متن شناسی ادب فارسی
متن شناسی ادب فارسی سال پنجم پاییز 1392 شماره 3 (پیاپی 19) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نظامی گنجوی از شاعران مشهور ادبیات فارسی است که از دیرزمان. شعر او را محتاج شرح و تفسیر دانسته اند. یکی از دلایل پیچیدگی شعر نظامی، به کارگیری دقیق اصطلاحات نجومی و استفاده از ظرفیت های فراوان تصویرآفرینی بروج و اجرام آسمانی است. در این نوشتار، بیت: خوشه کزو سنبل تر ساخته سنبله را بر اسد انداخته که در مقدمه مخرن الاسرار و در باب معراج پیامبر (ص) آمده، تشریح شده است. شارحان مخزن الاسرار، به دلیل ساده انگاشتن این بیت یا عدم دقت در تصویرآفرینی نظامی، ظرافت بیت را دریافت نکرده و بعضاً معنایی ارائه کرده اند که با نازک اندیشی و اطلاعات دقیق نظامی از بروج فلکی، هم خوانی ندارد.
مضمون عیاری و جوانمردی و آموزه های تعلیمی- القایی آن در حماسه های منثور (مطالعه موردی: سمک عیار، داراب نامه و فیروزشاه نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های پیشین، کاوش درباره مضمون عیاری و آموزه های جوانمردی و جریان ها و شاخه های این آیین اجتماعی-سیاسی عموماً بر اثر غلبه گرایش و نگاه نخبه گرای محققان و محوریت و جایگاه ویژه قرآن کریم و متون دینی، بیشتر معطوف به متون عرفانی منثور و گاه منظوم بوده است. روشنگری و بازنمایی ارتباط تنگاتنگ و کهن عیاری و جوانمردی با متون حماسی و نمایاندن آموزه های تعلیمی- القایی این جمعیت اخلاقی می تواند گامی نو و جهت ساز باشد تا خاستگاه اولیه و ایرانی عیاری را آشکار سازد و برخی برداشت های نادرست موجود را نیز در این مورد اصلاح نماید. با این چشم-انداز نوشتار حاضر کوشیده است نخست مبانی نظری تحقیق را در چهار محور روایت های حماسی منثور، ادبیات تعلیمی و چیستی و زیرشاخه های آن، پیشینه تاریخی و فراز و فرودهای جوانمردی و عیاری معرفی کند و سپس با رویکرد تطبیقی موردی و گونه شناختی، به تحلیل و توصیف آموزه های تعلیمی- القایی عیاران و جوانمردان در دو حماسه منثور سمک عیار و داراب نامه بپردازد. دست آوردهای جستار حاضر، ناگفته ها و ابعادی را آشکار می سازد که پیشتر بدان ها توجهی نشده است.
تحلیل ریخت شناسی داستان سیاوش بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی، بزرگ ترین اثر حماسی ادب فارسی، با داشتن داستان هایی با ویژگی های مدرن و امروزی، راه را بر نظریه های ادبی متاخر برای آزمون، مقایسه و تطبیق باز کرده است. روش ولادیمیر پراپ روسی یکی از بهترین شیوه های تحلیل و طبقه بندی ریخت شناسی داستان ها و قصه های اساطیری و حماسی شاهنامه به جهت ماهیت خاص آن ها است. نوشته حاضر با بهره گرفتن از شیوه پراپ، که کارش را بر پایه کنش شخصیت ها نهاده است، به تحلیل داستان سیاوش می-پردازد. تطبیق داستان سیاوش با نظریه پراپ، فرضیه علمی و اساسی این تحقیق است. در این بررسی نشان می دهیم که این روایت با مقداری جابجایی در کنش های اشخاص قصه، کاملا با خویشکاری های ارائه شده توسط پراپ هماهنگ است. بیست و پنج خویشکاری اصلی و فرعی موجود در این داستان، نشان دهنده و گواه این مدعاست. کنش ها بین پنج شخصیت اصلی تقسیم شده است و کنش «مصیبت»، «فریب کاری» و «عمل قهرمان»، عناصر جدایی ناپذیر و تکرار شونده داستان هستند. روند داستان، عبور از آرامش به اوج فاجعه با سه حرکت است و سه حرکت موجود در داستان با وجود مضمون و ظاهری متفاوت، دارای ساختاری واحد هستند.
بررسی ساختار و گونه روایی در متن سفرنامه ناصرخسرو براساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ویژگی های منحصر به فرد سفرنامه ناصرخسرو بر خلاف دیگر سفرنامه ها، شروع با حادثه داستانی، برخوردار بودن از زبان روایی- ادبی، حکایت های دلنشین، دقت و جزئی نگری است. اگر چه ساختار کلی قالب سفرنامه با داستان و رمان تفاوت دارد اما سفرنامه ناصرخسرو به دلایل منحصر به فرد روایی و ساختاری بیشتر ساختاری شبیه به قصه و داستان دارد تا سفرنامه و گزارش. بسیاری از ویژگی های ساختاری داستان، از جمله وضعیت اولیه، نیروی تخریب کننده، وضعیت میانی و موقعیت پایانی، ساختار متفاوتی به این سفرنامه داده است. علاوه بر این، گونه های روایی خاص این اثر موجب شده است تا مخاطب به آسانی جذب آن گردد. این پژوهش کوششی است برای تبیین ساختار طرح و گونه های روایی در سفرنامه ناصرخسرو. بدین منظور از رویکرد روایت شناختی نوین ژپ لینت ولت بهره برده ایم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بر اساس نظریه ژپ لینت ولت ناصرخسرو، برای بیان دیده ها و شنیده های خود از الگوی روایتی همسان(راوی = کنشگر) و از دو گونه زاویه دید درونی و صفر استفاده نموده است.
بررسی دیوان غزلیات امیرخسرو دهلوی بر اساس چند دستنویس معتبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طوطی زبان آورِ خطه هندوستان، امیرخسرو دهلوی، یکی از پُرکارترین شاعرانِ فارسی زبان است که تأثیرات شگرفی را بر شعر فارسی گویان بعد از خود، در سرزمین های هند و سند و ایران، گذاشته است. هرچند امیرخسرو بیشتر شهرت خود را مدیون و مرهون مثنوی هایش است، در عین حال، غزل هایی استادانه و دلنشین از وی باقی مانده است که مقام والای این شاعر شیرین سخن را در شعر فارسی نشان می دهد. دیوانِ غزلیاتِ امیرخسرو چندین بار در ایران و هند به چاپ رسیده است. از این جمله است چاپِ طهران با مقدمه سعید نفیسی و تصحیح م. درویش که اقبال صلاح الدین در تصحیحِ بعدی از دیوان امیرخسرو همین تصحیح را نیز یکی از ملاک های اصلی کار خود قرار داده است. با توجه با نایافت بودن این تصحیح اخیر در ایران، محمد روشن همان کارِ اقبال صلاح الدین را با حذف نسخه بدل ها و برخی تغییرات جزئی به چاپ رسانیده است. این تصحیح از دیوان امیرخسرو دهلوی که امروزه در غالب تحقیقات و مقالات به عنوانِ منبع به آن ارجاع داده می شود، خطاها، تصحیفات و اشکالات کوچک و بزرگی دارد. در این جستار برخی اشکالات اساسی و تحریفات و تصحیفات موجود در دیوانِ چاپی امیرخسرو بر اساس سه دستنویس معتبر از دیوان وی، نمایانده شده، همچنین به اشعار و ابیاتی نویافته از امیرخسرو اشاره شده است.
زندان جان (پژوهشی در معنای قفس در متون شعری ادب فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شـاعران و سخنوران در انتقال پیامهای خویش، با توجه به اندیشه و توانایی خود واژگانی را بر می گزینند که هم معنایی مفید و هم قدرت القا و تصویرسازی بـالایی داشته باشد. پــژوهش حاضر به بــررسی یکی از ایـن واژه های پرکاربرد، مـؤثر، نمادین و تصـویری یعنی «قفس» مـی پردازد. بـا تحقیق در منتخب دیـوان شاعران از قرن سوم تا عصر حاضر مشخص می شود که واژه قفس که از زبـان عربی وارد فارسی شده است، پا به پای جریان های شعر فارسی و متناسب بـا مـوضوعات گوناگون در طول تاریخ شعر، معانی گوناگون زبانی و بلاغی به خود گرفته است. شاعران به تناسب موضوعات و روحیه خویش علاوه بر معنی لفظی این واژه، معانی کنایی و استعاری گوناگونی مانند دنیا، تن، جسم، وطن، جامعه و معانی دیگر از این اراده کرده اند. بیشترین استفاده از این واژه در معنی «تن و دنیا» در شعر سنتی و عرفانی به چشم می خورد و در شعر معاصر بیشتر در مفهوم زندان و جامعه به کار رفته است. در مجموع تصویری که از قفس ارائه می شود زندانی برای روح و جان انسان است.
بررسی اشعار نویافته عمادی شهریاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدا شدن برخی نسخ خطّی، جنگ ها و سفینه ها در کتابخانه های نقاط مختلف دنیا، نیاز به گردآوری و تصحیح مجدد دیوان بسیاری از شاعران را به عنوان امری ضروری اثبات نموده است. عمادی شهریاری یا غزنوی از جمله شاعرانی است که از اشعار وی می توان دانست که در شعر پایگاهی برجسته داشته است و شاعری توانا بوده است. امّا متاسفانه سروده-های وی همانند بسیاری دیگر از شعرای بزرگ ادب پارسی از بد حادثه، به گونه کامل به دست ما نرسیده است و این نکته با قراینی چند قابل اثبات است. از جمله دلایل وجود اشعاری به نام عمادی در سفینه ها و جُنگ ها است که این اشعار، از دیوان شاعر افتاده است و شایسته است که این سروده ها در تصحیح انتقادی دیوان وی مورد توجه جدّی قرار بگیرد. به علاوه، بسیاری از ابیات این شاعر، در دیوانی که هم اکنون از وی در دسترس است به غلط تصحیح شده و نیز ابیات و اشعاری وجود دارد که هم به این شاعر و هم به شاعران دیگر منسوب شده که متأسفانه به آنها هم هیچ اشاره ای نشده است. به سبب همین دلایل، تصحیح مجدد دیوان عمادی شهریاری، به عنوان بخشی از گنجینه ادب پارسی، امری بایسته به نظر می رسد. آنچه که در این مقاله خواهد آمد تعدادی از سروده های نویافته عمادی است که با تحقیق و تتبّع در کثیری از سفینه ها و جُنگ ها و دیگر منابع به دست آورده ایم و البته با کاوش در منابع دیگر ممکن است دوباره به سروده های نویافته دیگری از وی دست یافت.