مطالب مرتبط با کلیدواژه

پرده خانه


۱.

تحلیل شخصیت زن در نمایش نامة «پرده خانه» اثر بهرام بیضایی

کلیدواژه‌ها: نمایش نامه آناهیتا بهرام بیضایی پرده خانه نظام مردسالار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳۶ تعداد دانلود : ۲۷۲۶
نمایش نامة پرده خانه از آثار نمایشی بهرام بیضایی است که در آن، زن از نقشی محوری برخوردار است. این اثر بازگوکنندة زندگی زنانی است که در چنبرة نظامی خشن و مستبد گرفتار آمده اند. در این اثر، افزون بر تحلیل شماری از ویژگی های شخصیتی زنان در نظام مردسالار، نقش های گوناگون زن در چنین نظامی برجسته شده است. با وجود تلاش-های گستردة نظام مردسالار برای مسخ هویت زنان، کشتن اندیشه های ایشان و تاراج جسم و روح آنان، زنان در پرتو آگاهی، خرد و سیاست مداری بر چنین نظامی پیروز می شوند و آزادی و دیگر حقوق از دست رفتة خویش را باز می یابند. هم چنین این نمایش نامه، بآسانی تن به تأویل می دهد؛ زن در این نمایش نامه، افزون بر بازی کردن نقش واقعی و طبیعی خود در نظام مردسالار، شماری از خویش کاری های آناهیتا، الهة اسطوره ای را نیز به وام گرفته است. در این مقاله، تلاش شده تا نقش، جای گاه و کنش و واکنش های زن در چنین نظامی تحلیل و بررسی شود.
۲.

بازتاب اجتماعیِ کهن الگوی آنیموس در شخصیت های زن نمایشنامه های بیضایی (مطالعه موردی: نمایشنامه های پرده خانه و ندبه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنیموس بیضایی پرده خانه نقد اسطوره شناختی ندبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۲۵
کارل گوستاو یونگ روان ناخودآگاه انسان را متشکل از دو قطب متقابل مؤنث و مذکر آنیما و آنیموس می داند. کهن الگوی آنیما نیمه زنانه در روان مرد و آنیموس نیمه مردانه در روان زن است. برقراری هماهنگی و اتحاد میان این دو نیمه از روان، حفظ تعادل در روان انسان را سبب می شود و استیلای هریک از این قطب های متقابل در فرد، سلسله ای از خصلت ها و ویژگی ها را پدید می آورد که از منظر اجتماعی و فرهنگی قابل مطالعه و بررسی است. مقاله حاضر، با رویکرد اسطوره شناختی، به چگونگی تجلی یافتن کهن الگوی آنیموس در دو اثر نمایشی پرده خانه و ندبه از بهرام بیضایی می پردازد. بیضایی در این دو اثر، شخصیت های زنی را به تصویر می کشد که بنا به موقعیت اجتماعی شان، آنیموس یا قطب مذکر پویا و فعال دارند. مطالعه خاستگاه و بازتاب اجتماعی و فرهنگیِ چیرگی آنیموس در شخصیت های زن این آثار، تأثیرپذیری کنش های روانی فرد از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و همچنین ارتباط تنگاتنگ و متقابل میان این دو ساختار را آشکار می کند.
۳.

مطالعه ی انتقادی نمایشنامه ی پرده خانه اثر بهرام بیضایی از منظر بازتوزیع محسوسات با تکیه بر آرای ژاک رانسیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژاک رانسیر بهرام بیضایی پرده خانه سیاست رانسیری زیبایی شناسی توزیع امر محسوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۴۲
یکی از مهم ترین مسائل مطرح شده درباره ی هنر، میزان انطباق و نزدیکی آن به مقولات جهان واقعی است. افلاطون هنر را تقبیح می کرد. در نظر او هنر تقلیدی صرف از عناصر جهان مادی بود و به همین خاطر مخاطب را از حقیقت دور می کرد. در مقابل این نظر، ارسطو هنر را تقلیدی خودآیین و پرداخت شده می دانست و عقیده داشت هنر می تواند محمل ساختاری از معنا باشد و بر ادراک و احساسات مخاطبانش تأثیر بگذارد. رانسیر این دو شیوه ی تفکر راجع به هنر را، که به ترتیب رژیم اخلاقی و رژیم بازنمایانه می نامد، نقد می کند. در نظر او این دو رژیم قائل به وضع و تثبیت نوعی نظام سلسله مراتبی در عرصه ی اجتماعی اند که با تعیین کارکرد و جایگاه برای افراد، تداوم نظم را در جامعه دنبال می کند. او این فرایند را نظام توزیع محسوسات می نامد. طبق نظریه ی رانسیر، دسترسی به قلمروی معنا و انتقال پیام از طریق اثر هنری امکان پذیر نیست؛ و اثربخشی هنر تنها از طریق نوعی انقلاب حسی و بازتوزیع محسوسات میسر است که در رژیم استتیک اتفاق می افتد. پژوهش پیش رو به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و با مراجعه به داده های کتابخانه ای، نمایشنامه ی پرده خانه اثر بهرام بیضایی را به عنوان نمونه ی اثری که در چهارچوب رژیم استتیک قرار نمی گیرد، مورد بررسی قرار می دهد. این نمایشنامه با استفاده از منطق اجماع، جهان نمایشنامه را به دو گروه مجزا و متضاد تقسیم کرده است که می توان آن ها را متناظر با دوگانه های سلطه گر/ تحت سلطه و خوب/ بد دانست. اعضای هر گروه با هم یکدست اند و به شکلی هرمی تحت تأثیر و سیطره ی یک جزء استعلایی قرار دارند. این نمایشنامه بر مبنای طرحی منسجم کنش واحدی را پیش می برد و درنهایت به فرجام معینی می رسد که نمایشنامه نویس از طریق آن می خواهد آگاهی خاصی را به مخاطبان خود انتقال دهد. از همین رو می توان آن را پیرو رژیم بازنمایانه دانست.