مقالات
حوزه های تخصصی:
رشدوتوسعه شهرها که به دنبال افزایش جمعیت شهری روی می دهد در دهه های گذشته باعث استفاده نابجا از زمین شهری وعدم تخصیص (Allocation) صحیح کاربری زمین شهری، شکل گیری زاغه ها درشهر وتوسعه پراکنده شهرها به خصوص درحومه ها گردیده است. این مسئله ضرورت برنامه ریزی استفاده بهینه از زمین و مدیریت توسعه شهری را روشن تر می نماید، و باعث شکل گیری رویکردی با عنوان رشد هوشمند شهری شده است که هدف اصلی آن نظم دادن به توسعه و رشد شهرها و تجدیدحیات شهری است. رشد هوشمند باعث توسعه مجدد نواحی ساخته شده در شهرها می شود. بر این اساس در پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی توسعه ی فیزیکی – کالبدی شهر فنوج پرداخته می شود. در واقع هدف اصلی پژوهش، تعیین راهکارهای جلوگیری از رشد «پراکنده» شهر فنوج و در نتیجه کاهش هزینه های اقتصادی ناشی از آن است. روش شناسی تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه-ای،اسنادی و بررسی های میدانی است. در این راستا اطلاعات و داده های مورد نیاز در مورد توسعه شهر، نحوه ی توزیع کاربری ها، میزان افز ایش هزینه های اقتصادی توسعه پراکنده شهری، از اسناد معتبر و بخشی از طریق پرسشنامه تهیه گردیده و به وسیله نرم افزارهایArc GIS و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی رابطه رشد هوشمند و کاهش هزینه های توسعه بر اساس آزمون T نشان داد که مقدار معناداری (000/0(Sig با سطح کمتر از 01/0 می باشد، بنابراین می توان با اطمینان 99/0 اذعان داشت که راهبرد رشد هوشمند بر توزیع عادلانه تر امکانات و خدمات در شهر فنوج موثر خواهد بود. درصورت اجرای راهکارهای رشد هوشمند بر اساس اصول و شرایط محلات در شهر فنوج، میزان هزینه های اقتصادی و تخریب محیط زیست کاهش می یابد و باعث افزایش کیفیت محیط زندگی و رضایتمندی شهروندان از محیط زندگی خود خواهد گردید.
میزان برخورداری شهرستان های استان خوزستان از شاخص های شهر سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بیش تر شهر ها با سطح فزاینده ای از تبعات منفی ناشی از رشد سریع مواجه هستند که این خود سلامت عمومی شهروندان را تهدید می کند. به همین علت، فکر شهر سالم در پژوهش های شهری معاصر اهمیت زیادی یافته و از ظرفیت مطالعاتی زیادی برخوردار شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های شهر سالم در شهرستان های استان خوزستان می باشد. روش مطالعه در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز از سالنامه آماری 1390 استان خوزستان جمع آوری شده است. به منظور تحلیل داده ها و سنجش میزان برخورداری شهرستان های استان از شاخص های شهر سالم 34 متغیر در قالب شاخص های سلامت، بهداشتی- درمانی، اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی پس از وزن دهی به روش آنتروپی شانون در نهایت با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره الکتر رتبه بندی شده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شهرستان های اهواز، دزفول و شوش در وضعیت مطلوب و شهرستان های هویزه، هفتکل و باوی در وضعیت نامطلوب و نامناسبی از لحاظ برخورداری از شاخص های شهر سالم قرار دارند. از عمده دلایل این امر می توان به پایین بودن تعداد آزمایشگاه، داروخانه، پزشک متخصص، تعداد تخت، دندانپزشک، نرخ اشتغال، کمبود فضای سبز شهری و بالا بودن نرخ بیکاری اشاره کرد.
بررسی میزان برخورداری نواحی سه گانه شهرداری سمنان از زیرساختها و شاخص های فاوا به منظور تحقق شهرهوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای پیچیده شهر، انسانهای اندیشمند را برای رهایی از مشکلات و نارسایی ها دررسیدن به حد متعالی زندگی به فکر اصلاح و ایجاد ساختارهای جدید شهری وادار نموده است . امروزه نقش کلیدی فناوری نوین اطلاعات و ارتباطات در عرصه های اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی نمی توان نادیده گرفت .نوآوری و هوشمندی دارای بعد و ماهیت مشترک می باشند که می توان آنرا تولید، فرآوری و پردازش اطلاعات دانست. امروزه شهر هوشمند به عنوان راهکار بی بدیل حل معضلات شهری مورد توجه شهرسازان و مدیران شهری واقع شده است. برای دستیابی به شهر هوشمند باید نیازسنجی های محلی و منطقه ای مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش بررسی و ارزیابی نواحی سه گانه شهرداری سمنان از نظر توزیع فضایی زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)** به منظور تحقق شهر هوشمند می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی ، از لحاظ ماهیت و روش کمی- تحلیلی می باشد .که برای رتبه بندی ، سطح برخورداری و تعیین میزان پراکندگی شاخص ها از مدلهای آماری مک گراناهان و ضریب اختلاف استفاده شده است. نتایج بررسی پژوهش نشان می دهد که نواحی شهرداری ها از نظر برخورداری از این شاخص یکسان نبوده است و نواحی به سه گروه به صورت برخوردار، نسبتاً برخوردار و کمتر برخوردار تقسیم می شوند و همچنین ضرایب پراکندگی نشان از تا حدی پراکندگی در نوع و نحوه توزیع این شاخص ها در سطح سه ناحیه دارد.
استراتژی توسعه ی منطقه ای ( RDS) راهکاری جهت تمرکز زدایی (مطالعه موردی: شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرستان رشت از ابتدای شکل گیری، شرایط منحصر به فردی را نسبت به مناطق پیرامونی خویش تجربه نموده و گرایشی روزافزون به تمرکز گرایی داشته است. شکل گیری رابطه ای یک سویه و جهت دهی اکثر جریان های حیاتی و کارکردی استان به سمت شهرستان رشت موجبات انزوا و عدم تحرک را برای سایر نقاط سکونت گاهی استان به همراه داشته است؛ که این امر با افزایش فعالیت های شهرستان رشت، تشدید خواهد شد. این پژوهش زمینه های تمرکز گرایی شهرستان رشت را در سه زمینه ی اداری- سیاسی، اقتصادی – خدماتی و جمعیتی بررسی نموده است و ضمن تشریح مهم ترین نمود ها و مصادیق تمرکزگرایی در زمینه های فوق؛ جهت کاهش تمرکز گرایی در شهرستان رشت و جهت دادن جریان ها به سایر نقاط و بالطبع متعادل نمودن جریان ها و روابط دو سویه؛ از الگوی نوین استراتژی توسعه ی منطقه ای (RDS)، بهره گرفته است. استراتژی توسعه ی منطقه ای با تفکر راهبردی، اجتماع محور و انعطاف پذیر خود در برقراری تعادل های منطقه ای بسیار موثر است چرا که در این الگو تلاش می شود تا از توان ها، ظرفیت ها و اقدامات و همکاری تمامی مناطق بهره جسته و آن را به بهترین شکل ممکن سازمان دهی کرد.
تحلیل سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی با روش تحلیل عاملی (مطالعه موردی: دهستان وکیل آباد استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق روستایی به عنوان کوچک ترین واحد جغرافیایی و تفاوت های موجود در آن ها، با وجود همگنی ها برای توسعه روستایی قابل مطالعه و بررسی است. توسعه روستایی جزئی از برنامه های توسعه هر کشور است، یکی از ارکان توسعه جامعیت و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادل های اقتصادی و اجتماعی مناطق است و به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر توسعه در زمینه های مختلف است. با عنایت به مباحث مطرح شده، پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی در پی بررسی و تحلیل سطح توسعه یافتگی روستاهای دهستان وکیل آباد با استفاده از روش تحلیل عاملی می باشد. 44 شاخص مورد استفاده در این پژوهش در سه بعد محیطی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی که با استفاده از روش تحلیل عاملی به 12 عامل معنی دار تقلیل یافته، طوری انتخاب شده اند که بر تمام جنبه های توسعه روستاهای دهستان وکیل آباد تأکید دارند. روش کار به صورت کمی بوده و حجم نمونه مورد مطالعه از طریق فرمول کوکران310 نفرتعیین شده است. برای تحلیل از نرم افزارهای Excel ،Spss و برای ترسیم نقشه ها از ArcGis استفاده شده است. ﭘﺲ از ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ، ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪه ﺑیﺎﻧﮕﺮ ایﻦ اﺳﺖ کﻪ ﻣیﺎن روستاهای دهستان وکیل آباد، ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﺗﻮﺳﻌﻪ یافتگی ﺗﻔﺎوت اﺳﺎﺳی معنی داری وﺟﻮد دارد و ایﻦ روستاها قابل رﺗﺒﻪ بندی در سه گروه ﻫﺎ سطح توسعه یافتگی بالا، سطح توسعه یافتگی متوسط و سطح توسعه یافتگی پایین ﻫﺴﺘﻨﺪ.
مولفه های سرمایه اجتماعی در نواحی مختلف شهری (مطالعه موردی: شهر براز جان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی در سال های اخیر یکی از مهم ترین متغیرهای تبیین کننده سطح توسعه و رف اه جوامع وتوسعه محلی در سطوح گوناگون و مورد توجه خاص سیاست گذاران و برنامه ریزان بوده است باتوجه به اهمیت بسیاراین موضوع پژوهش حاضر به بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در نواحی مختلف شهر برازجان در اس تان بوشهر پرداخته است.روش این پژوهش براساس هدف کاربردی وبراساس ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد.درانجام این پژوهش بنابه ضرورت از مطالعات اسنادی و میدانی ودرمطالعات میدانی برای گرداوری اطلاعات ازابزارپرسشنامه استفاده شده است.جامعه آماری این پژوهش راشهروندان برازجانی تشکیل میدهند.ک ه در این راستا بر اساس فرمول کوکران 383 پرسشنامه در 6 ناحیه ش هربصورت تصادفی بین آنان توزیع وتکمیل گردید.با توج ه ب ه نت ایج آزم ون آم اری t تس ت دو نمون ه ای مس تقل و آزم ون ل ون میزان سرمایه اجتم اعی در نواحی شهری برازجان در سطح 05/0 دارای تفاوت معناداری می باشد.در زمینه جنسیت مبتنی بر تفاوت سرمایه اجتماعی می ان زن ان و م ردان،. س رمایه اجتماعی در بعد انسجام و بعد آگاهی اجتماعی بین میانگین زنان و م ردان در س طح 05/0 تفاوت معنادار وجود دارد.باتوجه به نتایج حاصل ازاین پژوهش توجه به ارتقاء وضعیت س رمایه اجتم اعی در سیاست گذاریها و برنامه ریزیهای مربوط درنواحی مختلف شهربرازجان بعنوان یک موضوع ضروری بایدمورد توجه بیشتری قرار گیرد.
مشارکت در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری (مطالعه موردی: محله خیرآباد شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافتهای فرسوده و ناکارآمد در شهرها از مسائل بحرانی توسعه پایدار شهری است و نوسازی و بهسازی آنها برای دستیابی به جوامع پایدار مورد تاکید است. در این فرایند علاوه بر جنبه های محیطی- کالبدی، به ابعاد اقتصادی- اجتماعی ساکنین این بافتها توجه می شود. لذا عوامل انسانی و مشارکت آنها در بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری بسیار اهمیت دارد و شناخت تمایلات مشارکتی و عوامل موثر بر ارتقا مشارکت ایشان ضروری است. بر این اساس هدف اصلی مطالعه حاضر بر پایه تبیین عوامل موثر بر مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محله خیرآباد شهر بیرجند استوار گردید. این تحقیق پیمایشی با روش توصیفی-تحلیلی و ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش، 1123خانوار ساکن درمحله خیرآباد بود. تعداد نمونه مبتنی بر فرمول کوکران 163خانوار تعیین گردید که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای توصیف داده ها از آماره های میانگین و انحراف معیار استفاده شد. تحلیل داده ها با آزمونهای تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام شد. مطابق یافته ها پاسخگویان بیشترین تمایل را به مشارکت در تصمیم گیری و کمترین گرایش را به مشارکت مالی دارند. مولفه های احساس تعلق، اعتماد و انسجام اجتماعی، دسترسی به خدمات، طرحها و اقدامات حمایتی و توسعه نهادی و ظرفیت سازی بر مشارکت مردم در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده تاثیر دارند. در این بین احساس تعلق به محل سکونت بیشترین تاثیرگذاری (0.533) را دارد.
تاب آوری نهادی و کالبدی-محیطی اجتماعات شهری در جهت کاهش بحران های طبیعی، زلزله (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران های طبیعی پتانسیل این امر را دارندکه درنبود سیستم های تقلیل مخاطرات به سوانحی هولناک بدل شوند. به همین علت امروزه تاب آوری، به منزله ی یکی از سنجه های مؤثر در فرآیند مدیریت بحران ها، رویکردی اجتماع محور برای ارتقای آمادگی اجتماعات شهری در برابر ناپایداری ناشی از بحران ها است. هدف اصلی این پژوهش سنجش معیارها و شاخص های سازنده تاب آوری شهروندان( نهادی و کالبدی-محیطی) و تعیین سهم و ظرفیت آنها بر عوامل تاثیرگذار بر تقویت تاب آوری می باشد. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی از نوع رابطه ای با هدف کاربردی می باشد. داده های مورد نیاز برای تحلیل بااستفاده از پرسشنامه گردآوری که روایی آن بصورت صوری و پایایی آن باآلفای کرونباخ 887/0 به تاییدرسیده است. جامعه آماری موردمطالعه شهروندان شهرکرمان بوده است. در آخر شرایط تاب آوری با توجه به شاخص های در نظرگرفته شده، بابهره گیری از نرم افزار (spss) و آزمون آماری تی تک نمونه ای(One Sample T- test)، آزمون همبستگی و تکنیک پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. همچنین برای وزن دهی به معیارها و زیر معیارها از تکنیک آنتروپی شانون و به منظور بررسی وضعیت چهار منطقه شهری دررتبه بندی تاب آوری از تکنیک و مدل های( WP,SAR) استفاده شده است. نتیجه مطالعه حاضر نشان می-دهد، که بین تاب آوری شهروندان و مولفه های نهادی و کالبدی-محیطی، در برابر بحران های طبیعی به ویژه زلزله رابطه معناداری وجوددارد. و در نهایت براساس تکنیک های رتبه بندی ذکر شده، به ترتیب مناطق،منطقه1، منطقه 3، منطقه2، منطقه 4از لحاظ تاب آوری رتبه بندی شده اند.
ساختارگرایی و تأثیر آن بر شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختارگرایی یک مکتب فکری و شیوه ای برای اندیشیدن و کاویدن امور است که ریشه در چهار حوزه فکری نزدیک به هم دارد: جامعه شناسی فرانسه و اندیشه های دورکیم، زبان شناسی سوسور، ریشه های فلسفی کانت و مردم شناسی انگلیسی و فرانسه. ساختارگرایان همیشه در پی آن هستند که پرده هایی که در ظواهر امور قرار گرفته را کنار زده و به اصول ثابت و تغییر نیافتنی برسند؛ بدین صورت مرزهای فلسفه را درنوردیدند و به ریاضیات ، ادبیات ، معماری و حتی شهرسازی وارد شدند. این تحقیق با هدف بررسی ویژگی های مکتب ساختارگرایی و بیان تاثیرات آن در شهرسازی انجام گرفته است. ساختارگرایان معتقدند که ساخت یا ساختار، به عنوان چارچوب کلی پیدا یا ناپیدای هر چیز، عبارت از نظامی است که در آن ، همه اجزای یک مجموعه با هم در ارتباطند و کارکردی هماهنگ دارند. ساختارگرایان به طور کلی اعتقاد به کلی گرایی دارند و همین امر باعث به وجود آمدن جنبش پساساختارگرایی شد. از دیدگاه پساساختارگرایان ، رویکرد ساختارگرایانه ماهیتی خودکامه و سلطه گر دارد و نحوه کارکرد سیستم را از قبل مشخص می کند. پساساختارگرایی هر نوع نظریه ای را که تبیین کلی و جهان شمول از پدیده ها ارائه می دهد، رد کرده و هر گونه تمامیت جویی و کلی گرایی را نامطلوب می داند. در این مقاله، با مطالعه دیدگاه های سوسور و کانت، مباحث کلی ساختارگرایی بررسی شده و سپس چگونگی پیدایش دیدگاه های جنبش پساساختارگرا و ویژگی های آن مورد مطالعه قرار گرفته است. در ادامه با تکیه بر این اعتقاد کلی ساختارگرایان که در ساختمان بدن هر موجود زنده یک ساخت اصلی وجود دارد که عامل استواری آن است و سایر اندام ها فعالیتشان را به تبع آن ساخت اصلی صورت می دهند، با مطالعه شهر به عنوان یک موجود زنده ، به بیان دیدگاه های شهرسازان ساختار گرا در این خصوص پرداخته شده است.
سنجش پراکندگی/فشردگی شهر زاهدان طی دوره زمانی 1390 -1335(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده و در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیده اند. شهر زاهدان نیز طی دوران حیات 100 ساله اش به طور نامتوازنی رشد کرده و گسترش شتابانی را به خود دیده است. رشد 5/32 برابری جمعیت شهر و رشد 34 برابری وسعت آن نسبت به اولین سرشماری بیانگر این مسأله می باشد. به طوری که توسعه این شهر در جهت افقی بوده و گسترش مداوم ساخت و سازهای شهری سبب رشد بی قواره شهر شده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر رابطه بین جمعیت و میزان رشد و پراکندگی شهری در زاهدان با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و ضریب FAR مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، طبق مدل هلدرن زاهدان در طول دوره مورد مطالعه دارای رشد بی قواره شهری (اسپرال) بوده است. مقادیر ضریب آنتروپی نیز بیانگر رشد پراکنده (اسپرال) شهر زاهدان است. با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهر، الگوی شهر هوشمند و فشرده به عنوان الگوی مطلوب گسترش آتی زاهدان تشخیص داده شده است.