فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
325 - 344
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی مفهوم پول برای زنان در خانواده با تمرکز بر زنان متأهل شهر تبریز انجام گرفته است. برای این منظور، از رهیافت پول های خاص زلیزر به منزله چارچوب نظری استفاده شده است. این تحقیق با تکنیک پیمایشی انجام گرفته و حجم نمونه شامل 400 نفر از زنان متأهل شهر تبریز است. نتایج تحقیق نشان داد که برای 8 / 61درصد از زنان مطالعه شده مفهوم پول خانواده محور، 5 / 31درصد خودمحور/خانواده محور و 7 / 6درصد خودمحور است. بین متغیرهای میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال، میزان درآمد، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، و الگوهای تخصیص پول در خانواده با مفهوم پول برای زنان در خانواده رابطه معناداری وجود دارد، اما بین متغیر سن و مفهوم پول برای زنان در خانواده رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای وارد شده در رگرسیون چندمتغیره به ترتیب متغیرهای میزان درآمد زن، پایگاه اقتصادی و اجتماعی، و وضعیت اشتغال باقی ماندند که در مجموع 4 / 36درصد از تغییرات واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند.
عوامل نهادی رسمی و غیر رسمی تأثیرگذار بر اجرای فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی توسط زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش نقش محیط در اجرای فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی با رویکرد نهادی و با دیدگاه نورث بررسی شد و عوامل نهادی تأثیرگذار بر اجرای فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی توسط زنان با استفاده از روش پژوهش کیفی در دو دسته عوامل نهادی رسمی و غیر رسمی از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 8 زن کارآفرین اجتماعی در شهر تهران شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که«شبکه های اجتماعی» از عوامل نهادی غیر رسمی و«مکانیزم های حمایتی» از عوامل نهادی رسمی بر پیاده سازی فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی زنان مؤثر است. این نتایج می تواند به سیاست گذاران در تدوین سیاست های حمایتی تسهیل کننده اجرای فعالیت های کارآفرینانه اجتماعی زنان کمک کند. همچنین کارآفرینان اجتماعی را در چگونگی برقراری ارتباطات مؤثر با سایر کارآفرینان اجتماعی، دانشگاه ها و مراکز علمی و نیز داوطلبان مشارکت در مؤسسه یاری دهد.
در جست و جوی ردپای زنان مادی در منابع تاریخی و بقایای باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
489 - 503
حوزه های تخصصی:
دانسته های ما درباره بخش های مختلف جامعه ماد، به دلیل کمبود منابع نوشتاری هم زمان و شواهد باستان شناسی روشن، بسیار ناقص و پراکنده است و به همین دلیل اظهار نظر دقیق درباره مواردی چون وضعیت زنان این دوره، دشوار و گاهی مخاطره آمیز است. نتایج این پژوهش که با تکیه بر همان منابع تاریخی کم شمار و مدارک باستان شناسی کمرنگ و مرتبط با دوره ماد به دست آمده، تاحدودی نشان می دهد که جامعه ماد نیز، همچون دیگر جوامع و مردمان روزگار خود، جامعه ای مردسالار بوده که در آن پدر در رأس خانواده قرار داشته و سایر اعضا، از جمله بانوی خانه، تابع وی بوده است. در جامعه سنتی ماد، مشاغل مردانه و زنانه مشخص و تعریف شده بود و هر دو جنس وظایف خاص خود را داشت که بر توانایی ها و قابلیت های فیزیکی و ذهنی آن ها استوار بود. علاوه بر آن، به نظر می رسد زنان نقش مهمی در تصمیم گیری های درون خانواده، استحکام بنیان های آن، حفظ و تداوم سنت ها و پویایی اقتصاد خانواده و جامعه ماد داشته اند.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی بانوان جوان و مشارکت آنان در فعالیت های ورزشی در شهر یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز شرکت در فعالیت های ورزشی، به عنوان یک عنصر اساسی در زندگی افراد به شمار می آید، سرمایه اجتماعی هر فرد مهمترین بستری است که فرد بر اساس آن به مشارکت ورزشی می-پردازد. از این جهت، هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی بانوان جوان و مشارکت آنان در فعالیت های ورزشی است. از نظریه سرمایه بوردیو به عنوان چارچوب نظری این پژوهش استفاده شد و همچنین جامعه آماری را بانوان جوان 18-35 ساله شهر یزد تشکیل داده و برای گردآوری داده ها تعداد 200 نفر از آنان به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که مشارکت ورزشی زنان جوان 18 تا 35 ساله شهر یزد، در سطح متوسطی می باشد. مقایسه میانگین مشارکت ورزشی در میان پاسخگویان بر حسب سن و اشتغال تفاوت معنی داری را نشان می دهد. اما مقایسه میانگین مشارکت ورزشی در میان پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات تفاوت معنی داری وجود ندارد. بر اساس نتایج رگرسیونی، متغیرهای ارتباطات اجتماعی (r=0/280) و هویت اجتماعی (r=0/113) بر متغیر مشارکت ورزشی تاثیر مستقل و معناداری داشتند که در این میان بیشترین تاثیر گذاری مستقیم بر نمره مشارکت ورزشی مربوط به مصرف رسانه ایی (r=0/463) است. در نهایت سرمایه اجتماعی (r=0/944) بیشترین تاثیر مستقیم را بر متغیر مشارکت ورزشی دارد بنابراین با توجه به نتایج تحقیق می توان به این هدف کلی دست یافت که سرمایه اجتماعی بر مشارکت ورزشی زنان جوان شهر یزد تاثیر بسزایی دارد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر پدیده مزاحمت جنسی زنان در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی این مطالعه، فراهم آوردن توصیفی همه جانبه از وضعیت مزاحمت جنسی (از نوع مزاحمت خیابانی) زنان و هم چنین بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در شهر اصفهان است. جامعه آماری تحقیق را شهروندان 15 سال به بالای شهر اصفهان تشکیل می دهند. حجم نمونه، 400 نفر اتخاذ شد. پژوهش حاضر از جهت دستیابی به اطلاعات، پیمایشی است و برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش پرس و جو در قالب پرسشنامه ای با سؤالات باز/ بسته و طیف های گوناگون استفاده شده است. آزمون فرضیه ها حاکی از آنست که بین وضعیت ظاهری زنان و مزاحمت جنسی رابطه معناداری وجود دارد، بین گرایش مذهبی و مزاحمت جنسی در مردان رابطه معناداری وجود ندارد، اما این رابطه در زنان معنادار و معکوس است. در مردان با افزایش شرکت در جلسات اجتماعی، مزاحمت جنسی کاهش می یابد و در زنان با افزایش حضور پلیس در سطح شهر، مزاحمت جنسی کاهش می یابد.
چگونگی آزار جنسی زنان در محیطکار: به کارگیری روششناسی کیفی نظریه داده بنیاد برای بررسی احساس ناامنی زنان در محیطکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه احساس ناامنی زنان در محیط کار با استفاده از رهیافت کیفی (تفسیرگرایی اجتماعی) هدف پژوهش حاضر میباشد، در این راستا با20 نفراز زنان شاغل شهر اصفهان مصاحبه شد. روششناسی پژوهش حاضر روششناسی کیفی است و از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمساخت یافته، مشاهده، مشاهده مشارکتی و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نظریه دادهبنیاد استفاده گردید. این روش شامل پنج رویه است و در آخر با استفاده از مقولههای حاصل از سه مرحله کدبندی (باز، محوری و گزینشی) به یک نظریه و یا الگوی پارادایمی دست یافته میشود. یافتههای به دست آمده در قالب شرایط علی، استراتژیها و پیامدها شامل محیطکار، سبک زندگی، شگردهای مواجهه و فرسایش روانی و شغلی است. محیط کار و سبک زندگی (تجلی رفتاری جنسیت زده و نمای ظاهری) باورها و کلیشههای جنسیتی، قدرت نامتوازن از شرایط علی مهم و اثرگذار در به وجود آوردن مسأله ناامنی زنان در محیط کار می باشد.
بررسی رابطه بین مؤلفه های سرمایه ی روان شناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سرمایه ی روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی در بین زوجین شهر اصفهان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ماهیتی، از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی متاهلان ساکن در شهر اصفهان (1392) بود. این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد. بدین طریق تعداد 75 زوج از اعضای جامعه انتخاب شدند و به وسیله ی پرسشنامه ی سرمایه ی روانشناختی ""لوتانز"" و همکاران(2007) و پرسشنامه ی کیفیت زندگی زناشویی ""فلچر"" (2000) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون t) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سرمایه ی روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی، دارای همبستگی منفی (73/0 =r) می باشند. هم چنین بین مؤلفه های سرمایه ی روانشناختی و کیفیت زندگی زناشویی نیز رابطه ی منفی دیده شد. در تحلیل رگرسیون، مؤلفه ی خودکارآمدی و تاب آوری پیش بینی کننده ی کیفیت زندگی زناشویی بودند. (p<./05)
نقش ابعاد سبک زندگی زوجی در پیش بینی سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله متغیرهای مهم در مطالعات خانواده، سازگاری زناشویی است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبک زندگی زوجی اسلامی با سازگاری زناشویی زوجین بود. نمونه تحقیق150 نفر از والدین دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند که با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سبک زندگی زوجین با رویکرد اسلامی و فرم کوتاه پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر بود. داده ها با روش های آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی، رگرسیون، آزمون تی و معادلات ساختاری) و با استفاده از نرم افزارهای AmosوSPSS تحلیل شد. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که سبک زندگی زوجی اسلامی بر سازگاری زناشویی تاثیر معنادار دارد. هم چنین طبق نتایج مدل رگرسیون از بین ابعاد سبک زندگی، بعد ساختاری و بعد رفتاری، سازگاری زناشویی را به طور معناداری پیش بینی کردند. هم چنین بین ابعاد سبک زندگی با رویکرد اسلامی و سازگاری زناشویی همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت. بنابراین چنانچه زن و شوهر تلاش کنند سبک زندگی خود را به سوی اسلامی تر شدن سوق دهند سازگاری زوجی آنها ارتقا خواهد یافت.
طراحی الگوی ارتباطی و اطلاع رسانی برای توانمند سازی زنان عضو صندوق اعتبارات خُرد روستای لپویی استان فارس با پارادایم توحیدمحور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت توانمند سازی زنان، مقاله حاضر به بررسی پارادایم های توانمند سازی «ساختارمحور»، «کارکردمحور»، «تفسیرمحور»، و «انسان محور» می پردازد؛ و با توجه به ناموفق بودن این پارادایم ها ، پارادایم گزیداری منطبق با فطرت انسان و احکام الهی یعنی «توانمند سازی توحیدمحور» را ارائه می کند که به منظور پیاده سازی آن نیز پیمایشی درباره صندوق اعتبارات خُرد زنان روستای لپویی استان فارس به انجام رسید؛ و با طراحی الگوی ارتباطی و اطلاعاتی متناسب، چگونگی تحقق توانمند سازی آنها تببین شد. جمعیت نمونه مطالعه شصت نفر بوده، گردآوری داده ها با روش های مشاهده، مصاحبه و پیمایش صورت گرفت. روایی صوری پرسشنامه با کمک صاحب نظران و پایایی آن نیز با مطالعه راهنمای خارج از نمونه تأیید شد (82/0= α ). یافته ها وجود تفاوت دو گروه زنان عضو صندوق را نشان داد و با کمک نظریه های علوم اجتماعی و روان شناسی، الگوهای ارتباطی و اطلاع رسانی توانمند سازی شامل الگوهای «بینشی- عقیدتی»، «ارزشی اخلاقی»، و «مهارتی رفتاری» طراحی شد که مسیر توانمندی از طریق این الگوها به حکمت مبتنی بر مشارکت گرایی، جامع گرایی و جامعه گرایی زنان می انجامد.
چالش های فرزندآوری زنان شاغل در یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
111 - 134
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، نرخ باروری در ایران، به دلیل عوامل مختلف، تغییرات چشمگیری داشته و در این میان افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و اشتغال مدرن نیز تغییراتی را در رفتار باروری ایجاد کرده است. از سوی دیگر، زنان شاغل نیز با چالش های مختلف در زمینه فرزندآوری دست به گریبان اند. بر این اساس، پژوهش حاضر در یک مطالعه کیفی و بر پایه روش نظریه مبنایی و استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند، چالش های پیش روی زنان شاغل در فرزند آوری را بررسی کرده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش را 24 زن متأهل شاغل در بخش دولتی و خصوصی و در سنین 24 تا 36 سال تشکیل می دهند. داده های پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته گردآوری شده است. از جمله سؤالات محوری این پژوهش عبارت اند از: عوامل تعیین کننده چالش های فرزندآوری زنان مطالعه شده چه بوده است؟ راهبردهای زنان شاغل در مواجهه با چالش های فرزندآوری چه بوده است؟ پیامدهای این وضعیت چیست؟
یافته های پژوهش نشان می دهد که زنان شاغل با چالش های برون شغلی و چالش های درون شغلی در زمینه فرزندآوری مواجه اند که کنش های آن ها را به سمت کم فرزندی به مثابه سبک زندگی سوق می دهد. سوژه های پژوهش، کم فرزندی را جزء تفکیک ناپذیری از رفتار اجتماعی و سبک زندگی کنونی محسوب می کند.
سنجش سرمایه اجتماعی زنان عضو و غیرعضو تعاونی روستایی بخش مرکزی شهرستان چرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
135 - 151
حوزه های تخصصی:
بدون شک، مشارکت زنان روستایی در تعاونی ها تأثیر بسزایی در توسعه فعالیت آن ها و توسعه روستاها خواهد داشت و سرمایه اجتماعی یکی از عواملی است که باعث حضور فعال زنان در عرصه های مختلف اجتماعی می شود. با توجه به این مهم، هدف از پژوهش حاضر سنجش سرمایه اجتماعی زنان عضو و غیرعضو تعاونی روستایی بخش مرکزی شهرستان چرام واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد بوده است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 114 نفر از زنان عضو و غیر عضو تعاونی روستایی بخش مرکزی شهرستان چرام در استان کهگیلویه و بویراحمد بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میانگین نمره مؤلفه های سرمایه اجتماعی اعضای تعاونی نسبت به غیر اعضا، عددی بالاتر را نشان می دهد و تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد پنج مؤلفه تعامل، اعتماد، تعاون، انسجام، و مشارکت توانسته اند با ضریب تبیین 715 / 0، نقش مؤثر و معناداری در پیش بینی وضعیت سرمایه اجتماعی زنان عضو تعاونی روستایی داشته باشند. بنابراین، ایجاد تعاونی های روستایی بر اساس نیازها و اولویت های زنان روستایی و تشویق آنان به مشارکت در این تعاونی ها به منظور افزایش سرمایه اجتماعی و جلب مشارکت آن ها در فرایند پیشبرد اهداف توسعه ای پیشنهاد می شود.
تحلیل کوهورتی (نسلی) نگرش زنان درباره ارزش فرزند در استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
229 - 250
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی تفاوت های ارزش فرزند در سه کوهورت (هم دوره) تولد دهه های 1340، 1350 و 1360 به بعد و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، از داده های طرح پیمایشی«شمار فرزندان موجود و فرزندان ایده آل و شکاف میان آن ها در سه استان منتخب در سال 1391» استفاده شده است. روش نمونه گیری در این طرح ترکیبی از روش های نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای و نمونه گیری تصادفی سیستماتیک بوده است. جامعه آماری 405 زن ازدواج کرده ساکن استان سمنان است. یافته های مطالعه نشان می دهد که متولدان هم دوره دهه 1340 بالاترین ارزش را به فرزند می دهند. ارزش فرزند به جهت منافع حمایتی، عاطفی، و تداوم و پیوستگی خانواده از ویژگی های این هم دوره است. کمترین نمره ارزش فرزند، متعلق به متولدان سال های 1360 به بعد است. تأکید بر هزینه های اقتصادی و هزینه فرصت از دست رفته و اهمیت زیاد به منافع عاطفی و روانی فرزندان از ویژگی های متولدان هم دوره 1360 به بعد است. بر اساس این مطالعه، ملازم با تغییرات اجتماعی، تغییرات محسوسی در زمینه ارزش فرزند در سه نسل پدید آمده است. با این حال، متولدان هم دوره 1360 به بعد نیز، که بیش از هر نسل دیگر ارزش ها و رفتارهای مدرن فرزندآوری را تولید می کند، به کارکرد عاطفی فرزندان اهمیت می دهند و فرزندآوری یکی از اهداف و ارزش های آن هاست. نتایج تحلیل طبقه بندی چندگانه نشان داد که با کنترل عوامل مرتبط با نوسازی و برخی ویژگی های جمعیتی افراد، میانگین ارزش فرزند در بین سه هم دوره تغییر می کند. بخش زیادی از تفاوت بین هم دوره ها تحت تأثیر متغیر تحصیلات است. با ورود این متغیر، شدت رابطه ارزش فرزند و هم دوره به طور درخور توجهی کم می شود. با این حال، تفاوت در میانگین ارزش فرزند در دوره های مختلف، همچنان به لحاظ آماری معنادار باقی می ماند.
بررسی تطبیقی شخصیت « سودابه » در «شاهنامه فردوسی » و «لیدی مکبث » در «مکبث شکسپیر
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۰
23-40
حوزه های تخصصی:
فردوسی شاعر نامدار ایرانی و شکسپیر شاعر و نویسنده بزرگ انگلیسی، به فاصله تقریباً 600 سال خالق شاهکارهای برجسته و پر از رمز و راز شده اند که هر دو نیز از شهرت و اعتبار جهانی برخوردارند. در آثار فرا ملی آن ها، احترام به انسانیت و مردمی موج می زند. درهر دو اثرحماسه های قهرمانی و دلاوری زیادی وجود دارد.هدف از نوشتن این مقاله نشان دادن نقش زن در این دو اثر ادبی است که انتخاب آن بدلیل شباهت های بین طینت این دو زن است از جمله : پلیدی، حیله گری وگستاخی آنان که تأثیر زیادی بر عملکرد همسرانشان داشته و موجب جنگ، خونریزی و قتل شده است ویا بدنبال خود مختاری و قدرت بوده اند. نگارنده در این مقاله سعی دارد وجوه تشابه و تمایز دو شخصیت «سودابه » در شاهنامه به عنوان زنی خیانت کار، حسود، انتقام جوو وسوسه گر و ازسوی دیگر « لیدی مکبث » در یکی از تراژدی های شکسپیر به نام «مکبث »که داستان غم انگیزی است و در آن کینه، حسد، انتقام، خیانت، آزار
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش به حجاب (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه پیام نورشهر آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم گرایش به حجاب مناسب و منطبق با هنجارهای اسلامی، از مهم ترین مسایل امروزین جوامع اسلامی است و رعایت موازین اسلامی و پوشش مناسب یکی از مهم ترین دغدغه های کنونی جامعه ما است. این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی، گرایش دانشجویان دختر را نسبت به حجاب بررسی می کند. داده های این پژوهش با روش پیمایشی از نمونه ای با حجم 251 نفر از جمعیت 719 نفری دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور شهر آبدانان جمع آوری شده است. روش نمونه گیری مطالعه مزبور تصادفی طبقه ای بوده است. نتایج بررسی نشان داد که بین استفاده از رسانه های جمعی خارجی، تصور از بدن، اعتقادات دینی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده و گرایش به حجاب رابطه وجود دارد. 65 درصد ازتغییرات گرایش به حجاب را تبیین کرده اند. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که گرایش به حجاب در بین دانشجویان دختردانشگاه پیام نور شهرآبدانان، متوسط روبه بالا است.
اکوتوریسم و توانمندسازی زنان روستایی (مورد مطالعه: روستای شیب دراز، جزیره قشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
593 - 610
حوزه های تخصصی:
با توجه به وجود نابرابری های جنسیتی که عمدتاً در بسیاری از جوامع علیه زنان دیده می شود، بحث توانمندسازی آن ها در سال های اخیر اهمیت خاصی یافته است. در این زمینه، تحقیقات بسیاری به رابطه کارایی نقش اکوتوریسم در توانمندسازی جامعه محلی، از طریق جلب مشارکت آنان در فعالیت های گردشگری، تأکید کرده است. با توجه به این موضوع، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش توسعه اکوتوریسم بر ابعاد مختلف توانمندسازی زنان روستایی، با بهره گیری از روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، زنان روستای شیب دراز جزیره قشم بودند که در طرح حفاظتی «لاک پشت های دریایی پوزه عقابی» با تأکید بر توسعه اکوتوریسم و صنایع دستی مشارکت داشتند. جهت گردآوری داده ها نیز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که توسعه اکوتوریسم میزان توانمندسازی اجتماعی، اقتصادی، و روانی زنان را به طور معناداری در روستای مطالعه شده افزایش داده است.
رابطه عدالت سازمانی ادراک شده و پایبندی به قراردادهای روانشناختی با رفتارهای شهروندی سازمانی در کارکنان زن
منبع:
زن و فرهنگ سال پنجم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۹
9-26
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه عدالت سازمانی ادراک شده و پایبندی به قراردادهای روانشناختی با رفتارهای شهروندی سازمانی در زنان انجام گردید. به همین منظور تعداد 196 نفر از میان کارکنان زن یک کارخانه چینی سازی به شکل تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پژوهش حاضر مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بوده و ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های رفتار شهروندی سازمانی لی و آلن، عدالت سازمانی ادارک شده نیهوف و مورمن و پای بندی به قراردادهای روانشناختی راسئو بوده است. داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بین عدالت سازمانی ادراک شده در هر سه بعد توزیعی، رویه ای و تعاملی و همچنین پایبندی به قراردادهای روانشناختی در هر دو بعد تبادلی و رابطه ای با رفتارهای شهروندی سازمانی معطوف به همکاران و سازمان رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که پایبندی به قراردادهای روان شناختی تبادلی, عدالت توزیعی و عدالت تعاملی 4/46 درصد از واریانس رفتار شهروندی سازمانی را تبیین نموده است. بنابراین می توان نتیجه گیری نمود که ادراک عدالت سازمانی و پایبندی به قراردادهای روان شناختی پیش بین های مهمی برای رفتارهای شهروندی سازمانی زنان در محیط کار هستند.
بررسی روابط علی بین نقش های جنسیتی، تاب آوری، سرسختی، درماندگی آموخته شده و هم وابستگی، در همسران افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر روابط علی بین نقش های جنسیّتی، تاب آوری، سرسختی، درماندگی آموخته شده و هم وابستگی در همسران افراد معتاد بررسی شد. طرح پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه همسران افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد در سطح شهر اصفهان بودند که 120 نفر از آن ها به شیوه در دسترس انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد علاوه بر پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، به پنج پرسشنامه: نقش جنسی بم (BSRI)، سرسختی روان شناختی(HI)، تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، هم وابستگی (CODI) و سبک های اسنادی پاسخ دهند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و از نرم افزارهای SPSS-17 و Amos-5 استفاده شد. یافته ها نشان داد نقش های جنسیّتی مردانه تأثیرات معناداری در ارتقاء سطح سرسختی روان شناختی و تاب آوری دارد، در حالی که نقش های جنسیّتی زنانه چنین تأثیراتی را ندارد. علاوه بر آن نتایج نشان دهنده تأثیر معکوس نقش های جنسیّتی مردانه و تأثیر مستقیم نقش های جنسیّتی زنانه روی هم وابستگی بود. شاخص های برازش مدل یابی معادلات ساختاری، مدل کلی پژوهش را تأیید کردند و اثرات مستقیم و غیر مستقیم بین متغیرهای پژوهش تأیید شد.
بررسی اثر بخشی رویکرد پذیرش و تعهد (ACT) بر بخشش و سازگاری زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین اثر بخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر بخشش و سازگاری زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام پذیرفت. طرح تحقیق در این پژوهش، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از پرسشنامه بخشش ری و پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینرجهت گردآوری داده ها استفاده گردید.جامعه آماری پژوهش زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در سه ماهه سوم سال 92 بودند. نمونه گیری در این تحقیق به روش هدفمند بوده است و نمونه های بالینی از بین مراجعین به 5 مرکز مشاوره شیراز که به دلیل خیانت، مراجعه کرده و داوطلب شرکت در پژوهش بودند30 نفر به طور تصادفی انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین گردیدند. برنامه درمانی بر مبنای رویکرد پذیرش و تعهد در طی10 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه به صورت مشاوره گروهی انجام شد. و پس آزمون 6 ماه بعد نیز بر روی آزمودنی ها اجرا گردید. نتایج نشان دهنده تاثیر رویکرد پذیرش و تعهد بر بخشش بامیزان تاثیر 72/0 بود. بین میانگین نمرات پس آزمون سازگاری زناشویی زنان گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری با میزان تاثیر 77/0 وجود داشت. تحلیل کوواریانس تاثیر اثر را در بعد رضایت زناشویی 58/9، در بعد همبستگی دو نفری 65/24، در بعد توافق دو نفری 60/87 و در در بعد ابراز محبت 62/9 در سطح (005/0>P) معنادارنشان داد. هم چنین نتایج پژوهش نشان داد که اثرات درمانی این رویکرد در پیگیری نیز همچنان حفظ شده بود.
بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با میزان و نحوه ی گذران اوقات فراغت زنان (مطالعه موردی: زنان متأهل شاغل شهر نورآباد ممسنی)
حوزه های تخصصی:
اوقات فراغت به عنوان نمایی از سبک زندگی، مقوله ای است که افراد با آرامش و اختیار می توانند علایق و تمایلات خود را به کارگیرند و فرصتی است تا نگرش های پنهان خود را تعین بخشند. اگرچه با افزایش میزان تحصیلات تغییر در نگرش زنان ایجاد شده است، اما آنها همچنان مسئولیت نقش های خانگی را به عهده دارند و نقش های متعددشان اوقات فراغت آنها را مشروط و محدود ساخته است. زنان شاغل با «مسئولیت دوگانه» کار بیرون و ارائه خدمات خانگی اغلب با کمبود وقت مواجه و وقت کافی ندارند؛ بدلیل اهمیت این موضوع این مطالعه عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر میزان و نحو ه گذران اوقات فراغت زنان متأهل شاغل و موانع موجود بر سر راه آنان را مورد بررسی قرار داد. نمونه مورد مطالعه 201 نفر از زنان متأهل شاغل شهر نورآباد ممسنی بودند. نتایج بدست آمده از مطالعه نشان می دهد از بین متغیرهای مستقل در مدل تحقیق متغیرهای امکانات فرهنگی، تحصیلات، درآمد، تعداد فرزندان و نوع شغل همسر بیشترین تأثیر را بر میزان اوقات فراغت نمونه بررسی شده داشتند که 31 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح دادند. نداشتن وقت به عنوان اولین مانع و کمبود امکانات دومین مانع از نظر پاسخگویان عنوان شد.
مطالعه ارتباط شاخص های جهانی شدن فرهنگی و از خودبیگانگی زنان
حوزه های تخصصی:
ازخودبیگانگی یکی از موضوعات مهم در تحلیل های جامعه شناسی برای تبیین رفتار آدمی تلقی می شود. تحقیق حاضر با رویکردی جامعه شناختی و با استفاده از چارچوب نظری گیدنز، به مطالعه ی ارتباط جهانی شدن فرهنگی و ازخودبیگانگی زنان پرداخته است. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه تعداد 2228 نفر از زنان شهر های تهران، شیراز و استهبان با استفاده از نمونه گیری تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان داد میانگین از خودبیگانگی پاسخگویان برابر با 92/18 و میانگین ازخودبیگانگی زنان ساکن در شهرهای تهران و شیراز بیشتر بوده است. نتایج همچنین اشاره داشت به اینکه ارتباط معنادار و مثبتی بین متغیرهای نوگرایی، هویت اجتماعی جدید، دنیاگرایی و آگاهی از جهانی شدن با متغیر ازخودبیگانگی زنان و همبستگی معنادار و منفی بین دو متغیر گفتگو در خانواده و احترام به حقوق زنان و میزان از خودبیگانگی زنان وجود داشته است. آزمون شفه و تی نیز نشان داد که بین شهر محل سکونت و ازخودبیگانگی زنان ارتباط معناداری وجود داشت. یافته های مستخرج از سه مدل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای: نوگرایی، احترام به حقوق زنان، گفتگو در خانواده و هویت اجتماعی جدید به میزان 2/27 درصد از تغییرات متغیر از خودبیگانگی زنان شهرهای تهران و شیراز را تبیین کردند.