مقالات
حوزه های تخصصی:
از فردای جنگ جهانی دوم تا کنون در زمینه توسعه منطقه ای نظریه های مختلفی طرح و اجرا شده اند، اما هیچ نظریه ای تأثیرگذارتر از نظریه قطب رشد به خصوص در کشورهای در حال توسعه نبوده است. نظریه قطب رشد از دهه 1960 به بعد در بیش تر کشورهای در حال توسعه از جمله ایران به عنوان استراتژی اصلی در راه رسیدن به توسعه انتخاب شد. از جمله مناطقی که در آن سیاست قطب رشد به کار گرفته شد، استان خوزستان به مرکزیت اهواز بود. در دوره های قبل و بعد از انقلاب به اشکال گوناگون اهواز به عنوان قطب رشد و توسعه در استان به کار گرفته شد. با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله به بررسی تأثیر عامل فاصله از مرکز بر سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان پرداخته می شود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش بررسی توصیفی- تحلیلی می باشد. شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخآن های می باشد؛ و در آن از آثار کتابخآن های، سالنامه های آماری و بانک های اطلاعاتی، مختلف استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد شهرستان اهواز به عنوان مرکز استان خوزستان با تمرکز امکانات و خدمات مختلف در خود، در سطح اول توسعه یافتگی استان قرار دارد. توزیع فضایی توسعه در شهرستآن های استان خوزستان نیز با عامل فاصله از مرکز در ارتباط می باشد و شهرستآن هایی توسعه بیش تری یافته اند که فاصله بیش تری از مرکز استان یعنی اهواز دارند.
ارزیابی کیفیت ذهنی مسکن شهری بر مبنای قلمروهای درونی و بیرونی (مطالعه موردی: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی چگونگی شرایط زندگی در مسکن شهری جهت مدیریت پایدار این مکان ها ضروری می نماید. این پژوهش سعی دارد تا وضعیت مسکن شهروندان بوشهر را در دو قلمرو درونی و بیرونی بررسی کند و راهکارهای مناسب در این زمینه را ارائه نماید. مقاله حاظر به روش توصیفی-تحلیلی می باشد.دادهای جمع آوری شده از نظرسنجی 255 خانوار بوشهر با طیف 5 گزینه ای لیکرت در نرم افزار SPSS نسخه 20 وارد شد. از آزمون های ناپارامتریک باینومیال [1] و هم بستگی اسپیرمن [2] جهت درک بهتر وضعیت قلمروهای مؤثر بر کیفیت مسکن شهری استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این است که از 13 مؤلفه مورد بررسی در دو قلمرو، تنها کیفیت 4 مؤلفه از دیدگاه شهروندان نامناسب قلمداد شده است و به طور کلی 53 درصد شهروندان از کیفیت مسکن خود راضی هستند. پیشنهاد می شود که بنا بر اولویت؛باید کیفیت شبکه راه ها، کیفیت آب، گازرسانی و امکانات تفریحی را جهت ارتقاء کیفیت مسکن شهری بوشهر در دستور کار برنامه ریزی قرار داد و سپس به بهبود دیگر مؤلفه های کیفیت مسکن توجه نمود. نتایج آزمون هم بستگی اسپیرمن نیز حاکی از وجود ارتباط بین متغیرهای سن و سطح تحصیلات شهروندان با برخی از متغیرهای وابسته در دو قلمرو درونی و بیرونی است. بنابراین نباید در مطالعات و پروژهای مسکن شهری، مشخصه های فردی شهروندان را نادیده انگاشت.
<br clear="all" />
1. Nonparametric Binomial Test.
2. Spearman correlation Test.
کاربرد روش جای پای اکولوژیک در ارزیابی پایداری جغرافیای ناحیه ای (مطالعه موردی: شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جای پای اکولوژیک به عنوان یکی از مهم ترین شاخص های پایداری به طور قابل ملاحظه ای مورد توجه قرار گرفته است.این شاخص در ابتدا به وسیله واکرناگل و ریس در سال 1992به عنوان ابزار برنامه ریزی و سیاست گذاری در راستای پایداری معرفی شده است.این پژوهش با روش توصیفی وتبیینی و از طریق مدل جای پای اکولوژیکی به منظور تعیین میزان زمین مورد نیاز ساکنان شهرستان کرمانشاه انجام گرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که جای پای اکولوژیکی شهرستان کرمانشاه معادل 2.445هکتار به ازای هر نفر در سال می باشد،توزیع این مقدار در پنج گروه اصلی مصرف عبارت است از:مواد غذایی1.225،مسکن 0.615،حمل و نقل 0.275کالاهای مصرفی 0.27 و خدمات 0.06. نتایج این پژوهش مؤید این مطلب است که شهرستان کرمانشاه برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری خویش متکی به منطقه ای فراتر از شهرستان و استان کرمانشاه است.از آنجایی که ظرفیّت زیستی ایران 0.8 هکتار می باشد، جای پای اکولوژیکی 2.445هکتاری شهرستان کرمانشاه بدان معنی است که 3 برابر بیش ازسهم خود از ظرفیّت زیستی قابل تحمل کشور را به خود اختصاص داده است.به عبارتی دیگر با ادامه روند کنونی مصرف،شهرستان کرمانشاه برای تأمین غذا ،انرژی و زمین مورد نیاز برای جذب دی اکسید کربن به فضایی معادل 10برابر شهرستان و 3.3برابر اراضی قابل کشت استان کرمانشاه نیازمند است.
مکان یابی بهینه فضای سبز شهری با استفاده ازمدل Logic Fuzzy و AHP، در محیط GIS (نمونه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت و نقش فضای سبز شهری در حیات شهرها و پایداری آن ها و تأثیرات فیزیکی و طبیعی آن در سیستم شهری و بازدهی های مختلف اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی آن انکارناپذیر است؛ تا آنجا که کاربری فضای سبز در شهرها و سرانه ی آن یکی از مباحث اساسی در برنامه ریزی و مدیریت شهری تلقی می شود. فضای سبز شهری، از جمله کاربری هایی است که توزیع و پراکنش آن در سطح شهر اهمیت زیادی دارد. شهر مشهد، از جمله شهرهایی است که وضعیت کاربری فضای سبز آن مناسب نمی باشد؛ به طوری که بر اساس یافته ها، متوسط سرانه فضای سبز شهر مشهد51 / 5 ، متر مربع می باشد؛ که با استاندارد وزارت مسکن و شهرسازی که 12 متر مربع سرانه را پیشنهاد داده است، فاصله زیادی دارد. در عین حال توزیع فضایی آن نیز بسیار نامتعادل و نامتناسب می باشد. چنانکه سرانه فضای سبز منطقه ثامن 2 / 1 ، متر مربع ، و سرانه منطقه هفت 21 متر مربع می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف نظری -کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است، نشان می دهد که برخلاف استانداردهای ملی و بین المللی ارایه شده برای سرانه فضای سبز، در این شهر سرانه فضای سبز بسیار پایین و توزیع فضایی آن در مناطق دوازده گانه شهر مشهد نیز متعادل نیست و در این زمینه با نارسایی شدید مواجه است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل لایه های مورنیاز جهت تعیین مکان بهینه فضای سبز از مدلLogic Fuzzy، AHP و میانگین نزدیک ترین همسایه استفاده و برای انجام این عملیات از نرم افزار ARC/GIS و Expert choice بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش بیانگر این می باشد که توزیع فضایی فضای سبز خوشه ای می باشد، که نتیجه تمرکز خدمات در یک قسمت از شهر است.در نهایت نقشه حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، زمین های شهر را برای انتخاب مکان های مناسب برای فضای سبز شهری را در پنج طیف خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف اولویت بندی کرده ایم.
توازن تابش در سطح شهر یزد در ماه ژانویه 2006 تا 2008(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داده های CFSR با تفکیک مکانی یک دهم درجه و تفکیک زمانی ساعات (01و07 گرینویچ) از سال 2006 تا 2008 برای ماه ژانویه استخراج گردید و میانگین ماهانه ساعتی سپیدایی ،شار تابش خالص در شرایط هوای صاف و ابری واکاوی شد و این نتایج بدست آمد: میزان سپیدایی غرب شهربه دلیل ساخت شهری بیش تر از شرق شهر است. مقدار آن در روزهای که سطح شهر مرطوب بوده تا 2 درصد کاهش پیدا میکند. میانگین شار خروجی موج بلند زمینی در شب در شمال شهر به دلیل گرمای تولید شده انسانی بیش تر از ناحیه جنوبی است که اختلاف آن 4 وات بر متر مربع می باشد. اختلاف شار ورودی موج کوتاه انرژی خورشیدی در شرایط هوای صاف با ابری در ساعت هفت در این زمان بسیار زیاد بوده که در شرایط ابرناکی فقط 15 درصد از مقدار انرژی ورودی درسطح شهردریافت شده است . شار گرمای زمینی مانند دیگر مولفه های بودجه تابش توزیع یکنواختی ندارد ومقدار آن در جنوب بیش تر از شمال است،که در شمال و جنوب 21 وات بر متر مربع اختلاف دارد . انتقال انرژی به صورت گرمای نهان در سطح شهر گاهی اوقات جهت شار آن در شمال و جنوب شهر بر خلاف هم دیده میشود .در ساعات اولیه شب بدلیل گرمای انسانی تولید شده بیش تر در شمال شهر جهت آن از زمین به درون جو ومنفی است ولی در جنوب شهر از جو به سطح زمین دیده است.
مکان یابی بهینه فضاهای آموزشی در منطقه 6 شهرداری کلان شهر اهواز با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازیFDAHP و تحلیل Cut fill(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان یابی و سازماندهی بهینه فضایی در شهرها از اهداف کلان در راستای رسیدن به توسعه پایدار شهری عنوان شده است. در این بین مکان گزینی و استقرار بهینه فعالیت ها و توزیع متناسب آن ها در شهرها در رسیدن به آرایش کالبدی بهینه شهرها بسیار مؤثر می باشد. پژوهش حاضر با رویکرد «توصیفی- تحلیلی» در راستای مکان یابی بهینه فضاهای آموزشی در مناطق شهری با تأکید بر مکان یابی مدارس در منطقه 6 شهرداری اهواز به انجام رسیده است. در راستای دستیابی به هدف یاد شده و تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده، از روش تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی FDAHP و تحلیل Cut fillدر محیط نرم افزار ArcGIS برای اولویت بندی کاربری های شهری نسبت به مساله همجواری با کاربری آموزشی با موضوع مدارس جهت مکان یابی بهینه استفاده شده است. اطلاعات لازم جهت اولویت بندی کاربری های شهری نسبت به مدارس جهت ارزیابی به وسیله تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی FDAHP با استفاده از نظرات حدود 15 نفر از کارشناسان بدست آمده است. نتایج حاصل از وزن گذاری کاربری ها توسط کارشناسان با استفاده از تحلیل Cut Fill در محیط نرم افزار ArcGI S مورد تلفیق و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش پس از انجام تجزیه و تحلیل های فازی بر روی لایه های ایجاد شده با استفاده از تحلیل Cut Fill در محیط نرم افزار ArcGI S نشان می دهد که کاربری های مسکونی بدون عملکرد اتلاف در شبکه در تحلیل Cut Fill باتوجهبه وزن های بدست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی از نگاه کارشناسان دارای اولویت اول برای همجواری با کاربری آموزشی می باشد.
راهبرد بهینه پایدارسازی محیط زیست شهری محمودآباد (با بهره گیری از مدل SWOT و ماتریس QSPM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات اخیر در رشد و توسعه شهرنشینی و به تبع آن رشد و توسعه کالبدی شهرها مسائلی را در فضای شهر به وجود آورده که نه تنها ساکنین آن، بلکه تمام محیط زیست در معرض عوارض ناشی از آن را، مورد تهدید قرار داده است. با توجه به اینکه بیشترین رشد جمعیت شهری آینده جهان در کشورهای در حال توسعه خواهد بود، دغدغه بیشتری برای نیل به توسعه پایدار در این کشورها وجود دارد. شهر محمودآباد به عنوان یکی از شهرهای ساحلی استان مازندران با مشکلات محیط زیستی بسیاری از جمله برداشت غیرمجاز شن و ماسه، وجود جوی های روباز و متعفن و ورود پسابهای منازل به آنها، وجود حیوانات موذی در کانال و جوی بزرگ شهری و غیره مواجه است. با این ضرورت، این تحقیق، پایداری محیط زیست شهر محمودآباد را مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی بوده و در تحلیل داده ها از مدل SWOT و ماتریس QSPM استفاده شده است. پرسشنامه ها توسط سه گروه شهروندان محلی، مسئولین سازمان های مرتبط با محیط زیست و متخصصین مربوطه تکمیل گردید. حجم نمونه نیز برابر با 114 نفر سرپرست خانوار (شهروندان)، و 40 نفر از مسئولین و متخصصین می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که راهبردهای تهیه طرحهای مکانیابی صحیح صنایع توسط متخصصین امر، افزایش تجهیزات و امکانات مدیریت شهری در جمع آوری پسماندها و جلوگیری از ایجاد آلودگی های محیطی، ایجاد سیستم مدیریت یکپارچه شهری برای ایجاد و تکمیل پروژه های کانال کشی، تعریض کانالها و جوی های خیابان و اتمام پروژه های نیمه تمام عمرانی از طریق درآمد حاصل از گردشگری در شهر، حاصل از فرآیند برنامه ریزی راهبردهای کمی، به عنوان اولویت دارترین راهبردها جهت پایداری محیط زیست شهری محمودآباد می باشند.
ارزیابی ساختار شهری در راستای برنامه ریزی پدافند غیر عامل با استفاده از روش SWOT (مطالعه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به دلیل شرایط ژئوپلتیکی در فرآیند تاریخی خود همواره در معرض انواع مخاطرات انسانی(جنگ) و طبیعی بوده و بدین سان تلفات و خسارت های زیادی را شاهد بوده است. پدافند غیر عامل و ضرورت توجه به آن در نظام شهرسازی و فرآیند توسعه شهرهای امروزین کشور با توجه به وجود انواع تهدیدات امری ضروری می نماید. منظور اصلی پژوهش حاضر ارزیابی ساختار شهر بناب جهت برنامه ریزی پدافند غیرعامل می باشد. نوع تحقیق بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی وبر اساس هدف کاربردی است. برای حصول به هدف ازتکنیک سوات(SWOT) استفاده گردید. برای شناسایی عوامل درونی و بیرونی از مطالعات اسنادی و مطالعات میدانی ازطریق تکنیک دلفی وطیف لیکرت استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادکه امتیازنهایی ماتریس داخلی برابر(3.151)وامتیازنهایی ماتریس خارجی(2.365) می باشد، بدین ترتیب نقاط قوت فراروی ساختارهای مختلف شهر بناب به منظور توسعه پدافند غیرعامل در این شهر بر نقاط ضعف غلبه دارد و از سویی تهدیدات بیرونی مترتب بر ساختارهای مختلف این شهر بر فرصت های فراروی توسعه پدافند غیرعامل دارای برتری است. درنهایت راهبردهای تهاجمی(ST) جهت توسعه پدافند غیر عامل در شهر بناب انتخاب و ارائه گردید.
بررسی تطبیقی تأثیر شکل مدیریت سیاسی فضا بر توسعه منطقه ای مطالعه موردی جزایر قشم و کیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جزایر قشم و کیش، به عنوان یکی از بازوهای مهم اقتصادی در کشور، دارای اهمیت بسزایی هستند؛ به ویژه آن که این دو منطقه به عنوان یک واحد اقتصادی- سیاسی با عنوان مناطق آزاد شناخته شده اند و انتظار همگانی از چنین واحدهایی آن است که روند توسعه و بهره وری را در قیاس با دیگر مناطق با سرعت و تجانس بیش تری بپیمایند. اما، آن گونه که شواهد و قرائن نشان می دهد، این دو جزیره دارای تفاوت هایی در مدیریت سرزمینی هستند که مسیر توسعه کیش را تسریع نموده و مسیر توسعه قشم را با دشواری مواجه ساخته است. از این رو این پژوهش به دنبال تبیین علت این عدم تجانس دو جزیره در امر توسعه است. در این راستا دو سوال مطرح شده است: چه رابطه ای میان مدیریت سیاسی فضا و توسعه ی منطقه ای وجود دارد؟ چه رابطه ای میان مدیریت سیاسی فضا و توسعه نامتجانس در قشم رابطه وجود دارد؟ خروجی این پژوهش به این نتیجه ختم شده که به نظر می رسد که جزیره کیش با یکپارچه سازی سازمان فضایی توانسته است از سطح عملیاتی و تصمیم گیری یک دست و یکپارچه ای برخوردار شود. اما، قشم به دلیل مدیریت دوسویه و ناهمسو، نتوانسته است از نظر شاخص های توسعه رشد قابل توجهی داشته باشد. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که وجود یک نهاد برای سازماندهی فضا در قشم در همه ابعاد لازم و ضروری است. تلفیق توسعه یکپارچه و تدریجی یا اساس قرار دادن مدیریت راهبردی و سازماندهی یکپارچه فضا در قشم، راهکاری است که می تواند زمینه را برای توسعه این منطقه فراهم کند. پژوهش حاضر از جنبه ی روشی جزء تحقیقات علی است و از جنبه ماهیتی تحقیق کاربردی بشمار می رود. روش بکار رفته در این تحقیق، توصیفی تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است.