مقالات
حوزه های تخصصی:
نظریه استعاره مفهومی به عنوان یکی از مهم ترین نظریه های زبان شناختی با برقراری نگاشت میان دو حوزه مبدأ و مقصد عمل می کند و از حوزه حسی و شناخته شده برای فهم حوزه کمتر شناخته شده بهره می جوید. استعاره هایی که در ارتباط با واژه آیه مطرح شده اند، با ساختاربخشی جزئی، آن را از ابعاد مختلفی در کانون توجه قرار می دهند. هر استعاره با متمرکزشدن بر یک جنبه از مفهوم «آیات» به ما اجازه می دهد یک جنبه از مفهوم آیه را به واسطه مفهوم دیگری مانند ابزار، باران، کالا یا قصه که با وضوح بیشتری تعریف شده است، درک کنیم. استعاره مرتبط با ابزار، مفهوم سیستم از معنای آیه را برای درک کارکرد و پیامدهای آن روشن می سازد. استعاره قصه، ظرفیت آیات در برجستگی محتوا را به تصویر می کشد و استعاره باران، پیشروی آیات به سوی هدف مد نظر نشان می دهد. استعاره کالا نیز هشداری به مخاطبان در جهت تبدیل نشدن به تاجرانی زیان دیده در صورت استفاده نادرست از آیات است. همپوشانی ای که میان این استعاره ها وجود دارد، پیدایش تدریجی یک سطح را نشان می دهد. این همپوشانی به دلیل وجود تضمن های استعاری است که استعاره های آیه را به یکدیگر پیوند می دهد و آنها را با یکدیگر منسجم می سازد.
بررسی تکنولوژی «سیستم های هوشمند» مبتنی بر فلسفه پساپدیدارشناسی دون آیدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فهم بایسته سیستم های هوشمند و یا به عبارتی سیستم های مبتنی بر تکنولوژی «هوش مصنوعی» نیازمند یک دستگاه و چارچوب فلسفی مناسب است. به باور نویسندگان این مقاله پساپدیدارشناسی دون آیدی این چارچوب را فراهم می کند. ما در این مقاله برآنیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا دون آیدی برای تحلیل سیستم های هوشمند مناسب است و چارچوب تحلیلی وی چه امکاناتی خاصی را برای تحلیل این نوع سیستم ها فراروی ما می نهد. در ادامه نشان دادیم تحلیل تکنولوژی در دو سطح خُرد و کلان ما را نه تنها از مواجهه خوش بینانه یا بدبینانه صرف و پیشین بر حذر می دارد، بلکه مطالعات پسین بخش مهمی از این تحلیل خواهد بود؛ در حالی که آموزه دترمینیسم تکنولوژیک را نیز بر نمی تابد و علاوه بر این ویژگی های خاص سیستم های هوشمند همچون «خودکاربودن»، «استقلال نسبی از طراح»، «یادگیری از محیط»، «تکمیل نظام قوانین پایه»، «درجه ای از تعین ناپذیری و پیش بینی ناپذیری»، «امکان تلفیق شدن و یکپارچه شدن این سیستم ها با دیگر سیستم های هوشمند انسانی یا غیر انسانی» در تعیّن نحوه «نسبت» آنها در سه گانه انسان- ابزار- جهان می بایست مورد ملاحظه قرار گیرد. در پایان نشان داده شد که چگونه تحلیل در سطح خُرد در چهار محور (تجسد، هرمونتیکی، غیریت و زمینه) تکنولوژی های هوشمند را طبقه بندی کرده، راه هایی برای مواجهه با آنها پیش رویمان می گشاید.
نقش نظریه تطابق عوالم در علم الهی و حل معضل اصلی معرفت شناسی در نظام صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا نظریه تطابق عوالم را از عرفان برای اثبات علم تفصیلی خداوند در مقام ذات وارد فلسفه خویش می نماید. ایشان بدون کمترین انحرافی از اصالت وجود و بدون آنکه کوچک ترین آسیبی به وجود بحت و صرف و بسیط بودن خداوند برسد، حضور ماهیات را در عوالم برتر و حتی عالم الوهیت به اثبات می رساند؛ آن گاه با توجه به علم خداوند به ذات خویش، علم خداوند به جمیع اشیا و ماهیات را در مقام ذات به اثبات می رساند. چگونگی حضور ماهیات در عوالم برتر که ثمره تطابق وجودی عوالم است، دستاوردی است که نه تنها علم الهی بلکه معضل اصلی معرفت شناسی یعنی چگونگی حکایتگری مفهوم ذهنی نسبت به خارج را نیز حل می نماید. ملاصدرا وحدت ماهیت را در دو موطن عین و ذهن مسلم می داند و از سوی دیگر این همانی وجودی را مناط علم و منشأ تطابق ماهوی معرفی می کند. با توجه به حدّ وجودبودن ماهیت و تفاوت درجه وجود عینی و ذهنی، چگونگی تطابق ماهوی عین و ذهن محل سؤال بوده و حلّ آن در فهم چگونگی تطابق عوالم است که مسئله مورد پژوهش ماست.
تبیین و تحلیل ماهیت ادراک حسی در نگاه صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تصورات حسی بخشی از ادراکات تصوری جزئی هستند که در سایه برقراری ارتباط مستقیم حواس ظاهری با محسوسات خارجی به دست می آیند و شناخت ماهیت آنها در فهم مباحث گوناگون معرفت شناسی کارگشاست. نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال تبیین و تحلیل ماهیت ادراک حسی در نگاه صدرالمتألهین از رهگذر بررسی چیستی ادراک حسی، تبیین نظرات ادراک حسی، بررسی رابطه احساس و ادراک حسی، ترسیم فرایند شکل گیری ادراک حسی و سنخ شناسی علم نفس به احساس و ادراک حسی از منظر ایشان هستند. ملاصدرا میان احساس و ادراک حسی تمایز ایجاد نموده، صورت حسی را در تمام مراحل احساس و ادراک حسی مجرد می داند. به باور وی علم نفس به وجود معرفت حسی از سنخ علم حضوری است؛ اما علم به صورت ذهنی ادراک حسی از سنخ علوم حصولی است.
آگاهی به مثابه کیفیت بود (بررسی دیدگاه نیگل)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تاریخ دریافت: 01/07/98 تاریخ تأیید: 14/12/98
مبانی معرفت شناختی جهان فرهنگی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جهان فرهنگی قرآن شالوده ساز اصول و قواعد ساختاری و شناختاری است که با اتکا بر جهان بینی الهی تفسیر جامعی از زندگی سعادت مند بشری در یک سازه منطقی ارائه می دهد. در این سازه، شاخص تمایز برای معرفت در نگاهی کثرت گرایانه دیده می شود که تمام جنبه های اکتسابی و فطری شناخت انسان و نیز عقل عملی او به عنوان مبانی معرفت شناختی مورد توجه قرار می گیرد. در جهان فرهنگی قرآن، دستگاه معرفتی چونان گفتمان های معاصر صرفاً بر نگاه آلی و تکسویه تجربی سامان نیافته، بلکه بر داده های متافیزیک نیز تأکید دارد که ضمن وجود ضمانت صدق، میزان خطاناپذیری اش از جمله در داوری های فرهنگی واجتماعی اندک است. در این حوزه، متناظر با حوزه هستی شناختی، نگاهی جامع حاکم است که هم به شیوه های مبتنی بر مشهودات بیرونی توجه دارد و هم شهودات درونی را از دایره نظر دور نمی دارد. وحی در این گفتمان به عنوان منبع خطاناپذیر قلمداد می شود و منابع و ابزارهای دیگر شناخت این جهان فرهنگی از جمله ادراک عقلی، حواس، تاریخ و ادراک حضوری در کنار وحی در رتبه بعدی قرار دارند که به این هویت گفتمانی انتظام ویژه ای می دهند.
بررسی دلالت الهام فجور و تقوا در آیه هشتم سوره شمس بر معرفت حضوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی دلالت آیه هشت سوره شمس بر معرفت حضوری اخلاقی است. تعدادی از اندیشمندان مسلمان الهام تقوا و فجور را از جنس علم حضوری می دانند. در مقاله تلاش شده است اثبات شود که احتمال حضوری خطاناپذیربودن معرفت های اخلاقی در آیه مردود است. اهمیت این مسئله رفع مصونیت از خطا در معرفت های اخلاقی می باشد. ابتدا دو ادعا مبنی بر وجود معرفت حضوری اخلاقی ذکر می شود. در ادامه الهام با توجه به منابع لغوی، تفاسیر و تبین های عقلانی، معناشناسی می گردد. مطابق معنای الهام ظاهر آیه اطلاق دارد و شامل انواع معرفت حضوری و حصولی بدیهی می گردد. در ضمن سعی شده است برخی کلیدواژه های مربوط به علم حضوری در قرآن مانند قلب و فطرت بررسی شوند که دلالتشان بر معرفت حضوری اخلاقی اثبات نمی گردد. درنهایت احتمال دلالت آیه بر معرفت حضوری رد می شود؛ چون طبق استدلال های عقلانی، وجود این نوع معرفت محال به نظر می رسد. پس آیه نسبت به آن انصراف دارد. از این جهت نتیجه گرفته می شود الهام فجور و تقوا می تواند انواع دیگری از معرفت مثل بدیهی اولی و فطری منطقی را شامل گردد.