مطالعات آموزش و یادگیری
مطالعات آموزش و یادگیری دوره چهاردهم بهار و تابستان 1401 شماره 1 (پیاپی 82/2) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی مولفه های فناوری یادگیری در آموزش و پرورش استان فارس انجام شده است. این پژوهش به روش طرح های ترکیبی، از نوع اکتشافی- ابزارسازی است. روش گردآوری داده ها نیز مطالعه اسناد بالادستی و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند از نوع انتخاب صاحب نظران کلیدی و معیار اشباع نظری با 22 نفر مصاحبه صورت گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق روش تحلیل مضمون انجام گرفت که در این مرحله شاخص ها و معیارها شناسایی شدند. در مرحله دوم با استفاده از نرم افزار اکسپرت چویس به وزن دهی شاخص های شناسایی شده پرداخته شد. این شاخص ها بر اساس رتبه و اوزان معیارهای اصلی و نرخ ناسازگاری ماتریس مقایسه زوجی عبارتند از: توانمندسازی فردی، تعامل با محیط، توانایی سیستم، تسهیم یادگیری، تسهیم دانش. هچنین با توجه به نرخ ناسازگاری کلی می توان گفت که نتایج به صورت کلی قابل اعتماد است. آمادگی برای تغییر، توانمندسازی افراد به سوی چشم انداز جمعی، نگرش و اصول استفاده از فناوری بیشترین وزن را در شاخص ها به دست آوردند. نتایج این پژوهش بیانگر نکات مهمی است که می تواند اطلاعات ارزشمندی را برای مدیران آموزش و پرورش در حوزه فناوری یادگیری فراهم آورد تا با اتخاذ سیاست های اصولی در این خصوص در جهت بهبود و ارتقاء کیفیت و اثربخشی فناوری یادگیری گام های اساسی بردارند.
تبیین هیجانات شرم و گناه دانش آموزان بر اساس هیجانات معلم و ساختار اهداف کلاس: نقش واسطه ای بازخورد معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین هیجانات شرم و گناه دانش آموزان بر اساس هیجانات معلم و ساختار اهداف کلاس با توجه به نقش واسطه ای بازخورد معلم بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، همه دانش آموزان پایه های چهارم، پنجم و ششم دوره ابتدایی شهر لامرد و معلمان آن ها هستند. 400 دانش آموز و معلمان آن ها که 37 نفر بودند، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. معلمان آزمون بازخورد شایستگی و سیاهه هیجان معلم و دانش آموزان پرسش نامه ساختار هدف کلاس و آزمون عاطفه خودآگاه برای کودکان را تکمیل نمودند. جهت بررسی روابط علّی بین متغیرها از روش تحلیل مسیر و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها نشان دادند که از بین هیجانات معلم، شادی، عشق و خشم با هیجان شرم دانش آموزان رابطه دارند. اما هیچ کدام از مولفه های هیجان معلم با احساس گناه دانش آموزان رابطه نداشتند. از طرف دیگر ساختار هدف تبحری رابطه منفی و ساختار هدف اجتنابی رابطه مثبت و معنی داری با هیجان شرم و گناه دانش آموزان داشتند، اما ساختار هدف عملکردی رابطه معنی داری با این دو هیجان نداشت. ساختار هدف عملکردی با میانجی گری بازخورد معلم، بر هیجان شرم اثرگذار بود. همچنین تأثیر غیرمستقیم هیجانات ترس، غم و عشق معلم بر هیجان شرم از طریق بازخورد معلم، معنی دار بود. بر اساس نتیجه به دست آمده پیشنهاد می شود که از قرارداد وابستگی جهت ایجاد ساختار تبحری در کلاس درس استفاده گردد. همچنین نوع بازخورد معلم نیز باید به گونه ای باشد که ضمن تشویق دانش آموزان به امور آموزشی، ایجادکننده هیجان شرم و گناه در آن ها نباشد.
رابطه فرهنگ دانشگاه و گرایش به یادگیری مادام العمر با واسطه خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه فرهنگ دانشگاه و گرایش به یادگیری مادام العمر با واسطه گری خودکارآمدی تحصیلی بود. طرح پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان سال چهارم دوره کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از بین آن ها 380 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس های گرایش به یادگیری مادام العمر، فرهنگ دانشگاه و خودکارآمدی تحصیلی بودند. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام شد. یافته ها نشانگر تأثیر مثبت فرهنگ دانشگاه بر خودکارآمدی تحصیلی و نیز خودکارآمدی تحصیلی بر گرایش به یادگیری مادام العمر بود. همچنین، فرهنگ دانشگاه با واسطه خودکارآمدی تحصیلی گرایش به یادگیری مادام العمر را پیش بینی کرد. مطابق با نتایج پژوهش حاضر، تمرکز بر فرهنگ دانشگاه می تواند به اصلاح الگوهای فکری و ارزیابی شناختی دانشجویان منجر شود، باورهای خودکارآمدی آن ها را بهبود و گرایش به یادگیری مادام العمر را در آن ها افزایش دهد.
مدل ساختاری از تأثیر فشارزاهای تحصیلی بر فرسودگی تحصیلی: نقش واسطه ای ادراک از جو آموزشی خلاق و اهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای ادراک از جو آموزشی خلاق و اهمال کاری تحصیلی در رابطه میان فشارزاهای تحصیلی و فرسودگی تحصیلی صورت پذیرفت. طرح پژوهش، همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر سنندج در سال تحصیلی 99-1398 بود. 250 دانش آموز متوسطه دوم به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های ادراک از جو آموزشی خلاق، اهمال کاری تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و فشارزاهای تحصیلی پاسخ دادند. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 تحلیل شد. بر اساس نتایج، مدل پژوهش از برازش مطلوب برخورداراست. نتایج آزمون مدل نشان داد اهمال کاری تحصیلی دارای اثر مستقیم مثبت و معنی دار بر فرسودگی تحصیلی بود. اما فشارزاهای تحصیلی و جو آموزشی خلاق دارای اثر معنی داری بر فرسودگی تحصیلی نبودند. جو آموزشی خلاق دارای اثر مستقیم منفی و معنی دار بر اهمال کاری تحصیلی بود. اما فشارزاهای تحصیلی اثر مستقیم و معنی داری بر اهمال کاری تحصیلی نداشت. همچنین فشارزاهای تحصیلی دارای اثر مستقیم منفی و معنی دار بر جو آموزشی خلاق بود. نتایج اثرات غیرمستقیم مدل نشان داد فشارزاهای تحصیلی از طریق میانجی گری جو آموزشی خلاق و اهمال کاری تحصیلی اثر غیرمستقیم بر فرسودگی تحصیلی دارد. اما فشارزاهای تحصیلی از طریق میانجی گری جو آموزشی خلاق اثر غیرمستقیم بر اهمال کاری تحصیلی نشان نداد. همچنین، جو آموزشی خلاق از طریق میانجی گری اهمال کاری تحصیلی اثر غیرمستقیم بر فرسودگی تحصیلی داشت. با توجه به نتایج به دست آمده، از طریق کاهش فشارزاهای تحصیلی و ایجاد جو آموزشی خلاق، می توان اهمال کاری را بهبود و از شدت فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان کاست.
تجربه زیسته دانش آموزان از حضور در کلاس های فوق برنامه: ارائه مدل پارادایمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف تجربه زیسته دانش آموزان در کلاس های فوق برنامه در مدارس غیرانتفاعی دوره متوسطه دوم شهر سنندج در سال تحصیلی 1400-1399 انجام گرفت. بر این اساس سوالات مصاحبه نیمه ساختاریافته در اختیار 25 نفر از دانش آموزان قرار گرفت که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده بودند و سپس تحلیل کیفی با استفاده از نظریه داده مبنا و کدگذاری های باز، محوری و گزینشی انجام شد. بر اساس مدل پارادایمیک ارایه شده مهمترین شرایط علّی حضور در کلاس های فوق برنامه شامل عدم توانایی انتقال مطالب توسط معلمان؛ رفع اشکال؛ ضعف درسی؛ ثمربخش بودن و کنکور و شرایط زمینه ای شامل یادگیری؛ اجبار و رضایتمندی معلمان؛ ناکارآمدی تدریس معلمان در کلاس رسمی و تجربه و جدیت بیشتر معلمان و شرایط مداخله گر شامل معلمان باتجربه و باانگیزه؛ تدریس مبتنی بر علاقه و انرژی؛ تدریس جامع و کامل و هدفمند تر شدن کلاس ها بودند. راهبردهای به کاررفته شده در این کلاس ها شامل آموزش و تدریس مناسب؛ کیفیت آموزش؛ فضا و جو مبتنی بر یادگیری؛ تراکم کلاس مناسب و استفاده بهینه از زمان کلاس و نیز پیامدها ی مثبت و منفی شامل موفقیت و پیشرفت؛ بهبود عملکرد؛ آشنایی با سوالات و روش تدریس؛ تکمیل کننده و تقویت کننده؛ تسهیل کننده؛ کاهش استرس و اضطراب، عدم تاثیرگذاری و اتلاف زمان بودند. مقوله هسته نیز کلاس فوق برنامه به مثابه «تکمیل کننده خلأهای آموزش رسمی: تثبیت یادگیری» تعیین شد. نتایج پژوهش بیانگر ضرورت سازمان دهی کلاس های فوق برنامه مدارس جهت اثربخشی بیشتر بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است.
رابطه راهبردهای انضباطی معلمان با عاطفه دانش آموزان دختر ابتدایی نسبت به معلم و نگرش آن ها به یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه راهبردهای انضباطی معلمان با عاطفه دانش آموزان نسبت به معلم و نگرش آن ها به یادگیری تدوین شده است. برای پیگیری این هدف، در قالب یک طرح همبستگی، 391 نفر از جامعه آماری دانش آموزان مدارس دولتی دوره دوم ابتدایی منطقه 15 شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده های موردنیاز به وسیله سه پرسشنامه گردآوری شد: پرسشنامه راهبردهای انضباطی، پرسشنامه نگرش به یادگیری و پرسشنامه عاطفه نسبت به معلم. طبق یافته های حاصل از پژوهش، کاربرد راهبردهای انضباطی تنبیه و پرخاشگری توسط معلمان با نگرش دانش آموزان نسبت به یادگیری رابطه منفی دارد؛ کاربرد راهبردهای انضباطی گفتگو، اشاره غیر مستقیم، پاداش دهی و تصمیم گیری مشارکتی با عاطفه دانش آموزان نسبت به معلم و نگرش به یادگیری رابطه مثبت دارد؛ و نگرش دانش آموزان به یادگیری با عاطفه آن ها نسبت به معلم رابطه مثبت دارد. همچنین طبق تحلیل رگرسیون، کاربرد راهبردهای انضباطی توسط معلمان پیش بینی کننده عاطفه دانش آموزان نسبت به معلم و نگرش آن ها به یادگیری است. بر اساس این نتایج، دانش آموزانی که با روش تنبیهی و پرخاشگری معلم در انضباط کلاسی مواجه هستند، معلم شان را دوست ندارند و به یادگیری درس نیز علاقه ندارند و اهمیت نمی دهند؛ اما در مقابل، دانش آموزانی که راهبردهای انضباطی مثبت و مشارکتی را تجربه می کنند، معلم شان را بیشتر دوست دارند و نسبت به یادگیری درس نگرش مثبت دارند. این مسئله ضرورت بازاندیشی بر عمل تربیتی را برای معلمان ابتدایی دوچندان می کند.
تبیین رویکرد معلمان به تدریس بر اساس هیجانات پیشرفت معلمان و خلاقیت هیجانی آنان با میانجی گری خوش بینی تحصیلی و خودکارآمدی معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین رویکرد معلمان به تدریس بر اساس هیجانات پیشرفت معلمان و خلاقیت هیجانی آنان با میانجی گری خوش بینی تحصیلی و خودکارآمدی معلم است. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است که در آن با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری روابط بین متغیرهای پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان شامل 501 معلم (298 مرد و 203 زن) با دامنه سنی 24 تا 56 سال از بین جامعه آماری معلمان آموزش وپرورش شهرستان های پارسیان، عسلویه، بخش های شیبکوه، کوشکنار و چاه مبارک در استان های هرمزگان و بوشهر به روش تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های هیجانات پیشرفت معلم، خلاقیت هیجانی، خوش بینی تحصیلی معلم، خودکارآمدی معلم و رویکرد معلم به تدریس پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان دادند که مدل نظری پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوبی دارد. مؤلفه های لذت و آمادگی بر هر دو رویکرد تدریس معلم محور و دانش آموز محور تأثیر مستقیم، مثبت و معنی دار داشتند. مؤلفه اصالت/ اثربخشی بر رویکرد تدریس دانش آموز محور تأثیر مستقیم، مثبت و معنی دار و مؤلفه اضطراب بر رویکرد تدریس دانش آموز محور تأثیر مستقیم، منفی و معنی دار داشتند. مؤلفه های لذت، افتخار، آمادگی و اصالت/ اثربخشی با میانجی گری متغیرهای خوش بینی تحصیلی و خودکارآمدی معلم بر رویکردهای تدریس معلم محور و دانش آموز محور تأثیر مثبت و معنی داری داشتند. مؤلفه اضطراب با میانجی گری خوش بینی تحصیلی بر رویکردهای تدریس معلم محور و دانش آموز محور تأثیر مثبت و معنی داری داشت. مؤلفه نوآوری با میانجی گری خوش بینی تحصیلی بر هر دو رویکرد تدریس معلم محور و دانش آموز محور تأثیر منفی و معنی داری داشت. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که مؤلفه های هیجانات پیشرفت معلم، خلاقیت هیجانی، خوش بینی تحصیلی و خودکارآمدی معلم در به کارگیری رویکردهای تدریس معلم محور و دانش آموز محور نقش تعیین کننده ای دارند.
تأثیر آموزش خودشفقت ورزی بر فرایندهای تصمیم گیری اخلاقی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش خودشفقت ورزی بر فرایندهای تصمیم گیری اخلاقی نوجوانان بود. شرکت کنندگان پژوهش 40 دانش آموز دختر 15 تا 16ساله بودند که از دبیرستان های شهر شیراز انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و به ابزار پژوهش شامل: آزمون سناریوهای آگاهی اخلاقی، آزمون تبیین مباحث، مقیاس اخلاق چندبعدی، بازی خیر عمومی و آزمون خودشفقت ورزی ذهن آگاهانه پاسخ دادند. طرح پژوهش از نوع آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جایگزینی تصادفی بود. به منظور تعیین روایی بسته آموزشی نتایج پیش آزمون و پس آزمون دو گروه، در آزمون خودشفقت ورزی ذهن آگاهانه مورد مقایسه قرار گرفت. با توجه به افزایش نمرات گروه آموزش نسبت به گروه کنترل، روایی بسته آموزشی مورد تایید قرار گرفت. نتایج تحلیل آماری کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) نشان داد که نمرات گروه آموزش دیده در مقیاس های آگاهی اخلاقی، قضاوت اخلاقی و عمل اخلاقی از مرحله پیش آزمون به پس آزمون نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار داشته است. اما در مقیاس قصد اخلاقی تاثیر معنی دار نداشت. در نتیجه می توان گفت، آموزش خودشفقت ورزی از طریق افزایش حس شفقت نسبت به خود و ارتقای خودشفقت ورزی، فرایندهای شناختی لازم در تصمیم گیری اخلاقی را ارتقا می دهد.
رابطه بین قضاوت اخلاقی و بی صداقتی تحصیلی با نقش میانجی خودکنترلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین قضاوت اخلاقی و بی صداقتی تحصیلی با نقش میانجی خودکنترلی در دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 10000 نفر بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 380 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون قضاوت اخلاقی و مقیاس های بی صداقتی تحصیلی و خودکنترلی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در برنامه SPSS نسخه 22 و AMOS نسخه 21 استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل پژوهش بوده و قضاوت اخلاقی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم با میانجی گری خودکنترلی پیش بینی کننده منفی و معنی دار بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان بود. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور کاهش بی صداقتی تحصیلی، باید قضاوت اخلاقی و خودکنترلی دانش آموزان مورد توجه قرار گیرد.
تاثیر ویدیوی مدرس به عنوان راهبرد عاطفی بر یادگیری دانشجویان در طراحی محیط های یادگیری چندرسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر اضافه کردن ویدیوی مدرس در محیط های یادگیری چندرسانه ای برای یادگیری موضوعات ساده و پیچیده بود. روش تحقیق حاضر آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه مقایسه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه تبریز بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. از بین این افراد تعداد 72 نفر از دانشجویان رشته علوم تربیتی با روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه: موضوعات ساده بدون ویدیوی مدرس، موضوعات ساده با ویدیوی مدرس، موضوعات پیچیده بدون ویدیوی مدرس، و موضوعات پیچیده با ویدیوی مدرس قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون یادگیری محقق ساخته بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس دوراهه حاکی از تاثیر تعاملی ویدیوی مدرس و پیچیدگی محتوای یادگیری چندرسانه ای بر روی یادگیری دانشجویان بود، بدین صورت که در موضوعات ساده یادگیری، اضافه کردن ویدیوی مدرس به صفحه چندرسانه ای موجب بهبود یادگیری شد. برعکس، اضافه کردن ویدیوی مدرس به صفحات چندرسانه ای در موضوعات پیچیده، مخل یادگیری بود. با توجه به نتایج به دست آمده بر لزوم توجه به دو عنصر مهم در طراحی محیط های یادگیری چندرسانه ای تاکید می شود: نقش ویدیوی مدرس و نوع موضوع یادگیری.
موانع اجرایی رویکرد یادگیری دانش آموز محور از دیدگاه معلمان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی موانع اجرایی رویکرد یادگیری دانش آموز محور از دیدگاه معلمان زبان انگلیسی بوده که با رویکرد ترکیبی هم گرا انجام شده است. روش تحقیق کیفی در این پژوهش، مطالعه موردی و در بخش کمّی پیمایشی بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و ابزار بخش کمّی، پرسش نامه بومی سازی شده است. جامعه آماری بخش کیفی و کمّی، معلمان زبان انگلیسی در مدارس دوره متوسطه دوم نواحی شهر کرمانشاه هستند. در بخش کیفی به منظور بررسی عمیق موضوع، با 9 معلم انگلیسی مدارس خاص که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند مصاحبه صورت گرفت و در بخش کمّی نیز با روش تمام شماری از 86 نفر اطلاعات گردآوری شد. به منظور تحلیل یافته های کیفی از کدگذاری های متعارف و برای تحلیل اطلاعات کمّی نیز از نرم افزارSPSS استفاده شد. نتایج نشان داد از نظر معلمان زبان انگلیسی مدارس دوره متوسطه دوم نواحی شهر کرمانشاه، موانع اصلی اجرای رویکرد دانش آموز محور در کلاس های زبان انگلیسی در 3 محور «سازمانی»، «معلم- دانش آموز- والدین» و «فرهنگی- اجتماعی» دسته بندی شدند. یافته ها بیانگر این است که هرچند معلمان زبان انگلیسی درک کلی از رویکرد یادگیری دانش آموز محور دارند، اما به دلیل محدودیت ها که اساسی ترین آن ها محوریت سازمانی دارند، معلمان همچنان به رویکرد معلم محور پایبند هستند.
نقش میانجی تاب آوری تحصیلی و راهبرد های تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین حمایت اجتماعی والدین، معلمان و هم کلاسی ها بااهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تاب آوری تحصیلی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین حمایت اجتماعی والدین، معلمان و هم کلاسی ها با اهمال کاری تحصیلی به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بیرجند در سال تحصیلی1400-1399 بودند که 450 نفر از آن ها به روش خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه های اهمال کاری تحصیلی و تنظیم شناختی هیجان و نیز مقیاس های حمایت اجتماعی و تاب آوری تحصیلی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که راهبرد های انطباقی تنظیم شناختی هیجان نقش میانجیگری معنی داری در رابطه میان هر یک از انواع حمایت اجتماعی با اهمال کاری تحصیلی دارد. همچنین تاب آوری تحصیلی در رابطه میان حمایت اجتماعی والدین و حمایت اجتماعی معلمان با اهمال کاری تحصیلی به عنوان میانجی نقش آفرینی می کند. نقش میانجی راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان نیز تنها در رابطه میان حمایت اجتماعی والدین با اهمال کاری تحصیلی تایید شد. با توجه به یافته های به دست آمده، پیشنهاد می شود در محیط های آموزشی به منظور کاهش اهمال کاری تحصیلی، نسبت به فراهم سازی حمایت اجتماعی به عنوان یک عامل موثر بر اهمال کاری تحصیلی، برنامه ریزی و اقدام گردد.