متن شناسی ادب فارسی
متن شناسی ادب فارسی سال یازدهم تابستان 1398 شماره 2 (پیاپی 42) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برپایه نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی، میزان حضور ابزار انسجام در یک دهم از مقامات پنجاه گانه حریری به شکل تطبیق متن اصلی با ترجمه آنها بررسی می شود. در دستور نقش گرای هلیدی، زبان اصلی ترین وسیله انتقال فرهنگی است و هر عنصری از آن برپایه نقش معین در نظام کلی زبان معرفی می شود. در این نظام، ابزار مختلفی برای نشان دادن انسجام در متن به کار می رود. جامعه آماری این پژوهش پنج مقامه از مقامات پنجاه گانه حریری است؛ مقامه هایی مانند دیناریّه، برقعیدیّه، مرویّه، شیرازیّه و تنیسیّه که هم ازنظر محتوا (توجیه فقر و گدایی) بیانگر کلیت مقامات است و هم ازنظر لفظ و متن، انسجام کامل تری دارد. با بررسی متن و ترجمه آن برپایه این الگو، این نتایج به دست آمد: نخست آنکه در متن اصلی و ترجمه، میزان انسجام ازنظر کمّی در ابزارهایی مانند حذف، ترادف، هم آیی و شمول معنایی هماهنگ نیست و این به سبب رویکرد دوگانه مترجم (ترجمه آزاد و ترجمه لفظ به لفظ) و نیز اختلاف در حوزه معناییِ واژه و ساختار دستوریِ زبان اصلی و ترجمه است. دیگر آنکه حریری به لفظ بسیار توجه دارد و به دیگر رفتارهای نویسندگی بی توجه است و همین در ابتدا متن را اندکی نابسامان و بی هدف جلوه می دهد؛ اما این کتاب دربردارنده ویژگی های سه گانه آموزش زبانی و بیان روایی و روشنگری اجتماعی، همراه با عوامل انسجامی است؛ همچنین ترجمه فارسی ِآن از ظرفیت لازم برای نمایش میزان حضور ابزار انسجام برخوردار است؛ به ویژه ترجمه بررسی شده که آمیخته ای از هر دو نوع ترجمه است.
نقد کتاب درسی زبده گلستان (ترجمه و شرح ترکی گزیده ای از گلستان)، نوشته عثمان فایق (1307 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است با نگاهی اجمالی به کتاب زبده گلستان، از شرح و ترجمه های گلستان به زبان ترکی عثمانی، افزون بر مطالعه و بررسی شیوه و محتوای ویژه کتاب، میزان تطابق آن با هدف های ترجمه ای، یعنی آموزش زبان نیز سنجیده شود. این اثر جزو کتاب های درسی بوده و به همین سبب در اوایل قرن چهاردهم اهمیت داشته است. در این پژوهش از میان ترجمه های اندکِ درخور توجه برای کتاب گلستان، کتاب زبده گلستان نوشته عثمان فائق (1307 ق) به سبب هدفمندی و دیدگاه ویژه اش به گلستان و جایگاه تاریخی آن، انتخاب و نقد شده است. این پژوهش دربردارنده سه مبحث اصلی است: 1) معرفی و بیان ویژگی های برجسته کتاب در آموزش زبان و ادب فارسی؛ 2) بررسی کوتاه تحلیل های دستوری که در حاشیه گزیده گلستان نوشته شده است. این بررسی برای دریافت و توصیف الگوهای دستوری منظور نویسنده و برخی ویژگی ها و قوّت و ضعف آن است؛ 3) ارزیابی کیفیت و دقت ترجمه ادبی ازنظر صورت و معنا. در مبحث سوم پس از مطالعه چند نظریه پرکاربرد در ترجمه متون، نظریه آنتوان برمن در ترجمه متون کلاسیک به سبب نزدیکی به هدف انتخاب شد و متن برپایه هفت شناسه از شناسه های دوازده گانه در تحریف متن غنازدایی کیفی، غنازدایی کمی، شفاف سازی، فخیم سازی، تخریب الگوهای زبانی، تخریب سیستم مفهومی متن، اطناب کلام نقد شد. نتایج بیانگر آن است که این کتاب با وجود نقص های گریزناپذیر اندک در ترجمه متون ادبی و کاستی هایی در شرح دستوری و زبانشناختی، ایده های جالبی برای شناساندن هر دو زبان ترکی و فارسی و به ویژه جنبه های آشکار و پنهان گلستان سعدی در بر دارد.
کارکردهای وصف درروایت با تکیه بر یوسف و زلیخای جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وصف ابزار برجسته سازی در متن ادبی و محرک عواطف و احساسات مخاطب است. از آغاز شعر فارسی تاکنون، شاعران این عنصر مهم را در همه قالب های شعری و منظومه های روایی به کار برده اند. روایت، شیوه ارائه رخداد یا رخدادهاست و در تحلیل روایت عوامل دخیل در روایت، زمان و اجزای روایت، بررسی می شود. در این پژوهش کارکردهای وصف در روایت باتکیه بر منظومه یوسف و زلیخای جامی تحلیل می شود. ابتدا وصف های موجود در منظومه مشخص شد. سپس نگارندگان باتوجه به دیدگاه توماشفسکی و ژنت، کارکرد این وصف ها را در روایت یوسف و زلیخا بررسی و تحلیل کردند. منظومه یوسف و زلیخای جامی، متنی روایی است که در آن دو سازه مهم روایتگری و وصف را می توان تشخیص داد. روایتگری، دو بُعد زمانِ داستان و زمانِ سخن را داراست؛ اما وصف تنها زمانِ سخن را در بر دارد. وصف های این منظومه در دسته بن مایه های آزاد و ایستا قرار می گیرد و به همین سبب، کارکرد وصف باتوجه به بُعد روایتگری متن به شتاب منفی در روایت می انجامد. ازسوی دیگر، هر روایت اجزایی دارد. وصف ابزاری برای پروراندن و برجسته کردن این اجزاست و در روایت، کارکرد شخصیت پردازی و فضاسازی دارد.
بررسی و مقایسه بن مایه های تصاویر شعری حافظ با شاعران دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی شعرهای حافظ می توان دریافت بسیاری از تصاویر و بن مایه های تصویری در شعر او وجوه اشتراک فراوانی با اشعار شاعران پیش از او دارد؛ این بن مایه ها افزون بر صور خیال، شامل ساختار تلفیقی و ترکیبی خوشه های تصویری شعر او نیز می شود. هدف این مقاله بررسی این تصاویر و بن مایه های تصویری در شعر حافظ و مقایسه آن با تصاویر شعری شاعران پیشین یا معاصر اوست. در این بررسی به ارتباط بن مایه های تصاویر شعری حافظ با شاعران دیگر می توان پی برد؛ همچنین میزان ابتکار و تقلید در دیوان او و دلایل ماندگاری اشعار او تبیین می شود. در این پژوهش اشعار حافظ با روش توصیفی تحلیلی و مقایسه ای بررسی و تصاویر و بن مایه های تصویری شعر او استخراج می شود. با مقایسه این تصاویر با اشعار چند تن از شاعران پیش از او و تحلیل اشعار آنها، این نتایج به دست می آید: نخستین تمایز شعر خواجه با شاعران گذشته، گزینش و انتخاب کلمه با قابلیت ابهام آفرینی است. نکته دیگر اینکه ذهن حافظ غالباً در ابداع صور خیال، ترکیب گراست. همچنین حافظ با تلفیق صناعات ادبی مختلف در یک تصویر، مانند بهره گیری از تشبیه، استعاره، ایهام، کنایه و ... به تصاویر قدما ساختار و جان تازه ای داده است. خواجه با آوردن تصاویر و بن مایه های تصویریِ مترادف و هم معنی با شاعران گذشته و اعجاز در کیفیت تألیف آنها با دیگر کلمات و هماهنگی حروف، افزون بر زیبایی موسیقایی بیت، مضمون و ساختار بیت را بهتر ارائه کرده است؛ همچنین آنچه را از دیگران گرفته به زیباترین و شیواترین شکل بیان کرده است.
نقد و بررسی تصحیح طرب المجالس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرب المجالس از میرحسینی هروی، اثری اخلاقی و تعلیمی مربوط به قرن هفتم است. سید علیرضا مجتهدزاده، استاد دانشگاه فردوسی مشهد، نخستین بار در سال 1352 با استفاده از نسخه خطی موجود در کتابخانه دانشگاه فردوسی مشهد این کتاب را مقابله و تصحیح کرد. این تلاش و تصحیح در جای خود درخور ذکر و ارج گذاری است؛ اما به سبب های گوناگون مانند اشکال ها و کاستی های نسخه اساس و نسخه بدل ها، اشکالات پی نوشت و وجود اشتباهات املایی بسیار که در جای جای کتاب وجود دارد، نارسایی ها و نقص های محتوایی و پایانی کتاب مانند درج پی نوشت های ناقص و تعلیقات و نمایه های ناکافی و به طور کلی رعایت نکردن شیوه های تصحیح علمی و انتقادی، تصحیحی ناقص با ایرادهای بسیار است. با توجه به اهمیت این اثر و نویسنده آن، باید این کتاب بار دیگر تصحیح و کاستی ها و نقص های آن رفع شود. این مقاله با استفاده از نسخه خطی شماره 20667 موجود در کتابخانه دانشگاه فردوسی، تصحیح مجتهدزاده را بررسی و نقد می کند.
مؤلفه های زبان غنایی در تغزلات فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرخی سیستانی یکی از نخستین شاعران زبان فارسی است که تغزل های او به طور گسترده سرشار از کلام عاطفی است. در این مقاله که به شیوه سندکاوی نوشته شده، مؤلفه های زبان غنایی در تغزل های این شاعر توصیف و تحلیل شده است. ساخت نحویساده، زمینه رواییبرخی تغزل ها، کاربرد مَثَلو نداشتن ارجاعِ برون متنی پیچیده، به زبانی ساده انجامیده که گوینده با آن، عواطف و احساسات خود را به روشنی به مخاطب منتقل کرده است. ازسوی دیگر گوینده با جهت دادن پیام به سمت خود، کارکردی عاطفی به زبان می دهد و این ویژگی را با نوعی روایت غنایی و تک گویی درونی، پررنگ تر جلوه داده است. شاعر همچنین در متن تغزل های خود از انواع برجسته سازی زبانی استفاده کرده و آن را در خدمت زبان غنایی درآورده است. از این بین تشخیص،حالات عاطفی گوینده را بیشتر نشان داده است. شاعر همچنین با توازن های گوناگون (نحوی، واژگانی و هجایی) موسیقی زبان متن را تقویت کرده است؛ این موسیقی زبانی که با لحن و درونمایه متن هماهنگ است به تمامیت اثر ادبی و وحدت تأثیر آن انجامیده است. هماهنگی زبانی و محتوایی این تغزل ها بیانگر این است که شاعر در ابراز احساسات خود بسیار صمیمی است.
بررسی و تحلیل رسم فقر برپایه متون منثور عرفانی تا قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر یکی از مهم ترین مراحل سیر و سلوک عرفانی است. سالک در این مرحله با نفی ماسوی الله و اظهار نیازمندی محض به آستان غنی مطلق، به فنای فی الله دست می یابد که غایت عرفان است. افزون بر حقیقت فقر، رسم فقر نیز با تأثیر از قرآن کریم و روایات به سبب اهمیتی که در هدایت انسان و دوری او از انحرافات دارد بارها در سخنان مشایخ و متون متصوفه مطرح شده است که بیان کننده اهمیت این موضوع در سیر و سلوک و رسیدن به آستان الهی است. نگارنده در این مقاله با شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر متون منثور عرفانی تا قرن هفتم می کوشد با پاسخ دادن به این پرسش که مشایخ و نویسندگان متون عرفانی درباره رسم فقر چه دیدگاه هایی دارند و نظر ایشان درباره برتری فقر بر غنا یا تقدم غنا بر فقر در سلوک الی الله چیست؟ ثابت کند توجه به رسم فقر و ثمرات و شرایط آن، لازمه سیر و سلوک و رسیدن به حق است. پرداختن به این موضوع همراه با تأکید بر اهمیت فقر و استغنای عرفانی در منابع وحیانی، سخنان مشایخ و عارفان و دیدگاه های ایشان درباره رسم فقر، خود تأییدکننده این موضوع است. همچنین توجه به دوگانگی مفهوم فقر در متون عرفانی و اهمیت هر دو مفهوم آن در سیر و سلوک، به درک صحیح تری از اصطلاح فقر در این متون و دیدگاه های مشایخ می انجامد.
شهرسپ یا بوداسب، تحلیلی بر نام و نشان وزیر طهمورث در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام شهرسپ در بیشتر چاپ های تصحیح شده از شاهنامه فردوسی برای وزیر طهمورث پیشدادی به کار رفته است. برپایه روایت فردوسی، او پارسایی است که نماز و روزه آورد. طهمورث به ارشاد شهرسپ به چنان تهذیب نفسی رسید که توانست بر اهرمن بند نهد و او را اسب خود کند. از وزیری با چنین پایگاه و دستگاه در اوستا و متون دوره میانه نامی نیست. در دوره ایرانی نو، صورت رایج و غالب نام این شخصیت بدون توجه به اینکه وزیر طهمورث انگاشته شود یا نه با حفظ وصف های پارسایی، به صورت بوداسب و صورت های در پیوند با آن است. به همین سبب می توان چنین پنداشت که نام شهرسپ در شاهنامه برای او عارضی، اما وصف های پارسایی برایش اصلی است. نگارنده در این مقاله می کوشد با تکیه بر سنجه های نقد اسطوره ای و کهن الگویی، نخست به اصلی بودن وصف های پارسایی برای این شخصیت بپردازد؛ به اینگونه که شخصیت شهرسپ شاهنامه و طهمورث، اجزایی از یک شخصیت واحد و کهن تر اساطیری اند که در مراحلی از گسیختگی شخصیت (dissociation) در دو تجسّم شاه و پارسا ظهور یافته اند. سپس با تکیه بر وصف های پارسایی شهرسپ و صورت غالب نام او در متون ایرانی نو و صورت این نام در زبان سنسکریت، به این نتیجه می توان دست یافت که نام این شخصیت می باید همان بوداسب باشد که عنوان مرتبه ای از پارسایی است و شهرسپ، صورتی مصحّف است.