۱.
کلید واژه ها:
باورهای عامیانه داستان دل دلدادگی باغ بلور
باورهای عامیانه پناهگاهی برای اذهان ساده ایست که قدرت تبیین و تحلیل حوادث را نداشته و از طرفی خود را در برابر ناگواری ها و ناملایمتی ها بی دفاع می دانند، مردمی که در محیطی آکنده از نا آگاهی زندگی می کنند به ناچار به نیروی غیرعقلانی متوسل شده تا تعارض های ذهنی را کاهش دهند. برخی از این اندیشه های خرافی به قدری محکم و استواراند که تا قرن ها پس از پیدایش همچنان ادامه حیات می دهند. در این پژوهش، که به روش تحلیلی و توصیفی انجام شده، باورها و اعتقادات عامیانه در دو داستان دل دلدادگی و باغ بلور استخراج، دسته بندی و تحلیل و بررسی شده اند. هدف از این تحلیل، تبیین باورها و مقایسه میزان کاربرد آنها در دو داستان ذکر شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در باغ بلور بیشتر باورهای متافیزیکی و مذهبی به کار رفته است در حالی که در داستان دل دلدادگی باورهای مردم شمال کشور درباره حیوانات و پرندگان بازتاب بیشتری داشته است. واژه های کلیدی: باورهای عامیانه، داستان، دل دلدادگی، باغ بلور.
۲.
کلید واژه ها:
درد درمانگران روش های درمانی قصه های ایرانی
درد و دردمانگری از بن مایه های رایج در قصّه های عامیانه است. دردها، درمانگران و درمانگری، اشکال، صورت ها و شیوه های متعدّدی در قصّه ها دارند. شناخت آنها درک عمیق تری از مفاهیم درد و درمان نزد عامّه آشکار می سازد. برای شناخت تجلّی های درد و درمانگری در مجموعه چهار جلدی قصّه های ایرانی انجوی شیرازی از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره برده شده و صورت های درد، درمانگران و شیوه های درمانی استخراج، دسته بندی و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند درمانگران در قصّه های عامیانه در دو دسته شخصیّت های انسانی و شخصیّت های اسطوره ای و افسانه ای جای دارند. شیوه های درمانگری نیز عبارتند از: درمان جادویی – فراواقعی، درمان مبتنی بر پزشکی، درمان سنّتی – عامیانه و روان درمانی. با وجود تازگی دانش «قصّه درمانی» در روانشناسی نوین، این روش در قصّه های عامیانه هم نمود دارد. در اندیشه خوش بین حاکم بر قصّه ها دردهایی که در عالم واقع درمانی ندارند، با درمانگران اسطوره ای و افسانه ای و روش های فراواقعی و جادویی درمان پذیرند. طبیبان تنها دسته ای از درمانگران هستند که گاهی در درمان شکست می خورند و داروهایی فراواقعی تجویز می کنند. وجود درمانگران جادویی – فراواقعی دردی را در قصّه ها بدون درمان نمی گذارد، حتّی اگر شخصی کور مادرزاد، عقیم و نازا باشد. این اندیشه امیدبخش و یاریگر گویای دغدغه و آرزوی داشتن سلامتی بشر و حفظ همیشگی آن است.
۳.
کلید واژه ها:
اشعار ترانه های محلی ششتمد سبزوار
شهر کوهپبایه ای ششتمد به عنوان یکی از شهرهای توابع شهرستان سبزوار با سابقه ی حدود دو هزار سال قدمت در سی کیلومتری جنوب سبزوار و در دامنه ی شمالی کوه های موسوم به «کوه میش» قرارگرفته است. بخشی از ادبیات شفاهی ششتمد را، ترانه ها و دوبیتی های محلی تشکیل می-دهد. این ترانه ها عبارتند از: عاشقانه، گران سالی، آیینی، اجتماعی، فردی و مرثیه ها. هدف از این نوشتار بررسی محتوایی و ساختاری اشعار و ترانه های محلی مردم منطقه ی مذکور می باشد که به صورت ادبیات شفاهی و از زبان و آنچه که در سینه ی مردم منطقه محفوظ بوده، نقل گردیده است. روش جمع-آوری اطلاعات، مراجعه به افراد ازطریق گفتگو(مصاحبه) بوده است. هریک از واژه ها به جز تعریف عملیاتی، معنا و مفهوم آن نیز تا حد امکان شرح داده شده است. جامعه ی مورد تحقیق، مردم شهر «ششتمد» و روستاهای مجاور آن بوده است. بخشی از نتایج این پژوهش حکایت از رو به زوال و نابودی این اشعار و ترانه هاست. دلیل آن هم، همسو بودن داده های آماری با این کاراست.
۴.
کلید واژه ها:
زن منظومه های عامیانه شهرستان سوادکوه
زن، بزرگ- مادر، بزرگ- الهه، اصل مادینه که با ماه، زمین و آب ها نمادین می شوند؛ نیروهای غریزی در مقابل نظام معقول نرینه است. منظور از منظومه در ادبیات عامیانه، داستان های روایی است که در آن موضوعات مختلفی نظیر؛ عشق، حماسه، سوگ سرود، یاغی گری و...روایت شده است. این منظومه ها اغلب اشعاری ساده و بی تصویرند.این پژوهش تلاش می کند تا با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی حضور زن را در منظومه های عامیانه شهرستان سوادکوه بررسی کند و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که حضور زن در منظومه های عامیانه رایج در سوادکوه به چه اشکالی بازتاب یافته است؟این منظومه ها عبارتند از: شاه باجی، تقی و معصومه، زینب جان، هژبر سلطان، حجت غلامی، تقی یاغی و رشیدخان. براساس یافته های پژوهش می توان گفت حضور زن در منظومه های عامیانه شهرستان سوادکوه، به عنوان استفاده ابزاری برای خواهش های نفسانی، ابزار تهدید و تحذیر، نفرین، تمسخر، ابزاری برای جلوگیری از چشم زخم، منفعل در عاشقی، چند همسری، ترساننده عاشق و ستاننده انتقام، نمود داشته است.
۵.
کلید واژه ها:
محمود درویش حادثه درامی درون گرایی تنش تباین منطقی
نشانه شناسی گریماس از انواع نشانه شناسی ادبی محسوب می شود که به تبیین جنبه های بیانی، تأثیری و دلالی اثر ادبی می پردازد. پیکره مورد پژوهش، سروده قصیده الأرض اثر محمود درویش است که بر سیاق سروده های ادب پایداری افزون بر ویژگی های شعری از خصوصیات داستانی نیز بهره برده است؛ به همین دلیل جستار حاضر با هدف نشانه-شناسی جنبه های گوناگون سروده و تعیین مؤلفه های معنایی آن به رشته نگارش درآمده است. همچنین این اثر بر پایه روش تحلیل محتوا بوده که با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به شیوه توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است. در مقاله حاضر، سروده در دو بخش روساخت و ژرف ساخت و در چهار سطح داستانی، زبانی، ادبی و دلالی مورد تحلیل نشانه شناسی قرار گرفته اند. از جمله نتایج مهم این مقاله آن است که «ستایش آزادی وطن» شالوده فکری سروده را می سازد؛ اما «اشغال دراز مدت» به عنوان یک مانع جدی، باعث شده تا انگیزه بازیابی هویت در ذهن «درویش»، جلوه ای رمانتیک یافته و آرمانشهر فلسطین پردازش شود. وجود تنش در بخش ژرف ساخت سبب شکل گیری مفاهیم متناقض شده است. در بخش روساخت نیز شاهد تضاد درامی هستیم. نتایج تحلیل این بخش بر کنشگری شاعر و مفهوم وطن دلالت دارند.
۶.
کلید واژه ها:
کنیزک کهن الگوی آنیما پراپ نامگذاری
این نوشتار به روش تحلیلی _ توصیفی (کتابخانه ای ) انجام گرفته است و برآن است تا ضمن تحلیل داستان رزمنامه کنیزک مطابق با الگوی ریخت شناسی پراپ و روشن نمودن خویشکاری کنیزک، هم زمان با روش نقد کهن الگویی یونگ ، کهن الگو آنیما را در شخصیت کنیزک کاویده تا شاید دلیلی روان شناختی بر گزینش این نام از سوی مصحح وراویان معلوم دارد. اگر چه حضور کنیزک بسامد کمی دارد اما به عنوان عنصر آگاهی دهنده و پیوند دهنده در داستان ضمن اینکه عامل حرکت آغازین پهلوانان وقهرمانان برای رفع شر است، مطابق با کهن الگوی یونگ به عنوان آنیمای روان جمعی ، عاملی برای پیروزی پهلوانان است و به نظر می رسد این نیز سبب پر رنگ شدن شخصیت کنیزک هم در ذهن و روان راویان وکاتبان شده و هم درگزینش این نام ازسوی مصحح نقش داشته است. دلایل یادشده درراستای طرح سوالی است که ازسوی برخی از پژوهندگان انجام گرفته و نام کنیزک را مناسب برای این منظومه ندانسته اند.