از تجلیات ارزشمند زن در جهان خلقت، نقش مادری است. مادری و زنانگی دو مفهومی است که میان آن ها رابطه پیچیده ای وجود دارد. هر چند مادری پایگاه اجتماعی است که به آن بهای زیادی داده می شود و از زنان عمدتاً انتظار می رود که این نقش را بپذیرند، اما عملکرد واقعی آن هنوز نامرئی مانده است. در این میان، مذهب و روان شناسی حوزه هایی اند که در از دو زاویه تشبیه و تفاوت به جایگاه و نقش مادر در زندگی فرد پرداخته اند. مذهب به مثابه نهادی که فرد اعتقادات خود را بر مبنای آن سامان می دهد، نقش تعیین کننده ای در نقطه عطف زن، در قالب مادری، داشته و نگرشی همراه با تکریم را ارائه می کند؛ در عین حال، حیطه روان شناسی به مثابه علم کاربردی مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی نگرشی چالشی و اُبژه محور به حضور مادر در زندگی فرد دارد که از طرفی، آن را مؤثر و از طرفی، مخل زندگی فرد و باعث اختلال شخصیتی وی می داند. در این مقاله، برآنیم تا نگاهی تطبیقی بر مادری، در دو حوزه دین و روانشناسی داشته باشیم تا به نقاط تشبیه و تأکید و تفاوت آن ها دست یازیم.