فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۳۵۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، که از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی همبستگی است به بررسی تأثیر رفتار اخلاقی زنان کارافرین با نقش میانجی گری هوشیاری کارافرینانه بر عملکرد کسب و کار پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شامل 148 نفر از زنان کارافرین منتخب جشنواره کارآفرینی ایرانی صاحب کسب و کار است که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 106 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. داده های لازم از طریق پرسشنامه های استاندارد جمع آوری شد. روایی و پایایی متغیرها مورد تأیید قرار گرفت. پایایی برای هوشیاری کارافرینانه 0/78، رفتار اخلاقی 0/89 و عملکرد کسب و کار 0/90 به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش الگو سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Smart PLS2 انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رفتار اخلاقی زنان کارافرین به میزان 49 درصد بر هوشیاری کارافرینانه و به میزان 45 درصد بر عملکرد کسب و کار آنها تأثیر دارد. هم چنین نتایج نشان داد که هوشیاری کارافرینانه به میزان 17 درصد به عنوان متغیر میانجی بین رابطه رفتار اخلاقی و عملکرد ایفای نقش می کند. نتیجه گرفته شد که عملکرد کسب و کار زنان کارافرین تحت تأثیر هوشیاری کارافرینانه و رفتارهای اخلاقی آنها است که مدیران و دست اندرکاران باید به آنها توجه ویژه ای کنند.
سنجش مقدار رضایت شغلی معلمان زن (مورد شناسی: شهرستان دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف اصلی بررسی مقدار رضایت شغلی معلمان زن انجام شده است. توجه به کارکنان سازمان ها به عنوان بزرگ ترین دارایی سازمان ها و جلب رضایت کارکنان و علاقه مند کردن آن ها نسبت به حرفه شان در موفقیت کاری و رسیدن به هدف های سازمانی سازمان ها، بسیار دارای اهمیت است. در این پژوهش از روش پیمایشی و از ابزار پرسش نامه بهره گرفته شده است. هم چنین، برای سنجش از دو نوع اعتبار محتوا و اعتبار سازه و برای محاسبه پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. حجم نمونه 124 نفر بوده که این تعداد به شیوه تمام شماری از تمامی معلمان آموزش و پرورش شهرستان دامغان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهند که: 1) مقدار رضایت شغلی حدود دو سوم معلمان زن شاغل در آموزش و پرورش شهرستان دامغان در حد زیاد و خیلی زیاد بوده است. معلمان با سابقه کار زیر دو سال بیش از سایر معلمان از شغل خود راضی اند. بین وضعیت تاهل، تحصیلات و رضایت شغلی معلمان رابطه ای معنی دار وجود ندارد. 2) حدود 16 درصد از معلمان زن در بعد بهداشتی از شغل خود رضایت دارند. 3) مقدار رضایت از بعد انگیزشی برای 77 درصد معلمان در حد زیاد و خیلی زیاد بوده است.
اسلام و دامنه ی فعالیت اقتصادی زنان-گفتگو با حضرت ایت الله بجنوردی
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری بین نسلی تله فقر در میان نسل سنی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روی هم رفته، مسئله فقر و فقر زنان به گونه خاص از جمله مسایل اجتماعی است که در سال های اخیر تلاش شده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ گردد. نتایج بررسی های آماری نشان می دهد فقر و نابرابری در بین زنان بیش از مردان است. به همین منظور این پژوهش در پی آن است تا در یک مطالعه موردی در نسل سنی زنان تله فقر را مورد مطالعه قرار دهد. جهت بررسی این پدیده، نوعی الگوی داده سازی شبه پانل طراحی شده است. در الگوی طراحی شده، با ترکیب داده های مقطعی بودجه خانوار، رفتار متولدین 1310 تا 1350 در طی 21 سال مورد ردیابی قرار می گیرد. نمونه مورد بررسی در این داده ها، تنها شامل زنانی است که سرپرست خانوار هستند. بر همین اساس، مجموع حجم نمونه در این پژوهش شامل 18682 مشاهده در نسل سنی 1310 تا 1350 است. جهت پردازش داده های نمونه از نرم افزار STATA و روش سنجی حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در طی سال های یاد شده سرپرست هایی که دارای میانگین سطح درآمدی هستند، درون تله فقر قرار نمی گیرند.
رفع تورش انتخاب نمونه و درونزایی متغیر دستمزد در برآورد عرضه نیروی کار زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برآورد الگوی عرضه کار زنان متاهل مطابق با آخرین روشهای سنجی و آماری می تواند تا حد قابل توجهی تاثیر عرضه کار زنان متاهل را در تغییرات مالیاتی و رفاهی تفسیر گر باشد. در تحقیق حاضر الگوی عرضه کار زنان متاهل در خانوارهای هر دو زوج شاغل و دارای درآمد غیر کاری بر اساس چارچوب الگوی نئوکلاسیک برآورد شده است. داده های تحقیق بر گرفته از اطلاعات خُرد هزینه و درآمد خانوار در سال 1392 و روش تخمین توجه به رفع تورش انتخاب نمونه و استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته(GMM) است. یافته ها نشان می دهد عرضه کار زنان متاهل، استاندارد و کشش دستمزد خودی مثبت و معنادار است، لذا برنامه های رفاهی و مالیاتی تاثیر واضحی را بر کاهش و یا افزایش ساعات کار این گروه خواهد داشت. در نمونه مطالعه تحولات اجتماعی - فرهنگی ، در کنار همسان گزینی در امر ازدواج، ارتباط مثبت بین ساعات کار زنان متاهل را همراه با افزایش دستمزد شوهران نشان می دهد. می توان نتیجه گرفت سیاستهای تاثیر گذار بر افزایش درآمد غیر کاری خانوار در نمونه بررسی شده، تاثیر بسزایی بر کاهش عرضه ساعات کار زنان متاهل را در این گروه درآمدی نداشته است.
ارزش اقتصادی شغل زن پزشک و تفاهم اقتصادی همسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پزشکی از مشاغل پردرآمد در ایران، به ویژه برای زنان، به شمار می رود. پژوهش درباره تفاهم اقتصادی زنان پزشک به دلیل قرارگرفتن در اوج اقتدار اقتصادی، بیش از بررسی تفاهم اقتصادی مشاغل دیگر می تواند درخصوص سنجش درستی ایدة «افزایش اقتدار اقتصادی = افزایش تفاهم اقتصادی» گویا باشد.
روش پژوهش در این زمینه، پیمایشی و ابزار آن پرسشنامه است. براساس نتایج پژوهش، بیش از 90 درصد زنان پزشک، در تأمین نیازها و مخارج خانواده، به شوهرشان کمک می کنند و این هزینه کردها با میل و رغبت و احساس مسئولیت در مقابل هزینه های خانواده است. با توجه به اینکه مسئولیت مهم شوهر در خانه و خانواده، سرپرستی و تأمین هزینه های زندگی است، با این حال بیش از 52 درصد شوهران در این گونه خانواده ها، از خرج نشدن درآمد زن در مخارج خانواده، ناراضی اند. درنهایت تفاهم اقتصادی همسران در این پژوهش با متن و دیدگاه های اسلامی برابری می کند و نشان می دهد که هرجا اقتدار اقتصادی شوهر بیشتر از جایگاه اقتصادی زن بوده تفاهم بیشتر است از خانواده هایی که جایگاه مرد و زن در تأمین مخارج خانواده جابه جا شده است.
رشد بخشی و اثر آن بر درآمد جنسیتی نیروی کار در ایران (رویکرد ماتریس حسابداری اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزه های تخصصی:
با توجه به طبیعت متفاوت ساختار تولید در بخش های مختلف اقتصاد، رشد این بخش ها اثر متفاوتی بر اشتغال دارد. از سوی دیگر با توجه به تجزیه بازار کار بر حسب جنسیت، اثر رشد بخش های مختلف اقتصاد بر اشتغال زنان و مردان نیز متفاوت است. در این پژوهش ساختار شغلی اشتغال زنان در بخش های مختلف اقتصادی در ایران و اثر رشد بخشی بر درآمد جنسیتی نیروی کار (مردان و زنان) در چارچوب مدل ماتریس حسابداری اجتماعی بررسی شد. از آنجایی که در ماتریس های حسابداری اجتماعی موجود در ایران حساب عوامل تولید خصوصاً نیروی کار بر حسب جنسیتی تفکیک نشده است، در همین راستا هدف اولیه در این پژوهش ارائه روشی به منظور تهیه ماتریس حسابداری اجتماعی که در آن درآمد نیروی کار بر حسب جنسیت تفکیک شده است. سپس بر اساس آن مدل ماتریس حسابداری اجتماعی ارائه و اثر رشد بخشی بر کل درآمد نیروی کار، درآمد نیروی کار زنان، و درآمد مردان به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند با رشد بخشی اثرات یکسانی بر درآمد شاغلین زن و مرد ندارد و درآمد نیروی کار مردان با اختلاف زیادی بیش از درآمد نیروی کار زنان افزایش می یابد.
معالجه قرآنیه لتازم العلاقه الجنسیه بین الزوجین( القسم الثالث)
حوزه های تخصصی:
تأثیر سرمایه انسانی و اجتماعی کارکنان زن بر کسب پست های سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزه های تخصصی:
امروزه شواهد و تحقیقات در کشور ما نشان می دهد که با وجود افزایش سطح تحصیلات خانم ها و تمایل آن ها به کار در سازمان های دولتی، پیشرفت آن ها در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده است. تحقیقات مختلفی نشان داده اند که سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی از عوامل تأثیر گذار در موفقیت و ارتقاء شغلی محسوب می شوند. در این پژوهش تأثیر سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی زنان بر کسب پست های سازمانی بررسی شده است. داده های میدانی از طریق پرسشنامه ای استاندارد از نمونه ای از زنان کارمند در بانک سپه خراسان رضوی به تعداد 115 نفر جمع آوری شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که سرمایه انسانی در کلیه سطوح سازمانی می تواند خانم ها را در کسب پست های سازمانی کمک کند و سرمایه اجتماعی بر کلیه سطوح سازمانی تأثیر یکسانی دارد و خانم ها، پست های بالاتر را به دلیل داشتن سرمایه انسانی بیش تر به دست آورده اند.
بررسی شاخص های عملکرد اجتماعی مربیان تربیتی زن از نظر اولیاء دبیرستان های شهرستان داراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله مبتنی بر پژوهشی توصیفی و از نوع پیمایشی است. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت عملکرد مربیان تربیتی زن در دبیرستان های شهرستان داراب از جنبه علمی، مذهبی، الگو بودن، تعامل با دانش آموزان، اوقات فراغت و نگرش نسبت به آنان از نظر مدیران، معلمان و مربیان تربیتی بود. جامعه آماری در این پژوهش تمامی اولیاء دبیرستان های زن شهرستان داراب بودند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. حجم نمونه مورد بررسی در این پژوهش120 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان محاسبه شد. از این تعداد 101 نفر در این مطالعه شرکت نمودند. داده های این پژوهش متناسب با شاخص های فوق با استفاده از یک پرسشنامه 24 سئوالی گردآوری شدند. برای تأمین اعتبار محتوایی پرسشنامه از منابع علمی موجود و نظر متخصصین موضوعی استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ برابر 0.86 برآورد گردید داده های حاصل از این مطالعه با استفاده از شاخص های آماری میانگین، انحراف استاندارد، چولگی و آزمون های تی، تحلیل واریانس، ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که؛ مربیان تربیتی ذیل شاخص های عمل به وظایف، وضعیت علمی، رضایتمندی، دادن اطلاعات مذهبی و نگرش، به ترتیب با 0.245، 0.182، 0.175، 0.093 و 0.013 میزان چولگی، ارزیابی پایینی را به خود اختصاص داده اند. این نتایج در سطح (P<0.000) معنادار می باشند. هم چنین از جنبه علمی بودن، مدیران ارزیابی مثبت تری از عملکرد مربیان در این زمینه نسبت به خود مربیان داشته اند (P<0.025).
زنان کارآفرین
تصور ذهنی و تجربه عینی زنان از امنیت (مورد مطالعه: زنان شاغل در بخش غیررسمی در شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله زن و شهر، از حوزه های جدید مطالعات شهری است. سرزندگی فضای عمومی و ارتقای کیفیت محیط، در گرو حضور افراد و تعامل های اجتماعی فارغ از سن، جنسیت، نژاد، قومیت، گروه بندی اجتماعی و توانایی های فردی است. در شهرسازی انسان گرا، بر نیازهای گروه های خاص مانند زنان، کودکان، سالمندان، جانبازان و معلولان، و دسترسی آسان و استفاده آنان از فضاها تأکید می شود. یکی از پیش شرط های مناسب سازی فضای شهری، فراهم کردن امن ترین فضا برای حضور و فعالیت زنان، بدون تفاوت های جنسیتی غیرضروری است. تصویر ذهنی زنان از فضاهای شهری، حول دو مفهوم کلیدی احساس امنیت و ترس از فضا شکل می گیرد و این امر بر گرایش زنان به فعالیت تأثیرگذار است. تجربه ترس بر حضور زنان در حوزه عمومی اثر می گذارد. درواقع، در یک فضای جنسیتی شده، احساس امنیت و امنیت زنان کاهش می یابد و رابطه ای معکوس میان فضا و امنیت به وجود می آید. در این پژوهش، با استفاده از چارچوب نظری منتخب با تأکید بر مکتب کپنهاک، به ویژه دیدگاه بوزان و به روش پیمایشی، حجم نمونه ای شامل 205 زن شاغل مطالعه شدند. مطابق نتایج، بعد ذهنی بالاتر از بعد عینی است، اما بیش از 50 درصد از جامعه مورد مطالعه، تجاربی از ناامنی عینی را اعلام داشته اند. با توجه به یافته های تحقیق، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر احساس امنیت را جنسیت تشکیل می دهد. به عبارت دیگر، صرف زن بودن، بیش از سن، تحصیلات و نوع فعالیت و پایگاه برای زنان ناامنی ایجاد می کند. شاید به همین دلیل است که براساس یافته های این مطالعه، نگرش زنان به فعالیت در پاساژ، پس از ورود منفی تر شده است. مهم ترین مشوقان زنان برای ورود به پاساژ، نه خانواده ها بلکه خود آنان و دوستانشان بوده اند. با توجه به این تغییرات و روند افزایش حضور و کار زنان در فضاهای شهری مانند فروشگاه ها، مراکز تجاری... لازم است نظام بیمه و حقوق صنفی این دسته از زنان که میانگین حقوق دریافتی آنان (در مطالعه حاضر) حدود 300 هزار تومان در ماه برای حدود ده ساعت کار در روز است، بررسی شود. الزام سازندگان ساختمان به درنظرگرفتن اتاق کودک و شیردهی و استراحت در همه پاساژها، تعبیه سرویس های بهداشتی مخصوص بانوان، صدور کارت مباشرت، پوشش حداقل دستمزد و... برخی از مواردی است که باید به آن توجه کافی صورت گیرد.
مقایسه ابعاد خودکارامدی و اضطراب و روند تغییرات هر یک در سه گروه سنی 11 9، 14 12 و 17 15 ساله دختران کار و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی روند تغییرات و تفاوت ابعاد خودکارامدی (هیجانی، اجتماعی، تحصیلی و جسمانی) و اضطراب در سه گروه سنی مختلف دختران کار و عادی، پژوهشی توصیفی از نوع مقطعی صورت پذیرفته است. 111 کودک و نوجوان کار 17-9 ساله به صورت نمونه گیری در دسترس و 124 دانش آموز دختر از سه دوره تحصیلی مختلف به صورت تصادفی ساده انتخاب، و بررسی شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های خودکارامدی کودکان، خودکارامدی جسمانی و سیاهه اضطراب حالت صفت بوده است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل واریانس بین آزمودنی تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در هر سه گروه سنی، اضطراب حالت صفت دختران کار به طور معناداری از دختران عادی بیشتر است درحالی که خودکارامدی و ابعاد آن در دختران عادی به طور معناداری از دختران کار بیشتر است. با افزایش سن در دختران عادی اضطراب حالت و اضطراب صفت افزایش می یابد، درحالی که در مورد دختران کار با افزایش سن از دوره سنی 11-9 به دوره سنی 14-12 سال افزایش اضطراب حالت، و با افزایش سن تا دوره سنی 17-15 سال کاهش اضطراب حالت وجود دارد و با افزایش سن در دختران کار، اضطراب صفت افزایش می یابد. هم چنین با افزایش سن، میزان خودکارامدی تحصیلی (بجز در دختران کار 17- 15 ساله)، و خودکارامدی اجتماعی و هیجانی در هر دو گروه کاهش، و خودکارامدی جسمانی در دختران کار تا حدی افزایش، و در دختران عادی کاهش می یابد. بنابراین، خودکارامدی در دوران اواسط کودکی و نوجوانی می تواند به عنوان عامل تأثیرگذار مهمی در بروز و تداوم اضطراب نقش داشته باشد.
سن ازدواج، طول مدت خانواده و درآمد فرد: تحلیلی اقتصادی از منافع ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل اقتصادی منافع ازدواج از لحاظ زمان تشکیل خانواده و مدت زندگی در قالب آن موضوع اصلی این مقاله است. با کمک نظریه اقتصادی می توان به این موضوع پی برد که تشکیل خانواده از منافعی برخوردار است که البته افزایش درآمد مهم ترین مصداق آن است. بر این اساس انتظار می رود زمان ازدواج و پس از آن مدت زمانی که فرد در قالب خانواده زندگی می کند نیز بر درآمد مؤثر باشند. نتایج این مطالعه که بر اساس دو نمونه از مردان (شامل 415 مشاهده) و زنان (شامل 409 مشاهده) متأهل ساکن شهر تهران به دست آمده است، حکایت از این دارد که سن ازدواج اثر مثبت و مدت ازدواج اثر منفی بر درآمد افراد متأهل دارد. این یافته به طور ضمنی مؤید آن است که آموزش می تواند عامل مهم بروز چنین واقعیتی باشد زیرا از یک سو موجب تأخیر در ازدواج می شود و از سوی دیگر درآمد فرد را افزایش می دهد.
تاثیر ادراک از بافت اخلاقی سازمان بر واکنش های شغلی با تاکید بر ارزش های کاری (مورد مطالعه: کارکنان خانم دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز و با افزایش نقش زنان در مشاغل گوناگون، لزوم انجام تحقیقاتی درباره عوامل موثر بر واکنش های شغلی آنان احساس می گردد. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر بافت اخلاقی سازمان بر واکنش های شغلی کارکنان خانم دانشگاه فردوسی مشهد و هم چنین بررسی نقش تعدیل کننده متغیر ارزش های کاری کارکنان بود. روش نمونه گیری، طبقه بندی دو مرحله ای و تصادفی ساده بوده است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 210 تن تعیین شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون میانگین، تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار WARPPLS استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که ادراک از بافت اخلاقی بر رضایت مندی شغلی (0.56=β) و قصد ترک شغل (0.36- =β) موثر است. همچنین نقش تعدیلگر ارزش های کاری بر رضایت مندی شغلی (0.44=β) مورد تایید قرار گرفت. اگرچه که ارزش رابطه (0.53=β) و ارزش پاداش (0.35=β) نقش اثرگذارتری بر رابطه میان اخلاقیات در سازمان و رضایت مندی شغلی دارند.
اسلام و غرب
عدالت سازمانی تعدیل کننده ی رابطه ی استرس، گرانباری و خطرات شغلی با دلبستگی و تعهد پرستاران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ی عدالت توزیعی و رویه ای در رابطه ی میان استرس، گرانباری و خطرات شغلی با دلبستگی و تعهد در پرستاران و بهیاران زن به مرحله ی اجرا درآمد. جامعه ی آماری پژوهش پرستاران و بهیاران زن سه درمانگاه خصوصی بودند که از میان آن ها، 94 پرستار به شیوه ی تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های عدالت توزیعی، رویه ای، استرس شغلی، گرانباری نقش، خطرات شغلی و تعهد سازمانی(Lambert et al ,2007) و پرسشنامه دلبستگی شغلی (Ouyang , 2009) بودند. داده های بدست آمده از ابزارهای پژوهش از راه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن بودند که: 1. عدالت توزیعی و رویه ای رابطه ی استرس شغلی را با دلبستگی شغلی در پرستاران و بهیاران زن تعدیل می کند. بدین معنی که وقتی عدالت توزیعی و رویه ای پایین است، رابطه ی استرس شغلی با دلبستگی شغلی منفی یا غیر معنادار، ولی وقتی عدالت توزیعی بالاست، این رابطه مثبت است. 2. عدالت توزیعی هم چنین، رابطه ی گرانباری نقش را با دلبستگی شغلی تعدیل می کرد. بدین معنی که وقتی عدالت توزیعی پایین است، گرانباری نقش با دلبستگی شغلی دارای رابطه ی منفی، ولی وقتی عدالت توزیعی بالاست، این رابطه مثبت است. 3. بالاخره عدالت توزیعی رابطه ی خطرات شغلی را با تعهد سازمانی تعدیل می کرد. بدین معنی که وقتی عدالت توزیعی پایین است، خطرات شغلی با تعهد سازمانی دارای رابطه ی منفی، ولی وقتی عدالت توزیعی بالاست، رابطه ی خطرات شغلی با تعهد سازمانی مثبت است.