بهزاد محبی

بهزاد محبی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

حراجی تهران و تأثیر آن بر روند نقاشی معاصر ایران

تعداد بازدید : ۲۹۱
بحث اقتصادی هنر همواره در سیر خلق ، ارائه و جریان سازی آن جزو مسائل چالشی بوده است. در این میان، جریانی معتقد به بازاریابی یا همان اصطلاح تخصصی آن یعنی اکسپو هستند. این روند در دوره های مختلف و به اشکال متفاوت مطرح گشته و در بسیاری از کشورها به طرق گوناگون طی سالیان گذشته صورت پذیرفته، لیکن در ایران حرکتی نو تلقی می شود. بر طبق این فرآیند میزان فروش آثار نقاشی براساس مخاطب و بازار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اکسپوی تهران را می توان جزو بهترین های این حوزه در ایران دانست. این اکسپو با سابقه برگزاری یازده دوره توانسته جایگاه مطلوبی را بدست آورد. اما میزان تأثیرگذاری آن در جامعه هنری هنوز به صورت دقیق مورد سنجش قرار نگرفته است. سوالات اصلی تحقیق مبتنی بر این است که آیا برگزاری حراج و به طور اخص حراج تهران چه میزانی از تأثیر را بر جامعه هنری دارد؟ و آیا حیطه عملکردی حراج تهران بر نقاشی و نقاشان معاصر ایران تأثیر مطلوب داشته است؟ در این پژوهش با رویکردی تحلیلی سعی بر این شد که از بین هنرمندان و دانشجویان رشته نقاشی به شیوه تحقیق میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه میزان تأثیر برگزاری حراجی ها بر اقتصاد هنر بررسی شود. در بررسی نتایج حاصل از آزمون، بخش قابل توجهی از هنرمندان معتقد بودند برگزاری حراجی ها در رشد اقتصاد هنر تأثیر مثبتی دارد.
۲.

بررسی رابطه جایگاه اجتماعی و انتخاب رنگ البسه در نگاره های دوره ی صفویه

تعداد بازدید : ۷۸۹ تعداد دانلود : ۵۳۰
پوشاک مردمان هر سرزمینی بیانگر فرهنگ وتمدّن زیستی است که در طیّ زمان علاوه بر کارکرد اوّلیّه خود-به عنوان پوشش بدن-از نظر جنس پارچه، نوع دوخت و رنگ، در مجموع وجه زیبائی نیز یافته است و با مقوله هایی نظیر مردانگی یا زنانگی، طبقه، منزلت و به طور کلّی با ساختارهای اجتماعی متناظر شده است. پوشش رنگ لباس ها به عنوان یک عنصر معنایی و نمادین، دارای خصلت های نشانه ای است. از این منظر در این مقاله برای درک نمادها و کشف معانی رنگ پوشاک بر روی نگاره های صفوی و توجّه به ویژگی های قراردادی نمادها در گروه های مختلف و خرده فرهنگ های گوناگون جامعه اشاره شده است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با شیوه ی کتابخانه ای و مطالعه ای انجام گرفت. پرسش اصلی تحقیق مبتنی بر این است که روابط رنگ های لباس با تیپ شخصیّتی نگاره ها، چگونه است؟ با توجّه به منابع مکتوب و تصویری می توان به ویژگی ها و نتایج جالب توجّهی در این خصوص پی برد. از آنجایی که هویّت و منزلت هر فرد توسّط طبقه یا گروه مربوطه مشخّص می گردید؛ لازم بود به طریقی تفاوت میان طبقات و گروه ها معلوم گردد. لذا هر فرد بسته به طبقه یا گروهی که در آن قرار داشت، ملزم به رعایت نحوه ای خاصّ از نوع و رنگ پوشش بود. استفاده از رنگ های گرم و روشن در گروه هایی مثل شاه و شاهزادگان، اشرافیان، رقّاصان، عاشقان و معشوق ها و خدمتکاران و رنگ های سرد و تیره در گروه هایی چون: صوفیّان و عارفان، کارگران، دراویش و فقرا و ... دیده می شود امّا به علّت تفاوت اقشار و طبقات و با در نظر گرفتن رنگ ها در کنار یکدیگر روابط گروه های مختلف را می توان از همدیگر متمایز ساخت.
۳.

نقش زن در نگاره های دوره صفوی با تاکید بر آثار رضا عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن صفویان نگارگری رضا عباسی تک نگاره

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در هنرهای تصویری و تجسمی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
تعداد بازدید : ۲۷۸۵ تعداد دانلود : ۱۰۵۷
حاکمان صفوی در پی رقابت با حکومت عثمانی و در جهت ایجاد توازن قدرت به گسترش رابطه با سایر کشورها پرداختند،  این تعاملات بر جریان زندگی اجتماعی جامعه ایرانی تأثیر بسزایی گذاشت. جایگاه اجتماعی زنان ایرانی بهبود یافته و زنان نقش برجسته ای در حوزه های سیاسی و فرهنگی پیدا کردند. در نگارگری ایرانی نیز متأثر از این جریان، نگاره زنان متحول شد و تصاویر زنان که تا قبل از آن به عنوان عنصر مکمل ارائه می شد به صورت نگاره های تک برگی مصور شد. رضا عباسی از بزرگ ترین نگارگران صفوی و از پیشگامان نگاره های تک برگی است. در آثار وی زنان به صورت مستقل حضور یافته و مردان به عنوان عناصر فرعی اثر تصویر گشته اند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و بر مبنای داده های تصویری و متنی انجام گرفته در پی دستیابی به مشخصه های تصویر زن در آثار رضا عباسی است. برآیند مقاله نشان از آن دارد  که تصویرگری زنان در آثار وی به صورت مستقل و به منظور نمایش زنانگی و تأکید بر جنبه جنسیتی آن ها انجام شده است.
۵.

Comparison of EMG Activity of Knee Extensor Muscles in Knee Extension and Leg Press(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Average Electromyography (AEMG) Vastus Medialis Oblique (VMO)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۷ تعداد دانلود : ۵۱۷
The purpose of this study was to compare the EMG activity of Vastus Medialis Oblique (VMO) and Vastus Lateralis (VL) muscles in the single- joint knee extension (KE) and the multi- joint leg press (LP). Subjects performed two maximal voluntary isometric contractions (MVC) and LP and KE actions subsequently performed at individual load، equal 80% of MVC in each exercise modality. 15 healthy men، (mean age 31.93 ± 7.08 yrs، mean height 176.6 ± 5.93 cm، mean weight 72± 12.62 kg) with no previous of knee pain، trauma، surgery، or other joint disease participated in the study.The EMG signal of VMO and VL muscles was recorded bilaterally during both exercises. Results showed no significant difference between LP and KE. However when EMG activity of VMO and VL muscles were compared whit each other، a significant difference was found (p ≤ 0.05)، and in both action the activity of VMO was more than VL. Regardless of the exercise model this suggests the increased demand of involvement may not be equally shared among muscles possessing different anatomical origin and insertion. Motor control plays an important role in rehabilitation in general and patellofemoral joint problems in particular

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان