مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه مسائل زیست محیطی به یکی از مهمترین چالش های برنامه ریزان شهری تبدیل شده است و توسعه لجام گسیخته شهری بر پیچیدگی آن افزوده است. برنامه ریزی با رویکرد تاب آوری می تواند در تمامی ابعاد، ظرفیت های لازم برای مقابله با آینده آشفته را ایجاد نماید. هدف این مطالعه، ارزیابی تاب آوری زیست محیطی محلات منطقه چهارده شهر تهران می باشد. در اصل 23 محله با انتخاب 5 شاخص زیست محیطی مورد بررسی قرار گرفته است. پنج شاخص مذکور توسط 30 نفر از خبرگان برنامه ریزی شهری از طریق تحلیل سلسله مراتبی AHP رتبه بندی و سپس تحلیل رابطه خاکستری وضعیت و جایگاه محلات منطقه 14 را در هر شاخص مشخص نمود. در نهایت خط نرمال 0.714 به عنوان امتیاز نهایی در کلیه شاخص ها ترسیم گردید که نشان می دهد 12 محله، از تاب آوری پایینی برخوردارند. با توجه به نتایج بدست آمده هرچه به سوی محلات غربی و جنوب غربی حرکت می کنیم، از میزان تاب آوری زیست محیطی کاسته می شود. این موضوع کاملاً با بافت فرسوده و تراکم جمعیتی منطقه هماهنگ است. بنابراین لازم است برنامه ریزان شهری بیش از اینکه بر توسعه فیزیکی تأکید نمایند، پیامدها و هزینه های زیست محیطی آن را درک نمایند.
آمایش فضایی قلمروهای مرزی با استفاده از مدل AHP (نمونه ی موردی: شهرستان های مرزی استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمایش فضایی یکی از شیوه های مناسب و جامع برای مدیریت و برنامه ریزی مکان ها محسوب می شود. با توجه به اهمیت استراتژیک مناطق مرزی، پژوهش حاضر کوشیده است تا به تحلیل فضایی شاخص های اقتصادی-اجتماعی در 9 شهرستان مرزیِ زابل، زابلی، زاهدان، زهک، سیب و سوران، سرباز، سراوان، خاش و هیرمند در استان سیستان و بلوچستان بپردازد.پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت، عِلّی- مقایسه ای است. برای رتبه بندی و سطح بندی شهرستان های مرزی استان از لحاظ میزان برخورداری از شاخص مورد بررسی، از روش تحلیل سلسه مراتبی (AHP) استفاده شده است. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که شهرستان زاهدان به عنوان مرکز اداری- سیاسی استان سیستان و بلوچستان، به عنوان تنها گزینه ی برخوردار، رده ی نخست توسعه ی اقتصادی-اجتماعی را در میان شهرستان های مرزی استان سیستان و بلوچستان از آن خود کرده است. از سوی دیگر، فاصله ی شهرستان زاهدان با وجود سطح توسعه یافتگی در مقایسه با دیگر شهرستان های مرزی چندان چشمگیر نیست و نسبت محرومیت میان مناطق نیمه محروم و محروم نیز بسیار بالا است.
رتبه بندی جایگاه های پمپ بنزین از منظر شهروندان با استفاده از مدل Vikor (مطالعه موردی: شرق کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش جمعیت در شهرهای ایران و به خصوص شهرهای بزرگ، حجم تقاضا برای خدمات عمومی افزایش یافته است. همچنین نیاز به استفاده از خودرو و به تبع آن ایجاد جایگاه های سوخت متعدد نسبت به گذشته بیشتر احساس می شود. به رغم آن که کشور ایران دومین دارنده ذخایر گاز طبیعی در جهان است؛ اما مدت هاست که از بنزین و گازوئیل مانند اکثر کشورهای دنیا به عنوان دو سوخت متداول خودرو بهره گرفته می شود. با توجه به اختلاف ظرفیت تولید و میزان مصرف بنزین در کشور، بخش عمده ای از این سوخت از خارج تأمین می شود که بار مالی فراوانی را بابت خرید، حمل و پخش در پایانه های سوخت به اقتصاد کشور وارد می کند. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و روش به کار رفته در آن توصیفی- تحلیلی است که طی آن با استفاده از منابع اسنادی و برداشت میدانی- پرسشنامه ای از یازده جایگاه پمپ بنزین واقع در شرق کلان شهر اهواز و با لحاظ 7 شاخص و استفاده از تکنیک Vikor مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که در بین 11 جایگاه پمپ بنزین در شرق کلان شهر اهواز به ترتیب جایگاه پمپ بنزین فتوحی با Qi صفر در رتبه ی اول و جایگاه پمپ بنزین پنج شرکتی با Qi 931/0 در رتبه ی یازده ام و آخر قرار گرفته است؛ لذا جهت رسیدن به توزیع فضایی و ایجاد تعادل نسبی در توزیع خدمات باید در جهت تقویت و افزایش سطح 7 شاخص مورد ارزیابی اقدامات لازم صورت پذیرد.
تحلیلی بر پراکنش فضایی مشاغل غیررسمی در شهرها (مطالعه موردی: شهر جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد غیررسمی نمودی از تحولات جهان سرمایه داری است که بخش مهمی از اقتصاد را در شهرهای بسیاری از کشورها، به خصوص کشورهای در حال توسعه تشکیل می دهد و نقش عمده ای در ایجاد اشتغال، تولید و ایجاد درآمد ایفا می کند. این گونه مشاغل با رشد چشمگیر خود باعث به وجود آمدن معضلات و مشکلات در حوزه مدیریت شهری شده است. هدف این پژوهش، شناسایی وضعیت اجتماعی- اقتصادی شاغلان بخش غیررسمی شهر جیرفت و وضعیت پراکنش آن ها در سطح شهر جیرفت با هدف ساماندهی و برنامه ریزی های بعدی است. روش پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها اسنادی- پیمایشی است. در ادامه اقدام به پرسشگری از 130 نفر از شاغلین مشاغل غیررسمی در زمینه وضعیت اجتماعی و اقتصادی و ثبت موقعیت آن ها بر روی نقشه به منظور تحلیل فضایی و نشان دادن وضعیت تحلیل الگویی، تحلیل خوشه ای، عارضه مرکزیت و جهات توزیع این مشاغل در قالب نرم افزار Arc GIS شد. یافته های حاصل از تحلیل فضایی صورت گرفته بر روی این اقتصاد غیررسمی شهر جیرفت نشان داد که توزیع فضایی این مشاغل به شکل نرمال بوده و به دلیل قرارگیری در امتداد راه های اصلی شهر شکل خوشه ای به خود گرفته اند و توزیع جهتی آن ها شمالی- جنوبی بوده و با یک انحراف معیار حدود 68 درصد عوارض را در برمی گیرند.
ارزیابی حکمرانی خوب شهری برای شهرهای ایران، مطالعه موردی: شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت شهرها از عوامل تعیین کننده در بهبود کیفیت محیط زیست برای شهروندان است و تا کنون روش های گوناگونی برای بهبود آن به کار گرفته شد. حکمرانی خوب یکی از روش های متأخر در مدیریت شهرهاست که بر اصولی مانند ﻣﺸﺎرکﺘی ﺑﻮدن، ﺷﻔﺎﻓیﺖ، ﭘﺎﺳﺨﮕﻮیی، ﺣﺎکﻤیﺖ ﻗﺎﻧﻮن، عدالت و ﻣﺴئوﻟیﺖﭘﺬیﺮی تأکید دارد. استفاده از این اصول در مدیریت شهری می تواند نتایج مطلوبی برای سازمان ها و شهروندان در پی داشته باشد. شهرداری و شورای اسلامی شهر اهواز که از سازمان های مهم مدیریت شهری در اهواز هستند و روابط متقابل فراوانی با شهروندان دارند، می توانند از اصول حکمرانی خوب برای انجام فعالیت های خود، استفاده کنند. در این مقاله با تمرکز بر عملکرد این دو سازمان عمومی، از قضاوت شهروندان برای ارزیابی میزان انطباق آنها با اصول حکمرانی خوب استفاده می شود. قضاوت شهروندان از طریق پرسشنامه ای بسته گردآوری شدند. نتایج این بررسی میدانی نشان می دهد که میانگین حسابی قضاوت شهروندان درباره همخوانی عملکرد شهرداری اهواز با حکمرانی خوب 41/1 و شورای اسلامی شهر اهواز 22/1 است. در سطح شاخص ها نیز حاکمیت قانون در عملکرد شهرداری و شورای اسلامی شهر با میانگین، 66/1 بهترین وضعیت و مشارکت پذیری با میانگین 98/0، بدترین وضعیت را داشت. در تفکیک منطقه ای پاسخ دهندگان نیز اگر بپذیریم، منظور پاسخ دهندگان از شهرداری، مدیریت شهرداری در سطح منطقه مربوطه است، عملکرد مدیریت منطقه 3 با میانگین 26/1 بیشترین و عملکرد مدیریت منطقه 1 با میانگین 94/0، کمترین انطباق را با اصول حکمرانی خوب داشتند. از نظر درجه بندی سطح انطباق عملکرد شهرداری و شورای اسلامی شهر اهواز با اصول حکمرانی خوب، وضعیت این دو سازمان (میانگین 31/1) در طیفی چهار مرتبه ای بین بد تا خوب، در سطح ضعیف، ارزیابی می شود.
سیاستهای زمین شهری و تاثیر آن بر توسعه شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت و میل به شهرنشینی در دهه های اخیر، چالش های فراوانی را برای کشورهای مختلف و مخصوصاً جهان سوم به وجود آورده است. سیر مهاجرت ها به سوی شهرهای بزرگ که عمدتاً گروههای کم درآمد را شامل می گردد، و عدم توجه به تأمین نیازهای آنان، بر پیچیدگی مشکلات شهری و نتیجتاً بر توسعه سکونتگاه های غیررسمی دامن زده است. سیاست های زمین و مسکن شهری در شهرهای بزرگ به عنوان عاملی کنترل کننده و یا عامل تشدید کننده این نوع از مشکلات بوده است. شهر تبریز به عنوان یکی از شهرهای بزرک کشور، از این قاعده مستثنی نبوده و سیاستهای زمین و مسکن، شهر را با مشکلات عدیده ای مواجه ساخته است. در این پژوهش نقش سیاست های زمین و مسکن در توسعه شهر تبریز مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد و از اطلاعات و داده های شهرداری ها، سازمان راه و شهرسازی و مهندسان مشاور استفاده شده است. نتایج نشانگر این امر بوده که در دهه های گذشته سیاست های توسعه و تغییر کاربری اراضی اطراف شهر، نه تنها به توسعه پراکنده و اسپرال شهری دامن زده و نتیجتاً هزینه های توسعه و تأمین امکانات شهری افزایش یافته است، بلکه این سیاستهای نادرست، تخریب باغات و اراضی کشاورزی پیرامون را نیز در پی داشته است. توسعه شهر به طرف شرق و شمال شرق که عمدتاً شامل باغات و اراضی کشاورزی و همچنین مناطق توسعه خدمات کلانشهری بوده است، مبین این موضوع می باشد. ارزیابی مصوبات کمیسیون ماده 5 شهر تبریز در توسعه شهرکهای مسکونی در شرق تبریز، نیز دلیلی دیگر بر توسعه به پیرامون و نقش مدیریت شهری در توسعه متصل و پراکنده شهری است. بنابراین ارزیابی پژوهش حاکی از آن است که در توسعه شهری تبریز، سیاست زمین و مسکن مناسب نبوده و توسعه بدون برنامه شهر و یا تأکید بر رویکرد توسعه متصل به صورت شهرکهای پیرامونی، چالش های فراوانی را برای شهر به وجود آورده و توسعه آتی آن را نیز با مشکل مواجه خواهد کرد.
ارزیابی نقش طبیعت بر تعاملات همسایگی در مجتمع های مسکونی (مورد مطالعه: مجتمع مسکونی اکباتان تهران و مجتمع مسکونی پردیسان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیرات و کارکردهای متنوعی برای فضاهای سبز و طبیعی شهری برشمرده شده است که یکی از این تأثیرات افزایش تعاملات ساکنان و همسایگان است. اهمیت این موضوع تا حدی است که امروزه توجه به طبیعت و فضاهای سبز شهری و اعمال سیاست هایی که مردم شهرها را از مشکلاتی مانند انزوا برهاند و باعث ارتباط ساکنان با یکدیگر شود، از مهم ترین وظایف نهادهای شهری است. در این تحقیق دو مجتمع مسکونی اکباتان تهران و پردیسان قم به عنوان نمونه موردی انتخاب شده اند و هدف، ارزیابی نقش طبیعت بر روابط همسایگی در این دو مجتمع مسکونی است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و نتایج به دست آمده از 383 پرسش نامه با استفاده از آزمون T نشان می دهد در ارتباط با روابط همسایگی، امتیاز مجتمع مسکونی اکباتان برابر با 3.08 و امتیاز مجتمع مسکونی پردیسان برابر با 2.66 حاصل شده است و در ارزیابی رضایت از طبیعت و فضاهای سبز، امتیاز اکباتان 3.81 و پردیسان 2.61 به دست آمده است. در بررسی رابطه دو متغیر طبیعت با تعاملات همسایگی، نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری بین این دو متغیر وجود دارد به طوری که ضریب کلی به دست آمده برابر با 0.669 بوده است. این مقدار در اکباتان 0.684 و در پردیسان 0.516 به دست آمد که نشان از وجود رابطه قوی تر بین این دو متغیر در مجتمع مسکونی اکباتان است. در نهایت در ارزیابی میزان تأثیرگذاری طبیعت و فضاهای سبز بر تعاملات همسایگی، مقدار ضریب تعیین به دست آمده برای اکباتان 0.717 و پردیسان نیز 0.384 بوده است. در مجموع ضریب تعیین یافته های حاصل از 383 پرسش نامه با مقدار خطای 0.000 برابر با 0.627 حاصل گردید که تأیید کننده تأثیرات مثبت طبیعت و فضاهای سبز بر روابط و تعاملات همسایگی بوده است.
سنجش میزان مشارکت های مردمی در نوسازی بافت های فرسوده شهری (نمونه موردی: بافت قدیم شهرکرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات بافت های فرسوده قدیمی درکلان شهرها همواره به عنوان یکی موانع توسعه شهرها تلقی شده است. این عامل در کنار سایر معضلات بافت های فرسوده شهری و نیز روند رو به رشد آنها، سبب شده که امروزه بخشی از ذهن شهروندان، برنامه ریزان و مدیران شهری، معطوف به این مسأله اساسی گردد. بر اساس آمار و اطلاعات موجود؛ بیش از 70 هزار هکتار بافت فرسوده در بیش از 470 شهر کشور شناسایی شده اند. که بالغ بر 15 درصد جمعیت شهری کشور در این بافت ها سکونت دارند که یکی از آنها محدوده بافت قدیم شهر کرمانشاه است. این محدوده حدود 3 درصد از مساحت شهر را در برمی گیرد. این بافت در طول سالیان گذشته، معضلات عدیده ای از جمله مشکلات بهداشتی، زیست محیطی، گره های ترافیکی سنگین، جرایم اجتماعی و... را بر شهر تحمیل نموده، و کندی در امر توسعه شهر را به همراه داشته است. در این میان موضوع مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی چنین بافت هایی می تواند روند توسعه را تسریع بخشیده و بار اضافی دولت ها را کاهش داده و امر توسعه را مردمی نماید. در همین راستا مقاله حاضر به سنجش میزان مشارکت های مردمی در نوسازی بافت های فرسوده شهری(نمونه موردی: بافت قدیم شهرکرمانشاه) می پردازد و تلاش می کند به این پرسش ها پاسخ دهد: که آیا نگرش ساکنین بافت های فرسوده نسبت به نوسازی این بافت ها در قیاس با رویکرد مورد انتظار درباره مشارکت به صورت تصادفی است یا رابطه معنی داری بین آنها وجود دارد؟ روش شناسی پژوهش حاضر برحسب هدف کاربردی و بر حسب ماهیت توصیفی می باشد. روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش با توجه به ناپارامتریک بودن داده ها آزمون خی دو است. در این پژوهش به دلیل استفاده از یک متغیر (میزان مشارکت) که در سه طبقه بالا، متوسط و پایین از روش نیکویی برازش استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین فراوانی های مشاهده شده و مورد انتظار میزان مشارکت مردم در نوسازی بافت های فرسوده شهر کرمانشاه تفاوت معناداری وجود دارد.
ارزیابی کیفی ریخت شناسی میدان شهری بر اساس دو مدل HSE و AGE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنا بر ماهیت اجتماعی انسان، فضا های شهری مانند میدان به عنوان مهمترین نمود گره های اجتماعی در زندگی شهری محسوب می شوند. این میادین زمانی که شکل تاریخی به خود می گیرند، از اهمیت مکانی و زمانی خاصی برخوردار می شوند که مستند سازی شناختی این پدیده به عنوان رکن اصلی فضا های شهری، می تواند در شناخت کیفی میادین و عرصه های عمومی که نهاد تعاملات اجتماعی هستند، کارا بوده و به منظور داشتن دانش ارزیابی ریخت شناسانه آنها برای بیان اصول طراحی، مورد نظر متخصصان علم طراحی شهری قرار گیرد. ارزیابی سنتی فضای یک میدان، با توجه به ابعاد خاص کیفی موجود در آن، بیشتر به عنوان یک قضاوت کیفی مطرح می شد که غالباً دچار وقوع ضریب خطای بالایی در بررسی بوده است، به طوری که بیشتر پژوهش ها، عموماً شکل کیفی و بر پایه تحلیل صرف روان شناختی انسان و با فرم غیر تخصصی انجام می گیرد که نتایج کاربردی را در عرصه طراحی وارد نمی گرداند. هدف پژوهش جاری شناخت پدیدارشناسانه و تحلیل کیفی فضای میدان است که با استفاده از چند روش ترکیبی، ابتدا عنصر میدان در ماتریس ارزیابی شناخت کیفیت و نیز معیار های شش گانه ولفروم که حاصل از بررسی نظریات اندیشمندان عرصه طراحی شهری، تبیین شده و تعداد شانزده میدان شهری از دسته میدان های اروپایی، انتخاب شده و در مرحله اول با تحلیل به روش ارزیابی ذهنی انسانی و خروجی گراف کیفیت عددی انباشته و بعد با تحلیل به روش ارزیابی هندسه خودرو انجام شده که نهایتاً با بررسی همبستگی این دو روش منجر به نتیجه گیری لازم در مسیر نحوه سنجش کیفی این عناصر شهری شده است که نهایتاً می توان نتایج حاصله از پژوهش جاری را به صورت مستقیم در اختیار محققان قرار داده تا بتوان ضوابط و معیار های طراحی فضای میدان شهری را، استخراج نمایند.
تحلیلی بر جایگاه شهرهای کوچک در نظام سلسله مراتب شهری استان کرمانشاه (نمونه موردی: شهر سرپل ذهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای کوچک و جایگاه آن در برنامه ریزی کشورهای در حال توسعه، بخشی از استراتژی های توسعه شهری را تشکیل می دهد. تجربیات جهانی در این زمینه بیانگر این واقعیت است که حل مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ مستلزم حمایت جدی از مراکز شهری کوچک می باشد. هدف این پژوهش تحلیلی بر جایگاه شهرهای کوچک در نظام سلسله مراتب شهری استان کرمانشاه می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش کمی - تحقیقی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل رتبه – اندازه و نوع تعدیل یافته آن، مدل لگاریتمی رتبه – اندازه، شاخص نخست شهری و شاخص چهارشهری استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل و بررسی سلسله مراتب شهری در استان کرمانشاه در طول چند دوره سرشماری که مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت، بیانگر عدم تعادل و توازن در این استان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر سرپل ذهاب در طول چند دوره سرشماری از سال 1375 تا سال 1395 جزء شهرهای متوسط محسوب می شود. نتایج حاصل از بررسی سلسله مراتبی شهرهای کوچک نشان می دهد که در صورت تقویت این گونه شهرها می توان از یک سو جلوی مهاجرت های بی رویه به شهرهای کلان را گرفت و از سوی دیگر می توان با توسعه این شهرها می توان باعث پیشرفت نقاط روستایی شده و تعادل و توازن را در سطح منطقه ایجاد کرد.