۱.
این مطالعه با هدف تدوین و اعتبارسنجی فرم کوتاه آزمون ریاضی مطالعه تیمز نیومرسی و تیمز 2015 دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی در حیطه دانش و استدلال انجام شد. در این مطالعه تعداد 155 دانش آموز پسر و دختر پایه چهارم ابتدایی مدارس شهرک پردیسان قم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و آزمون 49 سؤالی سنجش توانایی دانش و استدلال ریاضی مطالعه تیمز نیومرسی و تیمز 2015 به آن ها داده شد. برای تجزیه و تحلیل در این پژوهش آزمون t مستقل، ویلکاکسون و شاخص های روان سنجی شامل ضریب تشخیص و سطح دشواری، روایی و پایایی (کودر-ریچاردسون ۲۰) محاسبه گردید. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد بین عملکرد دختران و پسران در استدلال ریاضی و همچنین بین عملکرد دانش آموزان در حیطه دانش ریاضی و حیطه استدلال تفاوت معنی دار وجود دارد و در نهایت به استخراج یک آزمون ریاضی ۲۷ سؤالی (۱۵ سؤال دانشی و ۱۲ سؤال استدلالی) با شاخص های روانسنجی مطلوب ازجمله ضریب پایایی ۷۳/۰ منجر گردید.. نتایج نشان داد که جنسیت تنها در حیطه استدلال ریاضی مؤثر است. همچنین نتایج حاکی از برتری سطح دانش ریاضی نسبت به استدلال ریاضی دانش آموزان دارد. نتایج این پژوهش برای پژوهشگران حوزه سنجش پیشرفت تحصیلی و آموزگاران ابتدایی کاربرد دارد.
۲.
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه مدیریت هدفمند کلاس درس مجازی انجام شد. جامعه آماری مشتمل بر دانشجویان دانشگاه های دولتی و پیام نور شهر تهران بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند با حجم نمونه برای با 384 بود. پرسشنامه مدیریت هدفمند کلاس درس مجازی و سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (1391) به عنوان ابزار گردآوری داده استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. روایی محتوایی ابزار با تکیه بر دیدگاه متخصصان و روایی ملاکی بر اساس ضریب همبستگی با سرزندگی تحصیلی تأیید گردید. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه 19 گویه ای مدیریت هدفمند کلاس درس مجازی دارای چهار مؤلفه اساسی مدیریت ابزار و امکانات و روش آموزشی، مدیریت حضور فعال دانشجویان در فرایند یادگیری یاددهی، تعیین و اجرای قوانین و مدیریت ارتباطات و کار تیمی است. تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم نشان گر این بود که گویه های سازه چهاربعدی مدیریت هدفمند کلاس درس مجازی از اعتبار لازم برخوردار است. در نتیجه، در شرایطی که آموزش حضوری به سبب وقوع بحران هایی همچون بیماری های همه گیر، بلایای طبیعی یا آلودگی هوا با چالش روبرو می شود و معلمان مجبور به آموزش به صورت مجازی هستند، سنجش ابعاد مدیریت هدفمند کلاس مجازی و دریافت بازخورد اصلاحی بر اساس آن می تواند ابزاری کاربردی برای بهبود بروندادهای یادگیری باشد.
۳.
امروزه با پیشرفت روز افزون تکنولوژی شاهد گسترش آموزش مجازی یا الکترونیکی و تولید محتوای الکترونیکی هستیم. آموزش مجازی که مجموعه وسیعی از نرم افزارهای کاربردی و روشهای آموزشی شامل آموزش مبتنی بر رایانه، کلاسهای درس مجازی ، آموزش مبتنی بر وب وغیره است، نقطه عطف همگرایی آموزش و اینترنت شناخته می شود. وجود مسائلی مانند هزینه کلاس های حضوری, هزینه رفت و آمد, وجود ترافیک و آلودگی و بسیاری از مشکلات معمول سبب افزایش محبوبیت آموزش های مجازی و گسترش این نوع آموزش شده است. هرچند این مقوله می تواند مسایلی را برای رویارویی استاد دانشجو نیز ایجاد کرده باشد. در این پژوهش سعی شده است مزایا و معایب آموزش مجازی مورد بررسی قرار گیرد؛ در این راستا جامعه مورد بررسی، دانشجویان دانشگاه خلیج فارس بوده که طی یک پژوهش میدانی با تهیه پرسشنامه ای با ۴۰ پرسش (۲۰ پرسش مربوط به مزایا و ۲۰ پرسش مربوط به معایب ) آموزش مجازی از دانشجویان پرسیده شده است شد که رتبه هر یک از شاخص های مربوط به مزیت کلاس های آموزشی باروش سوارا به دست آمده است و ۳ شاخص مهم آن عبارتند از: شاخص های کاهش نیاز به فرم و لباس آموزشگاهی، رفع مشکل خوابگاه و کاهش هزینه های جابجایی از مهم ترین شاخص های مزیتی قلمداد شده است و همچنین از معایب آموزش مجازی که از رتبه های۱تا۳ به روش سوارا بدست آمده است، می توان به فقدان تحرک بدنی و خیره شدن طولانی به کامپیوتر، تغییر سبک زندگی دانشجویان وهمچنین فقدان تناسب بین پرسش های آزمون و زمان پاسخ دهی اشاره داشت.
۴.
پژوهش با هدف اثربخشی مداخله آموزشی"اشترن" بر انعطاف پذیری شناختی، هیجان های تحصیلی، مهارت های سازماندهی و توانایی شناختی (سرعت نامگذاری، ترجمه نماد) کودکان 10-12 ساله دارای ناتوانی یادگیری ویژه انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح دو گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 10-12 ساله دارای اختلالات یادگیری ویژه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 40 کودک از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره فعال در حوزه کودک انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (20 نفر آزمایش) و (20 نفر کنترل) گمارده شدند. ابزار شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه هیجان تحصیلی پکزان و همکاران (۲۰۰۵)، پرسشنامه مهارت سازماندهی آبیکوف و گالاگر ( 2009 )، مقیاس هوش وکسلر کودکان (2014) بود و برنامه آموزشی اشترن (2018) طی 14 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها نشان داد مداخله آموزشی "کوهنورد اشترن" بر انعطاف پذیرش شناختی، هیجانات تحصیلی، مهارت های سازماندهی و توانایی شناختی (سرعت نامگذاری و ترجمه نماد) تأثیر معنی داری دارد و اثرات آموزش در مرحله پیگیری نیز باقی مانده بود . بنابراین می توان نتیجه گرفت مداخله آموزشی اشترن آموزشی مناسب برای کمک به یادگیری کودکان دارای ناتوانی یادگیری است.
۵.
آموزش عالی مؤلفه ای کلیدی در نظام آموزشی و توسعه نیروی انسانی در هر کشوری محسوب می شود. عملکرد نظام آموزشی ابزاری برای پاسخگویی به مشکلات و نیازهای جامعه است. نیازهای آموزشی ویژه در رده های مختلف سنی متفاوت است، که منطق ویژه فرایند آموزشی در آموزش عالی را تعیین می کند. ازآنجاکه نظام آموزش عالی وظیفه مهم تربیت نیروی انسانی متخصص را بر عهده دارد، لازم است در طراحی، اجرا و ارزشیابی فعالیت های آن از شیوه های مطلوب، دقیق و نظام مند استفاده شود. این پژوهش به دنبال طراحی الگوی تلفیقی مؤلفه های برنامه درسی و تربیت زیباشناختی در آموزش عالی می باشد. هدف اصلی دست یابی به مؤلفه هایی از زیباشناختی است که می توان در کنار سایر مؤلفه های برنامه درسی برخاسته از حوزه علوم انسانی در برنامه درسی دانشگاه بکار گرفت. بدین منظور با روش کیفی و اکتشافی این مؤلفه ها از منابع ادبیات مطالعات برنامه درسی، دیدگاه صاحب نظران این رشته و همچنین دیدگاه صاحب نظران رشته هنر و زیباشناختی استخراج گردید و پس از اجماع نظر و امکان به کارگیری آنها توسط دانشگاه های دولتی سطح استان خوزستان آن مؤلفه ها در طراحی الگوی پیشنهادی به کار گرفته شدند و در ادامه الگوی پیشنهادی طراحی گردید. یافته های پژوهش نشان داد که هنر و زیباشناختی به عنوان یک چشم انداز و پارادایم در برنامه درسی، حاوی مؤلفه ها، الهامات و مؤلفه های زیادی است. این مؤلفه ها می توانند با محوریت مؤلفه های مهم برنامه درسی مانند هدف، محتوا، روش و ارزشیابی در طراحی، تدوین و اجرای برنامه های درسی به کار گرفته شوند.
۶.
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه گری سرزندگی تحصیلی در رابطه بین ذهن آگاهی با شادکامی و پیشرفت تحصیلی انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش شامل، 344 نفر (180 زن و 164 مرد) از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. این افراد پرسشنامه های ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006)، شادکامی آکسفورد (هیلز و آرگیل، 2002) و سرزندگی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده، 1391) را تکمیل کردند. همچنین معدل کل نمرات دانشجویان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. برای انجام تحلیل های آماری از نرم افزار WARP PLSاستفاده شد. یافته ها نشان داد که ذهن آگاهی پیش بین مثبت و معنادار شادکامی و پیشرفت تحصیلی بود. در خصوص ارتباط ذهن آگاهی با سرزندگی تحصیلی، نتایج ارتباط مثبت و معنادار را نشان داد. همچنین نقش واسطه گری سرزندگی تحصیلی تایید شد. بدین صورت که سرزندگی تحصیلی در رابطه ذهن آگاهی و شادکامی دارای نقش واسطه گری مثبت بود. اما سرزندگی تحصیلی در رابطه ی ذهن آگاهی با پیشرفت تحصیلی نقش واسطه گری منفی را نشان داد. نتایج بیانگر آن بود که سرزندگی تحصیلی در پیش بینی شادکامی نقش پررنگ تری نسبت به عملکرد تحصیلی دارد. یافته ها با توجه به تحقیقات پیشین به بحث گذاشته شد، و پیشنهادهایی به منظور پژوهش بیشتر در این زمینه مطرح شد.
۷.
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و هیجان های تحصیلی با نقش واسطه ای هویت تحصیلی بود. برای دستیابی به این هدف، 348 دانش آموز دبیرستانی دختر شهر یاسوج با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های الگوهای ارتباطی خانواده( فیتز پاتریک و ریچی، 1994)، هیجان های تحصیلی(پکران و همکاران، 2005) و پرسشنامه هویت تحصیلی( واز و ایزاکسون، 2008) پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد اثر مستقیم جهت گیری گفت و شنود بر هیجان های تحصیلی معنادار بوده، اما اثر مستقیم جهت گیری همنوایی بر هیجان های تحصیلی معنادار نبوده است. به استثنای اثر مستقیم جهت گیری همنوایی بر سبک هویت موفق، همه اثرات مستقیم الگوهای ارتباطی گفت و شنود و همنوایی بر سبک های هویت تحصیلی(موفق، دیررس، دنباله رو و سردرگم) معنادار بوده است. همچنین اثر مستقیم همه سبک های هویت بر هیجان های تحصیلی مثبت و اثر مستقیم سبک های هویت تحصیلی سردرگم و دیررس بر هیجان های تحصیلی منفی معنادار بوده است. نتایج همچنین نشان داد الگوهای ارتباطی خانواده از طریق هویت تحصیلی بر هیجان های تحصیلی اثر غیر مستقیم و معنادار دارد. در مجموع، نتایج بیانگر آن بود که هویت تحصیلی در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و هیجان های تحصیلی دانش آموزان، نقش واسطه ای دارد.