آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

اصولاً هر برنامه راهبردی بدون توجه به وضعیت دانش موردنیاز در وضع موجود و مطلوب و تحلیل شکاف دانشی، عملاً ناکارآمد خواهد بود.ضمن آنکه، رویکردهای تجویزی، توصیفی و ترکیبی در مدیریت راهبردی دانش در محیط ج.ا.ا. به دلیل ساختار و بافتار خاص آن دچار چالش ها و عدم قابلیت های جدی است. این مقاله تلاش دارد با ارائه مدلی باعنوان مدل شکیبا هادی ، باتکیه بر اصول دینی و اسلامی و رفع نواقص مدل های غربی ضمن به کارگیری رویکرد تعاملی، مدلی بومی و اقتضایی برای سازمان های سطح ملی ارائه دهد. این مدل با شناسایی ملاک های اصلی موفقیت، آنها را در 9 عامل و 198 شاخص باتمرکزبر حوزه های دانشی درقالب رویکرد نقطه مرجع، البته در دو گروه قابلیت سازان و مقوم ها منظور می نماید. همچنین داده ها به صورت کمی و کیفی درقالب عددی و با منطق فازی محاسبه و پس از دفازی شدن ازطریق آنتروپی شانون، نظر ممیزین و اوزان مدنظر ایشان، ازطریق حداقل مجذور مربعات تعیین می شوند. درضمن، برای تأیید قابلیت کاربردی مدل، در یکی از صنایع دفاعی پیاده سازی شده است. نتایج حاصله نشان می دهد، سازمان مزبور از بین 9 عامل فقط به7 عامل اصلی و از 198 شاخص ارائه شده فقط به 20 شاخص نیاز دارد که نتایج حاکی از آن است که سازمان در عواملی نظیر اصولی، راهبردی و مکتبی در وضعیت ماند، و در عواملی نظیر فیزیکی و فرهنگی با مقدار 158/0 در وضعیت ممانعت کننده (پَسرانه) قرار دارند. کل سازمان در وضعیت ضعیف قرار دارد، لذا پیشنهاد شده است پیش از هر اقدام راهبردی ابتدا عوامل ممانعت کننده (پَسرانه ها) تبدیل به ماند و سپس پیشرانه شوند، ضمن آنکه، پیشرانه ها نیز باید تقویت شوند.

تبلیغات