مقوله زن و شهر، از حوزه های جدید مطالعات شهری است. سرزندگی فضای عمومی و ارتقای کیفیت محیط، در گرو حضور افراد و تعامل های اجتماعی فارغ از سن، جنسیت، نژاد، قومیت، گروه بندی اجتماعی و توانایی های فردی است. در شهرسازی انسان گرا، بر نیازهای گروه های خاص مانند زنان، کودکان، سالمندان، جانبازان و معلولان، و دسترسی آسان و استفاده آنان از فضاها تأکید می شود. یکی از پیش شرط های مناسب سازی فضای شهری، فراهم کردن امن ترین فضا برای حضور و فعالیت زنان، بدون تفاوت های جنسیتی غیرضروری است. تصویر ذهنی زنان از فضاهای شهری، حول دو مفهوم کلیدی احساس امنیت و ترس از فضا شکل می گیرد و این امر بر گرایش زنان به فعالیت تأثیرگذار است. تجربه ترس بر حضور زنان در حوزه عمومی اثر می گذارد. درواقع، در یک فضای جنسیتی شده، احساس امنیت و امنیت زنان کاهش می یابد و رابطه ای معکوس میان فضا و امنیت به وجود می آید. در این پژوهش، با استفاده از چارچوب نظری منتخب با تأکید بر مکتب کپنهاک، به ویژه دیدگاه بوزان و به روش پیمایشی، حجم نمونه ای شامل 205 زن شاغل مطالعه شدند. مطابق نتایج، بعد ذهنی بالاتر از بعد عینی است، اما بیش از 50 درصد از جامعه مورد مطالعه، تجاربی از ناامنی عینی را اعلام داشته اند. با توجه به یافته های تحقیق، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر احساس امنیت را جنسیت تشکیل می دهد. به عبارت دیگر، صرف زن بودن، بیش از سن، تحصیلات و نوع فعالیت و پایگاه برای زنان ناامنی ایجاد می کند. شاید به همین دلیل است که براساس یافته های این مطالعه، نگرش زنان به فعالیت در پاساژ، پس از ورود منفی تر شده است. مهم ترین مشوقان زنان برای ورود به پاساژ، نه خانواده ها بلکه خود آنان و دوستانشان بوده اند. با توجه به این تغییرات و روند افزایش حضور و کار زنان در فضاهای شهری مانند فروشگاه ها، مراکز تجاری... لازم است نظام بیمه و حقوق صنفی این دسته از زنان که میانگین حقوق دریافتی آنان (در مطالعه حاضر) حدود 300 هزار تومان در ماه برای حدود ده ساعت کار در روز است، بررسی شود. الزام سازندگان ساختمان به درنظرگرفتن اتاق کودک و شیردهی و استراحت در همه پاساژها، تعبیه سرویس های بهداشتی مخصوص بانوان، صدور کارت مباشرت، پوشش حداقل دستمزد و... برخی از مواردی است که باید به آن توجه کافی صورت گیرد.