۱.
ابن هیثم در کتاب المناظر ضمن بیان علت بازتاب نور از سطح اجسام صیقلی، این نکته را ذکر می کند که دفع یا رانده شدن نور از سطوح تنها به دلیل صیقلی بودن آنهاست و ربطی به سختی اجسام ندارد، به این دلیل که بازتاب نور از سطح اجسام صیقلی نرم از قبیل آب نیز امکان پذیر است. کمال الدین فارسی در تنقیح المناظر ایرادی بر این نظر دارد و توجیه ابن هیثم از بازتاب و شکست هم زمان نور از سطح اجسام صیقلی نرم را نادرست دانسته و یا به عبارت دیگر توجیه او در بازتاب از سطوح صیقلی سخت را قابل اطلاق بر بازتاب از سطوح صیقلی نرم نمی داند. در واقع او در دیدگاهی کلی تر تشبیه حرکت نور به حرکت اجسام را اشتباه می داند و معتقد است حرکت نور مانند حرکت صوت است. مشابه چنین برخورد نظری، در قرون شانزده و هفده میلادی، در اروپا بین طرفداران نظریه ذره ای و موجی نور وجود داشته است. این نوشتار سعی دارد که این چالش نظری را بررسی کند.
۲.
یکی از مباحث تاریخ موسیقی ایران در دوره اسلامی، جایگاه و اهمیت ساز عود است. این ساز با عنوان «بربت» در دوره ساسانی شکوفا شد و پس از اسلام با عنوان «عود» در سرزمین های مختلف اسلامی اشاعه یافت و در موسیقی ایران نیز تا اواخر عصر صفوی دارای اعتبار بود. موسیقی دانان قدیم ایران، از نخستین متون موسیقی پس از اسلام در قرون سوم و چهارم هجری تا رسالات موسیقی دوره صفوی در قرن یازدهم هجری، به برتری ساز عود نسبت به سازهای دیگر اذعان داشته اند. در مقاله حاضر قصد داریم به مطالعه ویژگی های ساختمان عود و انواع آن بپردازیم. با استناد به رسالات موسیقی قدیم، عود در اندازه های مختلف و حداقل در دو اندازه کاسه بزرگ و کاسه کوچک ساخته می شد و انواع مختلف عود گاهی با اسامی دیگر نیز نامیده می شدند. اختلاف در تعداد زه های ساز از دیگر وجوه تمایز انواع عود در رسالات موسیقی قدیم است.
۳.
دست نویس شماره 3447 کتابخانه ملی تبریز، دربردارنده اثری فارسی در حساب، هندسه، جبر و نیز مطالبی پراکنده در هیئت و ابعاد و اجرام است که نگارش آن در 670 قمری به پایان رسیده، اما نام نویسنده و عنوان کتاب معلوم نیست. این نگارنده ناشناس در نگارش دو مقاله نخست از مقاله ها چهارگانه کتاب، از کتاب التکمله فی الحساب عبدالقاهر بغدادی(د 429ق) بهره بسیار برده است و در مقاله سوم (هندسه) نیز توجهی خاص به کتاب المنازل السبع بوزجانی داشته است. مقاله چهارم اثری بسیار معمولی در جبر و مقابله است که به رغم پژوهش های انجام گرفته تا آن روزگار، از حل معادلات درجه دوم فراتر نمی رود. و «خاتمه» اثر نیز به برخی «نوادر فراخور هر مقاله» اختصاص دارد. این اثر اگرچه از لحاظ محتوا نکته تازه چندانی ندارد، امّا از منظر تاریخ نگارش آثار علمی فارسی و با توجه به مفصل بودن و روزگار تألیف، اثری در خور توجه به شمار می آید.
۴.
ستاره شناسی یونانی از طریق کتاب مجسطی بطلمیوس به زبان عربی وارد شد و توانست منشأ آثار گوناگون علمی در عالم اسلام شود. هیئت که نماینده وجه کیهان شناسانه نجوم در تمدن اسلامی است، آهسته آهسته از دیگر رشته های نجوم مجزا شد و تبدیل به یک رشته خاص و مستقل از دانش نجوم گردید. در این مقاله تلاش شده، بیشتر آثار شناخته شده که در زمینه علم هیئت در تمدن اسلامی نوشته شده اند معرفی گردیده و طبقه بندی شوند. ویژگی های هر کدام از این آثار با مراجعه به نسخ خطی به جا مانده از این آثار ذکر می شود و خصوصیات علمی مهم ترینِ آنها با یکدیگر مقایسه می شود. در انتها جامع ترین آثار هیئت را که بیشتر آنها در قرن هفتم هجری نوشته شدند، با تفصیل بیشتری بررسی خواهیم کرد.
۵.
در طبقه بندی گنبدهای سنتی، گنبد به دودسته گنبدهای رُک (مخروطی) و گنبدهای نار (شبه نیم کره) تقسیم می شود. گنبدهای اُرچین گونه ای از گنبدهای رُک هستند که در منطقه میانرودان (بین النهرین) و جنوب غربی ایران درگذشته رواج داشته اند. گنبدهای اُرچین شکلی مخروطی دارند و از توالی و تکرار پلکان هایی تشکیل شده اند که در هر ردیف به صورت حلقه درآمده اند و این حلقه ها از پایین به بالا به تدریج کوچک می شوند. بنا بر این هندسه برخالی بهترین راه برای تبیین هندسه آنهاست. زیرا روابط عددی در تناسبات شکل های خودمتشابه در طبقات، و تناسبات اجزاء گنبد اعم از ارتفاع طبقات، دهانه و سایر اجزاء هر یک با رابطه ای خاص الگویی برخالی ایجاد می کند. این پژوهش با بررسی دقیق گنبدهای اُرچین در این حوزه تلاش دریافتن ساختارهای مختلف هندسه گنبدهای اُرچین با استفاده از دنباله های عددی و رابطه آنها با هندسه برخالی دارد.
۶.
This article is devoted to Kamāl al-Dīn al-Fārsī’s (d. 1319) additions to some remarks contained in Book XIII of al-Ṭūsī’s Taḥrīr uṣūl al-handasa, concerning the construction of a semi-regular polyhedron inscribed into a sphere using the movement as a way for the construction. This treatise is one treatise among ten found in a codex preserved at the Bibliothèque nationale de Tunis.