مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله درباره اقتباس سینمای ایران از ادبیات داستانی معاصر است و سعی دارد تا با نگاهی آماری به مساله آثار سینمایی اقتباس یافته از ادبیات داستانی معاصر ایران، به بررسی رابطه این دو رسانه در چند سال گذشته بپردازد و با تمرکز بر روی آثاری که در طی این چند سال، بازتاب این گونه سینمایی بوده اند، نویسندگان و کارگردانان موثر در این روند را معرفی کند. یکی از آثار قابل قبول در این زمینه، فیلم سینمایی « چکمه » ساخته محمد علی طالبی است که بر اساس داستانی به همین نام از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شده است. اثر مذکور در این مقاله ابتدا به طور مجزا بررسی می شود و نکاتی که در روند اقتباس آن، لحاظ شده است با توجه به منابع، معرفی می گردد.
پیچیدگی های سبک اصفهانی یا هندی و زمینه های پیدایش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان غالب بر ادبیات عصر صفوی، به دلیل قرار گرفتن در متن حکومتی ایدئولوژیک، رگه های نیرومندی از فرمالیسم را در بطن خود نهفته دارد. فرم گرایی و نگرش غیر ایدئولوژیک و سنت ستیزی و مبارزه به شیوه های غیر سیاسی و تساهل و تسامح و نگرش فرامذهبی و فراملیتی که از خصوصیات این ادبیات است، در واکنش به رویه های کاملا وارونه با این گونه شاخصه ها، در ادبیات این دوره مطرح گردیده است. بر اساس این ذهنیت و در واکنش به زمانه و زمینه های فرهنگی آن است که در ادبیات این دوره، پیچیدگی و دگر اندیشی و مضمون یابی و منطق تمثیلی و استقلال و فقدان وحدت در ابیات و نوآوری در همه موضوعات از اهمیت اساسی برخوردار شده است. چون همه این ویژگی ها در فرهنگ ساده و سنتی و یک رنگ و تقلیدگرانه حاکم بر جامعه به فراموشی سپرده شده است. البته تاثیر نقدهای محفلی در قهوه خانه ها و گویش فارسی زبانان هندوستان و خلاقیت های شماری از شاعران اصفهان و شهرهای پیرامون آن را بر شکل گیری این سبک نیز نباید به فراموشی سپرد.
جایگاه سیاوش در اساطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پیرامون بررسی چهره و موقعیت سیاوش به عنوان یکی از شخصیت های محوری حماسه ملی ایران، در اساطیر، اوستا، متون پهلوی و یافته های باستان شناسی است. اتیمولوژی سیاوش و بحث در خصوص جایگاهش در اسطوره های ایرانی و شناخت کهن الگوی بین النهرینی او-دموزی در پنج حوزه «آیین ها»، «نخستین انسان»، «مساله شهادت»، «گیاه خون سیاوشان» و «سوگ سیاوش» نیز از جمله مواردی است که در این پژوهش مورد نظر بوده است. توجه به موقعیت سیاوش در آیین های ایرانی و تداوم کارکردهای اجتماعی او در قالب سنت هایی همچون «حاجی فیروز»، «جشن نوروز»، و «مراسم کشتن خروس» از مولفه ها و شاخصه هایی به شمار می آید که در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر مورد بررسی قرارگرفته است. حضور سیاوش در متن هایی همچون اوستا، بندهش و مینوی خرد همان حضوری است که او در اساطیر و شاهنامه فردوسی دارد، لذا مهمترین عملکردهای او در این متون نیز مورد نظر بوده است. ساختار مرکزی و اندیشه محوری در هر کدام از فصول یاد شده بر مبنای نظر «مهرداد بهار» مبنی بر «ایزد نباتی» بودن سیاوش است، بدیهی است که مقوله های شهادت، گیاه خون سیاوشان و سوگواری همه متاثر از این نظر می باشد.
دو قرن جدال ادبی ایران و شبه قاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره صفوی یکی از مهمترین ادوار تاریخی ایران قدیم در زمینه ارتباطات خارجی است. در این میان روابط فرهنگی و سیاسی با هند به سبب زمینه های کهن تاریخی و اغلب مسالمت آمیز؛ بویژه در حوزه زبان و ادبیات فارسی بسیار برجسته است. نفوذ ادب فارسی در هند تا حدی بود که آن دیار جز آنکه مامنی پر برکت و بختگاهی بلند برای شعرا و ادبای ایرانی به شمار می آمد، خود به اندک مدت خاستگاه گونه ای دیگر از ادبیات فارسی شد. از انجا که کوشش اهالی فرهنگ شبه قاره در این راه با برخی از معیارهای زبانی و فرهنگی ایرانی متباین بود و رنگ بومی داشت و هنوز شعرا و ادبای ایران به واسطة برخورداری از سرچشمه های فطری این زبان و فرهنگ، معیار و الگو به شمار می آمدند، گاه بر سر درستی و فصاحت آثار ادبی فارسی گویان هند، منازعات انتقادی پردامنه ای در می گرفت. ایرانیان آنها را به بدعتهای بی پایه و ندانم کاریهای زبانی متهم می کردند و ایشان نیز بعضا با دلایلی خود را در این راه صاحب حق و تصرف می دانستند.
یکی هست و هیچ نیست جز او (هاتف اصفهانی بر اوج قله ترجیع بند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با توضیحی درباره ترجیع بند هاتف اصفهانی به عنوان محور اصلی بحث آغاز شده و سپس به بیان تاریخچه مختصری از ترجیع بند و مزیتها و کاربردهای آن پرداخته است. پس از آن از وحدت وجود و پیوندش با عرفان و تصوف سخن به میان آمده و زمان رواجش در شعر فارسی مورد بحث قرار گرفته است. برای اینکه دوره زندگی و سروده شدن ترجیع بندها و نحله فکری شاعران مشخص شود، بخش قابل توجهی از این مقاله به معرفی شاعرانی که ترجیع بندی با مضمون و وزن و بحر ترجیع بند هاتف اصفهانی سروده اند، اختصاص دارد و ترجیع بند آنها مورد بررسی قرار می گیرد؛ یعنی ترجیع بندهایی با موضوع وحدت وجود که در بحر خفیف مسدس مخبون محذوف یا اصلم بر وزن فاعلاتن مفاعلن فعلن (فع لن) سروده شده است. چون تاریخ ادبیات ذبیح اله صفا بهترین منبع تحقیقی در این خصوص بود، عمد ه مطالب این بخش، به طور بسیار مختصر از این کتاب نقل شد. در این مقاله شانزده شاعر شناسایی شده اند که ترجیع بندهایی با این ویژگی ها سروده و برخی از آنها دو ترجیع بند داشته اند. مجموعا در این مقاله 21 ترجیع بند شناسایی و معرفی شده است. این نوع ترجیع بند از قرن هفتم هجری بوسیله فخرالدین عراقی آغاز شد و بوسیله اوحدی مراغه ای، خواجو، ناصر بخارایی، سلمان ساوجی، شمس مغربی، شاه نعمت اله ولی، شاه داعی شیرازی، جامی، بابافغانی، اهلی، اشرف مراغی و فهمی استرابادی دنبال گردید تا به هاتف اصفهانی رسید و پس از آن با شاعرانی چون فرصت الدوله شیرازی ادامه یافت. جالب است که با وجود این همه سابقه و در حضور این همه شاعر بزرگ، تنها هاتف اصفهانی و ترجیع او، معروف شده است و این امر نشان از موفقیتی شگفت انگیز در سرودن شعری معجزه آسا دارد.
ابومسلم محمد بن مهرایزد نحوی، ادیب اصفهانی (366- 456 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابومسلم محمد بن علی بن حسین بن مهرایزد، ادیب نحوی سده های چهارم و پنجم هجری است که نام او در برخی از منابع سده ششم و پس از آن آمده است. وی به سال 366ق در محله درب کوشک اصفهان ولادت یافت و پس از طی مدارج علمی، از دانشمندان حوزه علمی اصفهان گردید. از جمله استادان او ابن مقری اصفهانی است و از مشهورترین شاگردان او خواجه نظام الملک و حمامی اصفهانی را می توان نام برد. گر چه ابومسلم از بزرگان ادب اصفهان بوده است؛ اما ظاهرا در بین دانشمندان با عنوان مفسر از او یاد نمی شده و احتمالا در تفسیر و تاویل برخی از آیات قران کریم صاحب نظر و رای بوده است؛ از وی تفسیر مکتوبی به دست نیامده و در آثار گذشتگان نیز تفسیری که منسوب به وی باشد وجود ندارد، اما در برخی از متون به سبب شباهت نام، به اشتباه گاه او را مفسر دانسته و تفسیری به وی نسبت داده اند.
نقش استادان اصفهانی در اعتلای دستور نویسی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران کشور فرهنگ و هنر و شعر و ادب محسوب می شود و عالمان و شاعران فراوانی در این کشور دیرینه و دانش پرور ظهور داشته اند؛ اما سهم همه شهرها و مناطق این کشور پهناور در این عرصه برابر نیست. سهم استان اصفهان در حوزه فرهنگ و ادب و هنر ممتاز است. یکی از دانش های زبانی ای که استادان این خطه بدان پرداخته اند و گوی سبقت را از دیگر مناطق ربوده اند، دانش دستورنویسی و پرداختن به مسایل زبانی است. علمی که به جهت فنی و دقیق بودن آن، اهتمام بدان کمتر بوده است. مقایسه آثار برآمده در ادب فارسی به شکل کتاب و یا مقاله نشان میدهد که نسبت این تحقیقات به پژوهش های زبانی بسیار بیشتر است و مسایل زبانی کمتر مورد عنایت قرار گرفته است. این مقاله می کوشد تا نقش موثر تنی چند از استادان اصفهانی را در این عرصه بنماید و با یادکرد و توصیف کار مشاهیر سنتی و جدید این خطه در این دانش فنی، سهم آنان را در این باره باز نماید. دانشی که پرداخت بدان در تحلیل متون و پی بردن به زوایای پنهان و هنری آن بسیار موثر است و متاسفانه در پژوهش ها مغفول مانده است.