۱.
مقاله پیش رو با هدف شناخت چگونگی تأثیر رساله «هندسه عملی» بوزجانی بر شکل گیری نونگاره های هندسه پرگاری، در هنر و معماری سلجوقی نوشته شده است. گام نخست این پژوهش مطالعه جایگاه این رساله در سنت رساله های هندسه عملی است. این پژوهش در گام بعد، ساختار تزیینات هندسی تا زمان پدید آمدن رساله را مورد بررسی قرار داده و به روند شکل گیری و سیر تکامل سبک نوین برآمده از ساختار هندسه پرگاری پرداخته است که هم زمان با تحریر رساله و یا متأخر از آن ظاهر شده اند. در پایان، پژوهش با توجه به روش های هندسیِ ارائه شده در رساله و نقوش موجود در آن، بر جایگاه رساله بوزجانی در شکل گیری نونگاره های پرگاری در تزیینات هندسی سبک سلجوقی تأکید می کند.
۲.
رون نظامی است برای جهت یابی معماری که آن را از معماران ایرانی، به واسطه معرفی محمدکریم پیرنیا می شناسیم. در این مقاله پس از مرور آنچه پیرنیا در باره آن گفته است، تلاش کرده ایم سرنخ های آن را در متون مختلف تاریخی پیگیری کنیم و بررسی کنیم که آیا چنین سرنخ هایی، وجود رون را در معماری گذشته ایران تأیید می کند یا نه. متونی با موضوعات طبی و جغرافیایی و نجومی را مستعد چنین جستجویی یافته ایم، متون طبی از حیث فایده هایی که برای رون ذکر شده است و متون نجومی و جغرافیایی از حیث ارتباط شان با مسأله اتجاه. نتایج مقاله نشان می دهد که مفهوم رون سابقه ای بسیار کهن دارد و رد آن را حداقل تا اوستا می توان پی گرفت. احتمالاً در ابتدا شأنی دینی داشته و آیینی مرتبط با سکنی گزیدن بوده است اما در دوره های متأخر درکی که از آن وجود داشته، نظامی برای هماهنگی معماری و آب و هوا بوده است. در میان این دو نقطه ابتدا و انتهای مفهوم رون، لایه های دیگری را تشخیص داده ایم. احتمالاً در طی قرون اسلامی این لایه ها بر آن بار شده و معنی آن نیز نزد معماران تغییر کرده است
۳.
این نوشتار در سه باب تنظیم شده است. در باب نخست برخی از آرای حکمای مسلمان در باب پیوستگی موسیقی و صناعات بصری آمده است که نشان می دهد دست کم در مرتبه نظر، می توان به وجودی چنین پیوندی قائل بود. در باب دوم مفهوم تناسب تألیفی یا همان تناسب هارمونیک، که رابطه ای ریاضی است و قدمت آن دست کم به زمان فیثاغورس باز می گردد، به مثابه یکی از روابط مهم در تعیین نسبت های موسیقایی معرفی شده و کیفیت ظهور این مفهوم در شماری از منابع درجه اول اسلامی بررسی می شود. در باب سوم با مقایسه قواعد پرسپکتیو و بیان هندسی تناسب تألیفی، نوعی مشابهت میان نظام ادراک چشم و گوش انسان نشان داده شده و با این مقدمه ، نمونه ای از به کارگیری تناسب تألیفی در معماری و تزیینات اسلامی معرفی می شود تا بابی برای مطالعات آتی در این حوزه گشوده شود
۴.
علم عقود ابنیه نخستین بار به این نام در ارشاد القاصد ابن اکفانی (سده 8ق) یاد شده است؛ اما تأمل در تعریف و متون منسوب به آن معلوم می کند که این علم پیشینه ای کهن تر دارد. نخستین نشانه های آن در احصاء العلوم فارابی و با عنوان «علم ریاست بنا» یافت می شود. هیچ متنی از دوران اسلامی به دست ما نرسیده است که انتساب به این علم در آن، یا در دانشنامه ها، تصریح شده باشد؛ فقط سخن از این است که ابن هیثم و ابوبکر کرجی در این علم تصنیفاتی داشته اند. دانشوران احتمال داده اند که کتاب های این دو مهندس برجسته گم شده باشد؛ اما این احتمال نیز می رود که کتاب های ایشان به خطا به نام علم دیگری، مانند هندسه عملی، شهرت یافته باشد. تصور اجمالی ای که از موضوع و هدف و کاربرد این علم از منابع اولیه طبقه بندی علوم به دست می آید به داوری در باره این کتاب ها و شناسایی متون احتمالی دیگر متعلق به علم عقود کمک می کند. از این طریق، درمی یابیم که بخش مهمی از کتاب اجرائاتِ الحفورِ و الأبنیه ابن هیثم، بخش هایی از إنباطُ المیاه ابوبکر کرجی، و تمامی رساله مجهول المؤلف معروف به رساله اعمال و اشکال در همین علم است. این شناسایی و سپس برررسی محتوای این رساله ها تصویر روشن تری از علم عقود ابنیه، به منزله علم اصلی مربوط به معماری در نظام علوم دوران اسلامی، به دست می دهد و اهمیت بررسی آن، مستقل از علم هندسه عملی، را آشکار می کند. از این بررسی، معلوم می شود که این علم فروتر از مرتبه علم هندسه نظری (که مهندسان نظری یا عالمان هندسه متکفل آن بودند)، و فراتر از علم هندسه عملی (که صانعان و بنّایان با آن سروکار داشته اند) بوده است و معماران و سربنّایان بدان عالم بوده و در آن مهارت داشته اند.
۵.
در گذشته رنگ های نقاشی به صورت آماده از طبیعت استخراج نمی شده و شیوه ساخت آنها مراحل پیچیده و وقت گیری داشته است. آموزش فنون رنگ سازی بخشی از آموزش حرفه نقاشان ایرانی بوده و رساله های آموزشی متعددی به زبان فارسی در این باب، دست کم از پایان قرن پنجم هجری به این سو در دست است. همچنین گفتگوهایی با برخی نقاشان معاصر وجود دارد و نیز نتایج آزمایش های انجام شده بر روی رنگ های تاریخی در مقالاتی منتشر شده است و در آینه این منابع سه گانه است که می دانیم نقاشان ایران در هر دوره چه طیفی از رنگ ها را می شناخته و به کار می برده اند و حتی متوجه کاربرد رنگ هایی می شویم که در دوره جدیدتر و در زمان ورود رنگ های فرنگی از دست رفته و فراموش شده اند. متن حاضر در پی ترسیم شمایی کلی از وضعیت دانش امروز ما از رنگ سازی قدیم ایران بر اساس این منابع است.
۶.
برای تزئین بناهای سنتی از نقوش و طرح های گوناگونی استفاده شده است. طراحان و معماران سنتی برای پیاده سازی این نقوش از شیوه های مختلفی استفاده می کردند. توانمندی، دانش و مهارت طراحان در پیاده سازی این نقوش و گره های هندسی بسیار مؤثر بوده است. این پژوهش برای نخستین بار بر آن است تا به بررسی توانمندی طراح در پدید آوردن شیوه های ترسیم گره مادر (کند دو و پنج)، مقایسه و تحلیل روش ها و ارائه شیوه ای نامکتوب بپردازد. تاکنون بیشتر پژوهشگران به ارائه نمونه های مختلف گره ها و ترسیم آنها پرداخته اند. با بررسی ویژگی های روش های متفاوت ترسیم گره های هندسی و مقایسه آنها با یکدیگر می توان به توانمندی طراحان و معماران در پدید آوردن این روش ها و شناخت روش بهینه دست یافت. در این پژوهش برای داده اندوزی از ترکیب روش های کتابخانه ای و مصاحبه با استادکار گره چینی و طراحی شبکه (روش میدانی) استفاده شده است و پس از ترسیم هر یک از روش ها و بررسی ویژگی ها، با هم مقایسه شده اند. با بررسی های انجام شده آشکار شد که بر اساس توانمندی گره چینان (معماران) و طراحان، بسته به ابزار و دانش هندسی آنها، روش های گوناگونی برای ترسیم گره مادر وجود دارد و از سوی دیگر روش نامکتوب این گره دارای مزایای خاصی همچون نیاز نداشتن به پرگار، ترسیم دایره و تقسیم زاویه نسبت به سایر روش ها است.