فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
441 - 461
حوزه های تخصصی:
بازتاب جریانات و حوادث دوره های مختلف تاریخی در هنرهای آن دوره و ارتباط متقابل گونه ها و سبک های هنری با رویدادهای جامعه معاصر خلق اثر بین اکثر پژوهش گران تاریخ و جامعه شناسی هنر امری پذیرفته شده است. مسئله پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چگونگی سیر تحول مفهوم مادرسالاری نزد مغولان اولیه تا انقراض ایلخانان با مطالعه موردی نگاره پرسیدن فریدون نسب خود را از مادرش در شاهنامه بزرگ مغولی است. در تحلیل داده ها از مبانی آیکونوگرافی ازجمله تطبیق نگاره با منابع تاریخی، روابط بینامتنی و استحاله بهره گرفته شده است. رویکرد پژوهش توصیفی تحلیلی است و اطلاعات به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع مکتوب و دیجیتال گردآوری شده است. نتایج نشان می دهند مفهوم مادرسالاری از دوره مغولان اولیه تا ایلخانی به سه دوره قابل تقسیم است. در دوران قبل از تشکیل امپراتوری به سبب عرف گرایی موجود، مادرسالاری به بهترین نحو بر قبایل حاکم است. در دوران فتوحات، ازدواج های درباریان و شخص خان همسو با منافع سیاسی و اقتصادی است. در این دوره، نفوذ همسر اول خان بیشتر از سایر زنان است؛ ولی این نفوذ شخصی و غیرمستقیم است تا اینکه امری نهادی باشد. پس از اصلاحات غازان و به ویژه در اواخر عمر ایلخانان، با وجود غلبه دیوان سالاری ایرانی اسلامی، نمودهایی از بازگشت به عرف گرایی در هنرهای این دوره به صورت اعم و اهمیت مجدد مادرسالاری در نگاره مطالعه شده (بازتاب نقش مادر ابوسعید در سرنگون کردن امیرچوپان در نگاره) به صورت اخص دیده می شود.
مطالعه رابطه کنش و شخصیت در شخصیت های زن نمایشنامه های «خواب در فنجان خالی» و «خانه» اثر نغمه ثمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
177 - 198
حوزه های تخصصی:
هر نویسنده ای برای اینکه بتواند شخصیتی منطقی و درعین حال جذاب خلق کند، روش های گوناگونی به کار می بندد؛ اما تأثیرگذارترین عامل در شخصیت پردازی همواره زندگی روزمره خودِ نویسنده است. شخصیت های ساخته شده توسط نویسندگان غالباً بازنمودهایی از افرادی هستند که نویسنده در زندگی روزمره با آنها در ارتباط بوده است. ازاین رو همواره می توان با شناخت شخصیت های خیالی نویسندگان در زمان های مختلف، درباره مردم آن زمانه اطلاعات مفیدی کسب کرد. به همین جهت بررسی شخصیت پردازی شخصیت های داستانی و نمایشی در آثار نویسندگان، در دوره های زمانی مختلف، اهمیت بسیاری دارد. در این پژوهش ضمن بررسی شخصیت پردازی و رابطه آن با کنش های شخصیت، به سراغ دو نمایشنامه «خواب در فنجان خالی» و «خانه» رفته و شخصیت های زن در این دو نمایشنامه را موردتحلیل قرار دادیم؛ همچنین این نکته موردبررسی قرار گرفت که چه عواملی در شخصیت سازی زنان نمایشنامه های نغمه ثمینی تأثیرگذار بوده و هریک از شخصیت ها، با توجه به پیشینه و ارزش هایشان، به چه واکنش های دربرابر خانه (نظام حاکم مردسالار) دست می زنند؛ سرانجام این نتیجه حاصل گردید که ارزش های زنان در جامعه معاصر، بر شخصیت پردازی شکل گرفته در آثار نمایشی، ازجمله آثار نغمه ثمینی، تأثیرگذار بوده اند.
نقش توتم در نفی ازدواج با محارم در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
73 - 94
حوزه های تخصصی:
ازدواج با محارم یکی از مباحثی است که در میان آداب و رسوم اجتماعی ایران باستان، و به ویژه آیین زردشتی، مورد بررسی بسیاری از پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است. بحث بر سر رواج این آیین در میان ایرانیان و عدم روایی آن، تحقیقات و بررسی های چشمگیری را در پی داشته است. آنچه در این میان مغفول مانده و به نظر می رسد کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، باورها و آداب و رسوم دینی و مناسک مذهبی ایرانیان باستان و باورها و اعتقادات آنان نسبت به آیین ابتدایی توتم پرستی است که نشانه های باورمندی به آن هم در متون زردشتی و هم در شاهنامه ی فردوسی دیده می شود. این آیین، که در میان غالب جوامع ابتدایی به چشم می خورد، بنا بر نظر صاحب نظران، توجیهی برای منع ازدواج با محارم و شیوع ازدواج با بیگانگان در جامعه است. در این پژوهش کوشیدیم تا:الف) نظریه های پژوهشگران در زمینه ازدواج با محارم در ایران زردشتی بررسی شود؛ ب) با توجه به نشانه هایی که در متون زردشتی و شاهنامه ی فردوسی دیده می شود، توتم پرستی و باور ایرانیان باستان به این آیین کهن نشان داده شود؛ج) با توجه به نظریه های صاحب نظرانی چون فروید، دورکهیم، و استروس، با پذیرش باورهای توتمی، منع ازدواج با محارم و شیوع برون همسری در ایران باستان توجیه شود.
زنان در کشاکش نبرد: حضور زنان مسلمان در جنگ ها تا پایان دوره ی اموی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۱
75-97
حوزه های تخصصی:
بررسی علل، نحوه و میزان تأثیر گذاری حضور زنان در جنگ های صدر اسلام هدف اصلی مقاله ی حاضر است. حضور و مشارکت زنان در جنگ های صدر اسلام از واقعیت های مسلّم و غیرقابل انکار تاریخ اسلام است. هر چند اسلام با حضور زنان در جنگ ها به عنوان رزمنده مخالف است، اما در مواردی که این اقدام به منظور دفاع از جان خویش، یا دفاع از وجود مبارک پیامبر (ص) و ...، انجام گرفته، مخالفتی ابراز نشده است و پیامبر اسلام (ص) خانواده و همسران خود را نیز در غزوه ها مشارکت می داد. حضور و فعالیت زنان در جنگ ها در دوره ی مهم و تأثیر گذار صدر اسلام و درک این مطلب که علل حضور و میزان تأثیر گذاری آنان در میادین جنگ تا چه حد بوده، از اهمیتی ویژه برخوردار است. بنابراین در این پژوهش سعی شد تا علل مشارکت زنان در جنگ ها، فعالیت های متعدد آنان در پشت جبهه، همچنین فعالیت مستقیم در خط مقدم جنگ و به عنوان رزمنده و میزان تأثیر گذاری آنان در صحنه های نبرد تجزیه و تحلیل شود. روش تحقیق در این مقاله، روش تاریخی با رویکردی اجتماعی، از نوع تحلیل و مبتنی بر بهره گیری از اطلاعات منابع، مقایسه ی آن ها با یکدیگر، تحلیل و نقد متون می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مشارکت زنان در جنگ های صدر اسلام با اهداف و انگیزه های مختلف انجام گرفته و زنان به عنوان عنصری فعال و مؤثر و به منظور کمک رسانی به مردان جنگجو، هم در پشت جبهه ها حضور داشتند و هم به گاه نیاز، در نبرد با سپاه دشمن حاضر می شدند و در بسیاری از موارد، جنگ را به نفع سپاه خویش تغییر می دادند.
زنان متولد دهه شصت و نقش آنها در آینده؛ مطالعه ای کیفی در بلوک های سازنده تصاویر آینده (مورد مطالعه: استادان زن شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
561 - 584
حوزه های تخصصی:
تحقق هر آینده مطلوبی در ایران، در گرو مشارکت زنان به مثابه نیمی از کنش گران این آینده است. بررسی میزان احساس تعلق خاطر زنان به آینده و تلاش برای افزایش این احساس، گامی در جهت تقویت امید اجتماعی در جامعه است. آینده پژوهی دانش شناخت و ساخت چنین آینده ای است. یکی از رویکردهای آینده پژوهانه استخراج و تحلیل تصاویر آینده است. این پژوهش با روش تحلیل مضمون به استخراج و تحلیل تصاویر ذهنی زنان متولد دهه شصت از آینده انجام شده و طی چهار مرحله کدگذاری روی داده های حاصل از 15مصاحبه نیمه ساختاریافته از زنان دانشگاهی در شهر اصفهان، شش مضمون فراگیر به دست آمده است. این مضامین که بلوک های سازنده تصاویر آینده ذهن این زنان هستند، عبارت اند از: «در انتظار بهترین آینده»، «آینده جنسیتی»، «عصر انسان»، «دولت من»، «آینده ای که نمی خواهمش» و «بی آیندگی اجتماعی». بنابر نتایج این پژوهش، تحقق هر آینده ای در گرو ایجاد بستر نقد فراگیر وضع موجود، گسترش شکل جدیدی از مشارکت زنان در خلق آینده به منظور ایجاد حسّ تعلق به این آینده است، توصیه راهبردی این پژوهش «اثرپذیری» سیاست ها و سیاست گذاران از این تصاویر و «اثرگذاری» سیاست های آینده بر روی این مضامین است تا منجر به خلق آینده ای پایدار شود.
پدیدارشناسی ازدواج با محارم در دوره های ایلام باستان و هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
429 - 451
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل فرهنگی برخاسته از اندیشه سیاسی در ایلام باستان، ازدواج با محارم (خودوده) بوده است. ازدواج با محارم، به ویژه در میان خاندان سلطنتی، رایج بوده است. آنچه اهمیت تبیین این نوع آیین را دوچندان می کند، این است که چنین اندیشه ای در بازه زمانی بسیار طولانی انجام می شده است. پدیداری این آیین براساس شواهد باستان شناختی به دوره تاریخیِ ایلامی برمی گردد. در دوره هخامنشی، تأثیرات این آیین با تغییراتی که ناشی از اندیشه سیاسی غالب هر دوره است، تداوم داشته است. در ایران باستان، مذهب و اندیشه سیاسی به شدت تحت تأثیر «زیست جهان ها» بوده و افق های هارمونیک داشته اند. در این مقاله، به ازدواج با محارم به مثابه آیینی برخاسته از اندیشه سیاسی در جهت جاودانگی سلطنت نگریسته می شود که در دو دوره ایلام باستان و هخامنشی وجود داشته و در دوره ساسانی نیز به شکلی دیگر تداوم یافته است. این تحقیق با رویکرد پدیدارشناسانه، ماهیت، چیستی و چرایی تداوم این آیین را با تأویل مصادیق عینی، چون آب، زن، مار و مفاهیم انتزاعی «مار الهه» در دوره ایلامی مطالعه کرده و باور به توتم و قدسی تلقی کردن آن را برخاسته از اندیشه سیاسی منبعث از مذهب، توسط نهاد سیاست و قدرت، در هر دو دوره ایلامی و هخامنشی، می داند.
شناسایی مفهوم و مؤلفه های قلمروهای شبه خصوصی در ارتباط با رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
259 - 281
حوزه های تخصصی:
رفتارهای قلمروی یکی از رفتارهای مهم و تأثیرگذار در ارتباط با محیط و استفاده از آن محسوب می شوند. لذا تطابق این رفتارها با فضا می تواند به افزایش کیفیت محیط و استفاده بهتر از آن منجر شود. پژوهش حاضر در راستای مطالعه رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی، در پی شناسایی مفهومی با عنوان «قلمروهای شبه خصوصی» و دستیابی به ویژگی های آن است که مطابق با پیش فرض پژوهش، سازگار با رفتار قلمروی زنان بوده و با ترجیحات فضایی آنان در عرصه های عمومی هم راستاست. پس از مطالعات کتابخانه ای و تبیین ادبیات تحقیق، از مطالعات میدانی به روش کیفی و ابزار مصاحبه و گفت و گوهای زمینه ای برای رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شده است. در واقع به منظور تبیین مفهوم قلمرو شبه خصوصی و شاخص های آن، نظرات زنان با ویژگی های مختلف در ارتباط با ترجیحات فضایی و رفتار قلمروی آنان در فضاهای عمومی جمع آوری شده و تحلیل کیفی یافته ها به صورت کدگذاری و در بستر نرم افزار Atlas.ti8 انجام گرفته است. بر این اساس، با شناخت رفتار قلمروی زنان، مفهوم «قلمرو شبه خصوصی» به صورت قلمرویی نه کاملاً خصوصی و نه عمومی تعریف شده است، که ضمن قرارگیری در یک عرصه عمومی، با داشتن ویژگی هایی نزدیک به قلمروهای خصوصی و شباهت بیشتر به آنان، عمومیت کمتری را دارد. این قلمروها ویژگی هایی دارند از قبیل خلوت و دنج بودن نسبی، جداسازی نسبی فضا با حد و مرزهای بصری و غیر بصری، کاهش میزان دسترسی به فضا نسبت به قلمرو عمومی و غیره که در تطابق با رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی است و شرایط مورد نیاز برای حضورشان را در فضا فراهم می کند.
بازنمایی زنانگی و مردانگی در تلویزیون ایران مطالعه برنامه های ویژه خردسالان در شبکه دوم سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
89 - 108
حوزه های تخصصی:
کودکان یکی از مخاطبان مهم رسانه هستند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه فمنیستی تاچمن و کانل و روش تحلیل محتوای کمی به بررسی برنامه های خردسال شبکه دوم سیمای ایران پرداخته است. هدف این تحقیق مطالعه چگونگی بازنمایی زنانگی و مردانگی شخصیت های برنامه های خردسال این شبکه است. به این منظور، 23 قسمت از برنامه های خردسال این شبکه با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در برنامه های خردسال شخصیت های مرد و زن به صورت نامتوازن توزیع شده اند؛ به طوری که میزان نسبت نمایش شخصیت مردان 5 / 40 درصد (معادل 272 مورد) بیشتر از نمایش شخصیت زنان است. مردانگی هژمونیک و زنانگی مؤکد در شخصیت مردان و زنان در این برنامه ها بازنمایی شده است. کلیشه های جنسیتی به صورت تقابل های دوگانه فعال مردانه/ منفعل زنانه، باهوش مردانه / نادان زنانه در برنامه های خردسال بازنمایی شده است. در این برنامه ها، «فنای نمادین زنان» دیده می شود؛ به طوری که زنان اغلب در نقش های فاقد بازده و همراه با «دلهره زنانه» نمایش داده شده اند.
هویت زن محور در جواهرسازی مفهومی: مطالعه موردی آثار سه هنرمند زنِ جواهرساز معاصر (فاطمه دولت آبادی، پگاه وداد، فرزانه داودیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
123 - 142
حوزه های تخصصی:
جواهرسازی مفهومی محصول پارادایم «معاصریت» با به چالش کشیدن و نقد مفاهیم و اصول پذیرفته شده در جواهرسازی کلاسیک و مدرن و اولویت قراردادن وجه مفهومی و بیان هنری به مثابه رسانه ای فرهنگی، بستری را برای بیان اندیشه های اجتماعی، سیاسی و حضور کنشگر هنرمندان فراهم ساخته است. جواهر اثری بیانگر و سمبولیک است که دلالت بر ارزش های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارد. برای زنان جواهرساز، جواهر معاصر زبانی برای بیان ایده هایی است که موقعیت، خواسته ها و آرزوهای آنها را نشان می دهد و نقدها، اعتراض ها و دیدگاه های آنها را بیان می کند. از همین رو نظریه پردازان زن محور و کنشگران هویت جنسیتی به جواهرات توجه ویژه دارند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه چگونگی بازنمایی جنسیت و تبیین موقعیت زن در آثار جواهر مفهومی ایران است که با رویکرد روش شناسی تحلیل گفتمان فرکلاف به معناکاوی در دلالت های انتقادیِ جواهر معاصر ایران پرداخته شد. نتایج نشان می دهد جواهرات تنها دلالت بر زیبایی زنانه و اشرافیت نیست، بلکه رسانه ای برای طرح دیگرگون و متفاوت از هویت زن است که با نقد مفاهیمی مانند بی هویتی و کالاانگاری زنان، تبعیض جنسیتی، تحقیر و طردشدگی، کلیشه های جنسیتی (همچون بدن ایدئال، زیبایی، کارکردهای جنسی) و خشونت در فضای عمومی و خصوصی به بازاندیشی آن می پردازند. هنرمندانِ جواهرمعاصر در مقام واکنش به نگاه جنسیتی عمل می کنند و با بیان انتقادی در جریان آگاهی سازی سوژه زنان گام برمی دارند.
تجربه زنان از تقسیم کار خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
143 - 167
حوزه های تخصصی:
تقسیم کار خانگی یا توزیع مسئولیت ها و کارهای ضروری به جهت حفظ و نگهداری خانه و افراد خانواده، از زمان صنعتی شدن به بعد از نظر تاریخی، متحول شده و به عنوان یک پدیده اجتماعی در مباحث دانشگاهی- از دهه 1970 به بعد-اهمیت یافته است. زمینه های اجتماعی و اقتصادی همواره در تاریخ تحولات خانواده، بر نوع روابط و تعاملات زن و مرد و نقشهای جنسیتی آنها در خانواده اثر گذاشته و روابط میان آنها را تنظیم کرده است. این مقاله به توصیف تجربه زنان از تقسیم کار خانگی با همسر در خانواده اختصاص دارد و از مفاهیم تحلیلی مانند برابری جنسیتی در تقسیم کار خانگی، مفهوم وابستگی اقتصادی و خنثی سازی انحراف از نقشهای جنسیتی، ذیل تئوری منابع نسبی، بهره برده است. روش تحلیل تماتیک، مصاحبه های نیمه ساختمند(15 نفر زنان شاغل/خانه دار در گروههای سنی 20 تا 60 ساله) و نرم افزار Max. Q.D.A 2018 به منظور استخراج روابط زوجین در تقسیم کار خانگی بکار برده شده است. یافته ها حاکی از استخراج 2 مقوله اصلی عدم مشارکت در تقسیم کار خانگی و مشارکت در تقسیم کار خانگی، 7 مقوله فرعی شامل: زنانگی سرسختانه، مردانگی هژمونیک، اقناع، خودکفایی اجباری، مثلث سازی اقتصادی، مشارکت تدریجی مردان و تقسیم کار برابر و 228 مفهوم است.
نقد ساختارهای اجتماعی در داستان نویسیِ زنان (1311- 1289 )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
565 - 597
حوزه های تخصصی:
هم زمان با انتشار مطبوعات زنان از سال 1289 شمسی، شرایطی فراهم شد تا زنان بتوانند علاوه بر نقد بیشتر ساختارهای اجتماعی از زبانِ جدید مانند شعر و داستان نیز برای طرح دیدگاه های خود استفاده نمایند. پژوهش پیش رو که به روش کیفی، با استفاده از فن تحلیل محتوا و با تأکید شاخص بر روی متون داستانیِ مندرج در مطبوعات زن نگار منتشر شده در فاصله سال های 1289 (سال انتشار نخستین روزنامه زنان) تا سال 1311 (سال آخر انتشار جریده عالم نسوان) گردآوری شده در تلاش است تا به این پرسش پاسخ دهد که زنان در مکتوبات داستانیِ خود به طرح چه موضوعاتی پرداخته اند؟ مهم ترین خواسته آنان چه بوده و چه چیزی را به عنوان اصلی ترین عامل انقیاد زنان معرفی کرده اند؟ برشماری کامل و غیرگزینشی جراید زن نگار در دوره مورد بحث، شامل 167 شماره نشریات زن نگار برابر با 4401 (چهار هزار و چهارصد و یک) برگ مطبوعاتی نشان می دهد در 67 داستان زن نویس منتشر شده در اوراق مطبوعاتیِ زنان در فاصله سال های 1289 تا سال 1311 شمسی، موضوع محوری این متون داستانی: حقوق زنان در امر ازدواج- زندگی و طلاق، نقد ازدواج اجباری، ازدواج زودهنگام (کودک همسری) و نقد تعدد زوجات می باشد. همچنین رفتار "مادران نادان" اصلی ترین عامل تیره بختی زنان معرفی شده است.
پدیدارشناسی خودکشی زنان در منطقۀ دیشموک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
867 - 894
حوزه های تخصصی:
خودکشی یکی از دیربازترین پدیدارهای جوامع انسانی است و از آنجا که طبعاً باید در چارچوب روان شناسی اجتماعی هر جامعه و جماعت های فرعی تر خود مطالعه و فهم شود، تاکنون بخش مهمی از مطالعات اجتماعی خودکشی، متمرکز بر خودکشی در مناطق عشایری و روستایی بوده است. چندسالی است آمار قابل توجه خودکشی و به ویژه خودسوزی زنان در منطقه دیشموک استان کهگیلویه و بویراحمد، بازتاب رسانه ای گسترده ای یافته است. این پژوهش در پی آن بود تا به وسیله روش کیفی پدیدارشناسی به شیوه گئورگی و با ابزار مصاحبه نیمه ساخت یافته، خودکشی در این منطقه روستایی-عشایری را مطالعه و بررسی کند. نمونه پژوهش، هدفمند و متشکل از افرادی است که خودکشی ناموفق داشته اند و یا یکی از نزدیکانشان خودکشی منجر به مرگ داشته است. محققان در فهم ادراکات مصاحبه شوندگان از علل و زمینه های اقدام به خودکشی در این منطقه به پنج مقوله اصلی: 1) عدم آگاهی و مهارت مدیریت زندگی؛ 2) عدم رضایت از زندگی خصوصی؛ 3) رسیدن به احساس بن بست و گیرکردن در زندگی اجتماعی؛ 5) زمینه های شخصیتی و سطحی بودن برخی باورهای دینی؛ رسیده اند که هرکدام جداگانه در بخش یافته ها به مفاهیم جزئی تر تفکیک و به نقل قول هایی از مصاحبه شوندگان مستند شده اند. سرانجام، این مقوله ها با بخشی از ادبیات نظری خودکشی مقایسه شده و نویسندگان پیشنهادهایی برای پیشگیری از خودکشی ارائه داده اند.
تحلیل گفتمان انتقادی در رمان نگران نباش مهسا محب علی از منظر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
371 - 396
حوزه های تخصصی:
ادبیات بازآفرینی هنرمندانه سویه پنهان واقعیت های جامعه است. زوایای مخفی جامعه معمولاً در روایات رسمی، کتب تاریخی و فرهنگی و ... مورد غفلت واقع می شوند یا مجال بروز و ظهور نمی یابند؛ در حالی که در ادبیات، به خصوص ادبیات داستانی، بستری مناسب برای بیان این موضوعات فراهم است و زنان سهمی از این گونه روایات بر عهده دارند، زیرا در طول تاریخ به اشکال متفاوت به حاشیه رانده شده اند. گریز از ساختارهای متصلب مردانه در تطور تاریخ برای زنان با فراز و فرودهایی همراه بوده و همپای تحولات جامعه وضعیت زنان نیز در هر دهه دستخوش تغییر و تحول شده و بنا به شرایط، هر نویسنده ای موضعی خاص در این خصوص اتخاذ کرده است؛ برخی از نویسندگان زن به بازتولید ایدئولوژی های جنسیتی و... پرداخته اند، برخی موضع انتقادی به آن دارند و برخی نیز به دنبال بنیان طرحی نو هستند. مهسا محب علی از نویسندگان دهه 1380 است با وجود آنکه به ایدئولوژی های جنسیتی معترض است، متن داستان گویای این موضوع نیست و گاهی در آن گریز از زنانگی و تقلید رفتارهای مردانه دیده می شود که موجب تحلیل هایی بعضاً اشتباه شده است. متن محور بودن رویکرد فرکلاف این نظریه را برای بررسی داستان نگران نباش مناسب کرده است. از طرفی، به گفته پژوهش گران، رویکرد فرکلاف در حوزه تحلیل گفتمان جامع ترین و منسجم ترین مباحث را در این حوزه داراست. بنابراین، این مقاله با استفاده از روش توصیفی و منابع کتابخانه ای در پی پاسخ گویی به این سؤال است که نگران نباش نسبت به مقوله جنسیت چه موضعی را برگزیده است؟ نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد رفتارها و گفتارهای راوی در اعتراض به جامعه مرد سالاری و پدرسالاری حاکم است. درواقع نویسنده در قالب این داستان به ستیز با کلیشه های جنسیتی بدیهی انگاشته شده در جامعه می پردازد. برای بررسی این موضوع متن داستان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده و با استناد به متن نتایج ارائه شده است.
نقش زنان در سیاست گذاری و تصمیم گیری در پارلمان های ملی و منطقه ای اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
661 - 691
حوزه های تخصصی:
در جهان مدرن امروز، یکی از مهم ترین پیش شرط های توسعه و ثبات کشورها، استفاده بهینه از همه ظرفیت های نیروی انسانی، به ویژه درک موضوعیت نقش زنان در امور اجتماعی و سیاسی است. اگرچه مشارکت و رهبری برابر زنان در زندگی سیاسی و عمومی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار در جهان ضروری است، بااین حال، شواهد حاکی از آن است که زنان در تمام سطوح تصمیم گیری در سراسر جهان کمتر حضور دارند و دستیابی به برابری جنسیتی در زندگی سیاسی و اجتماعی را همچنان دور از دسترس می بینند. در این میان، اروپا تنها منطقه در عصر کنونی است که ظرف دو دهه گذشته و در پرتو سیاست گذاری های نسبتاً مناسب در حوزه زنان، از این فرصت نسبی برخوردار شده است تا ضمن تلاش برای افزایش مشارکت سیاسی زنان در سطوح ملی و منطقه ای، از شایستگی و اعتبار زن در مراتب عالی سیاسی، تقنینی و قضایی دفاع کند. نظر به این مهم، مقاله حاضر با کاربست نظریه فمینیسم و بهره مندی از مدل سیاست گذاری جونز در پاسخ به سؤال پژوهش به این نتیجه رسید که حضور زنان در مناصب سیاسی ریاست جمهوری، نخست وزیری و پست های وزارتی، در کنار تصویب قوانینی همچون قانون سقط جنین، همیاری خانواده و حمایت از کودکان، مرخصی زنان و مراقبت از کودکان، بهداشت و درمان و بودجه رفاه اجتماعی، از جمله عوامل تعیین کننده و اقدام های مؤثر تقنینی بوده است که به تدریج، بستر مناسب برای تثبیت جایگاه زنان در پذیرش مسئولیت های بالای سیاسی و پارلمانی را فراهم آورده است.
تفاوت های شکلی و معنایی در پوشش زنان مجری شبکه های سیما در تلویزیون و اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
353 - 380
حوزه های تخصصی:
در میان شبکه های اجتماعی، محتواهای تولیدشده در اینستاگرام که یک شبکه تصویرمحور است، بیشترین تمرکز را بر نمایش زندگی روزمره دارد اما با افزایش دانش و مهارت های کاربران، این شبکه اجتماعی به عنوان یک رسانه برای انعکاس فعالیت های حرفه ای برخی کاربران نیز استفاده میشود که مجریان تلویزیونی از آن جمله هستند. این تحقیق با استفاده از روش کیفی مردم نگاری مجازی، صفحات اینستاگرامی 7 زن مشهور محجبه که به گویندگی و اجرا در تلویزیون اشتغال و به همین دلیل شهرت یافته اند، مطالعه کرده و به تحلیل چگونگی بازنمود پوشش این زنان مشهور محجبه در صفحات شخصی ایشان در اینستاگرام پرداخته است. در این تحقیق ضمن بهره گیری از نظریات گافمن و گیدنز در خصوص هویت و خودابرازی و نیز رویکرد نایار به فرهنگ شهرت، تلاش شده است به این سوال ها پاسخ داده شود که بازنمود پوشش این زنان مشهور در صفحات مذکور، چه تفاوت مشهودی با نمایش پوشش آنها در تلویزیون دارد؟ بدین منظور تصاویری از ایشان که در عرصه های مختلف زندگی شخصی و اجتماعی در اینستاگرام بوده، تحلیل شده است. نتایج نشان داد، بازنمود پوشش زنان در اینستاگرام، از نظر نوع پوشش، تنوع لباس و رنگ بندی، تفاوت بارز و چشمگیری با پوشش آنها در تلویزیون و فضای عمومی دارد. حتی برخی از این گویندگان از صفحه اینستاگرام خود برای تبلیغ گونه های خاصی از حجاب، با اهداف فرهنگی- تجاری استفاده کرده اند.
نقش اجتماعی زنان در مقایسه با مردان: از نگاه قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
445 - 460
حوزه های تخصصی:
از نظر قرآن، زن و مرد از نظر هویت انسانی و بهره های روحی و ایمانی برابرند؛ با وجود این، خداوند در قرآن، به جز یک استثنا، زنان را مورد خطاب قرار نداده است؛ به ویژه در آیات احکام اجتماعی و خانوادگی، جایی که مخاطب مستقیم آیات مردان اند، همواره از زنان با صیغه غایب یاد کرده است. در مقاله حاضر، این مسئله از منظر های وظایف الهی اجتماعی در قرآن تحلیل و با سیره زنان الگو در قرآن و اسلام تطبیق داده شد و در نتیجه روشن شد که خداوند در تقسیم نقش های خانوادگی و اجتماعی، زنان را برای «نقش پنهان» برگزیده، همان گونه که برخی بندگان برگزیده خود را در چنین جایگاهی نهاده است. پنهانیِ نقش انسانی که از جانب خدا مأمور است، نه تنها از ارزش و اثر نقش او نمی کاهد، که در مواردی ارزشمندتر و مؤثرتر است. یادکرد خداوند از زنان در آیات احکام اجتماعی و خانوادگی با ضمیر غایب، برای اشاره به نقش پنهان آنان در این عرصه است. همچنین، با تأکید بر «نقش پنهان» از حقیقت ملکوتی احکام اجتماعی زنان و اثر آن در رساندن زن به کمال انسانی سخن رفته است.
روایتی محلی از اسطوره «الهه باروری» در لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
25 - 43
حوزه های تخصصی:
داستان پریان، قصه ای است که در آن شاهد اتفاقات ماوراءالطبیعی، شگفت انگیز در خلقت انسان هستیم، مقطع زمانی و مکانی در این داستان ها نامشخص و خیالی است. داستان لریِ «دخترِ دال»، حکایتِ «زادن اسطوره ای» دختری از درون تخم یک پرنده است که توسط دال (سیمرغ) در غاری در دل کوه پرورش می یابد. دختر دال با حیل? پیر زن اجیر شده ای گرفتار می شود ولی نهایتاً با کمک شاهزاده ای از دل نی ها باززاده می شود و با او ازدواج می کند. در این مقاله، با رویکردی اسطوره شناختی و با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، قصه هایی با درون مای? مشترک گردآورده و به شیوه ای توصیفی– تفسیری، قواعد حاکم بر این گونه قصه ها را با هدف تبیین بن مایه اسطوره ای مشترک و جهانی آن ها مورد بررسی قرار داده ایم. نگارندگان در پی آن هستند به کمک تحلیل محتوا و بر مبنای عناصر رمزی و اسطوره ای؛ به مدد اسطوره شناسی تطبیقی؛ واکاوی روایات اساطیری و حماسی ایران، دیگر ملت ها و اقوام و با تحلیل بن مایه های اسطوره ای شخصیت دختر دال ثابت کنند که دختر دال، یک پری و نمادی از ایزد گیاهی است و در نهایت به این پرسش اساسی پاسخ دهند که دختر دال و شخصیت های دیگر داستان هر کدام نماد چه کسانی هستند و بن مایه این داستان چه چیزی را نشان می دهد. پاسخ مقدر به این فرضیه ها و پرسش ها، دختر دال را مام - ایزدی معرفی می نماید که توسط شاهزاده از سرزمین دیوان رها می شود تا سرسبزی را به طبیعت مرده بازگرداند. پیرزن نیز، نماینده ساکنین دیار تاریکی است که نمی خواهند زمین را بارور ببینند. داستان دختر دال بن مایه تقابل حیات آبی / گیاهی را با بی آبی / مرگ نشان می دهد.
نشانه شناسی درون فرهنگی نقشمایه ترکیبی پرنده_با_سر_زن در انگشتری های فلزی سپهرنشانه ای سلجوقیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
519 - 543
حوزه های تخصصی:
نقش مایه های ترکیبی انسان-پرنده مفاهیم گسترده و گاه متضادی در تمدن بشری دارند. در دوران اسلامی با وجود تحریم صورتگری، همچنان نقوش انسانی و حیوانی، دستمایه تزئینات آثار هنر اسلامی بوده و در آثاری چون انگشتری به صورت های مختلف به کار رفته است. انگشتر در فرهنگ اسلامی اعتباری خاص دارد و بازتاب دهنده خصایص فرهنگی و باوری مستور در آن است. در میان حکومت های مسلمان در ایران، سلجوقیان از جمله اولین حکومت هایی هستند که با گستردگی جغرافیایی خود به شکوفایی فرهنگی رسیدند و در سپهر نشانه ای آنان، نقش مایه پرنده با سر زن در انگشتری ها هویتی قابل اعتنا داشت. این مقاله در ارتباطات درون فرهنگی سپهر نشانه ای سلجوقیان، پدیداری نقش مایه پرنده با سر زن در انگشتری این دوره را مطالعه می کند و به این پرسش پاسخ می دهد که در بازنمود این نقشینه چه معنای باورمداری از منظر سپهر نشانه ای مستتر است. در این مجال، از روش تحلیل نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو با استفاده از نظریه سپهر نشانه ای یوری لوتمان استفاده شده است. رهیافت بحث بدین معنا منتج شد که محیط چندفرهنگی تمدن سلجوقیان ایران در درون خود متشکل از سه سپهر نشانه ای اسلامی، ترکی و ایرانی است. گفت وگوی درون فرهنگی موجب پدیداری نقشینه پرنده با سر زن با دو ترکیب بصری شد. نقوش همنشین با این نقش مایه به مفاهیم باروری، قدرت، رشد و نیک خواهی اشاره دارد که ارتباط این گونه انگشتری را با خاستگاه های زنانه قوت می بخشد. ارتباطات درهم تنیده اشتراکات فرهنگی مستتر در باورهای مذهبی اسلامی، تفکرات قومی ترکی و اندیشه های ایرانی موجب ایجاد هویتی یکپارچه در انگشترهای سلجوقیان ایران شده است.
بررسی نقوش زیورآلات زنان ترکمن (در ارتباط با آیین ازدواج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
27 - 55
حوزه های تخصصی:
در شمال شرق ایران، در منطقه ای از دشت گرگان مردمی زندگی می کردند به نام ترکمن ها که یکی از هنر های زیبا و اصیل این قوم ساخت زیور آلاتی است سنگین و بزرگ، معمولاً از جنس طلا و نقره و مزین به سنگ های سرخ که در پس نقوش آنها باور های عمیق و باستانی مردم این منطقه نهفته است. این نوشتار تلاش دارد ضمن بیان مختصر تاریخچه و باورهای عامه مردم ترکمن، از زیور آلاتی که باعث تمایز زنان مجرد از زنان متأهل و نو عروسان می شود صحبت کند. همچنین به معنا و مفهوم نقوش این زیور آلات بپردازد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با روش کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است. آنچه از پژوهش پیش رو به دست آمد، این بود که این زیورآلات از جهتی معرف خانواده و طایفه بانوان هستند و مانند نشان خانوادگی عمل می کنند و از جهتی دیگر مراحل مختلف زندگی یک خانم در ارتباط با ازدواج (مثلاً: تجرد، تأهل و غیره) را نشان می دهند. تمامی نقوش این زیورآلات دارای بار معنایی هستند که عموماً اشاره به باروری و زایش دارند، یا مانند چشم زخم و باطل کننده سحر عمل می کنند. این زیورآلات به طور کلی برای دور کردن ارواح خبیثه و نیروهای شر به کارمی روند.
بررسی جریان های فکری فرهنگی موثر بر مطالبات حقوقی زنان در ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
313 - 326
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با بررسی مبانی اندیشه ای جریان های فکری فرهنگی ایران پس از انقلاب اسلامی، به تبیین رابطه هریک با حقوق زن پرداخته است. سؤال اصلی آن است که با کدامین معیار می توان تصویری از فضای نظری جامعه ایران به دست داد و همبستگی میان جریان های اجتماعی با حوزه های حقوقی را بیان کرد. در بخش نظری، رابطه جریان های اجتماعی با مطالبات حقوقی، نظریه های مکتب «واقع گرایی اجتماعی» ملاک قرار گرفته است که به همبستگی تحولات اجتماعی با تحولات حقوقی اعتقاد دارد و اینکه این همبستگی اثرپذیریِ قواعد حقوقی از افکار و اعتقادات افراد دخیل در آن و پویایی حقوق را نشان می دهد. در بخش جریان شناسی نیز، چرایی و چگونگی تقسیم بندی جریان ها، برحسب دین محوری و رابطه آن ها با سنت و مدرنیته است. این پژوهش مبتنی بر روش تحلیلی استدلالی و نتایج یافته ها حاکی از آن است که در نظام اسلامی ایران، که حقوق از شریعت دینی استنباط می شود، موضع گیری در برابر این امر، دو رویکرد کلی «دینی» را که حقوق اسلامی را به حق می دانند و «غیردینی» که اساس تبعیض در حقوق را دینی بودن آن می داند به وجود می آورد. در گام بعدی، موضع گیری ها در زیرمجموعه این دو رویکرد به سنت و مدرنیته، خرده جریان های سنت گرا، تمدن گرا، و روشنفکری دینی را در بخش دینی و روشنفکری سکولار و معاند را در بخش غیردینی ایجاد می کند، که عملکرد هریک در برابر تحولات اجتماعی و زمینه اعتقادی جامعه، حقوق متفاوتی را برای زنان طلب می کند.