر انجام گرفته است، شناسایی مؤلفه های سازنده کیفیت زندگی در محدوده ی مورد مطالعه و سنجش سطح کیفیت زندگی شهروندان نوشهر می باشد. روش شناسی تحقیق، روشی ترکیبی است که در آن از روش توصیفی برای بررسی ادبیات و مبانی نظری تحقیق و از روش کمی تحلیلی برای شناخت روابط علی و همبستگی میان متغیرها و عوامل تحقیق استفاده شده است. گرد آوری داده های اصلی نیز مبتنی بر روش های پیمایشی (پرسشنامه) می باشد. یافته های حاصل از تحقیق گویای آن هستند که مؤلفه های سازنده بعد عینی کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه در برگیرنده 6 عامل یا مؤلفه شامل همبستگی و تعاملات اجتماعی، شرایط اقتصادی، دسترسی به امکانات و خدمات، وضعیت کالبدی، امنیت محیطی و مشارکت در امور می باشند که در مجموع 2/53 درصد کل واریانس متغیر وابسته کیفیت زندگی در بعد عینی را تبیین می کنند. در بعد ذهنی نیز مؤلفه های سازنده کیفیت زندگی شهر نوشهر دربرگیرنده ی 5 عامل به ترتیب اهمیت شامل احساس ارزشمند بودن، حس تعلق مکانی، بهزیستی ذهنی، شبکه اجتماعی و احساس امنیت می باشند که در مجموع 98/60 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق یعنی کیفیت زندگی در بعد ذهنی را تبیین می کنند. همچنین تحلیل داده ها با استفاده از شاخص تجمعی کیفیت زندگی نشان دادند که در بعد عینی امتیاز به دست آمده برابر با 726/2 و در بعد ذهنی امتیاز حاصل برابر با 389/2 می باشد که از میانه نظری داده ها یعنی(3) پایین تر می باشند. بر این اساس، هم در بعد عینی و هم در بعد ذهنی کیفیت زندگی شهروندان شهر نوشهر از وضعیت چندان مناسبی برخوردار به ویژه در بعد ذهنی برخوردار نمی باشد.
بررسی تطبیقی راهکارهای توانمندسازی در بافت های فرسوده شهری (مطالعه ی موردی: محله های باربند و فاز 1 زمین شهری فیروزآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر، سیستم پویای شهرها پیوسته در حال تغییر و تحول است و این امر سبب رو به رو شدن با مسأله ای به نام بافت های فرسوده می شود. این بافت ها یا هسته های قدیمی شهرها بوده که به مرور زمان دچار فرسودگی و عدم کارایی شده اند و یا در دوران معاصر بدون رعایت ضوابط مقررات معماری و شهرسازی شکل گرفته اند. از این رو اکنون با مسائل بسیاری رو به رو بوده و این مشکلات را به سایر نقاط شهر نیز انتقال می دهند. پژوهش حاضر به موضوع توانمندسازی سکونتگاه های واقع در بافت فرسوده شهر فیروزآباد می پردازد، محله های باربند و فاز یک زمین شهری به عنوان محلات فرسوده و نوساز مورد مطالعه قرار گرفته اند. روش تحقیق بر اساس هدف، عملی و بر اساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی، می باشد. روش جمع آوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای، استفاده از پرسش نامه، مصاحبه و برداشت های میدانی و روش تجزیه و تحلیل در این تحقیق، تحلیلی - تطبیقی بوده که پس از برداشت های میدانی در محلات و سپس محلات از ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با یک دیگر مقایسه شده اند. نتایج نشان می دهد، با توجه به آزمونt گرفته شده در میان محلات مورد مطالعه، در زمینه خواسته ی ساکنین، بهبود شرایط زندگی و احساس مسؤولیت در قبال مشکلات، تفاوت معناداری وجود ندارد و هر دو محله تمایل به بهبود هرچه بهتر شرایط زندگی در محلات خود داشته و در این زمینه حاضر به مشارکت و همراهی می باشند. از طرفی تجزیه و تحلیل کالبدی نشان می دهد راهکار ارائه خدمات کارآمد شهرداری منجر به بهبود بافت فرسوده (محله باربند) شده، همچنین روحیه ی مشارکت در ساکنین در حد بالایی قرار داشته و ایجاد یک نهاد محلی می تواند به بهبود شرایط کمک کند.
تحلیل فضایی عملکردهای زیباشناسانه در ایجاد آرامش روانی شهروندان ( نمونه موردی: منطقه 6 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث زیبایی یکی از مقوله های مهم در راستای تحقق آرامش روحی و روانی شهروندان به حساب می آید. بسیاری از عملکردهای زیباشناسانه که در برگیرنده راحتی محیط، دسترسی یا نفوذپذیری، تنوع و گوناگونی، خوانایی، نظم فضایی، توالی منظر، ادراک فضایی و نمابانی می باشد باید در طرحی منظر شهری مورد توجه قرار گیرد. بدون توجه به عناصر زیباساز در طراحی محیطی شهرها نمی توان به طراوت و شادابی کالبدی که زمینه را برای آرامش روحی و روانی شهروندان مهیا می سازد دست یافت. بدین منظور هدف اصلی این پژوهش تعیین استراتژی بهینه برای بهبود سازمان فضایی و عملکردهای زیباشناسانه در منطقه 6 تهران می باشد. بدون شناخت نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید نمی توان کاستی های موجود در منطقه را تشخیص داد. برای تحقق این منظور از دو مدل مکمل SWOT و ANP برای تعیین بهترین استراتژی استفاده گردیده است. مدل ANP یکی از موثرترین مدل های کمی برای تشخیص راهبرد بهینه در مطالعات چند شاخصه به حساب می آید. نتایج نهایی مطالعان نشان داد که استراتژی WO موثرترین راهبرد برای وضعیت فعلی منطقه می باشد. استراتژی WO یا محافظه کارانه و تنوع بخشی بر ضعف داخلی منطقه و فرصت های موجود برای بهبود شرایط آتی تاکید دارد. بدین ترتیب در کنار تقویت عوامل قوت و کاهش اثرات تهدید باید به ضعف داخلی و فرصت بیرونی بیش از همه توجه ویژه نشان داد. تأکید بر تندیس های شهری، پارک های منطقه ای، تامین روشنایی، مبلمان شهری، تغییر کاربری اماکن متروک و نظافت محلی مهم ترین راهکارهای پیش رو برای بهبود وضعیت فعلی منطقه در حوزه زیباسازی می باشد.
محدودیت های ژئومورفولوژیک و رشد فیزیکی شهر تویسرکان با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدل رقومی ارتفاعی (DEM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات عمده در برنامه ریزی شهری با توجه به رشد جمعیّت و کمبود امکانات زیربنایی تعیین جهت مناسب رشد فیزیکی شهر برای جواب گویی به نیازهای فعلی و پیش بینی برای نیازهای آینده می باشد. هدف از پژوهش حاضر، شناخت پدیده ها و فرآیندهای ژئومورفولوژیک مؤثر بر توسعه ی شهری و تحلیل امکانات و محدودیّت هایی است که این عوامل برای توسعه ی شهری فراهم می کنند. در این پژوهش شهر تویسرکان واقع در نیمه جنوبی استان همدان به دلیل وجود تنگناهای ژئومورفولوژیک در جهات مختلف توسعه شهری به عنوان نمونه ی موردی، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. در این پژوهش سعی شده با مطالعه ی فرآیندهای ژئومورفولوژیک منطقه و محدوده ی شهر تویسرکان، با استفاده از مطالعه میدانی و بررسی نقشه های شهر و منطقه، به کمک سیستم جغرافیایی (GIS) محدودیّت های ژئومورفولوژیک موجود درجهات مختلف توسعه ی شهر تویسرکان مشخص شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شهر تویسرکان از سمت شرق و شمال و شمال شرقی به ارتفاعات محدود می گردد و عامل توپوگرافی در این جهات به عنوان عارضه طبیعی، عامل عدم توسعه شهر تلقی می شود. از سوی دیگر فیزیوگرافی منطقه باعث شده است که در سمت غرب، جنوب، جنوب غربی و شرقی که سطح ارتفاعات به حداقل می رسند، اراضی در دشت واقع شده وقابلیت مناسب و لازم را برای کشاورزی داشته و درحال حاضر نیز مورد بهره برداری قرارگیرند. بنابراین در این جهات نیز وجود اراضی مناسب برای کشاورزی و باغداری در دامنه ها وحاشیه دره ها، عامل محدود کننده توسعه شهر تلقی می گردد. بدین ترتیب شهر تویسرکان محدودیّت های فیزیوگرافیک از یک سو و از سوی دیگر با هدف حفظ اراضی کشاورزی و باغی، از محدودیّت توسعه برخوردار است.
پذیرش موانع یاد شده و نگاهی به نقشه توپوگرافی منطقه ذهن را بدین سو هدایت می کند که سمت و سوی توسعه ی کالبد شهر در جهت شمال، شمال غربی و جنوب شرقی با موانع کم تری مواجه است.
تحلیل و رتبه بندی استان های کشور ایران از نظر ظرفیت های راهبردی سرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشورهای مختلف جهان دارای جایگاه متفاوتی به لحاظ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی و غیره هستند. مجموع این عوامل سبب تعیین رتبه ی جهانی کشورها در ساختار ژئوپلیتیک جهان می گردد. این جایگاه جهانی را ژئوپلیتیسین ها در اصطلاح جایگاه ژئوپلیتیک و مجموع و حاصل ضرب عواملی که منجر به تعیین این جایگاه ژئوپلیتیک می شود را وزن ژئوپلیتیک می گویند. بخش مهمی از عوامل تعیین کننده ی وزن ژئوپلیتیک را ظرفیت های سرزمینی مشخص می کند. آن دسته از ظرفیت های سرزمینی که دارای نقش مهم و اساسی تری در تعیین وزن و جایگاه ژئوپلیتیک کشور و همچنین توسعه و استقلال آن می شوند، ظرفیت های راهبردی سرزمینی هستند. در این مقاله نگارنده گان سعی نموده اند تا جایگاه و نقش استان های مختلف کشور را از نظر ظرفیت های راهبردی سرزمینی مورد بررسی و تحلیل قرار دهند و به رتبه بندی استان ها بپردازند. در این راستا این سؤال اساسی طرح شده است که: چه استان هایی و در چه زمینه هایی به لحاظ ظرفیت های راهبردی سرزمینی بیش ترین نقش و جایگاه را در وزن ژئوپلیتیک کشور ایران دارند؟ راهبردی ترین استان های کشور به لحاظ مجموع ظرفیت های سرزمینی کدامند؟ این مقاله به شیوه ای تحلیلی-توصیفی انجام شده و از نوع تحقیقات تلفیقی (کمی- کیفی) است. داده ها نیز از طریق کتابخانه ای و اسنادی و آمارنامه ها و سایت های معتبر سازمان ها و استان داری ها و وزارت خانه ها گردآوری شده است.