متن شناسی ادب فارسی
متن شناسی ادب فارسی سال سیزدهم زمستان 1400 شماره 4 (پیاپی 52) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
منشآت خاقانی نمونه ای فاخر از کیفیت نثر فارسی است که با وجود اهمیت بسیار، پژوهشگران کمتر به آن توجه کرده اند. ازسوی دیگر، ادبیات غنایی منثور نیز در مقایسه با نوع منظوم آن، مغفول مانده است و برخی این نوع کلام را برای ادب غنایی، کارآمد ندانسته اند. این پژوهش با تکیه بر روش تحلیل محتوا و با بررسی جنبه های غنایی متن منشآت ، پرتوی بر شناخت ادب غنایی منثور می افکند. با این هدف، نخست با توجه به گونه های شناخته شده ادب غنایی، مانند حسب حال، مدح، هجو، شکواییه و...، متن کتاب بادقت مطالعه و قطعات دربردارنده محتوای غنایی استخراج و براساس فراوانی معرفی شد. برپایه نتایج، همان اندازه که نثر به طبیعت زبان نزدیک تر است، منشآت نیز سیمای عاطفی خاقانی را آشکارتر بازمی تاباند؛ حسب حال ها، مدایح، هجویه ها و شکواییه ها به ترتیب بیانگر تنهایی و سرگشتگی خاقانی، طبع والایش، ناسازگاری او با محیط پیرامونش و خاطر نازک و سریع التأثیر اوست. نمونه های به دست آمده بیانگر آن است که بر خلاف تصور رایج، نثر فارسی هیچ نقصانی در بیان محتوای غنایی ندارد و گاهی بنابر مقیدنبودن نویسنده به محدودیّت رعایت وزن، نثر غنایی تأثیرگذاری و برجستگی ادبی بیشتری نیز دارد.
هیچ کاره نیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر حافظ از قرن هشتم به این سو با ذهن و زبان فارسی زبانان ارتباط برقرار کرده؛ به همین سبب، برخی از ساخت های تاریخی زبان شعری او با زبان فارسی رایج امروز انطباق یافته و توجیه و تفسیر شده است. عبارت «هیچ کاره نیست» که حافظ آن را در بیتی به کار برده (ما را ز منع عقل مترسان و می بیار/ کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست)، ذهن شارحان شعر او را به خود مشغول کرده و آنان برای حلِّ تناقضی که در معنای این بیت به نظر می آمده است، بدون ذکر شاهدی از متون نظم و نثر قدیم، کوشیده اند آن را با برخی مثال ها از فارسی امروز تطبیق دهند. شارحان «هیچ کاره نیست» در این بیت حافظ را به دو صورت توجیه کرده اند: «همه کاره است» یا «کاره ای نیست» که با توجه به معنای کلی بیت، تنها یک صورت آن پذیرفتنی است. در این مقاله برای گشودن دشواری این عبارت، به کارکرد «هیچ» در تاریخ زبان فارسی در محور همنشینی و کارکردهای دستوری متفاوت آن توجه شده است که بیشتر دستوریان و فرهنگ نویسان به آن نپرداخته اند. برخلاف نظر شارحان، با ذکر برخی شواهد از کاربرد «هیچ» در متون نظم و نثر، نشان داده شده است که با آگاهی از نکته ای دستوری می توان این ساخت زبانی حافظ را توجیه و تبیین کرد.
نقد حکایت شیخ صنعان عطار نیشابوری بر مبنای نظریه سیستم های پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نظریه سیستم های پیچیده» روشی جدید و کل نگر در بررسی سیستم هاست که برخلاف دیدگاه های جزئی نگرِ تقلیل گرا، از تحلیل ساختار کلی به کارکردها و عملکردهای اجزا می رسد. در چارچوب این نظریه، به ویژگی هایی مانند رفتارهای غیرخطی، حالت های آشوب و پویایی سیستم، فرایند بازخورد، هم افزایی و تعادل پایدار نهایی در حالتی سایبرنتیکی (خودکنترل) و... پرداخته می شود. تنوع کنش گرها و کنش پذیرها، افزوده شدن اجزای جدید و لازم در به تعادل رسیدن حالت های آشوب، غیرخطی بودن ارتباط عناصر مستقل با یکدیگر و محیط و تأثیرگذاری عناصر حاشیه ای در حکایت شیخ صنعان، بررسی آن را در چارچوب نظریه سیستم های پیچیده ممکن کرده است. در این پژوهش تلاش شده است به نقد این حکایت به روش تحلیل کیفی پرداخته و با سنجش ظرفیت های پنهان آن نشان داده شود که این حکایت یک سیستم اجتماعی پیچیده است که رفتاری غیرخطی و پیش بینی ناپذیر دارد؛ البته با بررسی دقیق عناصر آن و ارتباط های نامنظم و پیچیده آنها، از پیچیدگی شان کاسته می شود و می توانیم به فهم عمیقی از متن دست یابیم. با دیدگاه سیستمی می توان کارکرد شیخ صنعان، مریدان و دختر ترسا را در ارتباط با زیرسیستم های دیگری مانند خواب، قضا و قدر و مرگ واکاوی کرد و در حالتی کل نگر به تکامل رسیدن اجزای آن را در تکاملی کلی و پویا نشان داد. سیستم در حالتی خودکنترلی، شیخ صنعان و دختر ترسا دو زیرسیستم برجسته را با فرایند بازخورد به تکامل می رساند و از این راه به خودسازماندهی می پردازد. این پژوهش به روشن کردن ظرفیت های پنهان متونی کمک می کند که قابلیّت بازخوانی به این شیوه را دارند.
مقایسه شگردهای موسیقی ساز شعر در دو داستان «رستم و سهراب» و «بیژن و منیژه» از شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موسیقی یکی از شاخصه های ادبی بودن و عوامل تأثیرگذاری اثر ادبی بر مخاطب است. موسیقی را می توان از عوامل متمایزکننده گونه های (ژانرهای) گوناگون ادبی نیز دانست. کیفیت کاربست شگردهای خلق موسیقی در شعر بنابر مهارت و ذوق و خلاقیّت شاعر، محتوای اثر ادبی، بافت متنی زبانی و غیره متغیر است. در این پژوهش با بررسی و مقایسه داستان غنایی بیژن و منیژه و داستان حماسی رستم و سهراب از شاهنامه فردوسی نشان داده می شود که موسیقی شعر در این دو روایت تفاوت های توجه برانگیزی دارد. برای نمایش تفاوت های کمّی و کیفی در کاربست تمهیدات موسیقی ساز در شاهنامه ، آنها در ذیل سه دسته عمده موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی مشخص شدند. سپس برخی از شیوه های فردوسی برای ایجاد موسیقی شعر استخراج و معرفی شد که در منابع موجود بدان ها کمتر پرداخته شده و یا اصلاً دیده نشده است. در ادامه با در نظر گرفتن میزان مهارت سراینده در کاربرد شگردهای ایجاد موسیقی، این نتیجه نسبی به دست آمد که موسیقی شعر در داستان حماسی رستم و سهراب در مقایسه با داستان غنایی بیژن و منیژه، بنابر دلایلی، تنوع و خلّاقیت و قوام بیشتری دارد.
اسرائیلیات در انیس المریدین و شمس المجالس با نگاهی تطبیقی به برخی از تفاسیر سده های نخست اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماجراهای جذاب و پُر رمز و راز زندگی حضرت یوسف (ع) و نیز ایجاز قرآن در بیان قصه این پیامبر الهی، مجالی گسترده برای ورود برخی اخبار عهد عتیق به تفسیرهای قرآنی و متون تاریخ اسلامی فراهم کرده است. یکی از این آثار، انیس المریدین و شمس المجالس ، تفسیری صوفیانه به زبان فارسی، است که به تازگی و برای نخستین بار تصحیح و منتشر شده است. تعداد بسیاری از روایات اسرائیلی در این متن وجود دارد. اغلب آنها در روایاتِ مربوط به این بخش های داستانی دیده می شود: ماجرای هم زادگی و خصومت یعقوب و برادرش عیص؛ چندوچون و نام همسران و فرزندان یعقوب؛ رویاهای چندگانه یوسف؛ نام و نشان برادری که نقشه قتل یوسف را برهم زد؛ برهنگی یوسف پیش از به چاه افکندن؛ خشکی چاه؛ آغشتن پیراهن با خون بزغاله؛ نام و نشان عزیز مصر؛ محبوبیّت یوسف نزد زندان بان و زندانیان؛ تعبیر خواب دو هم بندِ یوسف؛ تعداد و نام فرزندان یوسف؛ دُرشتی یوسف با برادران در مصر؛ گروگان گیری شمعون؛ مهمانی یوسف برای برادران؛ میانجیگری یهودا در رهایی بنیامین؛ پیشکشی اسباب انتقال اهل و عیال یعقوب برای سفر به مصر؛ بندگی مصریان برای یوسف و ماجرای وفات و خاک سپاری یعقوب. بررسی تطبیقی انیس المریدین و شمس المجالس با برخی از تفسیرهای کهن دیگر، از مشابهت این اثر با بیشتر آنها در بسیاری از روایات اسرائیلی، البته گاه با تفاوت هایی جزئی، خبر می دهد. این نوشتار به روش کتابخانه ای از میان روش های تحقیق کیفی و با شناخت و بررسی محتوای اثر به دست آمده است.
اعتبار نسخه سن ژوزف در تصحیح شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسخه سن ژوزف یکی از نسخه های معتبر شاهنامه است که شاهنامه پژوهان پس از چاپ نسخه برگردان آن در ایران، برای تصحیح بیت های شاهنامه به آن توجه ویژه ای نشان دادند. برخی پژوهشگران با بررسی بخش اندکی از این نسخه کوشیدند تا خویشاوندی آن و نسخه های دیگر شاهنامه را نشان دهند؛ اما تاکنون آماری از شباهت ها و تفاوت های این نسخه و نسخه های معتبر شاهنامه ارائه نشده است تا بتوان با توجه به نتایج این آمار، نسخه سن ژوزف را در گروه خاصی از نسخه ها طبقه بندی کرد و به تبار و خویشاوندی آن با نسخه های دیگر پی برد؛ ازاین رو این پرسش مطرح می شود که «نسخه سن ژوزف با کدام نسخه های شاهنامه خویشاوند است و با توجه به این خویشاوندی ارزش و اعتبار ضبط های این نسخه چقدر است؟». برای پاسخ به این پرسش ها با ارائه آماری از شباهت ضبط های این نسخه با نسخه های معتبر شاهنامه مشخص شد که نسخه سن ژوزف از مقدمه تا پادشاهی لهراسپ به نسخه لندن 675 ق. نزدیک است؛ هرچند میان آن دو خویشاوندی نزدیکی دیده نمی شود و از پادشاهی لهراسپ تا پایان شاهنامه ، نسخه سن ژوزف خویشاوندی نزدیکی با نسخه های لنینگراد 733 ق. و پاریس 844 ق. دارد؛ به گونه ای که هر سه در یک گروه طبقه بندی می شوند و احتمال دارد آنها از روی یک مادرنسخه نوشته شده باشند.