مطالعات برنامه درسی آموزش عالی
مطالعات برنامه درسی آموزش عالی سال اول پاییز و زمستان 1389 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
انقلاب تکنولوژیکی-اطلاعاتی که در پاسخ و تحلیل پیچیدگی های اقتصادی جامعه و فرهنگ نو پدید آمده، سراسر فعالیت انسان ها را در بر گرفته است. امروزه تکنولوژی در واقع خود جامعه است و درک و بازنمایی جامعه بدون ابزار تکنولوژیکی میسر نیست. تاثیر بی بدیل این انقلاب بر اجتماع، فرهنگ و نهادهای گوناگون جامعه از جمله نهاد آموزش و پرورش پُر واضح است. این انقلاب سبب توسعه سریع فن آوری اطلاع رسانی، تبدیل جوامع صنعتی به اطلاعاتی، تغییرات جمعیتی، جهانی تر شدن فعالیت های حرفه ای، گسترش نیروهای بازار در محدوده آموزش و یا به عبارت دقیق تر سوق داده شدن آموزش به سمت تجاری شدن و تاثیرات شگرف در امر آموزش است. این تاثیرات شگرف و ورود فن آوری های نوین در امر آموزش سبب راه یابی پدیده هایی چون ماهواره، رایانه، اینترنت در آموزش و شکل گیری اشکال نوین آموزش چون آموزش مجازی است. با توجه به حضور نزدیک به یک دهه آموزش های مجازی در ایران، جامعه ایرانی شاهد تاثیر و تاثر این شیوه آموزش در ابعاد گوناگون از جمله آموزش زنان است. بر این اساس مقاله حاضر به بررسی تاثیر عامل جنسیت به عنوان عامل فرهنگی، اجتماعی بر توسعه آموزش مجازی ایران پرداخته است.
بررسی میزان انطباق برنامه درسی رشته کارشناسی مهندسی معماری با نیازهای بازار کار در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کلی بازنگری در برنامه درسی رشته مهندسی معماری برای انطباق بیشتر با نیازهای بازار کار در این رشته صورت گرفته است. روش پژوهش کیفی است و برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با فارغ التحصیلان استفاده شد. جامعه آماری، فارغ التحصیلان رشته مهندسی معماری دانشگاه هنر اسلامی تبریز بوده است. روش نمونه گیری از نوع اشباع شده می باشد. نتایج نشان داد وضعیت فارغ التحصیلان رشته مهندسی معماری با توجه به نیازهای بازار کار، در حیطه دانشی مطلوب، مهارتی در حد نامطلوب و نگرشی نسبتاً مطلوب ارزیابی می شود. همچنین افزودن واحد کارآموزی، طرح منظر، جامعه شناسی و روان شناسی معماری، اختصاص دروس عمومیِ ویژه این رشته، افزودن دروس عملی به برخی دروس نظری و تاکید بیشتر بر دروس ساختمان 1 و 2 ، طراحی فنی، تنظیم شرایط محیطی، آشنایی با معماری اسلامی و مصالح ساختمانی از طریق افزایش تعداد واحدها به وضعیت خروجی های رشته مهندسی معماری بهبود خواهد بخشید.
فاوای آموزشی (ICTE) و میزان کاربست آن در فرایند یاددهی یادگیری توسط اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی میزان بهره وری از فناوری اطلاعات و ارتباطات آموزشی در فرایند یاددهی-یادگیری است که بین اعضای هیات علمی دانشگاه جامع و علوم پزشکی کاشان در سال تحصیلی 87-1386 انجام گرفته است. روش پژوهش، تطبیقی-پیمایشی در رده مقطعی است و برای تطبیق از روش مطلق و انتزاعی تطبیقی «جرج بردی» استفاده شده که مراحل آن شامل: توصیف، تفسیر، هم سنجی و تطبیق است. جامعه آماری شامل 255 نفر کل اعضای هیات علمی دانشگاه جامع و علوم پزشکی کاشان است و 193 نفر به عنوان جامعه نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده از طریق جدول «کوکران« انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بین اعضای هیات علمی و علوم پزشکی دانشگاه کاشان در میزان استفاده از ICT تفاوت معنادار است و بین محل دسترسی به کامپیوتر، لپ تاپ، ایمیل و جی میل، دی جی ممو (DigiMemo)، کولدیس و... میزان استفاده از ICT در هر دو دانشگاه کاشان و علوم پزشکی تفاوت معنادار است. ولی بین سن، سابقه تدریس، آخرین مدرک تحصیلی در هر دو دانشگاه کاشان و علوم پزشکی و رشته تحصیلی فقط در دانشگاه علوم پزشکی تفاوت معنادار نیست.
بررسی نقش عوامل کاهش دهنده فاصله بین برنامه درسی قصدشده، اجراشده و تجربه شده آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل کاهش دهنده فاصله بین برنامه درسی قصدشده، اجرا شده و تجربه شده آموزش عالی است. روش پژوهش زمینه یابی بود. جامعه آماری این پژوهش اعضای هیات علمی، مدرسین و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تربت حیدریه بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 33 عضو هیئت علمی-مدرس و 98 دانشجو بود. برای اعضای هیئت علمی و مدرسین از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی و برای دانشجویان از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و از آزمون t تک نمونه ای، آزمون t مستقل و آزمون w (برای تعیین وزن عوامل) انجام شد. نتایج نشان داد که پنج عامل نظام برنامه ریزی درسی، روش های تدریس استادان، سبک های یادگیری و راهبردهای مطالعه دانشجویان، انگیزه پیشرفت دانشجویان در کاهش فاصله میان سطوح سه گانه برنامه درسی تاثیر دارد. در سه مولفه روش های تدریس استادان، سبک های یادگیری و انگیزه پیشرفت، تفاوت معناداری میان دیدگاه های دانشجویان و اعضای هیات علمی وجود داشت. انگیزه پیشرفت تحصیلی سپس نظام برنامه ریزی درسی و شیوه تدریس استادان به ترتیب دارای بیشترین تاثیر در کاهش فاصله بین برنامه درسی قصد شده با برنامه درسی اجرایی و تجربه شده دانشجویان آموزش عالی است.
بهبود کیفیت برنامه های درسی با بهره گیری از مدیریت دانش در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر موسسات آموزش عالی تغییرات مهمی را در زمینه نقش و جایگاه خود در جوامع در حال تحول از جامعه صنعت محور به جامعه دانایی محور تجربه کرده اند. با توجه به این که دانشگاه ها منبعی از ایده های جدید و سرمایه های فکری هستند که بهره وری را در کلیت اقتصاد جهانی تحت تاثیر قرار داده و نقش استراتژیکی را در توسعه برعهده گرفته اند، اهمیت دانش و مدیریت آن در این موسسات از هر امر دیگری حیاتی تر به نظر می رسد. در عرصه آموزش عالی، مدیریت دانش به عنوان عاملی مهم در دست یافتن به مزیت های رقابتی، بهبود عملکرد دانشگاه ها و استفاده بهینه از سرمایه های فکری، مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر توجه به مبانی و اصول مدیریت دانش، ضرورت ها و چگونگی مدیریت دانش در آموزش عالی با تاکید بر برنامه های درسی تحلیل شده و میزان تاثیر فعالیت ها، چالش ها، مشکلات و موانع اجرائی آن در این نوع موسسات است. مطالعات نشان داد در عصر انفجار اطلاعات، به کارگیری مدیریت دانش، هدایت بهتر فرایند تصمیم سازی، بهبود خدمات دهی علمی و کاهش هزینه ها را در پی داشته و به طور کلی دانشگاه را در ایفای نقشی که به عهده دارد موفق تر خواهد کرد.
یادگیری های پنهان دانشجویان در تعامل با اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین تجارب یادگیری پنهان دانشجویان در جریان استفاده از اینترنت است. روش پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان در پژوهش 14 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد اصفهان (خوراسگان) بودند که با روش نمونه گیری مطلوب انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری و با بکارگیری روش 7 مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از مجموع یافته های این پژوهش بعد از حذف کدهای مشترک 236 کد مفهومی که بیانگر تجارب مشارکت کنندگان در پژوهش بود استخراج گردید. این مفاهیم در سه دسته اصلی: 1- یادگیری هنجارهای جدید 2- یادگیری ارزش های جدید و 3- یادگیری نمادهای کلامی جدید و نیز شش دسته فرعی: 1- افکار و عقاید جدید 2-تخلف از قوانین و مقررات 3- اخذ شیوه های جدید زندگی و فعالیت های اجتماعی 4- اخذ هویت جدید 5- جایگزینی لغات انگلیسی به جای فارسی 6- عاریه گرفتن اصطلاحات اینترنتی در محاوره های روزمره مورد توجه قرار گرفتند. یافته ها نشان داد دانشجویان در جریان تعامل با اینترنت تجارب یادگیری زیادی را کسب کرده اند که در هنجارها، عقاید، باورها، اخلاق و نمادهای کلامی آن ها تاثیر زیادی داشته است.
بررسی برنامه درسی میان رشته ای در آموزش عالی از منظر چگونگی تغییر آن در سطوح مختلف برنامه درسی (مورد مطالعه: برنامه درسی کارشناسی ارشد رشته آموزش ریاضی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهایی مورد بحث امروزی، توسعه میان رشته ای در آموزش عالی است. در سال های اخیر، تعداد زیادی دوره های میان رشته ای در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری طراحی شده و در سطح دانشگاه های کشور، دانشجویان زیادی در این رشته های جدید مشغول به تحصیل هستند. اما این مسئله مطرح است که با توجه به آن که بحث تغییر برنامه درسی از سطح قصد شده به سایر سطوح، از جمله اجرا شده و تجربه شده همواره یکی از دغدغه های موجود است، در خصوص برنامه های درسی میان رشته ای از این منظر چه می توان گفت؟ هدف پژوهش حاضر این است که از طریق یک مطالعه موردی به بررسی یکی از رشته های میان رشته ای بپردازد. به این منظور، الگوی کلاین که برنامه درسی را شامل هفت سطح می داند را به عنوان چارچوب اصلی پژوهش قرار داده و با استفاده از نظریه های بارنت، تری کارسون و فولن در تغییر برنامه درسی، آن را به عنوان مبنای نظری برای بررسی تغییر برنامه درسی آموزش عالی مفهوم پردازی می کند و مورد استفاده قرار می دهد. نتایج نشان داد که برنامه های درسی میان رشته ای در آموزش عالی، تمایل زیادی به تغییر در سطوح مختلف برنامه درسی دارد که موجب تجلی تجربیات مختلفی در دانش آموختگان این رشته ها می شود. بررسی علل این تغییر و نتایج حاصل از آن برای توسعه این رشته ها ضروری است.