گردشگری کشاورزی با ایجاد فرصت های جدید شغلی، ارزش های اجتماعی فرهنگی را در مناطق روستایی ارتقا می بخشد، به حفظ محیط زیست کمک می کند و جریان مهاجرت روستا- شهری را معکوس می سازد؛ اما بررسی ها نشان می دهد این نوع گردشگری در ایران توسعه چشمگیری ندارد. این پژوهش با هدف شناسایی موانع و تسهیل کننده های توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران به صورت آمیخته (کیفی- کمی) اکتشافی انجام شد. جامعه بخش کیفی، کارشناسان حوزه گردشگری کشاورزی در سازمان های مختلف بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و با مصاحبه نیمه ساختارمند با 21 نفر از آنها اطلاعات لازم گردآوری شد. در ادامه به صورت تحلیل محتوای متعارف 120 شاخص استخراج و در هشت بعد اجتماعی فرهنگی، فیزیکی کالبدی، سیاستی قانونی، مدیریتی، زیرساخت فکری، ارتباطی تبلیغی، مشارکتی و بازاریابی دسته بندی شد. جامعه آماری بخش کمی، تعداد 69 نفر از دهیاران روستاهای غرب استان مازندران بودند که به روش چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل میدان نیرو با نرم افزارهای SPSS win20 و Pathmaker ver5.5 استفاده شد. نتایج نشان داد در تمامی هشت عامل برآیند امتیاز نیروهای بازدارنده بیش از پیش برنده ها بوده است. این موضوع نشان می دهد براساس نیروهای پیش برنده، دستیابی به توسعه پایدار گردشگری کشاورزی میسر نمی شود. در هر عامل نیز قوی ترین نیروی تسهیل کننده و مانع شناسایی و معرفی شد. توسعه پایدار گردشگری کشاورزی با موانع زیادی همراه است که باید برنامه ریزان براساس نتایج پژوهش برای برطرف کردن آنها و همچنین تقویت نیروهای تسهیل کننده اقدام کنند تا درنهایت پایداری توسعه گردشگری کشاورزی محقق شود.