مقالات
حوزه های تخصصی:
«درد و رنج» یکی از مفاهیم مهم و مسأله اصلی انسان در طول تاریخ بوده و هست؛ شاعران و نویسندگان به عنوان نمایندگان فرهنگ و هنر هر دوره به این مسأله مهم آگاهی داشته و در آثار خویش به آن پرداخته اند تا جایی که می توان گفت یکی از دلایل ماندگاری و راز بقای یک اثر ادبی، توجه عمیق و دقیق صاحب اثر به مسأله درد و رنج بشریت و نحوه بیان هنری آن است. در میان شاعران معاصر، شعر طاهره صفارزاده از این نظر قابل توجه و بررسی است؛پژوهش حاضر که به روش کتابخانه ای و به شیوه تحلیل محتوی انجام گرفته است، می کوشد تا ضمن آشنایی بیشتر با مفاهیم شعری صفارزاده، موضوع درد و رنج را در اشعار او و در چهار حوزه ماهیت شناسی، وجودشناسی ، غایت شناسی و وظیفه شناسی درد و رنج بررسی نماید. نتیجه بیانگر آنست که با توجه به اینکه صفارزاده شاعری اجتماعی و رسالت مدار است، روحیه مبارزه طلبی و ظلم ستیزی اش او را بر آن داشته تا نسبت به دردها و آلام بشری واکنش نشان دهد و با همه دردمندان جهان ابراز همدردی نماید؛ بنابراین درد و رنج مطرح شده در شعر او بیشتر از نظر اجتماعی قابل بررسی است.
بررسی کودک و دوران کودکی در حدیقه الحقیقه، مثنوی معنوی و بوستان
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی «کودک و دوران کودکی» در حدیقه الحقیقه، مثنوی معنوی و بوستان است. در این اشعار، کودک، انسانی ضعیف، ناقص و آسیب پذیر به تصویر کشیده شده است و دوران کودکی، مسیری است که باید از آن گذشت تا به بزرگ سالی رسید. در شعر هر یک از این شاعران، کودک و دوران کودکی حالت نمادین یافته است و هر کدام از آنها، برای بیان مفاهیم اخلاقی و عرفانی مورد نظر خود به کودک و دوران کودکی توجه کرده اند. در حدیقه الحقیقه، این دوران، نمادی از دوران پیش از سلوک قرار گرفته است؛ دورانی که انسان ها هنوز گرفتار تعلقات دنیوی هستند. در مثنوی معنوی، مولانا کودک و دوران کودکی را نمادی از دوران پیش از سلوک، سالکان و پیران قرارداده است. در بوستان، کودکی نمادی از دوران نادانی انسان هاست، افراد باید این دوران را پشت سر بگذارند تا به مرحله آگاهی و شناخت برسند. تولد، جنینی، به مکتب رفتن، عقل، گریه، شادی، تغذیه، بازی، راه رفتن و از شیر گرفته شدن کودک از جمله مسائلی هستند که دستمایه ساختن تصاویر هنری شده است.
موانع و مراحل سلوک در منطق الطیر عطار
حوزه های تخصصی:
منطق الطیر شاهکار بی نظیر عطار در بیان سیر و سلوک عرفانی است. این اثر گزارش یک سفر روحانی دسته جمعی است برای یافتن حقیقت و تجربه ی کمال. انسان امروز که از فقر معنویت رنج می برد و غلبه ی مادیت بر وجودش برایش ملال آور شده است، می تواند با مشارکت در این سفر به جستجوی معنا و حقیقت بپردازد. مرغان نماد سالکانی هستند که قصد سیر و سلوک دارند ولی مشکلات مانع حرکت آنان می شود. عطار با زبان هدهد به عذر و بهانه های آنان پاسخ می دهد و راه حل های مناسبی برای غلبه بر مشکلات سفر مطرح می کند و همراه آنان هفت وادی سلوک را طی می کند تا به درگاه سیمرغ برسند و حقیقت خویش را کشف کنند. در این مقاله موانع و مشکلات این سفر روحانی تحلیل شده و برای غلبه بر آنها راه حل های عملی و کاربردی ارائه شده است. انسان ها در یک حرکت جمعی با مشارکت مسئولانه ی همه ی اعضا و هدایت پیری دردآشنا می توانند به تهذیب نفس بپردازند و خود را برای دیدار با دوست و وصال او آماده سازند.
بررسی و تحلیل «رنگ سیاه» در اشعار نیما و محمود درویش
حوزه های تخصصی:
عنصر رنگ، با ادبیات، پیوند تنگاتنگ و عمیقی دارد. رنگ ها، احساسات و نشانه های گوناگونی را القا می کنند که از طریق آن می توان بسیاری از راز و رمزها را کشف نمود و از اوضاع سیاسی – اجتماعی عصر شاعر پرده افکند. نیمایوشیج در ادبیات معاصر فارسی و محمود درویش در ادبیات معاصر عربی، با هوشیاری و هنرمندانه از امکان برجسته رنگ ها در تصویرسازی های خویش بهره جسته اند. در این نوشتار برآنیم تا بازنمود «رنگ سیاه» را در تصاویر شعری این دو شاعر بررسی و تحلیل نماییم. نگاه های تقریباً همسان و دریافت های همگون در به کارگیری رنگ سیاه، بیانگر استفاده آگاهانه این رنگ، در روانشناسی هر دو شاعر است و نشان می دهد که در لایه های پنهان ذهن این دو شاعر، خوش بینی چندانی به تحولات اجتماعی وجود ندارد. در تصویرسازی نیما، عنصر رنگ گسترده ترین سمبل ها و سیاه پربسامدترین رنگ ها است. سیاه اختناق جامعه، ظلم و فساد و استبداد و بى عدالتى حاکم بر آن، و همدردی با فقرا است. در رمزگرایى محمود درویش نیز، عنصر رنگ وسیعترین عنصر تداعى است. شاعر، همچون شاعری چیره دست، عمق غم، خشم، آوارگى، و خفقان حاکم بر وطن خود را به وضوح به تصویر مى کشد. واژگان کلیدی: نیمایوشیج، محمود درویش، رنگ سیاه، خفقان، غم و اندوه، شب.
کند و کاوی در مقامه نویسی و مقامات حمیدی
حوزه های تخصصی:
از اواخر قرن پنجم به تدریج تحولی در نثر فارسی پدید آمد که نویسندگان بیشتر به لفظ توجه نمودند و با استفاده از سجع، موازنه، ترصیع و سایر آرایه های لفظی بر آهنگ کلام افزودند نویسندگان تلاش کردند سخن را به اوج هنری و ادبی برسانند. آنها با آوردن مترادفات لفظی در توصیف، سخن را به اطناب کشیده و از این طریق سعی در ابراز هنرنمایی و فضل فروشی ادبی خویش داشتند. این تغییر نگرش و رساندن نثر به کمال، سبب پیدایش«نثرفنی»گردید. از این شیوه و سبک می توان به عنوان نثر شاعرانه نیز یاد کرد. مقامه نویسی یکی از انواع نوشته در این سبک است که به تقلید از مقامات عربی در ادبیات فارسی پدید آمد. سئوال اصلی پژوهش این است که آیا مقامات حمیدی یک تقلید صرف از مقامات عربی است؟ چه تفاوتهایی بین مقامات حمیدی و مقامات عربی وجود دارد؟ در این مقاله سعی داریم با بررسی ویژگیهای سبکی مقامات حمیدی درباره تاریخچه و چگونگی پیدایش مقامه نویسی در زبان و ادب فارسی کندوکاوی دقیق تر داشته باشیم.
آسیب شناسی کار کودکان در آثار هوشنگ مرادی کرمانی
حوزه های تخصصی:
بازتاب پدیده «کودکان کار» در آثار هوشنگ مرادی کرمانی گستردگی زیادی دارد. از آنجا که خود مرادی کرمانی از کودکی برای گذران زندگی ناچار به کار کردن بوده است، با آسیب ها و تأثیرات مخربی که کار بر روی جسم و روح کودک دارد، آشناست. وی با بیانی ساده و صمیمی و نثری روان به روایت آزارها، چالش ها و دشواری های زندگی کودکان و نوجوانان بسیاری می پردازد که عمدتاً شخصیّت های اصلی آثار او را تشکیل می دهند. در آثار این نویسنده، توجّه ویژه ای به «کودکان-کار» شده است. مرادی کرمانی در داستان های خود به روایت آسیب پذیری کودکان در برابر کار و عوامل زمینه ساز کار کودک و نیز تأثیرات منفی اقتصادی و اجتماعی این پدیده شوم پرداخته است. نویسنده در به تصویر کشیدن بی عدالتی ها و نیز محرومیت ها و کمبودهای زندگی این قربانیان کوچک بی پناه بر روی شخصیت های داستانی اش، توفیق واالایی یافته است. پرسش کلان در این جستار واکاوی آسیب شناسانه کودکان کار در داستانهای هوشنگ مرادی کرمانی است.
بررسی معماری استحکامات در سفرنامه ناصر خسرو
حوزه های تخصصی:
حکیم ناصر خسرو قبادیانی در سال 427 ه.ق، براثرخوابی که در جوزجانان دید عزم سفرحجاز کرد. سفر او هفت سال به طول انجامید؛ کتاب سفرنامه ره آورد اوست؛ که از حیث اطلاعات معماری و شهرسازی برخی جوامع از متون معتبرفارسی است. او علم معماری و شهرسازی به معنای امروزی را نخوانده بود؛ اما طی سفر، درباره نوع استحکامات و سیستم تدافعی شهری برخی شهرها و دیه ها، هرچه راکه دیده و شنیده، درست یا نادرست،واقعیت یا افسانه وخوش یا ناخوشایند، همه را ثبت و یادداشت کرده و از مسایلی سخن گفته که در آن دوران حایز اهمیت بود. این مقاله به شیوه توصیفی و تحلیلی نگاشته شده و روش گردآوری اطلاعات آن مبتنی برابزار کتابخانه ای است، که مباحث ذیل را شامل می شود: نوع استحکام بخشی شهرها و دیه ها، نوع مصالح به کار رفته در استحکامات، جزئیات معماری استحکامات، برخی تزئینات به کار رفته در معماری آنها، تأثیر سیستم تکنیکی (و یا تاکتیتیکی) حمله و دفاع در معماری و شهرسازی
آیرونیِ زبانی در مقامات ابوسعید ابوالخیر
حوزه های تخصصی:
آیرونیِ زبانی (verbal irony) یکی از انواعِ شناخته شده ی آیرونی ست. این پژوهش بر آن است تا با شناخت این پدیده ی بلاغی و دقّت در تعاریفِ آن ابتدا تعریف دقیقِ آیرونی زبانی را روشن کند و سپس کرانه های آن را با تفکیک میان تعریف کلاسیک و مدرن مشخّص نماید. سپس به بررسی این پدیده ی بلاغی در کلمات روایت شده از ابوسعیدِ ابوالخیر در نوشته های مقامات نویسان بپردازد. نویسنده برآن است که بوسعید واجد اندیشه هایی ست که در تقابل با مشهورات رایج عرفانی دوران خود قرار دارد. این اندیشه ها در رفتارها و زبانی نمود یافته اند که کاملاً بازنمایاننده ی افکار او هستند.شاید هماهنگیِ اندیشه و زبان بوسعید را در آیینه ی مفهومِ آیرونی بهتر از هر مفهوم دیگری بتوان توضیح داد. نویسنده در این پژوهش برآن است تا با معرّفی و شناخت مفهوم آیرونی راهی به توضیح این هماهنگی ببرد.می توان مدّعی شد که شخصیتی که در مقامات ها از ابوسعید ابوالخیر ترسیم شده است یکی از بهترین شخصیت هایِ آیرونیک ادبیات جهان و سرآمد شخصیت هایِ آیرونیکِ ادب پارسی است. وی هم در اعمال و رفتارهای خویش و هم در سخنان و گفته های خود از رویکردی آیرونیک نسبت به جهان و هستی برخوردار است تا جایی که می توان موقعیت وجودیِ آیرونیکِ ابوسعید ابوالخیر را برخوردار از ذاتی آیرونیک دانست. لازم به ذکر است که تمام نمونه های آیرونی بوسعید ازمتن مقامات بوسعید که با عنوان«چشیدن طعم وقت» به چاپ رسیده بیرون آورده شده است.