در این مقاله سعی شده است با نگاهی اجمالی به کتاب زبده گلستان، از شرح و ترجمه های گلستان به زبان ترکی عثمانی، افزون بر مطالعه و بررسی شیوه و محتوای ویژه کتاب، میزان تطابق آن با هدف های ترجمه ای، یعنی آموزش زبان نیز سنجیده شود. این اثر جزو کتاب های درسی بوده و به همین سبب در اوایل قرن چهاردهم اهمیت داشته است. در این پژوهش از میان ترجمه های اندکِ درخور توجه برای کتاب گلستان، کتاب زبده گلستان نوشته عثمان فائق (1307 ق) به سبب هدفمندی و دیدگاه ویژه اش به گلستان و جایگاه تاریخی آن، انتخاب و نقد شده است. این پژوهش دربردارنده سه مبحث اصلی است: 1) معرفی و بیان ویژگی های برجسته کتاب در آموزش زبان و ادب فارسی؛ 2) بررسی کوتاه تحلیل های دستوری که در حاشیه گزیده گلستان نوشته شده است. این بررسی برای دریافت و توصیف الگوهای دستوری منظور نویسنده و برخی ویژگی ها و قوّت و ضعف آن است؛ 3) ارزیابی کیفیت و دقت ترجمه ادبی ازنظر صورت و معنا. در مبحث سوم پس از مطالعه چند نظریه پرکاربرد در ترجمه متون، نظریه آنتوان برمن در ترجمه متون کلاسیک به سبب نزدیکی به هدف انتخاب شد و متن برپایه هفت شناسه از شناسه های دوازده گانه در تحریف متن غنازدایی کیفی، غنازدایی کمی، شفاف سازی، فخیم سازی، تخریب الگوهای زبانی، تخریب سیستم مفهومی متن، اطناب کلام نقد شد. نتایج بیانگر آن است که این کتاب با وجود نقص های گریزناپذیر اندک در ترجمه متون ادبی و کاستی هایی در شرح دستوری و زبانشناختی، ایده های جالبی برای شناساندن هر دو زبان ترکی و فارسی و به ویژه جنبه های آشکار و پنهان گلستان سعدی در بر دارد.