فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۸۷۵ مورد.
پدیدارشناسی همسرگزینی دختران جوان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
49 - 71
حوزه های تخصصی:
در هر جامعه ای برای گزینش همسر، بنا بر شرایط و مقتضیات آن جامعه، معیار ها و هنجارهایی وجود دارد. به بیان دیگر، همسرگزینی امری اجتماعی و تا حد زیادی تحت تأثیر ارزش های غالب در جامعه است. بیشتر تحقیقات انجام شده در این حوزه از استراتژی های قیاسی و روش های کمّی برای بررسی این پدیده بهره برده اند؛ در صورتی که این پدیده در تجربه زیسته عاملان اجتماعی ابعاد ذهنی و مصادیق عینی متنوع و در عین حال پیچیده ای دارد. بر این اساس، در مطالعه حاضر سعی شده است با رویکردی پدیدار شناختی به بررسی و بازسازی معنایی همسرگزینی به منزله پدیده ای اجتماعی در میان زنان جوان پرداخته شود. این بررسی پدیدارشناسانه با مشارکت پانزده دختر جوان متأهل در شهر مشهد، که به صورت هدفمند گزینش شده بودند، انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که به طور کلی سه الگوی غالب برای گزینش همسر وجود دارد که عبارت اند از: سبک مبتنی بر الگوهای سنتی، سبک مبتنی بر تعاملات دوستانه، سبک بینابینی (تعاملات دوستانه تحت نظارت خانواده). همچنین، معیارسازی، کنترل معیار، انطباق یابی، پذیرش و گزینش نهایی بیانگر ابعاد اصلی و مشترک فرایند گزینش همسر از سوی مشارکت کنندگان در تحقیق بوده است.
پدیدارشناسی ازدواج با محارم در دوره های ایلام باستان و هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
429 - 451
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل فرهنگی برخاسته از اندیشه سیاسی در ایلام باستان، ازدواج با محارم (خودوده) بوده است. ازدواج با محارم، به ویژه در میان خاندان سلطنتی، رایج بوده است. آنچه اهمیت تبیین این نوع آیین را دوچندان می کند، این است که چنین اندیشه ای در بازه زمانی بسیار طولانی انجام می شده است. پدیداری این آیین براساس شواهد باستان شناختی به دوره تاریخیِ ایلامی برمی گردد. در دوره هخامنشی، تأثیرات این آیین با تغییراتی که ناشی از اندیشه سیاسی غالب هر دوره است، تداوم داشته است. در ایران باستان، مذهب و اندیشه سیاسی به شدت تحت تأثیر «زیست جهان ها» بوده و افق های هارمونیک داشته اند. در این مقاله، به ازدواج با محارم به مثابه آیینی برخاسته از اندیشه سیاسی در جهت جاودانگی سلطنت نگریسته می شود که در دو دوره ایلام باستان و هخامنشی وجود داشته و در دوره ساسانی نیز به شکلی دیگر تداوم یافته است. این تحقیق با رویکرد پدیدارشناسانه، ماهیت، چیستی و چرایی تداوم این آیین را با تأویل مصادیق عینی، چون آب، زن، مار و مفاهیم انتزاعی «مار الهه» در دوره ایلامی مطالعه کرده و باور به توتم و قدسی تلقی کردن آن را برخاسته از اندیشه سیاسی منبعث از مذهب، توسط نهاد سیاست و قدرت، در هر دو دوره ایلامی و هخامنشی، می داند.
تحلیل برخی از افسانه های ایرانی براساس الگوی پرورش زندگی خلاق زنان کلاریسا پینکولا استس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
231 - 244
حوزه های تخصصی:
پینکولا استس الگوی پرورش زندگی خلاق را براساس قصه های « زن گریان ، دختر کبریت فروش و سه تار موی طلایی » ترسیم و در این قصه ها ابعاد مختلف کنش و رفتار زیستنِ خلاق زن قهرمان را بررسی کرده است. در این مقاله، نگارندگان نیز با تکیه بر روش استس دو گروه از افسانه های ایرانی را که زن قهرمان در آن ها زیستی خلاق دارد، انتخاب و این الگو را تحلیل کرده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در این دو گروه از افسانه های ایرانی، زنان آخر، که عموماً زنان سوم، چهلم و صدم اند، به دنبال نوآوری در زندگی هستند و آن ها را باید زن وحشی نام گذارد. در افسانه های ایرانی، مسیر سفر آن ها به شرح ذیل است: مرد: آلوده کننده زندگی؛ ازدواج با آخرین زن؛ ساختن مجسمه و عروسک و صحبت با چراغ؛ زندگی شاداب. کنش زنان نخستین پرسفون وار (منفعل و تابع شرایط) و زنان آخر آرتمیس وار (مبارز و رقابت جو، معترض و جوینده) است، زیرا آن ها برای تغییر وضعیت موجود می جنگند و درنهایت زندگی نوینی را می آفرینند.
مطالعه جامعه شناختی مشارکت سیاسی زنان از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان نیمی از پیکره اجتماع انسانی هستند و شخصیت، رفتار، فرهنگ و اندیشه آنان در شکل گیری جامعه انسانی نقش مهمی ایفا می کند. از آنجا که دین نهادی اجتماعی است که چگونگی برقراری ارتباط بین زنان و مردان در جامعه را تبیین می کند، نگرش ادیان به جایگاه و شخصیت زنان اهمیتی روزافزون می یابد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مشارکت سیاسی زنان در عصر پیامبر(ص) با رویکردی جامعه شناختی است. این تحقیق با روش تاریخی انجام شده است و تکنیک مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، اسنادی است. اسلام با تغییر نگرش نسبت به زنان، آنها را در شأن انسانی برابر با مردان می داند. توجه ویژه پیامبراکرم(ص) به ساخت جامعه ای مبتنی بر ارزش های انسانی بدون در نظر گرفتن جنسیت و با توجه به آموزه های قرآنی، سبب شد که مشارکت سیاسی زنان صورتی متفاوت نسبت به دوران جاهلیت پیدا کند.
سیاست گذاری تولید محصولات نمایشی در تلویزیون ایران با محوریت خانواده اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 25
حوزه های تخصصی:
متأسفانه در عصر کنونی نهاد خانواده، به منزله اصلی ترین رکن جامعه، دچار تزلزل شده است. ارائه الگوی مناسبی از خانواده اسلامی از طریق محصولات نمایشی تلویزیون می تواند گره گشا باشد. مقاله حاضر به دنبال ارائه سیاست های محتوایی نمایش مطلوب خانواده در محصولات نمایشی تلویزیون بر مبنای سبک زندگی اسلامی است. این پژوهش در دو مرحله انجام شده است. ابتدا، محتوای 7 عنوان کتاب (شامل 21 جلد)، در حوزه خانواده اسلامی، به روش تحلیل محتوای کیفی، بررسی شد. نتیجه، به دست آمدن ۷۲۵ کد در زمینه ویژگی های خانواده اسلامی بود که پس از مقوله بندی الگوی جامع خانواده در اسلام، در سه محور اصلی «دیدگاه های نظری اسلام درباره خانواده»، «راهکارهای عملی تحکیم خانواده» و «عوامل تزلزل خانواده» ارائه شد. در مرحله دوم، با طراحی سؤالاتی برآمده از الگوی احصائی در گام نخست، با استادان و کارشناسان 4 حوزه مدیریت و سیاست گذاری، خانواده و سبک زندگی اسلامی، تولید تلویزیونی و ارتباطات، که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نتیجه در دو بخشِ ارزیابی کارشناسان از وضعیت کنونیِ نمایش خانواده در تلویزیون و سیاست های پیشنهاد ی برای بازنمایی خانواده ارائه شد. این سیاست ها در دو بخش ارائه شد. بخش نخست، با عنوان «اهداف، محورها و اولویت ها» شامل 7 مقوله «تشکیل خانواده و ازدواج»، «ترسیم جایگاه اعضای خانواده»، «اقتصاد خانواده»، «محیط مطلوب حاکم بر خانواده»، «صله رحم»، «وظایف اعضای خانواده» و «مقابله با عوامل تزلزل خانواده» و 23 زیرمقوله است. بخش دوم نیز، با عنوان «سیاست ها و ضوابط محتوایی»، شامل 35 گزاره محتوایی در خصوص بازنمایی مطلوب خانواده اسلامی در محصولات نمایشی است که به طور دقیق و مصداقی به بایدها و نبایدهای محصولات نمایشی می پردازند.
نقش زن در نگاره های دوره صفوی با تاکید بر آثار رضا عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاکمان صفوی در پی رقابت با حکومت عثمانی و در جهت ایجاد توازن قدرت به گسترش رابطه با سایر کشورها پرداختند، این تعاملات بر جریان زندگی اجتماعی جامعه ایرانی تأثیر بسزایی گذاشت. جایگاه اجتماعی زنان ایرانی بهبود یافته و زنان نقش برجسته ای در حوزه های سیاسی و فرهنگی پیدا کردند. در نگارگری ایرانی نیز متأثر از این جریان، نگاره زنان متحول شد و تصاویر زنان که تا قبل از آن به عنوان عنصر مکمل ارائه می شد به صورت نگاره های تک برگی مصور شد. رضا عباسی از بزرگ ترین نگارگران صفوی و از پیشگامان نگاره های تک برگی است. در آثار وی زنان به صورت مستقل حضور یافته و مردان به عنوان عناصر فرعی اثر تصویر گشته اند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای داده های تصویری و متنی انجام گرفته در پی دستیابی به مشخصه های تصویر زن در آثار رضا عباسی است. برآیند مقاله نشان از آن دارد که تصویرگری زنان در آثار وی به صورت مستقل و به منظور نمایش زنانگی و تأکید بر جنبه جنسیتی آن ها انجام شده است.
بازتاب اجتماعیِ کهن الگوی آنیموس در شخصیت های زن نمایشنامه های بیضایی (مطالعه موردی: نمایشنامه های پرده خانه و ندبه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
165 - 184
حوزه های تخصصی:
کارل گوستاو یونگ روان ناخودآگاه انسان را متشکل از دو قطب متقابل مؤنث و مذکر آنیما و آنیموس می داند. کهن الگوی آنیما نیمه زنانه در روان مرد و آنیموس نیمه مردانه در روان زن است. برقراری هماهنگی و اتحاد میان این دو نیمه از روان، حفظ تعادل در روان انسان را سبب می شود و استیلای هریک از این قطب های متقابل در فرد، سلسله ای از خصلت ها و ویژگی ها را پدید می آورد که از منظر اجتماعی و فرهنگی قابل مطالعه و بررسی است. مقاله حاضر، با رویکرد اسطوره شناختی، به چگونگی تجلی یافتن کهن الگوی آنیموس در دو اثر نمایشی پرده خانه و ندبه از بهرام بیضایی می پردازد. بیضایی در این دو اثر، شخصیت های زنی را به تصویر می کشد که بنا به موقعیت اجتماعی شان، آنیموس یا قطب مذکر پویا و فعال دارند. مطالعه خاستگاه و بازتاب اجتماعی و فرهنگیِ چیرگی آنیموس در شخصیت های زن این آثار، تأثیرپذیری کنش های روانی فرد از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و همچنین ارتباط تنگاتنگ و متقابل میان این دو ساختار را آشکار می کند.
تحولات خانواده و بازخوانی معنای عشق به منزله ی شورش در رهایی ( با تأکید بر فیلم «صحنه هایی از یک ازدواج»، ساخته اینگمار برگمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که خانواده از مهم ترین نهادهای اجتماعی است که در اشکال مختلف در هر جامعه ای یافت می شود، مطالعه این نهاد و تحولات آن از مسیر فهم تحولات سایر جوامع، به ویژه جوامع توسعه یافته حائز اهمیت است. در دوره معاصر، همراه با تغییرات نگرشی درباره خانواده، مناسبات زنان و مردان در این نهاد، دستخوش تغییرات مهمی شده است. در تحقیق حاضر، با تأکید بر تحولات ناشی از چرخش دیدگاه ها درباره مناسبات و مفاهیم خانواده هم زمان با موج دوم جنبش های زنان در غرب، به بررسی تغییر شیوه تعاملات همسران، همچنین تلاش برای فهم تغییر معنای عشق در این جوامع، با یاری از فیلم صحنه هایی از یک ازدواج، ساخته اینگمار برگمان پرداخته شده است. با یاری از روش نظریه مبنایی، هفت مقوله از مفاهیم و تحلیل داده ها استخراج شده اند که مقوله «بازخوانی مفهوم عشق» به عنوان مقوله مرکزی شناسایی شده است. همچنین در بسط معنایی حاصل از تحلیل ارتباط منطقی مقولات، مفهوم «شورش در رهایی» به منزله واکنش انسان مدرن غربی در مقابل تحول معنای سنتی عشق، دریافت شد که در مواردی می تواند به مثابه عامل سرگشتگی انسان در مواجهه ناگهانی خانواده با جریان با مدرنیته تعبیر شود.
بازنمایی زنانگی در سریال های شبکه محلی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
209 - 229
حوزه های تخصصی:
زنانگی، به مانند مردانگی، پدیده ای فرهنگی و تاریخی است که در جوامع مختلف به طرق گوناگون برساخت و معنا می شود. در پژوهش حاضر، «زنانگی» در سه مجموعه از سریال های شبکه محلی مرکز ایلام بررسی و تحلیل شده است. هدف اصلی تحقیق این است که مشخص شود سریال های شبکه محلی استان چه تصویری از زنانگی را نشان می دهند. برای این منظور، تلفیقی از چارچوب مفهومی گافمن، بوردیو و رویکردهای فمنیستی در حوزه رسانه استفاده شده است. روش تحقیق حاضر تحلیل محتوای کیفی از نوع تلفیقی است. برای کشف مفاهیم و مقولات آشکار و پنهان متن از تکنیک کدگذاری استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه به صورت هدفمند، سه مجموعه از سریال های پرمخاطب سیمای ایلام انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این سریال ها با بازنماییِ شکل خاصی از زنانگی به منزله زنانگی هژمونیک، بر پذیرش و تقویت آن تأکید می کنند و در برابرِ بازنمایی زنانگی متکثرِ دیگری که در جامعه حضور دارند یا مقاومت کرده است یا از آن به مثابه زنانگی نابهنجار، نامتعارف و حاشیه ای یاد می کند.
بررسی تأثیر الگوی مشاوره ای اسماء الحسنی برکیفیت زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
409 - 428
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیرالگوی مشاوره ای اسماء الحسنی بر کیفیت زناشویی زنان بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل و طرح پیش آزمون پس آزمون انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر، مادران 30-48 ساله بودند که دخترانشان در سال تحصیلی 1395 1396 در دبیرستان های متوسطه شهر تهران تحصیل می کردند. نمونه آماری شامل 30 زن بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس شرکت کنندگان در گروه آزمایش در ده جلسه آموزشی مبتنی بر اسماء الحسنی شرکت کردند. محتوای جلسات آموزشی، با توجه به منابع موجود و مرتبط با اسماء الحسنی و حدیث معروف پیامبر، که در آن 99 اسم الهی شمرده شده، تنظیم شده است. ابزار پژوهش، پرسش نامه کیفیت زناشویی اصلاح شده باسبی و همکاران (1995) بود که هر دو گروه آن را تکمیل کردند. در پایان، نتایج بین دو گروه از طریق تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره های کیفیت زناشویی و زیرمقیاس های آن شامل توافق، رضایت و انسجام در مرحله پس آزمون در گروه آزمایش افزایش معناداری یافته است (005 / 0>p). با توجه به یافته های این پژوهش، الگوی مشاوره ای اسماء الحسنی بر کیفیت زناشویی زنان تأثیر دارد و می تواند در تدوین مداخلات زوج درمانی مورد استفاده متخصصان قرار گیرد.
بازنمایی زن در سریال شهرزاد از منظر زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
469 - 489
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های مطالعه تغییرات زبانی جامعه، مطالعه محصولات فرهنگی جامعه از قبیل داستان ها، رمان ها، تولیدات موسیقیایی، فیلم ها و سریال هاست. از مقولات مورد توجه رسانه ها، که در بازنمایی ها جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است، مقوله جنسیت و به طور ویژه بازنمایی جنسیتی زنان است. بازنمایی زن در فرهنگ های مختلف متفاوت بوده و نحوه به تصویر کشیدن زن متأثر از نگاه خاص یک فرهنگ به نقش و جایگاه او در آن فرهنگ است. هدف از انجام دادن این تحقیق، مطالعه شیوه بازنمایی زن در سریال شهرزاد از منظر زبان شناسی اجتماعی است. به این منظور، سکانس هایی از سریال که در ارتباط وثیق تری با موضوع تحقیق، یعنی تعامل زبانی مبتنی بر جنسیت، هستند انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل نشانه شناختی سه سطحی بارت، نحوه بازنمایی زن، همچنین جایگاه زبانی زنان در برابر مردان از منظر زبا ن شناسی اجتماعی تحلیل شده است. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که در این سریال شاهد بازنمایی از نوع کنترل زبانی زنان، فرادستی زبانی مردان در برابر فرودستی زبانی زنان، فرودستی ناشی از غیاب زبانی زنان و همچنین جنسیت زدگی در مراودات زبانی هستیم که این بازنمایی مبتنی بر ایدئولوژی و گفتمان مردسالاری در جامعه است.
جمهوری اسلامی ایران و مسئله بدحجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
139 - 164
حوزه های تخصصی:
حجاب و عفاف به یکی از دغدغه های مهم مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران در دهه های اخیر تبدیل شده است. لزوم حجاب اجباری اسلامی و همسو قلمداد کردن آن با عفاف و اخلاقی انسانی زمینه اصلی بقای این قانون از بدو تولد انقلاب اسلامی تاکنون بوده است. در دوره هایی خاص، انتقاد و اعتراض به حجاب اوج و افول داشته است، اما این اعتراض ها هیچ گاه فروکش نکرده است. فرضیه رقیب مهم در این زمینه در قالب لزوم رعایت «حقوق اساسی شهروندان ایرانی» مطرح می شود که مستند انتقادات حقوق بشری هم شده است. در مقابل، استناد به «حقوق اکثریت شهروندان مسلمان» جامعه ایرانی سبب شده دولت جمهوری اسلامی ایران همچنان در برابر موج انتقادات روزافزون و نیز فرایند عرف شدن «مسئله بدحجابی»، به دفاع از الزام قانونی (و نه لزوماً شرعی) بپردازد. خواه و ناخواه، به دلیل موفقیت نسبی این استدلال، با قبول این فرضیه، برای دولت اسلامی ضمن دفاع از جایگاه قانونی حجاب، لزوم نوعی بازخوانی نظری و عملی در اجرای این قانون ضروری به نظر می رسد. مقاله حاضر در قالب گزارشی علمی با رویکردی عمل گرا سعی کرده واقعیت حجاب و ادله حاکم بر بیان حقوقی و اجتماعی و نیز سیاسی در این خصوص را دقیق تر بررسی کند تا آینده سیاست گذاری درباره حجاب در جمهوری اسلامی ایران واقع بینانه تر ترسیم شود.
بازنماییِ کلیشه و ضدکلیشه زن؛ کاوشی در دنیای تبلیغات تلویزیون ایران با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبلیغات بازرگانی به عنوان بخش مهمی از شبکه ارتباطی تصویری، علاوه بر تأثیر مستقیم بر مخاطب در زمینه فروش کالا، تأثیرات غیرمستقیم فراوانی بر تربیت و هدایت نگرش جامعه مخاطب دارد. مطالعه پیش رو با استفاده از تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به بررسی چگونگی بازنمایی تصویر زن در تبلیغات تلویزیونی می پردازد. پس از خوانش دقیق پیکره ای بالغ بر پانصد تبلیغ در حوزه های محصولات شوینده، بهداشتی و آرایشی، لوازم خانگی و آشپزخانه در سال 1395، این تحقیق، پنج مورد را برگزیده است که در تمام فصول سال، از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است. با تمرکز بر رابطه متن و بافت، نتایج نشان می دهد که برخلاف تصور محققان پیشین، بازنمایی تصویر زن در تبلیغات بازرگانی محدود به تصویر کلیشه ای فردی خانه دار، مصرف گرا، منفعل و نادان نمی شود؛ بلکه تبلیغات تولیدی اخیر در حال ترویج گفتمان جدیدی بر مبنای ارزش نهادن به جایگاه زن و نزدیک کردن وی به موقعیت کنونی اش به عنوان عنصری فعال، خردمند و توانا در جامعه ایرانی است.
مطالعه تطبیقی مُد لباس بانوانِ دربار فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
385 - 407
حوزه های تخصصی:
تغییر سبک پوشش بانوان در مقاطع زمانی مختلف دوره قاجار، صاحب نظران را بر آن داشته تا در یادداشت های خود هرچند گذرا بر آن نظر افکنند. با توجه به اینکه تحقیقات انجام شده در زمینه چرایی و چگونگی پوشش در این دوران و ارتباط آن با جریان مُد معدود و سطحی بوده، به نظر می رسد پرداخت دقیق تر به این موضوع، امری مهم باشد. این مقاله به صورت تطبیقی به اشتراک ها و افتراق های پوشاک بانوان دو دربار فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه قاجار می پردازد و تأکید آن بر مُد لباس و مقایسه اجزای پوشاک اندرونی و بیرونی است. اجزای پوشاک اندرونی شامل شلیته (تُنْبان)، پیراهن، آرْخالق و پوشش سر و اجزای پوشش بیرونی شامل چادر، چاقْچور و روبنده است. با توجه به اینکه عواملی چون مذهب، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و ابعاد روان شناختی پادشاهان تأثیر مستقیمی بر شکل گیری جریان مُد و روند تغییر و تحولات مربوط به آن را داشته است، این نوشتار با رویکرد کیفی و به شیوه توصیفی تحلیلی، با تأکید بر دو دوره حکومتی قاجاریه ، به بررسی مجموعه تصاویر به جا مانده از این دوران و مطالعه اسناد و سفرنامه ها برای دسته بندی پوشاک و سبک مُد غالب دربار می پردازد تا مؤلفه های اثرگذار بر تغییر یا ثبات سبک لباس این دوران را بازشناسی و تعریف کند. این پژوهش نشان می دهد، پایبندی به مذهب بین زنان قاجار، عامل بازدارنده مهمی در برابر تغییر کامل سبک پوشش بانوان بوده است؛ به عبارت دیگر، زنان در گزینش البسه خود نقش منفعلی نداشته اند و همچنین نفوذ سلیقه و اراده شخص شاه، عامل بسیار مؤثری در تغییر مدل لباس زنان دربار بوده است.
مطالعه فرهنگی و جامعه شناختی پوشاک سنتی زنان کناره دریای جنوب ایران (بوشهر، هرمزگان و خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
185 - 207
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پوشاک سنتی زنان ایران را از منظری فرهنگی و جامعه شناختی تحلیل می کند. تمرکز پژوهش بر کارکردهای پوشاک سنتی زنان در مناطق کناره دریای جنوب ایران است. چارچوب نظری استفاده شده بر نظریات کارکردگرایی و جامعه شناسی پوشاک استوار است. روش مطالعه در این مقاله کیفی است و اطلاعات مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و مشاهده میدانی انواع پوشاک سنتی زنان در مناطق بوشهر، هرمزگان و خوزستان گردآوری شده است. براساس این داده ها، تلاش شده جایگاه چهار عامل اساسی «جغرافیا، فرهنگ، دین و شغل» در پدیدارشدن انواع این پوشاک مطالعه و تأثیر آن ها بر الگوهای ساختاری و تزئینات بصری پوشاک مذکور بیان شود. فرض بر آن است که عوامل مذکور بر نوع طراحی و تزئین پوشاک زنان کناره دریای جنوب مؤثر بوده اند. نتایج نشان داده که مهم ترین مؤلفه مؤثر بر فرم، طرح و بافت پوشاک زنان در مناطق کناره دریای جنوب ایران، جغرافیای طبیعی و پس از آن، دین است. جغرافیای فرهنگی و شغل نیز پس از دو عامل نخست، به ترتیب واجد اهمیت اند.
نافرمانی (= عدم تمکین) زنان در مادیان هزاردادستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
577 - 592
حوزه های تخصصی:
مادیان هزاردادستان یکی از متون حقوقی معتبر به خط و زبان پهلوی است. مادیان در پایان دوره ساسانی، یعنی نیمه نخست قرن هفتم میلادی، نوشته شده و تنها متنی از این دوران است که به مسائل حقوقی پرداخته است. در این کتاب، به مسائلی همچون برده داری، ضمانت، شراکت، ازدواج، طلاق، نافرمانی (= عدم تمکین) و... اشاره شده است. در دوران ساسانیان، ارتباط متقابلی بین جایگاه زنان و موقعیت طبقاتی آن ها وجود داشت و برای زنانی که از اصول و هنجارهای اجتماعی، خانوادگی و مسائلی مانند آن پیروی نمی کردند، مجازات هایی مطابق با جایگاه اجتماعی آنان در نظر گرفته می شد. به این گروه از زنان نافرمان می گفتند. در این مقاله، مفهوم نافرمانی یا عدم تمکین، قوانین مربوط به نافرمانیِ زنان در پایه های گوناگون (پادشازن و چگرزن)، تحلیل احکام مربوط به آن، چگونگی مشارکت (= انبازی) و تصرف زن در اموال، قبل و بعد از محرزشدن نافرمانی، شرایط تعلق گرفتن دارایی (= خواسته) و ارث (= بَرماند) به فرزندان زن نافرمان و همچنین چگونگی وضعیت درآمد آن ها بررسی شده است.
بازنمایی جنسیت در برنامه های تلویزیونی، مقایسه مجموعه نوروزی کلاه قرمزی و انیمیشن شش ابرقهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
27 - 48
حوزه های تخصصی:
در مطالعات رسانه ای و فرهنگی، بررسی نحوه بازنمایی نقش های اجتماعی، قومیت، خرده فرهنگ ها و به ویژه بازنمایی مردان و زنان، از اهمیت خاصی برخوردار است.یکی از کارکردهای آموزشی رسانه برای کودکان بازنمایی نقش ها و کلیشه های جنسیتی است. هدف این مقاله مقایسه برنامه های «کودک مخاطب» از منظر جنسیت با تأکید بر دو نوع ایرانی و خارجی یعنی مجموعه های نوروزی کلاه قرمزی و انیمیشن های دیزنی است. مقاله حاضر ضمن بررسی بازنمایی جنسیت در مجموعه کلاه قرمزی 94 و انیمیشن شش ابرقهرمان ، نشان می دهد چه مفاهیم و ارزش هایی در این دو برنامه به مخاطب ارائه می شود. این مقاله در قالب نظریات برساخت گرایانه بازنمایی استوارت هال با تکیه بر مفهوم کلیشه های جنسیتی به تحلیل کیفی متون رسانه ای با رویکرد نشانه شناسی می پردازد. به این منظور، از میان مجموعه های نوروزی کلاه قرمزی و انیمیشن های دیزنی، جدیدترین آن ها، یعنی کلاه قرمزی 94 و انیمیشن شش ابرقهرمان ، به صورت هدفمند انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد، در هر دو برنامه، زنان کمتر از حد معمول بازنمایی شده اند. این بازنمایی اندک نیز در کلاه قرمزی 94 بر اساس کلیشه های سنتی و در انیمیشن شش ابرقهرما ن با ساختارشکنی کلیشه های جنسیتی همراه است. همچنین، در هر دو برنامه، ارزش ها و مفاهیم مثبت بیشتر منتقل شده که انیمیشن شش ابرقهرمان نسبت به مجموعه کلاه قرمزی سهم بیشتری دارد.
خورشید و فرشته، نمادی از زن در کاشی های کاخ گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
511 - 528
حوزه های تخصصی:
کاخ گلستان قدیمی ترین بنای سلطنتی در شهر تهران محسوب می شود که تزیینات کاشی کاری آن تنوع موضوع و نقش بسیاری دارد. کاشی های محوطه، همچون دفتری مصور، ویژگی ها و شرایط اجتماعی سیاسی دوره قاجاریان را به نمایش درآورده اند. همه نقش ها تحت تأثیر هنرهای مختلف قاجاری، همچون چاپ سنگی، نقاشی قهوه خانه ای، عکاسی و کارت پستال های غربی، شکل گرفته اند. تلاش نگارندگان در مقاله حاضر بر آن بوده تا ویژگی تصویری کاشی های محوطه باستانی کاخ گلستان را بررسی کنند. آنچه در این پژوهش مطالعه شده، تصویر زن در کاشی کاری های محوطه باستانی کاخ گلستان است. بر این اساس، پرسش های این مقاله بدین ترتیب است: تصویر زن در کاشی های کاخ گلستان چه ویژگی هایی دارد؟ تصویر زن در کاشی های محوطه باستانی کاخ گلستان با چه نقش هایی ترکیب شده اند؟ نتیجه بررسی ها نشان می دهد که نقش مایه زن در کاشی ها با دو نقش خورشید و فرشته ترکیب شده است. نقش مایه زن به صورت خورشید با توجه به ویژگی های زن شرقی ترسیم شده است و در نقش مایه زن به صورت فرشته تأثیرپذیری از هنر غرب و نقاشی رنسانس به خوبی نمودار است. ازاین رو، شاهد پیوند هنر ایران و اروپا هستیم.
رابطه بین ابعاد کیفیت زندگی با هوش معنوی و مؤلفه های آن در پرستاران زن شاغل در بیمارستان های اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
529 - 540
حوزه های تخصصی:
با توجه به گستره معنویت در زوایای مختلف زندگی انسان و لزوم ارزیابی نقش معنویت در کیفیت زندگی، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط ابعاد کیفیت زندگی با هوش معنوی و مؤلفه های آن در پرستاران زن بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه پرستاران زن شاغل در بیمارستان های شهر اهواز بود که براساس جدول کرجسی مورگان نمونه ای به تعداد 200 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هوش معنوی کینگ و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (فرم کوتاه) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و مؤلفه های آن (معناسازی شخصی، آگاهی متعالی، تفکر وجودی انتقادی) با کیفیت زندگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، مشخص شد که ابعاد هوش معنوی (معناسازی شخصی، گسترش آگاهی و آگاهی متعالی) پیش بینی کننده مثبت و معنادار برای کیفیت زندگی و مؤلفه های آن بودند. افزون بر این، ابعاد هوش معنوی 3/ 9 درصد از واریانس کل کیفیت زندگی پرستاران را تبیین کردند.