نوسروده های فروغ فرخزاد، به شکل کم سابقه ای از جلوه های هنری اروس سود جسته است؛ تن کامگی و تصاویر مربوط به آن با بسامد بالا، نه صرفاً برای انتقال تصاویر تغزلی، بلکه اغلب برای بازنمایی تجربه درکی عمیق از پدیده های دنیای پیرامون شاعر است؛ جلوه های این بسامد در چهاردسته کلی پیشنهاد شده است: 1.پرسونیفیکیشن جنسیتی 2.لیریسم جنسی 3.اندام پردازی 4.فرویدیسم. تحقیق حاضر به این نتیجه رسیده است که جلوه های اروس با توجه به عواطف تغزلی، قابلیت های ایماژیک، زنانگی متن و انسان وارگی جنسی طبیعت بی جان، به زندگی شاعر معنایی تپنده و زایا بخشیده است؛ گویی زنانگی فروغ جهانش را رنگ بخشیده است. تمام تجربه های تلخ و شیرین شاعر از رهگذر زنانگی او قابل تفسیر و درک می شود. نیز شاعر افکار یأس آلود و مرگ اندیشانه اش را در پشت تصاویر اروتیک، ضمیمه زندگی معمول و روزانه اش کرده است تا یکسانی و جدایی ناپذیری این دو متضاد را در انسان به نمایش بگذارد. ما برآنیم تا این اشکال کم سابقه را با نمونه های برجسته و تأثیرگذار از دو مجموعه شعر «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» بررسی و تحلیل کنیم.