مقالات
حوزه های تخصصی:
از ابتدای قرن بیستم، کشورهای متعددی پایتخت های خود را تغییر داده اند. پایتخت ها قلب تپنده هر نظام سیاسی هستند که تهدید شدن آن می تواند برابر با اضمحلال موجودیت نظام سیاسی حاکم بر کشور باشد. به همین خاطر در هر کشور مکان یابی پایتخت، به عنوان کانون اقتدار و بقای ساختار سیاسی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف اصلی این نوشتار شناسایی و اولویت بندی معیارها و عوامل تأثیرگذار در انتقال پایتخت سیاسی کشور می باشد. نوع مقاله توصیفی-تحلیلی است و تلاش خواهد شد با احصای معیارها و شاخص های مؤثر، میزان اهمیت هر یک با استفاده از نظر خبرگان مشخص شود. ازاین رو، هجده معیار اصلی مؤثر بر مکان یابی، ذیل چهار گروه معیارهای زیست محیطی-طبیعی، اجتماعی-فرهنگی، امنیتی-دفاعی، اقتصادی شناسایی شد. سپس با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و مقایسه دودویی ماتریس توماس ال ساعتی، به تعیین ضرایب اهمیت شاخص ها و معیارها، جهت اولویت بندی اقدام شد. نتایج تحقیق نشان داد از میان معیارهای اصلی، معیارهای زیست محیطی-طبیعی (با وزنِ 0.423) نسبت به معیارهای امنیتی-دفاعی، اجتماعی و اقتصادی از اهمیت بیشتری برخوردار است. در میان معیارهای فرعی، چهار شاخص عدم قرارگیری در پهنه زلزله و گسل (0.179)، دسترسی مناسب به آب های سطحی و زیرزمینی (0.123)، دوری از مراکز هسته ای (0.120) و نرخ جرائم و بزه های اجتماعی (0.080) بیشترین ضریب اهمیت را در فرآیند گزینش مکانی مناسب برای پایتخت از منظر متخصصان به خود اختصاص می دهند. در ضمن بر پایه ی یافته های پژوهش پیشِ رو می توان بیان کرد که انتخاب یا مکان یابی پایتخت، بیش از 50 درصد به این چهار عامل وابسته است.
ارزیابی عوامل موثر بر رضایتمندی از کیفیت محیطی محلات مسکونی (نمونه موردی: شهر جدید پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط شهری با کیفیت و محله به عنوان عنصر بنیانی هر شهر القا کننده احساس رفاه و رضایتمندی به ساکنان از راه خصوصیات کالبدی، اجتماعی یا نمادین است. هدف این پژوهش مفهوم سازی کیفیت محیط محلات مسکونی در شهر جدید پردیس است که از طریق سنجش رضایتمندی آنها از عوامل کیفیت محیطی انجام می شود. بدین منظور 25 شاخص کیفیت محیطی بر اساس ادبیات موضوع در ابعاد مختلف تجربی، عملکردی و محیطی انتخاب شده است که کیفیت محیطی 4 محله از فازهای مختلف شهر پردیس به عنوان نمونه از طریق پرسشنامه بررسی خواهد شد. سپس ارتباط شاخص های کیفیت محیطی با رضایتمندی از محیط مسکونی شده و هر کدام از این شاخصها با توجه به نظریات ساکنین امتیازبندی شده و نقش آن در رضایتمندی از کیفیت محیطی محله مشخص می شود، که منتج به مدلی تجربی برای سنجش عوامل مؤثر در رضایتمندی و نارضایتی از کیفیت محیط می شود.
نتایج حاصل از این ارزیابی نشان می دهد که 6 عامل کلی تعریف کننده رضایتمندی از کیفیت محیطی شهر پردیس است و این در حالیست که میزان امتیازات حاصل از این عوامل نشان می دهد، سطح کیفی رضایتمندی از محیط سکونتی تقریباً نامطلوب است و محیط شهر پردیس نتوانسته به طور مطلوب نیازها و خواسته های ساکنین را برآورده سازد.
بررسی و تحلیل شاخص های توسعه شهری بر اساس مدل های تصمیم گیری چند معیاره، مورد مطالعه: شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت اجتماعی یکی از مهمترین مباحث مدیریت و برنامه ریزی شهری به شمار می رود. توجه به اهمیت توزیع عادلانه خدمات و امکانات در نواحی شهری از مهمترین عوامل کاهش نابرابری های محله ای و افزایش سطح رفاه اجتماعی و پایداری زندگی شهری محسوب می شود. در این پژوهش مناطق12 گانه شهر بابل به لحاظ برخورداری از خدمات و امکانات شهریتوسط مدل های تصمیم گیری چند معیاره و براساس 5 شاخص اصلی و 44 زیر شاخص رتبه بندی شده اند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی اﺳﺖ و به منظور ﺟﻤﻊ آوری اﻃﻼﻋﺎت از روش ﻫﺎی ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای و ﻣﯿﺪاﻧﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. طبق نتایجمنطقه ی 3 با بیشترین میزان برخورداری رتبه اول و منطقه 12 با کمترین میزان در رتبه آخر جای گرفته است. همچنین توزیع شاخص ها و متغیرها در مناطق این شهر عادلانه و هماهنگ نمی باشد، به طوری که با افزایش فاصله از مرکز شهر میزان برخوداری از خدمات کاهش می یابد. بر این اساس میزان برخورداری در مناطق مرکزی (3، 4و10) بیشتر از مناطق بیرونی و حاشیه ای شهر(6 و9) است و شاخص آموزشی- فرهنگی از توزیع نامتعادل تری برخوردار است.
بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مسکن (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل صحیح از وضعیت بازار مسکن و شناخت درست از عوامل تأثیرگذار بر مسکن خصوصاً از جهت قیمت آن و نیز میزان تأثیرگذاری هریک از آن ها، می تواند برنامه ریزان و مسئولان امر را در تحلیل و پیش بینی درست وضعیت آینده کمک و متناسب با آن راه حل های مناسب را ارائه کند. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر قیمت مسکن در شهر رشت طی سال های 94-1384 انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است، اطلاعات به دو شیوه ی اسنادی و پیمایشی جمع آوری شده است. از آزمون های تی و فریدمن در تحلیل یافته ها استفاده شده است. با توجه به نتایج آزمون تی، عوامل تعداد ساختمان های تکمیل شده و پایگاه اقتصادی-اجتماعی دارای تأثیرگذاری زیادی بر قیمت مسکن هستند. عوامل قیمت زمین، تورم، عوارض شهرداری، قیمت خدمات ساختمانی، موقعیت جغرافیایی، درآمد، داشتن سند و وسعت قطعات املاک تأثیرگذاری کمی بر قیمت مسکن دارند و عامل دسترسی به خدمات تأثیرگذاری متوسط دارد. همچنین بر طبق آزمون فریدمن عوامل مؤثر بر قیمت مسکن در شهر رشت که بالاترین رتبه را دارند به ترتیب عوامل پایگاه اقتصادی-اجتماعی (۹.۷۷)، تعداد ساختمان های تکمیل شده (۹.۷۶) و دسترسی به خدمات شهری (۹.۳۶)، بوده است. دیگر یافته ها حاکی از این بوده است که مناطق یک و سه شهر رشت از لحاظ قیمت مسکن بیشترین نوسانات را در طی سال های 94-1384 داشته اند.
تحلیل نظام سکونت گاهی استان ایلام در راستای تعادل بخشی فضایی در چند دهه ی اخیر تا 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با موضوع تحلیل نظام سکونت گاهی استان ایلام در راستای تعادل بخشی فضایی در چند دهه ی اخیر تا 1390 مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. با نگاهی به سرشماری های 1355 تا 1390 تغییرات در تعداد و حجم مناطق شهری استان ایلام مشخص می شود. در این تحقیق سعی بر این شده است تا با بررسی آمارهای سکونت گاهی و جمعیتی منطقه مورد مطالعه به بررسی و کنکاش این پدیده و اثرات آن پرداخته شود، اطلاعات این تحقیق با مراجعه به کتابخانه و همچنین سازمان آمار ایران و وارد کردن آن ها در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و داده های مربوط و مورد نیاز از آن استخراج گردیده است. ماحصل تحقیق مربوطه را می توان این گونه بیان نمود که از عوامل مؤثر نامنظم شدن نظام سکونت گاه های استان ایلام مهاجرت روستاییان می باشد و البته نمی توان که روستاییان را مقصر اصلی پدیده برهم زنی نظام سکونت گاهی دانست؛ زیرا نبود امکانات آن ها را مجبور به این عمل نموده و آن ها به سمت مرکز استان که منبع امکانات می باشد هجوم می آورند و در پایان به ارائه راهکارهایی جهت تعادل بخشی منطقه مورد مطالعه پرداخته شده است که می توان داشتن برنامه کاربردی را از مهم ترین راهکارها دانست.
بافت فرسوده؛ فرصت یا تهدید مدیریت شهری (نمونه موردی: بافت فرسوده شهر نهاوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهسازی و نوسازی در بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فراروی مدیریت شهری در کشورهای درحال توسعه می باشد. شناسایی وضعیت کالبدی و عملکردی این بافت ها به منظور برنامه ریزی و مدیریت و نگهداری آنها از اقدامات اولیه و مهمی است که باید صورت پذیرد. بافت فرسوده شهر نهاوند با مساحت حدود 166 هکتار و متشکل از هفده محله از جمله این بافت ها می باشد. محدوده مورد نظر، علی رغم وجود قابلیت هایی در زمینه های کالبدی، اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی - تاریخی، دارای نارسایی هایی در زمینه های مذکور می باشد. در این پژوهش از روش تحلیلی SWOT در راستای سنجش وضعیت کلان بافت فرسوده شهر نهاوند بهره گرفته ایم. روش تحقیقی که در این مقاله استفاده شده است، روش توصیفی و تحلیلی است که با مطالعه اسنادی– کتابخانه ای و مشاهدات میدانی از محدوده بافت صورت گرفته است. آنچه از نتایج این تحقیق حاصل شد بیان این مطلب بود که بافت فرسوده شهر نهاوند در پی بی توجهی مسئولین و مدیران شهری به صورت یک معضل و مسئله در شهر جلوه می کند و در زمینه های مختلف اجتماعی و اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی شرایط نابسامانی را تجربه می کند، و مدیریت شهری نیز نگاه شایسته و عالمانه ای(برنامه ریزی منسجم و کارآمدی) برای معضلات این بافت نداشته است. این در حالی است که با تغییر رویکرد مسئولین و مدیران شهری به این بافت با ارزش و تاریخی(نه به عنوان تهدید بلکه به عنوان فرصت)، می توان ضمن مرتفع کردن معضلات موجود، در راستای استفاده بهینه از قابلیت های وافر این مناطق در راستای توسعه همه جانبه شهر نهاوند گام های اساسی برداشت.
تحلیل جغرافیایی شبکه شهری استان خوزستان با تأکید بر برنامه ریزی شهری و منطقه-ای طی سال های 1335- 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود سلسله مراتب شهری منظم سبب توزیع کالاها و خدمات به تمام جامعه و توزیع متعادل امکانات و خدمات رسانی به تمامی بخش های یک منطقه می گردد. شبکه شهری تنها مجموعه ای از عناصر کالبدی نیست و نقش و اهمیت هر سکونتگاه را میزان و ابعاد ارتباطات و جریان ها در یک نظام باز تعیین می کنند. شهرهای بزرگ تر با جذب و تمرکز مازاد بیشتر، تسلط خویش را بر شهرهای کوچک تر اعمال می کنند. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. در این پژوهش شاخص های مورد مطالعه در دو مرحله از طریق مطالعه استخراج از منابع موجود در دسترس؛ طرح های تحقیقاتی، آمارنامه ها، کتب و آراء خبرگان، گردآوری شد و در نهایت نیز با استفاده از مدل های رتبه و اندازه، رتبه اندازه تعدیل شده، منحنی لورنز وضعیت شبکه شهری خوزستان مشخص گردید. نتایج نشان داد که بررسی سلسله مرتب شهری استان خوزستان طی سال های 1395-1335 بر اساس مدل مرتبه-اندازه زیپف و تعدیل شده نشان دهنده عدم تعادل درسیستم شهری و تمرکز جمعیت در شهرهای بالای نظام سلسله مراتب شهری و خصوصاً نخست شهر استان است. بر مبنای مدل مرتبه- اندازه زیپف و تعدیل شده، هیچ گونه رابطه معقول و منطقی بین شهرها و رتبه آنها وجود ندارد و نخست شهر با تمرکز امکانات و خدمات در سطوح مختلف تمرکز خود را بر سایر شهرها حفظ کرده است.
ارزیابی تطبیقی شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از بارزترین نمودهای رشد سریع شهرنشینی، شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران است. در این تحقیق وضعیت کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر ورامین مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. تحقیق حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی نگارش شده است. در این راستا کیفیت زندگی این محلات در دو بعد عینی و ذهنی مورد سنجش قرارگرفته است، لذا برای سنجش کیفیت ذهنی ساکنان ابتدا با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای با حجم 381 نفر در بین ساکنین محلات اسکان غیررسمی به صورت تصادفی انتخاب شده و سپس ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی محلات مذکور به وسیله پرسشنامه و مشاهدات میدانی مورد سنجش قرارگرفته است. همچنین ارزیابی شاخص های کیفیت عینی محلات مذکور با استفاده از آمار و اسناد رسمی گردآوری شده به دست آمده است. سپس در جهت ارزیابی و سنجش همبستگی دو شاخص عینی و ذهنی از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شده است. طبق یافته های تحقیق، میزان همبستگی دو شاخص عینی با ذهنی 0.9 و بسیار بالا بوده است. به علاوه میزان رضایتمندی ساکنین این محلات از وضعیت کالبدی، اقتصادی، اجتماعی بسیار پایین بوده، به طوری که میانگین رضایت عمومی از وضعیت محلات در طیف لیکرت(5-1) تنها برابر با 2.32 بوده که این موضوع نشان دهنده وضعیت نامساعد محلات می باشد. در مجموع می توان این گونه نتیجه گیری کرد که به علت عدم توجه مسئولان شهرداری و مدیریت شهر ورامین به استفاده بهینه از زمین های بایر موجود و همچنین کم توجهی و رهاسازی زمین های بایر باعث رشد سکونتگاه های غیررسمی و افزایش ساخت وسازهای غیرمجاز شده و در صورت عدم رسیدگی به موقع، در آینده نیز گسترش خواهد یافت.
رهیافتی بر معیارهای بازآفرینی فضاهای عمومی با تأکید بر رفتار اجتماعی شهروندان (نمونه موردی: خیابان های شاخص حوزه میانی غربی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی شهری یکی از ملزومات زندگی در شهرها می باشد که گاهی اوقات به فراموشی سپرده می شوند، لذا یکی از بهترین راه ها، بازیابی این فضاها و به دیگر بیان احیا و بازآفرینی این فضاها است. میزان موفقیت فضاهای عمومی با میزان استفاده از آن فضا و حضور انسان و زندگی اجتماعی در آن متناسب است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی معیارهای تأثیرگذار بر بازآفرینی فضای عمومی و زندگی اجتماعی در خیابان است. بدین منظور متغیرهای متعددی نظیر تنوع فعالیتی، انعطاف پذیری، اجتماع پذیری، موقعیت فضاهای عمومی، پویایی، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از الگوهای رفتاری مورد بررسی قرار گرفته اند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی می باشد و روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. از طرفی جهت جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی ساکنین و استفاده کنندگان از خیابان احمدآباد، سجاد، کوهسنگی و شهید قرنی شهر مشهد می باشد و حجم نمونه انتخابی طبق فرمول کوکران، با توجه به نامعلوم بودن حجم جامعه مخاطب و واریانس جامعه، 400 نفر به دست آمد. نتایج بدست آمده از تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه های عملکردی تأثیر مستقیم بر بازآفرینی فضاهای عمومی دارند، از طرفی خیابان سجاد بیشترین رتبه را در هر سه معیار رفتار، کالبد و عملکرد به خود اختصاص داده است. بعد از آن خیابان احمدآباد در رتبه دوم، خیابان کوهسنگی در رتبه سوم و خیابان شهید قرنی در رتبه چهارم قرار دارد.
ارزیابی و تحلیل اثرات عناصر بازسازی پس از سانحه بر بعد کالبدی – فیزیکی شهرها (مورد مطالعه: شهر منجیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در هنگام وقوع سوانح طبیعی در شهرها، بازسازی شهرها پس از وقوع این سوانح است. در فرآیند بازسازی پس از سانحه، عناصر و عوامل مختلفی تأثیرگذار هستند و مجموعه این فرآیندها تأثیرات متعددی بر ابعاد مختلف توسعه شهری به ویژه بعد کالبدی – فیزیکی دارد. شهر منجیل، یکی از شهرهای شهرستان رودبار استان گیلان است که در اثر زمین لرزه سال 1369، به شدت آسیب دید. فرآیند بازسازی این شهر پس از وقوع این سانحه، تأثیرات متعددی بر بعد کالبدی – فیزیکی شهر گذاشته است که در این پژوهش به بررسی اثرات عناصر بازسازی پس از سانحه بر این بعد و تأثیرپذیری شاخص های کالبدی – فیزیکی از این عناصر، پرداخته شده است. برای این منظور تأثیرات این عناصر و شاخص ها از طریق پرسشنامه با 25 تن از کارشناسان مربوطه مورد ارزیابی قرار گرفته و از طریق آزمون آماری ناپارامتریک دو جمله ای و شاخص های آماری تحلیل شد. نتایج نشان داد میزان تأثیرگذاری عناصر بازسازی پس از سانحه بر بعد کالبدی – فیزیکی شهر منجیل، بسیار زیاد و تأثیرگذاری شاخص های کالبدی – فیزیکی بر این عناصر نیز بالا بوده است. همچنین بیشترین تأثیرات عناصر بازسازی مربوط به مشارکت های بومی ، کارآفرینی و تسهیلات بوده و در بخش شاخص های کالبدی – فیزیکی نیز استحکام و مقاومت ساختمان ها، معابر و دسترسی به خدمات و غیره دارای بیشترین تأثیرپذیری از فرآیند بازسازی پس از سانحه بودند.