مقالات
حوزه های تخصصی:
مواد زائد جامد یکی از تولیدات غیرقابل اجتناب هر جامعه و مدیریت آن یکی از نیازهای اصلی آن جامعه محسوب می گردد. بنابراین ضروری است، تا مدیریت مواد زائد جامد در غالب یک سیستم مدیریت سیستماتیک و هدفدار صورت پذیرد، تا حتی المکان از کاهش منابع و آلودگی های محیطی جلوگیری به عمل آید. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سیستم مدیریت مواد زائد جامد سکونتگاه های شهری استان مازندران و ارائه تمهیدات لازم در جهت بهبود آن صورت پذیرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده است. به این ترتیب که پس از بررسی ادبیات تحقیق، جهت انتخاب معیارها از روش دلفی استفاده گردید. سپس به منظور یکسان سازی مقیاس معیارها از روش مقیاس دو قطبی فاصله ای و به منظور تعیین درجه اهمیت نسبی معیارها از تکنیک های وزن دهی، روش آنتروپی مورد استفاده قرار گرفت. در این پژوهش ارزیابی و رتبه بندی با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره صورت پذیرفت، به طوری که در گروه جبرانی مدل های تصمیم گیری چندصفتی، از زیر گروه نمره گذاری و امتیازدهی، روش مجموع ساده وزنی و از زیرگروه سازشی، روش رتبه بندی براساس تشابه به حد ایدئال مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت رتبه نهایی با روش میانگین رتبه ها صورت پذیرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است، که سیستم مدیریت مواد زائد جامد شهرهای بابل و عباس آباد به ترتیب رتبه های اول و آخر را در سطح سکونتگاه های شهری استان به خود اختصاص داده اند و در رتبه های بعدی شهرهای تنکابن و بابلسر بعد از شهر بابل و شهرهای فریم و بلده بعد از شهر عباس آباد قرار گرفته اند.
مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی با استفاده از الگوریتم کلونی مورچه و GIS (مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت ایستگاه های آتش نشانی نقش مهمی در کارآیی این مراکز در حین حوادث آتش سوزی دارد. بنابراین، مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی به منظور پوشش دهی بیشینه این ایستگاه ها به مراکز جمعیتی، ضروری به نظر می رسد. از سوی دیگر، مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی و تخصیص جمعیت به آن ها، یک مسأله ی بهینه یابی ترکیبی محسوب می شود. بنابراین، هدف این تحقیق ترکیب سیستم اطلاعات مکانی و یک الگوریتم فرا ابتکاری مبتنی بر الگوریتم کلونی مورچه برای مکان یابی بهینه ی ایستگاه های آتش نشانی می باشد. برای این منظور، مطالعه ای موردی در پنج منطقه ی شهر تهران انجام شد. در این تحقیق، در ابتدا مناطق مناسب با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی که یک روش تصمیم گیری چند معیاره متداول می باشد، شناخته شدند. برای این منظور، دسترسی به معابر اصلی، مجاورت به کاربری های سازگار، و دوری از کاربری های ناسازگار به عنوان معیارها در نظر گرفته شدند. علاوه بر این، محدوده ی پوشش ایستگاه های موجود نیز در نقشه نهایی در نظر گرفته شد. سپس توسط الگوریتم کلونی مورچه ی پیشنهادی ایستگاه های مناسب از میان گزینه های مستعد انتخاب شدند. به منظور انتخاب این ایستگاه ها، پارامترهایی شامل تلفیق فاصله ی مناسب میان ایستگاه های آتش نشانی و بیشینه کردن جمعیتی که توسط این ایستگاه های آتش نشانی در زمان استاندارد سرویس دهی می شوند، در نظر گرفته شدند. نتایج محاسباتی نشان می دهد که الگوریتم ارائه شده می تواند جواب های با کیفیتی را برای این گونه مسائل در زمانی کوتاه به دست آورد. نتایج این تحقیق همچنین کارایی این روش در مکان یابی بهینه ی ایستگاه های آتش نشانی را نشان داد.
تحلیل اکولوژیک ساختار فضای سبز شهر جیرفت با استفاده از متریک های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد اکولوژی سیمای سرزمین در زمینه های مختلف برنامه ریزی شهری نشان دهنده قابلیت تحلیل و بیان کمی نتایج حاصل از تعامل انسان و محیط زیست است که خود به صورت اختلال و ناهمگنی در سطح زمین بروز می کند. در واقع رشد سریع شهر ها موجب تغییر الگو های فضایی کاربری ها به ویژه فضای سبز می شود. از این رو در این تحقیق با هدف بهبود وضعیت فضاهای سبز و تلفیق آن با توسعه پایدار، ترکیب و توزیع فضا های سبز شهر جیرفت با کمک متریک های سیمای سرزمین (تعداد لکه، نسبت مساحت طبقه، متوسط اندازه لکه، متوسط نزدیک ترین فاصله همسایگی) بررسی می شود. نتایج این تحقیق بیانگر این موضوع است که فضاهای سبز از نظر ترکیب و توزیع در بخش قابل توجهی از شهر جیرفت دارای شرایط مطلوبی نیستند و شبکه موزاییک لکه های فضای سبز شهری از وسعت و پیوستگی لازم برای ارائه خدمات اکولوژیکی برخوردار نیست. بنابراین پیشنهاد می شود در مناطقی که لکه های سبز گسسته و با مساحت های کم هستند از طریق ایجاد فضای سبز بین آن ها پیوستگی ایجاد شود.
اولویت بندی تعیین راهبردهای توسعه فضای عمومی شهر زابل (مدل فرآیند تحلیل شبکه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اولویت سنجی مسائل فضاهای عمومی در شهرها، می باید مبتنی بر نظریات نوین مشارکت مردمی، کارشناسان مرتبط با امور شهری و استفاده از روش های علمی مناسب و کارآمد باشد. از آنجا که دیدگاههای مختلفی در سطح شهر پیرامون مسائل و اولویت های شهری وجود دارد و اتخاذ تصمیمات می بایست همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف مقاله ی حاضر، اولویت سنجی راهبردهای توسعه فضاهای عمومی شهر زابل است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و بررسی های میدانی می باشد. با توجه به ویژگی های مدل «فرآیند تحلیل شبکه»(ANP) و ویژگی مسائل شهر زابل، داده ها و اطلاعات اولیه طبقه بندی و به تبع آن مدل مفهومی ANP تهیه گردید. مدل ANP مبتنی بر فضاهای عمومی شهر زابل شامل 6 خوشه (معیار/گروه) و 22 گزینه (نود/زیرگروه) با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیش ترین و بالاترین اولویت جهت توجه به مسائل فضاهای عمومی شهر زابل مربوط به نودهای "محلات حاشیه شهر که بعد از سال 1380" شکل گرفته و توسعه یافته اند (با امتیاز نرمال شده 0.795 در خوشه موقعیت مکانی و زمانی)، "دسترسی فیزیکی" با امتیاز نرمال شده 0.496در خوشه دسترسی به فضای عمومی، گزینه "کوچه ها و خیابان ها" با امتیاز نرمال شده 0.377 (با اختلاف بسیار کمی بالاتر از نود بازار مرکزی 0.375) در خوشه فضاهای عمومی داخلی شهر، "چشم انداز کلی فضای طبیعی شهر" با امتیاز نرمال شده 0.837 در خوشه مطلوبیت فضای طبیعی، نود " چشم اندازها و نمادهای ورودی های شهر" با امتیاز نرمال شده 0.642 در خوشه فضاهای عمومی پیرامون شهر و نود "ایجاد تعلق مکانی فضایی" با امتیاز نرمال شده 0.485 در خوشه مطلوبیت فضای طبیعی در خوشه های شش گانه دارای رتبه و امتیاز بیش تری نسبت به سایر گزینه ها در هر خوشه بوده است. بر این اساس با مقایسه نتایج خوشه ها و گره ها (نودها) در خوشه مطلوبیت فضای طبیعی "چشم انداز کلی فضای طبیعی شهر"، در خوشه موقعیت مکانی و زمانی" محلات حاشیه شهر که بعد از سال 1380" شکل گرفته و توسعه یافته اند و در فضاهای عمومی پیرامون شهر
چشم اندازها و نمادهای ورودی های شهر برای تعیین راهبردهای توسعه ی فضاهای عمومی شهر زابل در اولویت قرار گرفتند .
سنجش میزان پایداری محله های شهری با استفاده از HDI و تکنیک پهنه بندی موریس (نمونه ی موردی شهر ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع پایداری شهرها به خصوص در قرن 21 به صورت جدی و گسترده از سوی محافل علمی و سازمان های بین المللی پیگیری می شود.
هدف این مقاله ارزیابی و تعیین سطوح پایداری محله های 23 گانه شهر ملایر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه است. زیرا پایداری در سطح هر یک از محله های شهر می تواند پیش زمینه ای برای پایداری کل شهر باشد.
برای سنجش و ارزیابی سطوح پایداری محله های شهر، تحلیل نابرابری ها و پیش بینی اولویت های توسعه، از مدل های کمی و نرم افزارهای آماری از قبیل: شاخص توسعه یافتگی موریس، امتیاز استاندارد شده، ضریب تغییرات و تحلیل عاملی با انتخاب 58 متغیر در قالب شاخص های اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی استفاده شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، ترکیبی از روش های تحلیلی و موردی زمینه ای است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و پهنه مطالعاتی آن محله های 23 گانه شهر ملایر با جمعیت 159848نفر و مساحت 2280 هکتار بوده است.
یافته ها و نتایج این پژوهش به لحاظ شاخص های تلفیقی( اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) نشان می دهد که تفاوت زیادی در ضریب پایداری بین محله های این شهر وجود دارد. به طوری که از مجموع 23 محله، فقط 7 محله یعنی کم تر از یک سوم محله ها ی شهر در وضعیت پایدار هستند و در دامنه 1-71/0 قرار دارند و 8 محله دارای وضعیت نیمه پایدار با دامنه 70/0-41/0 و بقیه ی محله ها در گروه ناپایدار دردامنه 40/0-0 موریس قرار می گیرند. همچنین اختلاف فاحش و چشمگیری بین محله های مختلف شهر از لحاظ میزان برخورداری از شاخص های توسعه انسانی[1] (HDI) دیده می شود که این نابرابری ها در زمینه شاخص های اقتصادی با تفاوت MAX[2] و MIN[3](MAX-MIN=153.5) بسیار چشمگیر و در شاخص زیست محیطی با تفاوت MAX و MIN =87.88) (MAX-MIN کم تر بوده است. محله ی پارک با بیش ترین امتیاز از تلفیق شاخص ها با رقم 314 در رتبه اول به عنوان پایدارترین محله و محله ی نفت سیاه با 189 امتیاز از تلفیق کلیه ی شاخص ها در رتبه ی 23 به عنوان ناپایدارترین محله شناخته شد.
نتایج این پژوهش نشانگر تفاوت عمیق و فاحش بین پایدارترین و ناپایدارترین محله ی شهر از لحاظ شاخص های توسعه است.
<br clear="all" />
[1] Human development index
[2] Maximum
[3] Minimum
تحلیل فرصت ها ی توسعه ای بافت قدیم شهر (نمونه موردی: بخش مرکزی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت در شهرهای بزرگ و نیز محدود گسترش و توسعه ی فیزیکی در این شهرها باعث شده تاضرورت پرداختن به احیای بافت قدیم این شهرها بیش از پیش اهمیت پیدا کند. هدف این تحقیق، شناخت قابلیت ها و تنگناهای داخلی بافت قدیم شهر کرمانشاه، فرصت ها و تهدیدهای بیرونی و در نتیجه تحلیل و امکان سنجی بهره مندی از فرصت های توسعه ای و ارتقاء زیست، سکونت و فعالیت در بافت قدیم و هسته مرکزی شهر کرمانشاه می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و در انجام آن از روش تحقیق تحلیلی - توصیفی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و فیش برداری، پرسشنامه و مشاهده میدانی جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی و استنباطی و نیز مدل SWOT استفاده شدهاست . بر مبنای نتایج حاصل از تحلیل عوامل چهارگانه تکنیکSWOT ، محدوده مورد مطالعه دارای 12 نقطه قوت، 10 نقطه فرصت، 12 نقطه ضعف و 9 نقطه تهدید می باشد. برای ترسیم ماتریسSWOTاز امتیاز نهایی شاخص های برتر چهار عامل (قوت، فرصت، ضعف و تهدید) استفاده گردید که بر مبنای آن در یک چارچوب منطقی می توان فرصت ها و تهدیدهای کلیدی خارجی را با ضعف ها و قدرت های داخلی در یک رویکرد ساختاری شده مقایسه نمود و الگوهای توسعه سازگار با موقعیت داخلی و خارجی را تبیین نمود.
تحلیلی بر الگوی پراکنش و توزیع مراکز درمانی و مکان یابی بهینه درمانگاه های جدید (نمونه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دنبال گسترش شهرنشینی و رشد فزاینده جمعیت، شهرها با مشکلات متعددی از جمله عدم بهره مندی متناسب تمامی شهروندان از خدمات شهری مواجه می باشند. خدمات درمانی به طور ویژه به عنوان یکی از کاربری های مهم شهری که جمعیت قابل توجهی با آن سروکار دارند و سطوح قابل توجهی از فضای شهری را نیز به خود اختصاص می دهد، با مشکلاتی چون کمبود، توزیع نامتناسب با نیازهای جمعیتی، عدم رعایت همجواری ها و... روبه رو می باشند. اینک هدف از این پژوهش تحلیل پراکنش مراکز درمانی در سطح شهر پیرانشهر و مکان یابی درمانگاه های جدید با توجه به کمبود شهر می باشد. روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی است. به منظور طبقه بندی و تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل های ANP و AHP، میانگین نزدیک ترین همسایه، شاخص Moran's I و مدل تحلیل شبکه استفاده و برای انجام این عملیات از نرم افزارهای ARC/GIS ، Expert choice و Super Decisions بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از نتایج تحقیق بیانگر آن است که مراکز درمانی شهر پیرانشهر از نظر سازگاری با سایر کاربری ها و همچنین از نظر دسترسی، نامتناسب است. سپس با تلفیق لایه های مختلف کاربری های تأثیرگذار، نقشه نهایی فضاهای بهینه جهت احداث درمانگاه های جدید تهیه و پیشنهاد گردید.
تحول در کارکرد مرز سیاسی و تاثیر آن بر فضای کالبدی استان گیلان (شهرستان آستارا) طی دو دهه گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرزهای شمالی ایران در مورخه ی 26/11/1368 براساس تفاهم صورت گرفته مابین جمهوری اسلامی ایران و اتحاد جماهیر شوروی بازگشایی و آمد و رفت اتباع دو کشوری پس از سال ها از سرگرفته شد. مرز آستارا در استان گیلان از جمله ی این نقاط مرزی بود که به دنبال فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری آذربایجان بازگشایی و آمد و رفت اتباع دو کشور و صادرات و واردات کالا رونق گرفت. مقاله ی حاضر در صدد است تا نشان دهد طی دو دهه، تحول کارکرد مرز سیاسی چه تاثیری بر فضای کالبدی شهرستان آستارا داشته است.
روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی (مشاهده) گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد از زمان بازگشایی مرز سیاسی؛ مبادلات مرزی، آمد و رفت اتباع دو کشور، ترانزیت کالا و تجارت چمدانی، احداث اماکن خدماتی و تجاری نظیر هتل و پاساژ، توسعه ی زیر ساخت ها نظیر شبکه های ارتباطی موجبات دگرگونی در فضای کالبدی شهرستان آستارا شده و در صورت به بهره رسیدن برخی از طرح ها و پروژه های در حال اجرا و در دست مطالعه نظیر بندر چند منظوره، راه آهن قزوین- رشت- آستارا و... شاهد یک جهش اقتصادی دراین شهرستان و منطقه خواهیم بود.