پژوهش در یادگیری آموزشگاهی و مجازی
پژوهش در یادگیری آموزشگاهی و مجازی سال هشتم بهار 1400 شماره 4 (پیاپی 32) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور اثربخشی مداخله مبتنی بر شفقت ( CFT ) بر روی تاب آوری تحصیلی و امیدواری دانش آموزان پسر اهمال کار تحصیلی مقطع دوم متوسطه انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. با استفاده از پرسش نامه های تاب آوری تحصیلی مارتین، امیدواری اشنایدر و همکاران، و اهمال کاری تحصیلی سولومون و رایتلوم، 28 نفر از دانش آموزان پسر اهمال کار تحصیلی مقطع دوم متوسطه به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 14 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی هشت جلسه فنون CFT را بر اساس بسته آموزشی نف آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. پس از اجرای CFT ، بار دیگر تاب آوری تحصیلی، امیدواری و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان هر دو گروه مورد اندازه گیری قرار گرفت. از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و تک متغیری (آنکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. با توجه به نمرات پس آزمون، F محاسبه شده هم در تحلیل مانکوا و هم در تحلیل آنکوا برای متغیرهای تاب آوری تحصیلی، امیدواری و اهمال کاری تحصیلی در هر دو گروه تفاوت معنادار را نشان داد. به طور کلی این پژوهش در همسویی با نتایج پژوهش های مشابه حاکی از آن است، روش CFT در افزایش تاب آوری تحصیلی، امیدواری و کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان پسر می تواند نقش موثری داشته باشد.
اثربخشی آموزش راهبردهای هدف گذاری در بهبود پیشرفت تحصیلی و دقت هدف گذاری دانش آموزان متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش اثربخشی آموزش راهبردهای هدف گذاری مبتنی بر نظریه هدف گذاری بر بهبود هدف گذاری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه اول بررسی گردید. بدین منظور 79 دانش آموز پسر پایه هفتم با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در قالب دو گروه آزمایشی و گروه گواه در پژوهش شرکت کردند. بسته آموزش راهبردهای هدف گذاری بر اساس نظریه هدف گذاری به وسیله پژوهشگران تدوین و در هفت جلسه برای دانش آموزان ارائه شد و تکالیف آن به وسیله دانش آموزان تکمیل گردید. جهت سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از معدل نمرات پایانی امتحانات نیمسال اول به عنوان پیش آزمون و معدل نمرات پایانی نیمسال دوم به عنوان پس آزمون استفاده شد؛ نمره های هدف تعیین شده به وسیله دانش آموز برای نیمسال اول و دوم جهت سنجش هدف گذاری استفاده گردید. نتایج نشان داد که پیشرفت تحصیلی گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه به طور معناداری افزایش یافته است. درحالی که نمره هدف دانش آموزان گروه آزمایشی تغییری نکرده بود، خطای نمره هدف آنان به طور معناداری کاهش یافت که نشانگر بهبود و افزایش دقت هدف گذاری تحصیلی دانش آموزان است. آموزش راهبردهای هدف گذاری، افزون بر بهبود کیفیت هدف گذاری دانش آموزان، می تواند پیشرفت تحصیلی آنان را نیز تقویت کند.
تاثیر محیط یادگیری مبتنی بر مباحثه بر بهبود مهارت های تصمیم گیری اخلاقی-اجتمایی: مقایسه دو راهبرد الگوسازی و مربی گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی تأثیر محیط یادگیری مبتنی بر مباحثه تحت پشتیبانی معلم (الگوسازی و مربی گری) بر بهبود مهارت های تصمیم گیری اخلاقی- اجتمایی دانش آموزان پرداخته است. سه کلاس پایه ششم دبستان انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایشی 1 (راهبرد الگوسازی)، آزمایش 2 (راهبرد مربی گری) و آزمایشی 3 (راهبرد ترکیبی) قرار داده شدند. سه محیط یادگیری با پشتیبانی معلم، به نام محیط یادگیری مبتنی بر مباحثه طراحی و این پشتیبانی های آموزشی در محیط های یادگیری اعمال شد. پس از اجرای پیش آزمون، یک واحد یادگیری شش هفته ای تصمیم گیری اخلاقی - اجتمایی مبتنی بر مباحثه در مورد داستان های اخلاقی، با پشتیبانی آموزشی الگوسازی، مربی گری، یا ترکیبی اجرا شد. داده های حاصل از پیش آزمون - پس آزمون و آزمون کاربرد مهارت های تصمیم گیری با استفاده از یک طرح کدگذاری که براساس پیشینه پژوهشی مربوط طراحی شده بود، مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده های گردآوری شده از آزمون آماری تحلیل واریانس برای اندازه گیری مکرر وتحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج نشان داد که دانش آموزان در شرایط یادگیری مبتنی بر مباحثه با پشتیبانی ترکیبی از نظر اکتساب و کاربرد مهارت های تصمیم گیری و رضایت از دو شرایط دیگر عملکرد بهتری داشتند. همچنین، دانش آموزانی که در فرایند مباحثه از طریق الگوسازی پشتیبانی شده بودند، نسبت به گروه مربی گری، در اکتساب و کاربرد مهارت های تصمیم گیری، عملکرد بهتری داشت. کاربردها، محدودیت ها و پیشنهادها برای پژوهش های آینده مورد بحث قرار گرفته است.
تدوین مدل اندازه گیری پرسش نامه اخلاق زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل اندازه گیری پرسش نامه اخلاق زیست محیطی انجام شد. روش تحقیق همبستگی بوده و در قالب مدل اندازه گیری به انجام رسید. جامعه آماری همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش شهر همدان به تعداد 14391 نفر بودند. حجم نمونه که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند، 986 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه اخلاق زیست محیطی محقق ساخته (1398) مشتمل بر پنج مؤلفه آب، خاک، هوا، گیاهان و جانوران بود. پرسش نامه اولیه بر اساس مبانی نظری و پیشینه پژوهشی به تعداد 130 گویه تدوین شد. روایی محتوایی پرسش نامه به روش CVR بررسی شد و گویه هایی که ضرایب نسبی روایی کمتر از 29/0 داشتند (26 گویه)، حذف گردیدند. همچنین طی یک مطالعه مقدماتی پایایی پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. در اجرای اصلی پرسش نامه، نتایج نشان داد مدل اندازه گیری اخلاق زیست محیطی از برازش قوی برخوردار است (614/0= GOF ). در ضمن نتایج بیانگر آن بود که تمامی سؤالات پرسش نامه اثر معناداری بر روی مؤلفه خود داشتند. همچنین نتایج مدل نشان داد مؤلفه آب بیشترین اثر را بر اخلاق زیست محیطی داشته و مؤلفه هوا کمترین اثر را بر آن دارد. علاوه بر این نتایج نشان داد، میان مؤلفه های اخلاق زیست محیطی، همبستگی درونی بالایی وجود دارد. در نتیجه گیری کلی می توان گفت پرسش نامه اخلاق زیست محیطی محقق ساخته (1398) از مشخصات روان سنجی لازم برای سنجش اخلاق زیست محیطی برخوردار است.
ارائه مدل علّی روابط جذب شناختی، نیاز به شناخت و سودمندی ادراک شده یادگیری در واقعیت افزوده: نقش واسطه ای خودکارآمدی و درگیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی روابط جذب شناختی، نیاز به شناخت و سودمندی ادراک شده یادگیری از طریق واقعیت افزوده (نقش واسطه ای خودکارآمدی موبایلی و درگیری شناختی) به روش توصیفی-همبستگی انجام گرفت. برای این منظور، از بین استان های نواحی غربی ایران، سه استان (همدان، کرمانشاه و چهارمحال و بختیاری) و تعداد 600 دانشجوی دانشگاه پیام نور، به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی، بر اساس فرمول کوکران انتخاب و پس از به کارگیری برنامه واقعیت افزوده، به یک پرسش نامه 52 گویه ای که تلفیقی از پرسش نامه های سودمندی ادراک شده دیویس (1989)، نیاز به شناخت کاچیوپو و پتی (1982)، درگیری شناختی آلوکا و اودونگو (2018)، مقیاس خودکارآمدی موبایلی ماهات، مهد ایوب و وانگ (2012) و مقیاس جذب شناختی آگاروال و کاراهانا (2000) بود پاسخ دادند که از آن میان، 556 پرسش نامه تکمیل و به پژوهشگر بازگردانده شد. دادها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، محاسبه ضرایب آلفای کرونباخ و تحلیل مسیر، به وسیله نرم افزارهای Amos 22, Lisrel 8.50 ,Spss 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیرهای جذب شناختی و نیاز به شناخت به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق واسطه گری متغیرهای خودکارآمدی موبایلی و درگیری شناختی بر سودمندی ادراک شده یادگیری از طریق واقعیت افزوده، در بین دانشجویان دوره کارشناسی اثر معنادار دارند. همچنین بررسی شاخص های برازندگی نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش، با داده های گردآوری شده از دانشجویان دانشگاه پیام نور، برازش مناسبی دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت این مدل می تواند اطلاعات مهم و مورد نیاز را برای همه دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت در جهت بهبود پیامدهای آموزش و یادگیری فراهم کند.
مدل یابی روابط علّی جهت گیری های هدفی و ارزیابی های شناختی با بهزیستی شغلی در معلمان: نقش واسطه ای راهبردهای مقابله شناختی و هیجان های معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمون نقش میانجی گر راهبردهای مقابله شناختی و هیجانات معلم در رابطه ارزیابی های شناختی و جهت گیری های هدفی با بهزیستی شغلی در معلمان زن و مرد انجام شد. در این پژوهش همبستگی، 360 معلم (200 زن و 160 مرد) از مناطق 4 و 8 آموزش و پرورش شهر تهران با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه هدف های پیشرفت معلمان در کار (پاپایانو و چریستودولیس، 2007)، نسخه تجدیدنظرشده مقیاس ارزیابی تنیدگی (رویلی، رویسچ، جاریکا و واگن، 2005)، نسخه تجدیدنظر شده پرسش نامه نظم دهی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپیناون، 2001)، سیاهه هیجان معلم (چن، 2016) و مقیاس بهزیستی عاطفی وابسته به شغل (وتکاتویک و همکاران، 2000) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که در نمونه معلمان زن و مرد مدل مفروض واسطه مندی نسبی راهبردهای مقابله و هیجانات پیشرفت در رابطه ارزیابی های شناختی و جهت گیری های هدفی با بهزیستی شغلی در معلمان زن و مرد با داده ها برازش مطلوبی داشت. افزون بر این، نتایج نشان داد که در مدل مفروض، تمامی وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و 55 درصد از پراکندگی نمرات بهزیستی شغلی از طریق جهت گیری های هدفی، ازریابی های شناختی، راهبردهای مقابله و هیجان های پیشرفت تبیین شد. در مجموع، نتایج پژوهش حاضر موافق با دغدغه غالب پژوهشگران تربیتی علاقه مند به تحلیل نیم رخ تجارب هیجانی و انگیزشی معلمان نشان داد که پیش بینی بهزیستی حرفه ای معلمان از طریق کیفیت هایی مانند جهت گیری های هدفی و ارزیابی های شناختی در بستر اطلاعاتی مفاهیمی دیگر مانند راهبردهای نظم بخشی هیجانی و هیجان های معلم محقق می شود.
مقایسه حافظه کاری، خلاقیت و انعطاف شناختی در دانش آموزان دو و تک زبانه (فارسی آذری زبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه حافظه کاری، خلاقیت و انعطاف شناختی در دانش آموزان تک زبانه و دو زبانه فارسی آذری بود. روش پژوهش پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوزبانه و تک زبانه منطقه 19 شهر تهران در سال 1396 بود که از این جامعه 120 نفر با روش نمونه گیری مرحله ای انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه حافظه کاری (دانیمن و کارپنتر، 1980)، خلاقیت (عابدی، 1363) و انعطاف شناختی (دنیس و ندروالی، 2010) بود. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین حافظه کاری، خلاقیت و انعطاف شناختی در گروه های تک زبانه و دوزبانه تفاوت معناداری (p < 0.05) وجود دارد. دانش آموزان دوزبانه کارکرد متفاوت و بالاتری نسبت به دانش آموزان تک زبانه در هر سه متغیر حافظه کاری، خلاقیت و انعطاف شناختی داشتند. در این زمینه تفاوت دانش آموزان دوزبانه با تک زبانه به ترتیب (7 نمره) در خلاقیت، (4 نمره) در انعطاف پذیری و (2 نمره) در حافظه کاری بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش زبان دوم در روند رشدی دانش آموزان می تواند موجب ارتقای توانایی های شناختی آنان به ویژه خلاقیت و انعطاف شناختی شده که احتمالاً در بهبود عملکرد تحصیلی مؤثر خواهد بود.
نقش حمایت فراشناختی در افزایش پیچیدگی، صحت، و روانی مهارت های شفاهی در زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمایت عبارت است از ارائه کمک به فراگیران و سپس کاهش تدریجی آن. این کاهش زمانی آغاز می شود که نشانه های پیشرفت در مهارت و دانش حمایت گیرنده بروز می کند و فرد نشان می دهد که توانایی پذیرش مسئولیت بیشتر در روند فراگیری را دارد. مطالعه حاضر به بررسی تاثیر حمایت های فراشناختی بر سه جنبه اصلی مهارت شفاهی زبانی یعنی پیچیدگی، صحت و روانی می پردازد. هدف حمایت های فراشناختی بالا بردن سطح سه فعالیت فراشناختی اصلی یعنی برنامه ریزی، نظارت و ارزشیابی است. در این پژوهش، مبنای اندازه گیری پیچیدگی محاسبه نسبت تعداد بندها به واحدهای تجزیه و تحلیل گفتاری شرکت کنندگان بود. از سوی دیگر، روانی کلام با تقسیم تعداد هجاهای تولید شده بر تعداد ثانیه ضرب در60 اندازه گیری شد. به علاوه صحت براساس نسبت تعداد بندهای عاری از خطاهای نحوی، صرفی و واژگانی به تعداد کل بندها محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که حمایت های فراشناختی به شکل معناداری مهارت شفاهی فراگیران را بر حسب پیچیدگی، صحت، و روانی افزایش می دهد. مفاهیم ضمنی یافته ها برای فعالیت های آموزشی در مقاله ارائه شده است.