فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۷٬۵۵۹ مورد.
درآمدی بر سنجش ظرفیت های تمدن سازی فقه
حوزه های تخصصی:
درباره نسبت دانش فقه با تمدن دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ برخی میان این دو نسبتی نمی بینند، گروهی قائل به نسبتی حداقلی بین فقه و تمدن بوده و گروهی فقه را شرط اساسی تمدن سازی قلمداد می کنند. نسبت فقه و تمدن با دو نگاه قابل بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع فقه و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، شاید بتوان آن را فقه مطلوب نامید. با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و تمدن سازی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه نظام های اجتماعی مورد نیاز تمدن به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه فعلی موجود است، اما وجود چارچوب های اصیل و ساختاری تمدن در آن قابل انکار نیست. این نکته که نظام سازی از طریق فقه، به مثابه گام نخست برای تمدن سازی در گرو تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.
مدینه ، جنّت دوّم (2)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج ۱۳۷۸ شماره ۲۸
حوزه های تخصصی:
بدانید من فاطمهام
یک کتاب در یک مقاله - بررسى تاریخ عاشورا
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۷۸ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
بهلول و هارون
عمروبن حمق خزاعى - فدایى امامت(2)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۷۹ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش علما در برخورد با مسئله بابیت و بهائیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در پیدایش فرقة ضالة بهائیت، علل گوناگونی دخیل بود. در این راستا می توان به بسترهای دینی همچون درک نادرست از آموزة مهدویت و انتظار منجی، ظهور فرقة شیخیه، و بسترهای فرهنگی و اجتماعی نظیر فقر، جهل، بی سوادی و خرافه پرستی اشاره کرد. از میان دلایل سیاسی نیز می توان از سویی به ضعف حکومت و تسلط همه جانبة اجانب بر دربار و منابع ملی، و از سوی دیگر به حمایت بیگانگان از هر حرکت ساختار شکن در راستای تضعیف اقتدار حکومت و علما اشاره کرد. اشتباه برخی از مورخان و دعاوی کذب برخی از پیروان فرقة ضالة بهائیت موجب شده است برخی گمان کنند علمایی همچون شیخ اعظم انصاری، در برخورد با سران بابیت و بهائیت برخورد قاطع و درخوری نداشته اند. در این نوشتار، به دنبال بررسی ادعاهای مطرح شده و سپس نقد و بررسی آنها با توجه به قرائن و شواهد موجود هستیم.
مطالعه تطبیقی اصول مدیریت اسلامی و مدیریت با بررسی سیره امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
هدف این مقاله مطالعه و تطبیق اصول مدیریت نوین و مدیریت اسلامی با محوریت سیرة امام علی(ع) است. بدین منظور پس از توصیف اهمیت مدیریت و جایگاه مدیریت اسلامی، نظر و شیوة عمل رهبران اسلام در زمینه مهمترین اصول مدیریت (برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، هدایت و رهبری و کنترل و ارزیابی) بحث شده است. برای یافتن مصادیق عملی مدیریت اسلامی علاوه بر سیرة نبوی، از سخنان و سیرة حضرت علی (ع) به عنوان حاکم و مدیر اسلامی استفاده شده است. این بررسی علاوه بر روشن نمودن تشابه مدیریت نوین با رهبری و مدیریت در اسلام، نشان دهندة توجه و اشراف رهبران دینی بر اصول مدیریت و کاربرد آنها در چهارده قرن پیش بوده است. بطوری که نمونه های متعددی از بکارگیری اصول مدیریت علمی ازجمله: هدف گذاری و برنامه ریزی سیاسی و اقتصادی برای فرماندهان، سازماندهی منابع مالی و انسانی، تعیین سلسله مراتب اداری،گزینش نیروی انسانی، هماهنگی میان نیروها، هدایت و نظارت و کنترل و غیره در متون و منابع معتبر اسلامی بویژه در کتاب نهج البلاغه یافت می شود. رعایت و التزام عملی به نکات دقیق مدیریتی توسط رهبران الهی که در متون و منابع اسلامی منعکس شده است، بررسی بیشتر آنها را با هدف کشف سایر اصول و رموز پنهان مدیریت اسلامی ضروری می نماید.