مقالات
حوزه های تخصصی:
الگوی رشد و توسعه ی کالبدی شهر به عنوان الگوی فضایی فعالیت های انسان، در برهه ی خاصی از زمان تعریف می شود و به دو دسته ی گسترش افقی و الگوی شهرفشرده تقسیم می گردد. شناخت الگوی توسعه ی کالبدی شهر به منظور هدایت آن در راستای توسعه ی پایدار شهری امری اساسی است، به طوری که بحث اصلی در تلاش برای متوقف کردن استفاده نادرست از زمین، این است که آیا کاربری زمین یا سیاست های استفاده از زمین عامل اصلی رشد پراکنده شهرها هستند یا رشد جمعیت نیروی غالب است؟ از طرف دیگر در دهه های اخیر شهرها به شکلی بی برنامه رشد نموده و محدوده های شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه ی خود رسیدند؛ این معضل به الگوی گسترش افقی شهری معروف گردیده و منشاً بسیاری از مشکلات در شهرهای کشورهای در حال توسعه شده است. از آنجایی که شهرسریش آباد نیز در طول سال های اخیر رشدی نامتوازن و پراکنده داشته است، محقق در این پژوهش با بهره گیری از مدل آنتروپی شانون به تحلیل چگونگی گسترش این شهر پرداخته است. روش پژوهش، تحلیلی- تطبیقی و به صورت مطالعه ی اسنادی بوده و جهت بررسی بیشتر موضوع به مشاهده ی مستقیم و غیرمستقیم پرداخته است. نتایج نشان می دهد شهرسریش آباد طی سال های 95-1390 به صورت پراکنده رشد نموده و دچار رشد بی قوارگی(اسپرال) شهر شده است، بر این اساس الگوی رشد فشرده(عمودی) به عنوان الگوی توسعه ی آتی شهر با در نظر گرفتن رشد سایر کاربری ها با کاربری مسکونی و ایجاد مجتمع های مسکونی در نواحی کم تراکم، پیشنهاد می گردد.
مکان یابی دفن پسماند در نقاط شهری به روش تحلیل شبکه ای(ANP)، مطالعه موردی: شهرستان گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای اطمینان از رعایت ضوابط محیط زیست و رعایت اهداف توسعه پایدار و نیز جلوگیری از آلودگی زیست محیطی، مکان یابی مراکز دفن بهداشتی زباله و دستیابی به اهداف توسعه پایدار امری ضروری به نظر می رسد. منطقه مورد مطالعه، شهرستان گناباد در استان خراسان رضوی می باشد و دارای سه نقطه شهری(گناباد-کاخک- بیدخت) می باشد که دفن پسماند شهری درنزدیکی دو شهر گناباد و کاخک صورت می گیرد. هدف این تحقیق ارائه مکان های بهینه و مطلوب جهت دفن پسماند شهری در شهرستان گناباد می باشد. بگونه ای که با ارائه نتایج مناسب، بتوان در زمینه مسائل و خطرات زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و... در منطقه مورد مطالعه تا حدودی موثر باشد و نقاط شهری را به بخشی از توسعه پایدار که مبتنی بر مسائل زیست محیطی می باشد، رهنمود نماید چرا که مرحله اول مدیریت پسماندهای شهری، مکان یابی درست آنها می باشد. از اینرو برای انجام این پژوهش مهم ترین شاخص های بکارگرفته شده جهت مکان یابی عبارتند از: فاصله از منابع آب، پوشش گیاهی، بافت خاک، ارتفاع، شیب، فاصله از راههای ارتباطی، فاصله از گسل، فاصله از نقاط جمعیتی. لایه ها و داده ها براساس فرآیند تحلیل شبکه ای(ANP) وزن دهی شده و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) محل های مناسب دفن پسماند نقاط شهری مشخص گردید. سپس نقشه نهایی مدل ANP پس از تشکیل شبکه و محاسبه وزن ها ازطریق جمع متوالی لایه های استاندارد شده بدست آمده و نقشه حاصله در 4 پهنه (کاملا مناسب، مناسب، نسبتا مناسب و نامناسب) طبقه بندی شد. روش تحقیق بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی و بر مبنای هدف کاربردی و تحقیقاتی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی- پیمایشی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مکان دفن پسماند شهر گناباد با معیار های محیطی منطبق بوده و نیاز به جابجایی ندارد اما محل دفن پسماند شهر کاخک در وضعیت نامناسب قرار دارد و در درازمدت اثرات مخربی برمحیط زیست و سلامت جامعه انسانی در پی خواهد داشت.
سنجش میزان برخورداری استان های مرزی کشور از شاخص های توسعه با استفاده از مدل های تاکسونومی عددی و تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش؛ سنجش میزان برخورداری استان های مرزی کشور از شاخص های توسعه است. بر این اساس در پژوهش حاضر سعی شده تا 16 استان مرزی کشور را بر اساس 11 شاخص آموزشی، فرهنگی- ورزشی، مذهبی، سیاسی- اداری، زیربنایی، بهداشتی- درمانی، بازرگانی- خدمات، حمل ونقل- ارتباطات، تعدادشاغلان، باسوادان و تعداد واحد مسکونی، بر پایه سرشماری آماری نفوس و مسکن سال 1390 و سالنامه آماری سال 1391، با استفاده از مدل های تاکسونومی عددی و تاپسیس؛ سطح بندی و میزان درجه توسعه یافتگی استان ها تعیین شود. نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای، روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و برای تحلیل داده ها و ترسیم نقشه از نرم افزارهای Excel و Arc GIS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که: از مجموع 16 استان مرزی کشور؛ 2 استان توسعه یافته، 5 استان نیمه توسعه یافته، 4 استان کمتر توسعه یافته و 5 استان نیز در رده استان های محروم قرار گرفته اند. خراسان رضوی با درجه توسعه یافتگی( 024/0) بر اساس آنالیز تاکسونومی عددی و (974/0) بر اساس تکنیک تاپسیس، به عنوان توسعه یافته ترین استان مرزی کشور و ایلام با درجه توسعه یافتگی(868/0) بر اساس آنالیر تاکسونومی و (008/0) بر اساس تکنیک تاپسیس، به عنوان محروم ترین استان مرزی کشور محسوب گردیده اند.
ارزیابی میزان تحقق پذیری طرح های توسعه و عمران ناحیه ای در ایران (مورد مطالعاتی: طرح توسعه و عمران ناحیه ای ساوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، ارزیابی میزان تحقق پیشنهادهای طرح ناحیه ای ساوه (تهیه شده در سال 1375)؛ بر اساس اسناد موجود در وزارت راه و شهرسازی در ارتباط با طرح ناحیه ساوه، طرح آمایش استان مرکزی و نتایج سرشماری ها و اطلاعات سازمان آمار ایران است. به این ترتیب، در این تحقیق با بهره گیری از رویکرد ارزشیابی و با استفاده از ارزیابی چندمعیاری و ابزار تحلیل سلسله مراتبی AHP و دوقطبی فاصله ای به ارزیابی میزان تحقق مؤلفه های پیشنهادی طرح ناحیه ای ساوه پرداخته شده است. بر اساس مدل تحلیل تحقیق سه مؤلفه اجتماعی-جمعیتی، اقتصادی و کالبدی-فضایی به عنوان معیارهای اصلی بررسی تحقق پذیری طرح انتخاب و شاخص های ارزیابی بر اساس این سه مؤلفه تدوین گردیدند. ارزیابی میزان تحقق پیشنهادها نشان می دهد در بین مؤلفه های ذکر شده به ترتیب حوزه کالبدی-فضایی، اقتصادی و اجتماعی-جمعیتی تأثیر بیشتری در محقق شدن پیشنهادهای طرح ناحیه ای ساوه داشته اند؛ در رابطه با مؤلفه های اجتماعی-جمعیتی بر اساس پیشنهادات طرح ناحیه ای ساوه وضعیت شاخص "جمعیت شهری"، در رابطه با شاخص های اقتصادی، "میزان شاغلین بخش خدمات" و در رابطه با شاخص های کالبدی-فضایی، شاخص هایی چون" مراکز شهری"، "مراکز روستایی"، "راه های چهارخطه"، "آموزش عالی"،"خانه بهداشت"، "بیمارستان"، "پهنه کشاورزی" و" پهنه صنعتی" بهترین وضعیت تحقق را داشته اند. در مجموع می توان گفت با وجود آنکه هنوز چند سال از افق طرح ناحیه ای ساوه باقی مانده پیشنهادهای طرح تا حد مطلوبی محقق شده است.
بهینه سازی کاربری زمین با استفاده از الگوریتم فرا ابتکاریِ جست و جوی هارمونیک (مطالعه موردی: محله ی بابلدشت شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین به دنبال تخصیص کاربری های مختلف به منبع ارزشمند و محدود زمین به طور بهینه بوده که با استفاده ی حداکثری از آن بیش ترین مطلوبیت را برآورده کرده و اهداف برنامه ریزی کاربری زمین را تا بالاترین میزان محقق سازد. با توجه به تعدد اهداف مطرح در تخصیص کاربری زمین، لازم است تا نوعی سازش میان این اهداف به وجود آمده، به گونه ای که هر یک از اهداف متناسب با اولویت خود تا حد مشخصی تحقق یابند و آرایش بهینه ی کاربری ها حاصل گردد. بهینه سازی تخصیص کاربری، روشی است که امکان حل چنین مسائلی را فراهم می آورد. به دلیل پیچیدگی بسیار بالای مسئله ی بهینه سازی کاربری زمین، چه از نظر تعدادِ اهداف و چه از نظر اندازه و زمانِ حلِ مسئله، حل این مسئله بر الگوریتم های فراابتکاری تکیه دارد. در پژوهش حاضر، الگوریتم جست وجوی هارمونیک برای بهینه سازی تخصیص کاربری زمین توسعه یافته است. اهداف بهینه سازی سه هدف: بیشینه سازی سازگاری، بیشینه سازی فشردگی، و بیشینه سازی تناسب اراضی را در بر می گیرد. قابلیت این الگوریتم در تخصیص بهینه ی هفت گونه ی کاربری، مورد آزمون قرار گرفته و نتایج آن با الگوریتم ژنتیک مقایسه شده است. مقایسه ی انجام شده نشان می دهد که الگوریتم جست و جوی هارمونیک، از کارآیی (68 درصد) و کیفیت بالاتری (27.7 درصد) نسبت به الگوریتم ژنتیک برخوردار در حل مسئله ی طرح شده در این پژوهش برخوردار است. نتایج نشان می دهند که با به کارگیری الگوریتم پیشنهادی، میزان مطلوبیت کل در گزینه ی بهینه 54.07 درصد بالاتر از وضع موجود کاربری ها در مطالعه ی موردی می باشد.
نظام جمعیت شهری در مناطق ایران با تاکید بر مطالعه تطبیقی منطقه البرز جنوبی و خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام شهری هر کشوری بیانگر چگونگی کنش و واکنش متقابل شهرهای آن کشور می باشد. در این تحقیق ابتدا به بررسی توزیع فضایی جمعیت شهری ده منطقه طرح کالبدی ملی و منطقه ای (از سال های 1335 تا 1390) پرداخته شده و سپس تحلیل نظام جمعیت شهری در بین ده منطقه کالبدی صورت گرفته است. از بین مناطق ده گانه طرح کالبدی ملی و منطقه ای، دو منطقه البرز جنوبی (شامل استان های تهران، مرکزی، سمنان، زنجان، قزوین، قم و البرز) و خراسان (شامل استان های خراسان شمالی، خراسان رضوی، خراسان جنوبی)که به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان تغییر و تحول بین مناطق ده گانه بوده اند انتخاب شده است. در ادامه تحلیل، شاخص هایی همچون تغییر جایگاه بیست شهر اول منطقه از سال های 1335 تا 1390؛ تحلیل تعداد جمعیت واقعی و تعداد جمعیت 20 شهر اول منطقه در رابطه با تئوری زیپف در سال 1390 و همچنین تحلیل های میزان نخست شهری و عدم تمرکز شهری در دو منطقه البرز جنوبی و خراسان؛ به صورت جداگانه انجام شده است. سرانجام با مقایسه دو منطقه خراسان و البرز جنوبی باهمدیگر و با مناطق کالبدی ملی منطقه ای مشخص گردید که منطقه البرز جنوبی به رغم اینکه جایگاهش در بین ده منطقه دچار تغییر و تحولی نشده ولی در تحولات درون منطقه ای دچار تحولات عظیم و بزرگی شده است و بالعکس منطقه خراسان که در تحولات بین منطقه ای دارای تغییر و تحول اساسی بوده، در تحولات درون منطقه از ثبات نسبی برخوردار بوده است. همچنین در این تحقیق مشخص گردید که با توجه به تحولات بین منطقه ای، نمی توان تحلیل و پیش بینی درون منطقه ای را نیز انجام داد.
عوامل مؤثر بر میزان افزایش جرم در سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعه موردی: شهر پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی پدیده ای است که مدیریت شهری را با چالش بزرگی مواجه کرده است، زیرا که از یک سو، بستر ارتکاب به انواع جرایم را فراهم می کند و از دیگر سو به واسطه رشد قارچ گونه سکونتگاه های غیر رسمی و نامناسب منظر شهر را زشت و نازیبا می کند، از این رو می توان گفت حاشیه نشینی شهر را از لحاظ زیبا شناختی و امنیتی به واسطه بروز رفتارهای نابهنجار ناشی از بارگذاری بحرانی جمعیت، دچار چالش می کند. پژوهش حاضر به دنبال شناخت عوامل مؤثر بر میزان افزایش جرم در سکونتگاه های غیر رسمی در شهر پاکدشت است. روش انجام پژوهش، به شیوه توصیفی - تحلیلی است و ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه و مصاحبه می باشد.
نمونه آماری 62 نفر متشکل از ساکنین سکونتگاه های غیررسمی در شهر پاکدشت، صاحبنظران و برخی از مسؤلین شهر پاکدشت بوده است که از این تعداد 13 نفر که دارای تحصیلات بالای دیپلم می باشند شامل صاحبنظران و مسؤلین می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزارspss انجام شده و از آزمون های پارامتری (واریانس یک طرفه و t تک نمونه ای و رگرسیون گام به گام) جهت سنجش معناداری عوامل مؤثر بر افزایش جرم در سکونتگاه های غیر رسمی در شهر پاکدشت استفاده شده است. نتایج آزمون رگرسیون گام به گام نشان می دهد که بین تمام مولفه های تحقیق (زیربنایی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، ساختاری –کالبدی، حقوقی، نهادی- سازمانی و امنیتی) با افزایش میزان ارتکاب به جرم رابطه معنادار وجود دارد و عامل اقتصادی با 974/0 بیشترین و عامل حقوقی با 935/0 کمترین تاثیر را بر میزان جرم در مناطق حاشیه نشین داشته اند.
میزان مشارکت شهروندان در امور شهری (مطالعه موردی: شهر گنبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت مردم در روند تصمیم گیری شهری یکی از عناصراصلی توسعه همه جانبه شهری بوده و افزایش مشارکت مردم در امور شهری می تواند در ایجاد تعادل شهری نقش ارزنده ای را ایفا نماید. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل میزان مشارکت شهروندان شهر گنبد در مدیریت امور شهری و همچنین شناسایی مزایا و موانع و ارائه راهکارهایی در جهت جلب مشارکت شهروندان در بهبود مدیریت شهر است. این پژوهش از نظر ماهیت و هدف کاربردی است و روش تحقیق آن توصیفی – تحلیلی می باشد. جامعه آماری این تحقیق کلیه سرپرستان خانوار شهر گنبد می باشد که با بهره گیری از فرمول کوکران و با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 320 نمونه انتخاب و اطلاعات توسط پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری شده است و از نرم افزارspss جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردید. آلفای کرون باخ برای بخش های مختلف پرسشنامه 873/0 به دست آمد که نشان دهنده قابلیت بالایی از اعتماد و اطمینان ابزار مورد تحقیق است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان می دهد که رابطه معناداری در سطح 99 درصد بین متغیر های مستقل شامل؛ رضایت شهروندان از خدمات شهری، اعتماد شهروندان نسبت به مدیران شهری، آگاهی شهروندان از برنامه های مدیریت شهر و تعلق اجتماعی شهروندان با متغیر وابسته (مشارکت شهروندان در امور مدیریت شهری) وجود دارد. نتایج آزمون آماری تفاوت میانگین ها وتحلیل واریانس نشان داد که بین متغیرهایی مانند جنسیت، سن، تحصیلات، پایگاه اقتصادی – اجتماعی با میزان مشارکت شهروندان تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس آزمون تحلیل واریانس رابطه معنا داری بین وضعیت سکونت شهروندان با میزان مشارکت آنان وجود ندارد.
امکان سنجی اقتصادی و زیست محیطی استفاده از انرژی خورشیدی در تأمین آب گرم مصرفی ساختمان های مسکونی (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری انرژی های نو و تجدید پذیر بویژه انرژی خورشید، این منبع لایزال الهی به دلیل دریافت آسانتر و در دسترس بودن آن، در طی سال های اخیر بیشتر مورد توجه دانشمندان و دانشجویان مرتبط با رشته های انرژی قرار گرفته است. روش های گوناگونی برای استفاده از این انرژی پاک و لایزال الهی وجود دارد، اما گرم کردن آب با استفاده از آبگرمکن های خورشیدی، آسان ترین و اقتصادی ترین روش موجود می باشد. در این تحقیق با در نظر گرفتن تورم و ارزش زمانی سرمایه، بررسی های اقتصادی برای دوره بازگشت سرمایه جایگزینی آبگرمکن های خورشیدی به جای انواع گازی آن در ساختمان های مسکونی شهر تهران صورت گرفته است. در ابتدا تحلیل اقتصادی با در نظرگرفتن پرداخت همه هزینه های جایگزینی توسط ساکنان در یک ساختمان مسکونی بررسی گردید. سپس اجرای طرح جایگزینی آبگرمکن های خورشیدی توسط دولت از طریق یارانه وزارت نیرو محاسبه شد. پس از بررسی استراتژی های مختلف جایگزینی آبگرمکن های خورشیدی به جای آبگرمکن های گازی موجود و با توجه به اهمیت بحث های اقتصادی و محیط زیستی، جایگزینی آبگرمکن ها توسط شهروندان به دلیل مسائل مالی و طولانی بودن دوران بازگشت سرمایه (2/11 سال)، در عمل غیرممکن است. از سوی دیگر با توجه به کاهش تولید آلاینده های هوا و همچنین گازهای گلخانه ای (به ویژه CO 2 به میزان7/2 میلیون تن در سال) و توانایی صادرات گاز صرفه جویی شده به کشور های همسایه، استراتژی پرداخت هزینه های اولیه توسط وزارت نیرودارای بازگشت سرمایه بسیار منطقی تری(تقریبا 2 سال) می باشد.
بازتاب های فضایی جنگ ایران وعراق بر شبکه شهری و نظام سلسله مراتب شهرهای استان کرمانشاه براساس مدل حد اختلاف طبقاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر، به دلایل متعددی جمعیت ومراکز شهری ایران دچار تحولات فضایی شدیدی شده که حاصل آن افزایش شهرهای کوچک ومتوسط وعدم تعادل در سلسله مراتب شهری کشور است. این پژوهش با هدف بررسی سلسله مراتب شهری وتحولات مربوط به آن در شهرهای استان کرمانشاه طی سال های 1355 تا 1395 و بازتاب های فضایی جنگ تحمیلی بر شبکه شهری و نظام سلسله مراتبی استان صورت گرفته است و در آن از روش تحقیقی با بهره گیری از مدل های حد اختلاف طبقه ای، ضریب آنتروپی، مدل کشش پذیری، مورد بررسی وتحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که الگوی پراکنش سکونتگاه های شهری در استان کرمانشاه نامتعادل بوده و جنگ تحمیلی بر عدم تعادل تأثیر به سزایی داشته و شهر کرمانشاه به علت عملکرد های متنوع وحوزه عملکردی قوی ویا جذب جمعیت نواحی اطراف واستان های دیگر به خصوص در دوران جنگ به صورت یک شهر مسلط موجب ناموزونی نظام شهری استان شده و جهت ایجاد تعادل در نظام سلسله مراتبی شهری تمرکز زدایی از شهر مرکز و تعریف کارکرد و نقش های تخصیصی به شهرهای دیگر استان پیشنهاد می شود.