فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۲٬۰۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
نوارهای سلطنتی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر نمادین برای تعیین جایگاه پادشاهان و درباریان، در هنر دوره های سلطنتی ایران کاربردی ویژه داشته است. این مقاله در پی آن است که با بررسی نوارهای سلطنتی، از زمان مادها تا پایان دوره ساسانی، سیر تکامل این نوارها را توضیح دهد. برای نیل به این هدف، نقش های نواردار از زمان مادها تا پایان دوره ساسانی مورد مطالعه قرارگرفت و سیری منطقی و تکاملی در آن مشاهده شد، چنان که این نوارها در آغاز جزئی از کلاه مادها بود و نمادی برای درباریان؛ در دوره اشکانی، هویتی مستقل یافت و نمادی برای پادشاهی شد؛ از طریق حاکمان پارس، نوارهای سلطنتی به دوره ساسانی راه یافت و به اوجِ شکوه و جلال رسید، چراکه هنر شاهانه ساسانی نیازمند چنین نمادی برای سلطنت بود و این مدعا در بررسی جایگاه عناصر، اشیاء و اشخاصی که در هنر ساسانی نواردار ترسیم شده اند، قابل مشاهده است
فرهنگ نظامی: واژه های ارتشی
حوزه های تخصصی:
شوش و ایلام
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران باستان تمدن های کهن
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران باستان ایلام
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه جغرافیای تاریخی
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی یاستان شناسی آثار هنری و بومی ملل
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه آثار و آرای تاریخ پژوهان و باستان شناسان جهان
تاریخچه باستان شناسی زیر آب
منبع:
اثر پاییز ۱۳۸۱ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
بیانیه نارا
حوزه های تخصصی:
بیانیه نارا در مورد اصالت به وسیله 45 عضو شرکت کننده در کنفرانس نارا با موضوع اصالت در ارتباط با کنوانسیون میراث جهانی که از 1 تا 6 نوامبر سال 1994 در شهر نارا در ژاپن با همکاری اداره امور فرهنگی(دولت ژاپن) و استانداری نارا برگزار گردید، تهیه شده است. این کنفرانس با همکاری ICCROM,ICOMOS,UNESCOسازمان دهی شد. آخرین نسخه بیانیه نارا به وسیله آقایان ریموند لامه و ارب ستول دبیران ارشد کنفرانس، ویراستاری شده است
گزارش مقدماتی گمانه زنی ولایه نگاری تپه زاغه سال 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیش از 30 سال است که دانشگاه تهران دشت قزوین را براى انجام امور پژوهشى در زمینه باستان شناسى انتخاب نموده است. این پژوهش ها گرچه با فراز و نشیب هاى فراوانى همراه بوده است ولى پژوهشگران دانشگاه تهران توانسته اند سهمى کوچک ولى بس مهم در شناسایى و معرفى فرهنگهاى پیش از تاریخ منطقه داشته باشند. این توفیق نیز نصیب نگارنده شد که بتواند در سال 1380 تپه زاغه را مورد کاوش قرار دهد. اهداف عمده کاوش عبارت بودند از تخمین وسعت تپه زاغه و چگونگى افزایش جمعیت آن در طى زمان، ارائه تاریخ نسبى و مطلق از تحتانی ترین لایه ها تا پایان استقرار آن که خوشبختانه در این زمینه نتایج در خور توجهى حاصل شده است. در گزارش حاضر فقط به نتایج تاریخ گذارى نسبى آن اشاره شده است و امید است که در مقاله اى دیگر نتایج تاریخ گذارى مطلق آن نیز که اکنون در دسترس است بطور مستقل به چاپ برسد. مقاله حاضر به شرح اهداف، شیوه کاوش و توصیف مختصر لایه نگارى و یافته هاى کاوش تپه زاغه در سال 1380 پرداخته است.
تحلیل مقدماتی از ردپای بومی بودن صنعت سفال های نخودی شهر سوخته با استفاده از روش آنالیز نیمه کمی عنصری XRF
حوزه های تخصصی:
شهر سوخته محوطه ای آغاز تاریخی است که در جنوب شرق ایران در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است و تاریخ آغاز استقرار در آن به 3200 ق.م بازمی گردد. نتایج حاصل از کاوش های مختلف نشان دهنده چهار دوره فرهنگی- استقراری (I-IV) در این شهر است که به یازده فاز تقسیم شده است. دوره II در شهر سوخته به 2800 تا 2500 ق.م بر می گردد. دوره III با تاریخی برابر با 2500 تا 2300 ق.م و دوره IV نیز تاریخی بین 1800 تا 1750 ق.م پیشنهاد شده است. این محوطه باستانی در 57 کیلومتری جاده زابل زاهدان واقع شده است که در سال 1393 هفدهمین اثر ثبتی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو انتخاب گردید. کاوش های باستان شناختی انجام گرفته در این تپه هزاران قطعه سفال را از دل خاک بیرون کشیده است که غالباً با خمیرهای به رنگ نخودی هستند. همچنین سفال با خمیره خاکستری و قرمز نیز در میان بقایای سفالی این محوطه 150 هکتاری دیده می شود. باستان شناسان بر این باورند که بیشتر سفا ل های به دست آمده در خود شهر سوخته در محوطه های اقماری اطراف ساخته شده اند که برای سنجش این فرضیه، پژوهش حاضر بر اساس تجزیه های عنصری نمونه سفال های شهر سوخته انجام گرفته است. در همین راستا 15 قطعه سفال که همگی این سفال ها مربوط به دوره II-III استقرار و مربوط به بازه زمانی 2800 تا 2200 ق.م است انتخاب شده است. قطعات سفال فوق با روش آنالیز دستگاهی فلورسانس پرتو ایکس (XRF) مورد آزمایش قرار گرفت تا میزان عناصر اصلی و فرعی قطعات شناخته شوند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد اغلب سفال ها در یک دسته مشخص با نام گروه تولید محلی قرار می گیرند. بر همین اساس تعداد 4 قطعه سفال تولید محلی نبوده و در گروه دیگری قرار گرفتند. با توجه به داده های تحقیق مشخص شد که سفال های قرمز و خاکستری مربوط به شهر سوخته نبوده و احتمالاً این سفا ل ها وارداتی اند.
تبیین دوران نو سنگی کالکولیتیک منطقه اردبیل بر اساس داده های باستانشناسی قوشاتپه شهریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه اردبیل وقره داغ که بخش شرقی شمال غربی ایرا را تشکیل می دهد به لحاظ پتانسیل های طبیعی که در طول دوران پیش از تاریخ،فرهنگهای مختلفی را در خود جای داده است ولی در گاهنگاری و طبقه بندی فرهنگ های پیش از تاریخ شمال غرب،هیچگونه جایگاهی نداشته است.حفاریهای محوطه شهریری که شامل آثار مختلفی از دوره نوسنگی تا اواخر عصر آهن است،توانست بخشی از خلا گاهنگاری این منطقه را پر نماید.محوطه قوشا تپه در سال 1383شناسایی و در طی دو فصل، مورد کاوش قرارگرفت که ضمن ارائه نتایج آن ،شباهت های آن را با سایر محوطه های همزمان ،بیان نموده و سعی در تبیین دوره های پیش از تاریخی منطقه اردبیل می نماید.
نورالدین عبدالرحمان جامی و طریقت نقشبندیه
حوزه های تخصصی:
گزارش مقدماتی بررسی الگوهای استقراری عصر مفرغ دشت نهاوند(سرچشمه کاماسیاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر مفرغ به دلیل همزمانی آن با تحولات آغاز شهر نشینی در مطالعات باستان شناسی جایگاه ویژه ای دارد؛نکته قابل توجه ، ان است که این تحولات درتمامی فلات ایران به رغم ظهور خط در منطقه جنوب غربی ایران به یک میزان،تاثیر گذارند به یک میزان،تاثیرگذار نیستندو ما از تاثیرات و کنش فرهنگ های محلی و یا تاثیرگذار خارجی بر این پدیده اطلاعات کافی نداریم.زاگرس مرکزی و دشت نهاوند به لحاظ موقعیت جغرافیایی و وجود منابع زیست محیطی لازم،یکی از مناطق کلیدی جهت بررسی این پدیده به حساب می آید.فرهنگ یانیق یک از فرهنگ هایی است که از طریق شمال غرب ایران تاثیرات خودرابرمنطقه نهاده است که ماازمیزان آن و همچنین گسترش جغرافیایی و رابطه آن با میانرودان و جنوب غربی ایران،آگاهی های کافی در اختیار نداریم.فرهنگ گودین III که نام خود را از محوطه گودین تپه – دردشت کنگاور و در مجاورت این منطقه – اخذ کرده است بالافاصله پس از فرهنگ یانیق ، زاگرس مرکزی را تحت تاثیر قرار داده و این تاثیرات در حدود یکهزار سال به طول انجامیده است.در طی یک بررسی پیمایشی در دشت نهاوند در سال 1384مجموعااز 36محوطه بازدید شد که آثار آن از دوران مس سنگی تا دوران اسلامی رادربرمی گرفت.16محوطه شناسایی شده،معرف آثار عصر مفرغ در منطقه بود.مقاله حاضر به شناسایی الگوهای استقراری منطقه در عصر مفرغ به کمک تحلیل داده های باستانشناختی می پردازد.
طیف سنجی تابش مجهول فلورسنس نهشته های هولوسن دشت شوشتر: روشی برای شناسایی محوطه های پیش از تاریخ
حوزه های تخصصی:
باستان شناسی با آمیختگی دیگر علوم و استفاده از آن ها به نقش زیست بوم در شکل گیری محوطه های باستانی به طور گسترده ای پرداخته است. هزینه های سنگین کاوش های باستان شناسی موجب شد روش های مختلفی برای شناسایی محوطه هایی که درون خاک مدفون هستند، ا بداع و به کار گرفته شود. در این میان تجزیة چندعنصری خاک های پوشیده بر سطح محوطه های باستانی ، که روش آزمایشگاهی بسیار مناسبی است، می تواند داده هایی را برای ما فراهم کند و این داده ها به شناسایی دقیق ساختار محوطه ها و حریم آنان بسیار کمک می کند. دشت شوشتر از مکان هایی است که در اواخر هولوسن قدیم در 7هزار سال پیش به دست کوچندگان فصلی اشغال شد. روند استقرار جمعیت طی دورة هولوسن، تابعی از تحولات اکولوژیکی گذشتة دشت بوده و عوامل محیطی ازجمله مورفولوژی تغییرات اقلیمی، فرسایش، تغییر مسیر رودخانه ها بر الگوهای استقراری پیش از تاریخی آن تأثیر گذار بوده است .
در این مقاله نتایج آزمایشگاهی نمونه هایی از خاک های باستانی و اکوسیستمی دشت شوشتر تحلیل شده است؛ این نمونه ها با روش آزمایش طیف سنجی تجزیة چند عنصری XRF و تعیین سال یابی مطلق به روش AMS آزمایش شده است. هدف این تحلیل، بازسازی محیط دیرین و تحولات زیست محیطی- فرهنگی دشت شوشتر طی دورة هولوسن و تعیین موقعیت مکان های باستانی در چشم انداز های گذ شته است.