فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۵۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی با تنیدگی ادراک شده در دانشجویان دختر شهر زنجان بود. حجم نمونه در این پژوهش 200 نفر دانشجوی دختر بودند که، به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از بین دانشجویان شهر زنجان انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه ذهن آگاهی براون و رایان، پرسشنامه تنیدگی ادراک شده کوهن، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و پرسشنامه هوش هیجانی شات و همکاران بودند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد، که بین متغیرهای ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی با تنیدگی ادراک شده همبستگی چندگانه وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، که ترکیب خطی متغیرهای پیش بین ذهن آگاهی، خودکارآمدی عمومی و هوش هیجانی 51 درصد تنیدگی ادراک شده را تبیین می کند. یافته های پژوهش از اهمیت ذهن آگاهی، خودکارآمدی و هوش هیجانی در کاهش تنیدگی ادراک شده حمایت می کند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. این پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری را تمامی زوجین جوان زیر پوشش کمیته امداد شهرستان قوچان تشکیل می داد. نمونه آماری این گونه تهیه شد که پس از اعلان عمومی و فراخوان، 91 خانم به صورت داوطلبانه شرکت کردند. در ابتدا پرسش نامه خشونت خانگی(Mohseni Tabrizi et al, 2013) بمنظور غربالگری اجرا و از بین زنانی که دارای بالاترین مقدار خشونت خانگی بودند (37 زن انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و گروه کنترل (18 نفر) قرار گرفتند و هم چنین، آزمودنی ها به پرسش نامه نستوهی و کیفیت زندگی(SF-36) پاسخ دادند و درمان شناختی رفتاری گروهی، برای گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. یافته های پژوهش نشان دادند که درمان گروهی شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی، تأثیر دارد. از آن جا که خانواده درمانی شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی اثربخش و مطلوب بود، اجرای این روش مداخله را بمنظور بهبود روابط زوجین و بهبود عملکرد خانواده توصیه می شود.
الگوی ساختاری ارتباط مشکلات عاطفی- روانی-رفتاری در خانواده اصلی با رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه مشکلات عاطفی-روانی-رفتاری در خانواده اصلی با رضایت زناشویی زنان بود. به همین منظور، تعداد 250 نفر از دانشجویان زنِ متأهل دانشگاه پیام نور هشتگرد به شیوه در دسترس برگزیده شدند و به پرسشنامه انتقال های بین نسلی (ناهیدپور، 1391)پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های حاصله از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که مشکلات عاطفی-روانی-رفتاری در خانواده اصلی هم دارای رابطه مستقیم با رضایت زناشویی زنان و هم دارای رابطه غیرمستقیم با رضایت زناشویی زنان با میانجی گری رضایت زناشویی والدین و رابطه والد-کودک است. نتایج حاکی از آن است که به منظور بهبود کیفیّت زندگی زناشویی افراد توجه به مشکلات موجود در خانواده اصلی افراد در مشاوره های پیش از ازدواج ضرورت دارد.
نگره ای تطبیقی بر «مادری» در روان شناسی و ادبیات ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از تجلیات ارزشمند زن در جهان خلقت، نقش مادری است. مادری و زنانگی دو مفهومی است که میان آن ها رابطه پیچیده ای وجود دارد. هر چند مادری پایگاه اجتماعی است که به آن بهای زیادی داده می شود و از زنان عمدتاً انتظار می رود که این نقش را بپذیرند، اما عملکرد واقعی آن هنوز نامرئی مانده است. در این میان، مذهب و روان شناسی حوزه هایی اند که در از دو زاویه تشبیه و تفاوت به جایگاه و نقش مادر در زندگی فرد پرداخته اند. مذهب به مثابه نهادی که فرد اعتقادات خود را بر مبنای آن سامان می دهد، نقش تعیین کننده ای در نقطه عطف زن، در قالب مادری، داشته و نگرشی همراه با تکریم را ارائه می کند؛ در عین حال، حیطه روان شناسی به مثابه علم کاربردی مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی نگرشی چالشی و اُبژه محور به حضور مادر در زندگی فرد دارد که از طرفی، آن را مؤثر و از طرفی، مخل زندگی فرد و باعث اختلال شخصیتی وی می داند. در این مقاله، برآنیم تا نگاهی تطبیقی بر مادری، در دو حوزه دین و روانشناسی داشته باشیم تا به نقاط تشبیه و تأکید و تفاوت آن ها دست یازیم.
شناسایی و تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان در فضای سایبر (مورد مطالعه: زنان 45-20 ساله شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان در فضای سایبر در میان زنان 20 تا 45 ساله شهر تهران، با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. در بخش چارچوب نظری از نظریه های صاحب نظرانی هم چون هیرشی، مرتن، باندورا ، پیترسون و دنسلی استفاده شده است. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه 386 نفر محاسبه که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مطالعه شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی ترکیبی محقق ساخته و گویه ها استاندارد بوده که پس از تایید اعتبار سازه ای و صوری آنها توسط صاحب نظران، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (0.79) محاسبه و استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده ی آن است که مشارکت اجتماعی زنان و دلبستگی خانوادگی خشونت علیه زنان در فضای سایبر را کاهش می دهد و با افزایش اعتیاد آنلاین، خشونت افزایش می یابد و همنوایی در گروه های سایبری در صورت اعتیاد آنلاین در خشونت علیه زنان تاثیرگذار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن است متغیر مشارکت اجتماعی بیش از دیگر متغیرها بر خشونت علیه زنان تاثیر دارد.
تأثیر سرمایه اجتماعی و سرمایة فرهنگی در مواجهه زنان با رفتارهای غیراخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله کنکاشی تجربی است دربارة تأثیرات مجزا و توأمان سرمایه های اجتماعی و فرهنگی در مواجهه زنان و دختران دانشجو با رفتارهای غیراخلاقی. فرضیه اصلی این است که برخورداری هرچه بیش تر از هر دو نوع سرمایه اجتماعی و فرهنگی، احتمال مواجهه زنان با رفتارهای غیراخلاقی را کاهش می دهد. جامعة آماری این پژوهش را کلیة دانشجویان دختر پنج گروه علمی عام در دانشگاه رودهن و تهران تشکیل می دهند که در هنگام جمع آوری داده های این پژوهش، دست کم دو ترم تحصیلی را در این دانشگاه ها گذرانده بودند. برای آزمون فرضیه مذکور، حدود 420 دانشجوی دانشگاه های تهران و رودهن با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نامتناسب با حج م انتخاب ش دند. ابزار اندازه گیری پرسش نامة ساخت یافت ه محقق ساخته ای است که از طریق آن اظهارات دانشجویان دربارة میزان مواجهه با جرایم اخلاقی و میزان برخورداری از سرمایه های اجتماعی و فرهنگی در یک مقطع زمانی گردآوری شد. نتیجه آزمون فرضیه مذکور نشان داد که به رغم وجود رابطه مستقیم میان برخورداری از سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی، میان سرمایه فرهنگی و مواجهه با رفتارهای غیراخلاقی رابطه ای معماگونه برقرار است؛ به طوری که برخورداری بیش تر از سرمایه اجتماعی بازدارنده مواجهه زنان با رفتارهای غیراخلاقی و برخورداری بیش تر از سرمایه فرهنگی تسهیل کننده مواجهه زنان و دختران دانشجو با رفتارهای غیراخلاقی است.
بررسی تأثیر تحریم های غرب بر حقوق بشر و حقوق زنان
حوزه های تخصصی:
تحریم ها به مثابه اهرم های فشار بر کشورها می باشند که همواره به نحو مستقیم یا غیر مستقیم اعمال می شوند و تأثیرات و نتایج متعددی بر گروه های مختلف دارند. همچنین موجب نقض حقوق بشر و حقوق زنان می شوند و پیامدهایی را به دنبال خود دارد. تحریم علاوه بر تأثیر منفی در زندگی افراد جامعه بر حقوق فردی و اجتماعی آنان نیز اثر می گذارد و موجب نقض حقوق بشر می شود. تحریم های سازمان ملل مغایر با منشور ملل متحد است و اصول حقوق بشر آن را نقض می نماید. تحریم ها موجب سلب حق های زیادی از شهروندان می گردد. مقاله پیش رو با بررسی تأثیر تحریم های غرب بر حقوق زنان و حقوق بشر پیامدها و آثار منفی که این تحریم ها به دنبال خود دارند را تبیین می کند. روش این تحقیق توصیفی - تحلیلی با استفاده از میثاق های بین المللی و سایر منابع کتابخانه ای می باشد.
بررسی عوامل مرتبط با احساس ناامنی اجتماعی زنان در فضاهای شهری (با تاکید بر ویژگیهای کالبدی شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
حوزه های تخصصی:
احساس ناامنی در فضاهای عمومی شهری از نگرانی های مهم شهروندان است. برنامه ریزان و طراحان فضاهای شهری در تلاش هستند تا با شناسایی عوامل مرتبط با احساس ناامنی بویژه در فضاهای شهری، امنیت را برای استفاده کنندگان از آن فضاها فراهم کنند. بخش عمده ای از شهروندان را زنان تشکیل می دهند که حضور آنان در محیط های کار و فعالیت های اجتماعی شهری روند رو به رشدی دارد و این باعث می شود تا در طراحی و ساخت کالبد شهر حضور آنان مورد توجه قرار گیرد. آنان نیازمند تسهیلات خاصی از فضا هستند تا موجب افزایش اطمینان خاطر آنان از حضور امن در فضاهای شهری شود. در این مطالعه تلاش شده است تا زمینه های احساس ناامنی اجتماعی در بین زنان بررسی شود و عوامل مؤثر بر نگرانی ها و ترس های زنان در فضاهای عمومی و محیط شهری با تاکید بر ویژگیهای کالبد شهری شناسایی گردد.
رابطه دلبستگی و ویژگی های شخصیتی با سلامت روان درزنان بزهکار زندانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پرداختن به مسائل زنان به ویژه در دوره های اخیر همواره مورد بحث و گفت وگوهای فراوان بوده و با توجه به این که زنان امروزه نیمی از جوامع انسانی را تشکیل می دهند، شالوده و بنیان جوامع و خانواده به سلامت تمامی افراد جامعه به خصوص زنان بستگی دارد. این مقاله قصد دارد رابطه ویژگی های شخصیتی با سلامت روان در زنان بزهکار زندانی شهر تهران را بررسی نماید. روش: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و سلامت روان زنان زندانی بزهکار شهر تهران بود. از بین زنان زندانی شهر تهران 100 نفر با روش تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال(AAS)، ویژگی های شخصیتی (NEO) و سلامت عمومی)سلامت روان)(GHQ) استفاده شد. طرح پژوهشی از نوع همبستگی و داده ها با استفاده از روش آماری (ضریب همبستگی چند متغیره ) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها و نتایج: نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که دو پیش بین روان رنجورخویی و برون گرایی، 60 درصد تغییرات سلامت روان را پیش بینی می کنند. همچنین دو پیش بین سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی ایمن، 20/24 درصد تغییرات سلامت روان را پیش بینی می کنند.
فرا تحلیل مطالعات خشونت شوهران علیه زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشونت شوهران علیه زنان به عنوان یکی از معضلات اجتماعی در کشور مطرح است و شیوع روزافزون آن در اکثر نقاط ایران مشاهده می شود. این پژوهش از طریق فراتحلیل نتایج آنها درصدد پاسخگویی به این سؤالها است که مهمترین متغیرهای تبیین کنندة خشونت خانگی در پژوهشها و تحقیقات انجام گرفته کدام است؟ در این پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شده است. تحقیقات مربوط به خشونت علیه زنان در ایران با مطالعة اسنادی از نوع تحلیل محتوای متون مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته، و اطلاعات مورد نیاز در دسته بندی موضوعی، روش شناسی یافته ها، دسته بندی متغیرها و دسته بندی نظری استخراج شده و مورد تحلیل و فراتحلیل قرار گرفته است. بیشترین میزان خشونت بین زنان سنین 20 تا 30 سال با 48/5 درصد و کمترین میزان خشونت در گروه های سنی 45 تا 50 سال با 9/6 درصد است. در مجموع خشونتهای روانی عاطفی با 52 درصد شایعترین نوع خشونت علیه زنان بوده است؛ پس از آن نیز خشونت فیزیکی با 37 درصد و خشونت اجتماعی با 34 درصد به ترتیب شایعترین انواع خشونتها علیه زنان را تشکیل می دهد. کمترین میزان خشونت علیه زنان به خشونت جنسی با 11 درصد مربوط است. میزان خشونت بین زنان خانه دار با 65/3 درصد شیوع بیشتری داشته است. محاسبه اندازه اثر و شدت تأثیر رابطه متغیرهای مطالعات، بیانگر این است که50 درصد متغیرها دارای تأثیر کم، 43 درصد شدت متوسط و فقط 7 درصد دارای شدت تأثیر در حد زیاد بوده است. میانگین اندازة اثر r در مطالعات مورد بررسی ESrQ=0/32 به دست آمد. پایگاه اقتصادی اجتماعی، بعد خانوار، تجربه و مشاهده خشونت در خانواده خاستگاه، سرمایه اجتماعی، دخالت خویشاوندان، شیوة همسرگزینی، اعتماد بین زوجین و حمایت اجتماعی بیشترین میزان واریانس مشاهده شده در ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته را تبیین می کند.
دین عامه، ناکامی های عینی و استراتژی زنانه امیدواری: مطالعه تجربه دعانویسی در شهر سنندج.کمال خالق پناه،فاطمه میرزاوندیان،اخترجلوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی روزمره گستره وسیعی از باورها و کردارهای دینی و شبه دینی را دربرمی گیرد. به لحاظ نظری مفهوم دین عامه امکان بحث از ویژگی های فرهنگی و اجتماعی و مردمی بودن کردارهای دینی را در زندگی روزمره فراهم می کند. دین عامه جایگاهی مغفول در مطالعات دینی داشته است، مفهومی که در درون، بیرون و حاشیه های دین رسمی قرار دارد. این مقاله پس از بحثی نظری درباره مفهوم دین عامه، سعی در بررسی کردار دینی دعانویسی و تجربه آن در میان زنان شهر سنندج را دارد. ایده نظری مقاله حاضر این است که دین عامه و استقبال نسبت به آن پاسخی به ناکامی های عینی افراد در زندگی روزمره است. مقاله با اتخاذ رویکردی برساخت گرایانه، تجربه افراد از کردار دعانویسی را در چارچوب روش شناسی زمینه ای بررسی می کند. نتیجه آن که روایت افراد از تجربه دعانویسی نامنسجم و انعطاف پذیر و عاطفی است. این تجربه احساسی از کردار دینی دعانویسی در پیوند با ناامنی های عینی در زندگی روزمره شکل می گیرد. بنابراین کردار دینی دعانویسی خلاء میان انتظارات ذهنی و امکانات عینی را پر می کند. واژه های کلیدی: دین عامه، نظریه زمینه ای، برساخت گرایی، دعانویسی، امیدهای کوچک.
تعارضات زناشویی پس از مهاجرت و موانع اجتماعی رفتار کمک خواهی از دیدگاه زنان مهاجر ایرانی ساکن استرالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی پویائی های خانوادگی و چالش هایی است که در روابط همسرانه زنان ایرانی پس از مهاجرت به استرالیا دیده می شود. به منظور انجام پژوهش روش تحقیق کیفی به شیوه قوم نگاری استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات مشاهده میدانی، مصاحبه عمیق و گفتگوهای غیر رسمی بود. به منظور مشاهده مستقیم تعاملات جامعه ایرانی با جامعه استرالیا و بررسی عوامل احتمالی اثر گذار در سیستم خانواده ایرانی، مشاهده میدانی به مدت دو سال و نیم در ملبورن انجام گرفت. هم چنین 21 مصاحبه عمیق باز پاسخ با زنان ایرانی و 11 مصاحبه با افراد آشنا به امور مهاجرین در دستگاه های دولتی و غیر دولتی استرالیا و هم چنین افراد آشنا با جامعه ایرانی انجام شد. مصاحبه های رسمی ضبط شده و توسط پژوهشگر پیاده و همزمان با جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مصاحبه ها با گفتگوهای غیر رسمی و مصاحبه های پیگیرانه جهت رفع ابهامات و یا اضافه نمودن موارد جدید همراه بود. کلیه داده ها با استفاده از نرم افزار NVivo مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل اجتماعی چون تعارض بر سر حقوق زنان و نقش های جنسیتی و تفاوت فرهنگ پذیری منجر به بروز تعارضات زناشویی می شود. هم چنین کاهش روابط و منابع حمایتی اجتماعی مانعی برای کمک گرفتن جهت حل تعارضات پاسخ دهندگان بود. نتایج به دست آمده از این پژوهش در زمینه کمک رسانی به زوجین مهاجر و آگاه سازی افراد متمایل به مهاجرت مفید خواهد بود.
خشونت نسبت به زنان از منظر تفاسیر قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود آن که اسلام به عنوان کامل ترین دین راهکارهایی در قرآن برای تنظیم روابط خانوادگی توصیه می کند، اما امروزه به دلیل داشتن برخی واژگان و عبارات متهم به تجویزخشونت علیه زنان شده است . یکی از این عبارات واژه «وَاضرِبُوهُنَّ » در آیه 34 سوره نساء است. به این دلیل مقاله حاضر باذکر نظرات جامعه شناسان در باب خانواده و خشونت خانوادگی و کج رفتاری اجتماعی به بررسی این عبارت با استفاده از واژه شناسی و ایجاد شبکه مفاهیم قرآنی و آیات و روایات تفسیری مربوطه اقدام کرده است . این مقاله با روش تحلیل محتوا و در راستای چارچوب نظری اسنادی به بررسی دیدگاه قرآن نسبت به زن و خانواده و قرینه های لفظی موجود در آیه و روایات تفسیری به تحلیل شرایط ضرب و نمادهای مخالفت قرآن با خشنوت علیه زنان اقدام کرده است. همچنین مغایرت واژه « وَاضرِبُوهُنَّ »را با بنیادهای نظریات جامعه شناسی در باب خشونت علیه زنان به اثبات رسانده و از نشوز مد نظر در این آیه با توجه به نظریات کج رفتاری اجتماعی تبیین جامعه شناسانه کرده است. نتایج نشان داد که گفتمان آیه متفاوت از گفتمانی است که در انتقادات از آن استفاده شده است؛ واژه مذکور به عنوان یک امر ارشادی، درپی تنظیم زندگی خانوادگی مخدوش شده بر اثر فقدان رعایت حدود خانواده است؛ و در فرآیندی ترتیبی بعد از دو مرحله «فعظوهن»و« واهجروهن فی المضاجع »و فقدان پاسخگویی آن ها و در شرایط بسیار محدود و مشخص اجرایی است؛ تعبیر مبارک« فلا تبغوا علیهن سبیلا » و روایات مفسر واژه «وَاضرِبُوهُنَّ » ، ازمخالفت قرآن با خشونت علیه زنان حکایت می کند.
موجه سازی مصرف تظاهری؛ مورد مطالعه: مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن در زنان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف کالا در انواع و اقسام آن، دارای دلالت ها و نشانه های عدیده فرهنگی اجتماعی است و موضع مصرفی افراد نیز بر همین مبنا، توجیه می گردد. هدف نوشتار حاضر این است که توضیح دهد مصارف تظاهری و خودنمایانه که غالباً با استفاده از کالا های دارای نام و نشان (برند) با نوشوندگی بالا ، همراه است چگونه توسط مصرف کنندگان توجیه می شود . برای یافتن پاسخ و پی بردن به معانی نهفته مصرف تظاهری با 38 مشارکت کننده زن در مشهد که کم یا بیش مصرف شان، این گونه بوده و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، در خصوص مصرف کالاها و خدمات مدیریت بدن، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. نتایج کدگذاری و تحلیل متن مصاحبه ها نشان می دهد برای مصرف تظاهری کالاها و خدمات مدیریت بدن، پنج توجیه عمده وجود دارد: موجه سازی هویتی مصرف که نشان تشخص و معرف موقعیت اجتماعی مصرف کننده تلقی می شود؛ موجه سازی روان شناختی که در آن فرد به نیاز های روانی خود، نوع انسان یا زنان ارجاع می دهد؛ موجه سازی اقتصادی (عقلانی)، انتخاب های مصرفی را پس از مقایسه ارزش مصرفی ارزش مبادله یا محاسبه هزینه فایده اقتصادی و اجتماعی، معقول ارزیابی می کند؛ موجه سازی نظارتی (الزامی) که در آن فرد خود را تحت نظارت خواسته ها و پیشنهاد های دیگران مهم یا دیگران تعمیم یافته یا آموزه های اخلاقی و مذهبی می بیند؛ و موجه سازی عادت واره که به «مسبوق به سابقه بودن الگوی مصرفی تظاهری یا تمایل به آن در تاریخچه زندگی فرد» ارجاع دارد.