فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۲۱ تا ۵٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
61 - 82
حوزه های تخصصی:
شهرگرایی با همه مظاهر، پیچیدگی ها و مسائل مختلف خود توانسته است آثار عمیق بر رفتار و کنش شهروندان ایجاد کند. این بررسی در نظر دارد تا مسئله ی رشد فرهنگ شهرگرایی را در مطالعه ای جامعه شناختی و با روش پیمایشی در بین گروه زنان بررسی نماید. به نظر می رسد زنان از لحاظ پذیرش، درونی کردن و بازنمایی بخشی از ایستارهای فرهنگی، ارزش ها و هنجارهای شهرگرایی، شرایط خاص و قابل مطالعه ای دارند. در این نوشتار تلاش می شود با تحلیل یافته های تحقیق، الگوها و شاخص های اساسی زنان شهرنشین در ارتباط با شهرگرایی مورد بررسی قرار گیرد. سطح تحلیل در این پژوهش، خرد و واحد تحلیل، فرد است. حجم نمونه تحقیق 400 نفر از زنان 50-20 ساله ی ساکن در سه منطقه ی شهر تهران است که به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. یافته های پژوهش مبیّن وجود رابطه ی معنادار بین شهرگرایی و از خودبیگانگی فردی، عقلانی شدن کنش فردی، کاهش انسجام اجتماعی و افزایش فردگرایی و کاهش پیوند عاطفی در بین زنان است.
بررسی نابرابری در آموزش و پرورش دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
315 - 332
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نابرابری در آموزش و پرورش دختران و پسران مقطع متوسطه استان آذربایجان غربی با استفاده از شاخص های زمینه، فضا، منابع انسانی، پوشش تحصیلی، فرایند آموزش، برونداد شناختی (واسطه ای)، و برونداد غیرشناختی (نهایی) به صورت مقایسه ای انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع اسنادی و پیمایشی است و اطلاعات ضروری از طریق مراجعه به اسناد و منابع آماری موجود در سازمان آموزش و پرورش استان و توزیع پرسشنامه بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه جمع آوری شد. پرسشنامه های پژوهش بین نمونه ای با حجم 815 نفر دانش آموز (419 پسر و 396 دختر) با نمونه گیری طبقه ای تصادفی توزیع شد. روایی پرسشنامه ها با بهره گیری از تکنیک تحلیل عاملی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در زمینه شاخص های زمینه ای، به جز نابرابری در حساسیت آموزشی والدین، در بقیه متغیرها بین دختران و پسران تفاوت معنا داری وجود ندارد. در زمینه شاخص های فضا، نیروی انسانی و پوشش تحصیلی بین دختران و پسران نابرابری وجود دارد. درباره نابرابری در شاخص فرایند آموزش، به جز احساس دانش آموز درباره رفتار عادلانه بین دختران و پسران، تفاوت معناداری وجود ندارد. درباره نابرابری در پیشرفت تحصیلی، درصد قبولی دختران در کنکور، و متغیرهای رشد اعتقادی و انگیزش نسبت به مدرسه، عملکرد دختران بهتر از پسران است.
هویت زنانه در سینمای ایران (تحلیل گفتمان کارگردان های زن در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
513 - 534
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات چالش برانگیز در مطالعات بازنمایی، بازنمایی های صورت گرفته از زنان و ابعاد مختلف زندگی ایشان است. بر همین اساس، در این پژوهش سعی شده با روش تحلیل گفتمان «پدام» و با توجه به نظریه بازنمایی جنسیتی نحوه بازنمایی هویت زنانه در آثار کارگردان های زن سینمای ایران در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر (1395) بررسی و تحلیل شود. نتایج این تحلیل نشان می دهد دال های مرکزی در چهار فیلم برگزیده به طور کلی به بازنمایی ویژگی های عام زنانه، ویژگی های زن سنتی و ویژگی های زن مدرن اشاره دارد. ویژگی های زن سنتی شامل مادری، به عنوان مهم ترین نقش، گرایش به مرد سالاری، تحمل شرایط سخت به خاطر خانواده، پایبندی به قواعد روابط عاطفی، خانواده محوری و مخالفت با پدیده های جدید است و ویژگی های زنان مدرن شامل خودخواهی، شجاعت، اعتقاد به حقوق برابر، عدم تبعیت از همسر، جابه جایی نقش های سنتی، اهمیت به ظاهر و کم ارزش بودن خانه داری است. ویژگی های عام زنانه نیز شامل عاطفی و احساسی بودن، اهمیت نقش مادری، خانواده منشأ امنیت، نیاز به روابط عاطفی متقابل در خانواده، حفظ خانواده با روابط مثبت و فداکاری است.
تصویر ایزدبانوان در روایت های داستانی بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
317 - 332
حوزه های تخصصی:
بهرام بیضایی به گذشته پرافتخار ایران توجهی ویژه دارد. او یکی از مشخصه های عصر زرین، یعنی «مادرسالاری»، را برمی گزیند و آن را در بعضی از آثار نمایشی اش به تصویر می کشد. هدف پژوهش حاضر، مطرح کردنِ پیوند قهرمانان زن، با ایزدبانوانِ باستانی ایران در آثار بهرام بیضایی است و نیز بررسی و تحلیل این مؤلفه، روی چند اثر نمایشی وی. آثاری که در این جستار بررسی می شوند، عبارت اند از: فیلم نامه ها و نمایش نامه های ایستگاه سلجوق ، پرده ی نئی ، پرده خانه ، شب هزار و یکم(1) ، شب هزار و یکم(3) و فتح نامه کلات . در این پژوهش، نخست به روش توصیفی تحلیلی، شیوه های روایی بیضایی در پیوند قهرمانان زن با ایزدبانوان مشخص و تبیین می شوند. سپس، آثار نمایشی وی با توجه به این مؤلفه ، بررسی و تحلیل می شوند. برآیند مقاله حاکی از آن است که: بیضایی قهرمانان زنِ روایت هایش را با ایزدبانوانی که مظهرِ «مهر»، «زایش»، «عشق»، «شجاعت» و از همه مهم تر «خردمندی» هستند، پیوند می زند. با توجه به آثاری که تحلیل شد، مؤلفه «خردمندی» بیشترین حضور را در پرداختِ شخصیت های زن این نویسنده دارد. برخلاف تصور رایج، ایزدبانوی خردمندی، که یکی از مصادیقش، ایزدبانویِ «چیستا» است، بیشتر مورد توجه بیضایی بوده تا ایزدبانویِ «آناهیتا».
شناسایی بازدارنده های گرایش زنان روستایی به مشاغل خانگی (مورد مطالعه: بخش سردرود شهرستان رزن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
559 - 574
حوزه های تخصصی:
اگرچه مشاغل خانگی یکی از زمینه های مناسب فعالیت اقتصادی زنان، به ویژه در مناطق روستایی، به شمار می رود، توسعه آن با موانع و محدودیت های متعددی روبه روست. بر همین اساس، در پژوهش حاضر، به بررسی موانع عمده گرایش زنان و دختران روستایی به مشاغل خانگی پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش را زنان روستایی بالای هجده سال بخش سردرود شهرستان رزن در استان همدان تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران 187 نفر از آن ها به صورت تصادفی و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گزینش و مطالعه شدند. مهم ترین ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی صوری آن به تأیید متخصصان رسید و جهت بررسی پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، پایایی در همه قسمت های پرسشنامه بیشتر از 8 / 0 برآورد شد که بیانگر قابلیت اعتماد آن است. طبق نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی، عوامل بازدارنده گرایش زنان روستایی به راه اندازی مشاغل خانگی در شش عامل فرهنگی و اجتماعی، زیرساختی و مالی، شخصیتی، حمایتی، خانوادگی، و آموزشی دسته بندی شدند. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد، به رغم وجود این محدودیت ها، نگرش زنان روستایی به راه اندازی مشاغل خانگی در سطح مطلوبی قرار دارد که بر این اساس می توان گفت در صورت رفع عوامل بازدارنده، مشاغل خانگی در این منطقه توسعه خواهد یافت.
بررسی نقش و جایگاه زن جنوب در قصه های عامیانه (گپ شو)(جامعه مورد مطالعه: قصه های عامیانه شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۱
61-73
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نقش و جایگاه زنان و مردان در قصه های عامیانه (گپ شو) شهرستان لامرد با استفاده از نظریه ی نقش پارسونز مورد بحث قرار گرفته است. از میان مجموع قصه های عامیانه موجود در فرهنگ مردم این شهرستان 60 گپ شو انتخاب و با استفاده از روش فراتحلیل، مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش سعی شده قصه های نقل شده از افراد بالای 50 سال مورد استفاده قرار گیرد. هدف این بررسی در وهله نخست، آشنایی با قصّه ها و عناصر فرهنگی است که به صورت شفاهی، نسل به نسل منتقل شده است. دیگر اینکه زنان و مردان در این قصه ها دارای چه نقش و جایگاهی اند؟ مقایسه پایگاه دو جنس دغدغه پایه ای این پژوهش می باشد. تحلیل محتوا؛ تکنیک تحلیل منابع مربوط به زمان های گذشته و یا فرهنگ های دیگر، بعنوان ابزار تجزیه و تحلیل در این تحقیق استفاده شده است. گرچه آمارها نشان از این دارد که نقش زنان در جامعه فعلی محدود به نقش خانگی نیست و برخی از زنان دارای نقش های سیاسی و اقتصادی هستند اما در این قصه ها زنان غالباً در نقش های خانوادگی و کلیشه ای سنتی ظاهر شده اند و ویژگی اخلاقی بارز آن ها ضعف و ناتوانی، مهربانی و دلسوزی و نداشتن ابزار قدرت و همچنین نداشتن قدرت است.
تاثیر سیاست آزادسازی تجاری(با تاکید بر کاهش موانع تعرفه ای)، بر نرخ اشتغال زنان در کشورهای منتخب اسلامی با استفاده از رویکرد فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول سه دهه گذشته، بسیاری از کشورها اصالحات اقتصادی را انجام دادهاند که شامل سیاستهایآزادسازی تجاری است و عالقه زیادی به تأثیر جنسیتی این اصالحات وجود دارد. از سوی دیگر آزادسازیتجاری ساختار اشتغال، میزان فقر و توزیع درآمد و دستمزد را تعیین میکند. در این راستا هدف این مقاله برآورداثر آزادسازی تجاری بر نرخ اشتغال زنان با استفاده از دادههای تابلویی مربوط به کشورهای منتخب اسالمی درقالب رویکرد اقتصاد سنجی فضایی است. برای این منظور از آمار سالهای 1999 تا 2018 استفاده شدهاست. نتایج نشان میدهد که آزادسازی تجاری تاثیر مستقیم و معنادار و موانع تعرفهای تاثیر معکوس و معناداربر نرخ اشتغال زنان کشورهای منتخب دارد. همچنین آزادسازی تجاری یک کشور اثر سرریز مثبت بر نرخاشتغال زنان سایر کشورها داشته است. به این معنی که با افزایش آزادسازی تجاری هر کشور، به طور متوسطنرخ اشتغال زنان سایر کشورهای منتخب افزایش یافته است.
تحولات نماد الوهی فرشته با الهام از نقش فروهر و بُن مایه سیمرغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱
5 - 23
حوزه های تخصصی:
در هنر ایرانی، همواره حضوری از نیروی مافوق طبیعی در قالب تصاویر طبیعی رخ می نماید و همواره جهان خاکی آدمیان را با ماوراء آن پیوند داده است. این هدف جز با تعمق بر دو کهن الگوی فروهر و سیمرغ در به ظهور رسانیدن نماد فرشته محقق نخواهد شد. در این تحلیل، سعی بر آن است، تا با گردآوریهای اسنادی و کتابخانه ای به تحلیل و توصیف موضوع اقدام نموده و در ادامه به ریشه یابی نقش فرشته در کهن الگوی فروهر و سیمرغ پرداخته و با استناد به آیات و روایات مذهبی، به توجیه مناسبی در جهت شکل گیری فرم ظاهری فرشته به صورت انسان بالدار دست بیابیم. نگارندگان بر این باورند که نقش فرشته در هنرهای ایران، دارای رابطه معنادار بصری و معنوی محکمی با نقش فروهر و سیمرغ است؛ عناصر زنانه (تأنیث) در الگوی تصویری فرشته با بنیان های روانشناختی و زیربنای تاریخی در آمیخته و ریشه هایی بس عمیق در گوهر هنر و فرهنگ ایران دوانیده است.
برابری جنسیتی در نظریه شهروندی متمایز آیریس ماریون یانگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۹ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴
27 - 42
حوزه های تخصصی:
مسأله زنان، از مسائل اساسی جامعه معاصر است که راه حل های متفاوتی را تجربه نموده است. درحالی که فمینیست های موج اول بر حقوق برابر با مردان تأکید می کردند و فمینیست های موج دوم بر تمایز و تفاوت زنان از مردان اصرار داشتند؛ فمینیست های نسل سوم تلاش نمودند هر دو سوی معمّای دو وجهی برابری- تفاوت را حفظ نمایند. یکی از نظریه پردازان موج سوم فمینیستی آیریس مایون یانگ است که نظریه شهروندی متمایز را ارائه نمود. یانگ با بهره گیری از نظریه دمکراسی مشورتی هابرماس و نظریه فوکو درباره گروه های حاشیه ای و سرکوب شده، تلاش نمود گونه ای دمکراسی ارتباطی- مشارکتی را طرح کند که در آن زنان و سایر گروه های ستمدیده و محروم ضمن حفظ تفاوت های خود در عرصه عمومی، امکان مشارکت کامل و برابر با سایرین را بیابند. بر همین اساس، مقاله حاضر نظریه شهروندی متمایز یانگ را مورد بررسی و نقد قرار می دهد تا نشان دهد که این نظریه تا چه اندازه در ارائه یک راه حل بدیل برای مسأله زنان و گروه های اجتماعی محروم و حاشیه ای موفق بوده است.
تحلیل مایگان مسائل اجتماعی در «ترانه های کار» زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
263 - 284
حوزه های تخصصی:
ترانه های اجتماعی بسیار متنوع اند. نوعی از ترانه های اجتماعی کارنواها یا ترانه های کارند. ترانه های کار نواهایی هستند که مردان و زنان در حین کار یا برای کار و ثمرهآن به صورت فردی یا جمعی می خوانند. هدف این تحقیق از سویی بررسی نقش زنان در تولید بخشی ازترانه های کار در مناطق کردنشین و تحلیل تماتیک مسائل اجتماعی در ترانه های کار زنان از دگر سو است. راهنمای نظری این تحقیق در نگرش های تفسیری در فولکلورریشه دارد. روش جمع آوری داده ها مشتمل بر کار میدانی و انجام دادن مصاحبه با ترانه خوانان کار در مناطق مختلف استان کردستان بوده است. در واقع، بخشی از این ترانه ها در اقصا نقاط استان کردستان به طور مستقیم از زبان زنان و مردان اخذ شده است. ترانه ها در قدم بعد از حالت صوتی به متنی در آمده است.پس از آن، ترانه های خاص زنان و مردان تفکیک شده است. در مرحله بعد، کل ترانه هایی کار زنان به عنوان متن مورد مطالعه انتخاب شده است. روش تحلیل موضوعی برای درک مایگان ترانه هایی به کار گرفته شده که یکی از تکنیک های پرکاربرد در تحقیقات کیفی است. نتایج مطالعه نشان داد که اولاً تنوع ترانه های کار بسیار زیاد است و بخشی از این ترانه ها از سوی زنان خلق شده است. درعین حال، غالب این ترانه ها مربوط به جامعهکشاورزی و دامداری است. ثانیاً از تحلیل مایگان این ترانه هاپنج مقولهزیبایی، عشق،ناکامی، نابرابری و انتقاد استخراج شد و در نهایت در چارچوب الگوی موضوعی «هنر نرم اعتراض اجتماعی» جمع بندی شد. درواقع، مشخص شد که این آواها هنری اجتماعی اند که از سوی زنان و در جریان امور زندگی و برای ناکامی های فردی و اجتماعی، حسرت ها و تمناهای زندگی خوانده می شوند.
تحلیل روایت های زنان کنشگر از درگیریهای کردستان پس از انقلاب اسلامی؛ پرستاری به مثابه مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
169 - 194
حوزه های تخصصی:
جنگی که به شیوه نامنظم در منطقه کردستان در ایام پس از انقلاب اسلامی میان چریک های کرد هوادار حزب کومله و دموکرات با قوای مرکزی درگرفت، هزینه های گرانبار انسانی بر ایران وارد ساخت. زنان در قالب نیروهای درمانگر غالبا بصورت داوطلبانه جهت امداد، نجات، انجام مراقب های بالینی، پرستاری و درمان به منطقه شتافتند و در کاهش تلفات و رسیدگی به مجروحان نقش بسزایی ایفا کردند.این پژوهش با به رسمیت شناختن روایت آنان از ماوقع به ارائه توضیحاتی درباره ماهیت جنگ چریکی، ابعاد درگیریهای کردستان و نیز پرستاری در بحران، در واقع به تاریخ اجتماعی ایران در نیم قرن گذشته پرداخته است. مقاله، پایداری این زنان باوجود ویژگیهای خودابراز شده درباره وضعیت بحرانی و هزینه های بالای انسانی وارده، عاملیت آنان در حفظ مواضع اخلاقی و تداوم کنش مراقبت محورشان در مقابله با خشونت های خونبار در شکلی فعالانه و عینی؛ و مقاومت می داند. پژوهش با دستمایه قراردادن مولفه های مقاومت از منظر جامعه شناسی، به مطالعه نظام مند و تحلیل تماتیک روایت های انتشاریافته در دسترس زنان پرستار به مثابه کنشگران عرصه بهداری پرداخته است.با روشن شدن ابعاد مخاطره آمیز میدان، نقش زنان در استمرار سیاست خدمت رسانی به مردم محروم کُرد در حین جنگ چریکی بیش از پیش روشن و کارنامه اقدام جمعی داوطلبانه زنان در حفظ جایگاه حرفه ای پرستاری مورد بررسی قرار گرفته است؛ موضوعی که امروز کمترشناخته شده و از پیایند کنشگری زنان در تاریخ انقلاب اسلامی مغفول مانده است.
طرح واره های ناسازگار اولیه و راهبردهای مقابله ای در زنان متقاضی طلاق ناشی از همسر آزاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبردهای مقابله ای می تواند منجر به کاهش رنج ناشی از وضعیت تنش زا به دلیل نقش طرحواره های ناس ازگار اولی ه باشد، به همین دلیل بررسی این عوامل می تواند در جهت بررسی علل طلاق موثر باشد. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی مولفه های مذکور در زنان متقاضی طلاق ناشی از همسرآزاری و سایر زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به پزشکی قانونی استان اردبیل می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای بود. پرسشنامه ها ی طرحواره ی ناسازگار اوّلیه یانگ (1999) و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن توسط 100 نفر از زنان انتخاب شده (50 زن متقاضی طلاق ناشی از همسرآزاری و 50 زن متقاضی طلاق) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تکمیل شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه زنان آزاردیده از همسر تفاوت معنی داری با سایر زنان متقاضی طلاق داشت به طوری که در زنان آزاردیده از همسر بیشتر بود. همچنین راهبردهای مقابله ای زنان آزاردیده از همسر تفاوت معنی داری با سایر زنان متقاضی طلاق داشت به طوری که در سایر زنان متقاضی طلاق بیشتر بود. با توجه به یافته ها، طرحواره های ناسازگار اوّلیه در بین زنان متقاضی طلاق ناشی از همسر آزاری بیشتر از سایر زنان متقاضی طلاق بود. هرچند این تحقیق بامحدودیت هایی از قبیل عدم همکاری مراجعین پزشکی قانونی اردبیل همراه بود. پیشنهاد می شود که مهارت ها و برنامه های آموزشی مرتبط با افزایش شیوه های سازگاری زوجین در زندگی مشترک در راستای کاهش آمارطلاق، آموزش داده شود.
بازشرقی گرایی و نوشرقی گرایی در هنر معاصر زنان خاورمیانه مطالعه نمایشگاه شکستن حجاب (2002) و نمایشگاه زنان روایت گر (2013)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
91 - 113
حوزه های تخصصی:
هنرمندان زنِ برخاسته از جوامع مسلمان و جغرافیای خاورمیانه با کلیشه های بصری از «زن بودن»، «مسلمان بودن» و «خاورمیانه ای بودن» مواجه اند. نمایشگاه ها و رویدادهای هنری از آثاری استقبال می کنند که به بازتولید کلیشه های بازشرقی سازی و نوشرقی گرایی تصویری می پردازند. پس از حادثه یازده سپتامبر 2001، تعداد نمایشگاه های هنری با محوریت زنان خاورمیانه افزایش یافت. این فرصتی برای زنان هنرمند بود تا مسائل شان را در کانون توجه رسانه های جهان قرار دهند؛ اما از سوی دیگر آن ها با انتظارات و کلیشه های پنهانی مواجه شدند که رویدادهای هنری غرب تمایل دارند تجربه های هنری آن ها را جهت دهند و با کلیشه های غرب همسو کنند. در مقاله حاضر با درپیش گرفتن رویکرد و روش شناسی «مطالعات رویداد» به مرور برخی از رویدادهای مهم هنر خاورمیانه می پردازیم و بر دو نمایشگاه «شکستن حجاب» (2002، یونان) و «زنان روایت گر» (2013، امریکا) تمرکز خواهیم کرد که با هدف بازاندیشی در کلیشه های فرهنگی و رد مفهوم ناتوانی زنان خاورمیانه برپا شدند. نتایج پژوهش نشان داد آثار زنان هنرمند خاورمیانه در طیفی دو قطبی قرار می گیرند؛ تصویر زنان رنجور از جنگ و زیبایی پس رانده شده سرزمین های شرق و مظلومیتی ترحم برانگیز از زنان تا تصویر زنان مقاوم و قدرتمند. در این دو سر طیف از زنان منفعل و قربانی تا آشوب گران و ستیزه جویان در برابر سنت ها، آثار متنوعی قرار دارند که مضامین زیادی را دربرمی گیرند. هنرمندان زن در جست وجوی راهی هستند که هم محدودیت های فرهنگ مردسالار را نقد کنند و هم بر انتظارات تقلیل گرایانه و اگزوتیک از هنر زنان غلبه یابند. این راه دشوار باید در برابر انتظارات بازار هنر و انتظارات سیاسی از نمایشگاه های هنری قرار گیرد.
تاریخ شفاهی زنانِ فلسطینی: رویکردها و رهیافتها
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷
59-72
حوزه های تخصصی:
تحلیل شخصیت پردازی زن در سه درام مدرن ( اتوبوسی به نام هوس، جن زدگان و آن ها زنده اند) از نظر سیمون دوبوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
551 - 565
حوزه های تخصصی:
سیمون دوبوار در کتاب مشهورش، جنس دوم ، مفاهیم خاص فمنیسم اگزیستانسیالیستی را برای اولین بار ارائه می دهد. مطابق همین مضامین، وی تمایزهای بین مشخصه های زیست شناسی و ساختار اجتماعی و تاریخی یک جنسیت و کلیشه های مرتبط با آن را توضیح می دهد و موفق می شود منبع اصلی ای که زنان را در این ساختارها در مقام دیگری معرفی می کند اصلاح کند. با تکیه بر این الگوهای مطرح شده از سوی دوبوار، می توان شخصیت زن را در نقش های خاص زنانه، مثل زن شوهردار و زن عاشق و زن نارسیست، توضیح داد. او با توصیف زنان در موقعیت های متفاوت، سعی در به تصویر کشیدن مواردی دارد که چگونه زنان با زیر فشار گذاشتن خود در شرایط خاصشان زمینه را فراهم می کنند تا جنس دوم باشند. در این تحقیق سعی شده شخصیت های زن سه درام مدرن اتوبوسی به نام هوس از تنسی ویلیامز، جن زدگان از هنریک ایبسن و آن ها زنده اند از آثول فوگارد بر اساس این رویکرد سیمون دوبوار توضیح داده شوند. پژوهش حاضر نشان می دهد که چگونه کاربرد این نظریه در خوانش یک متن نمایشی می تواند درک رایج را، که ساخته نظام مردسالارانه است، تغییر دهد و جایگزین آن شود.
فراتحلیل پژوهش های انجام شده درباره «نابرابری جنسیتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
125 - 142
حوزه های تخصصی:
مسأله برابری زن و مرد از موضوعاتی است که در دهه های اخیر، ذهن جامعه علمی را بسیار به خود مشغول کرده است؛ صاحب نظران متعددی در این حوزه به ایراد نظر پرداخته و در این راستا، متفکرین اسلامی در پی تبیین مسأله عدالت و برابری از منظر اسلام و نقد رویکردهای فمینیستی برآمده اند. هم چنین، پژوهش های مختلفی نیز در این حوزه انجام شده است. در این مقاله، ضمن مروری کوتاه بر آراء مذکور با استفاده از مرور سیستماتیک، پژوهش های صورت گرفته در حوزه برابری جنسیتی فراتحلیل گردید. بر این اساس، از میان پژوهش های انجام شده، 20 مورد در بازه زمانی دهه 80 انتخاب و بررسی شد. نتایج این مرور نشان می دهد که در سطح پروبلماتیک و چرایی نابرابری، حدود 55 درصد سؤالات، جنبه اجتماعی داشتند؛ 24 درصد جنبه اقتصادی و تنها حدود 21 درصد به عوامل فرهنگی پرداخته اند. در سطح عوامل مؤثر بر نابرابری، از میان عوامل اجتماعی «کلیشه-های جنسیتی»، «نظام پدرسالاری» و «جامعه پذیری جنسیتی» با 7/17 درصد، از میان عوامل اقتصادی «اشتغال زنان» با 6/16 درصد و از میان عوامل زمینه ای «قومیت» و «تحصیلات» با 7 درصد، بیش ترین عوامل ذکر شده بوده اند. رویکرد اتخاذ شده در تمامی موارد، رویکرد تساوی گرایانه به مقوله برابری و عدالت جنسیتی بوده است. در نتیجه به این نکته اشاره شده که پژوهش های انجام شده، به صورت فراگیری تلقی فمینیستی از برابری را مفروض گرفته اند. جا دارد در پژوهش-های آینده، با رویکردهای بومی به مقوله عدالت جنسیتی، مؤلفه های اسلامی مبنای پژوهش قرار گیرد.
نقش هویت، کلیشه های جنسیتی و خودکارآمدی بر مشارکت زنان روستایی در فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
603 - 619
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان روستایی در فرایند توسعه (اجتماعی، اقتصادی و سیاسی) در مناطق روستایی شهرستان لیکک، استان کهگیلویه و بویراحمد است. جامعه هدف این مطالعه شامل زنان روستایی فعال 15 تا 64 سال شهرستان لیکک است که براساس جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 300 نفر تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای است که روایی صوری آن از سوی گروهی از متخصصان تأیید شد و پایایی آن نیز با انجام مطالعه راهنما و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (73 / 0 تا 94 / 0) به دست آمد. نتایج مطالعه نشان دهنده میانگین بالای مشارکت زنان روستایی مطالعه شده در فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در جامعه روستایی است. همچنین، یافته ها نشان داد همبستگی منفی بین مشارکت اقتصادی، مشارکت سیاسی و مشارکت اجتماعی و برخی از متغیرهای کلیدی نظیر کلیشه جنسیتی، هویت کشاورز و هویت خانه داری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که خودکارآمدی و هویت خانه داری بر نیت مشارکت تأثیر مثبت دارد. علاوه بر این، کلیشه جنسیتی تأثیر منفی بر مشارکت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته است. در مدل نهایی، 85 درصد از واریانس در مشارکت اقتصادی، 77 درصد در مشارکت اجتماعی و 69 درصد در مشارکت سیاسی از سوی متغیرهای مستقل پژوهش تبیین می شود. براساس نتایج به دست آمده ارزش بخشی به فعالیت های زنان خانه دار در جامعه و رسانه ها و ایجاد حقوق مادی و معنوی برای این فعالیت ها پیشنهاد می شود. افزون بر آن، برگزاری گردهمایی زنان خانه دار با زنان فعال و موفق می تواند خودکارآمدی زنان را افزایش دهد.
ارتباط انگیزش شغلی و حافظه آینده نگر در پرستاران زن
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع حافظه که به ویژه اهمیت زیادی در عملکرد صحیح یک پرستار دارد حافظه آینده نگر است. بسیاری از مواقع عملکرد صحیح یک پرستار و در نتیجه سلامت و جان بیماران او در گرو صحت و دقت حافظه ی اوست. هدف این مطالعه بررسی ارتباط انگیزش شغلی و جنسیت با عملکرد حافظه آینده نگر در پرستاران بود. پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای بود. نمونه آماری تحقیق را 110 نفر از دانشجویان پرستاری شاغل در بیمارستان های شهر زنجان تشکیل داده اند. برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار تحقیق پرسشنامه رضایت شغلی هاکمن و اولدهام و تکلیف محقق ساخته بود. به منظورایجاد فراموشی درافراد درگروههای مورد مطالعه از تکلیف محقق ساخته که شامل 12 فعالیت پرستاری، شامل 6 فعالیت زمان محور و6 فعالیت رویداد محور بود استفاده شد. طرح کلی این آزمون از نرم افزار DMDX که مک فارلند و گلیسکی (2009) ب رای ارزی ابی حافظ ه آینده نگر زمان محور ازآن استفاده کرده بودن د گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t مستقل، آزمون MANOVA استفاده شد. در مجموع یافته ها نشانگر آن بود که انگیزش شغلی با حافظه آینده نگر ارتباط معناداری دارد؛ به این صورت که پرستارانی که از انگیزه شغلی بالاتری برخوردار بودند نسبت به پرستارانی که انگیزه شغلی پایین تری داشتند در تکالیف حافظه آینده نگر، چه زمان محور و چه رویداد محور عملکرد بهتری از خود نشان دادند.
تحلیلی جامعه شناختی از ضرب المثل های زنانه در شهرستان لامرد استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
101 - 120
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها جملات کوتاهی هستند با مفاهیمی عمیق و برخاسته از قالب ها و تصورات اجتماعی که جهت گیری و تشخیص موقعیت های اجتماعی را فراهم می کنند. این مطالعه به دنبال بررسی بازتاب مفهوم زن و مسائل زنان در میان ضرب المثل های محلی شهرستان لامرد می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به گردآوری و تحلیل ضرب المثل هایی در خصوص زنان پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهند? آن است که در این جامعه هیچ گونه نقش اجتماعی و یا حرفه ای برای زنان قائل نبوده و ضرب المثل ها پیرامون دو محور ویژگی های مختلف شخصیتی زنان و نقش های آن ها درون خانواده از جمله نقش مادری و همسری معطوف به مردسالاری موجود در این شهر شکل گرفته است.
پیش بینی وابستگی به تلفن همراه بر اساس کمرویی با واسطه نیازهای اساسی روان شناختی در نوجوانان دختر: بررسی نقش تعدیل کننده انسجام خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری تعدیل شده نیازهای اساسی روان شناختی توسط انسجام خانواده در رابطه کمرویی با وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان دختر انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی نوجوانان دختر 13 تا 18 ساله مشغول به تحصیل شهر تهران در سال 1401 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 283 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به مقیاس بازنگری شده کمرویی چیک و باس (چیک، 1983)، شاخص اعتیاد به تلفن همراه (لئونگ، 2008)، مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی (دسی و رایان، 2000) و مقیاس انسجام سازمان یافته خانواده فیشر (فیشر و همکاران، 1992) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با نصب برنامه الحاقی پردازشگر هایس (مدل 4 و 59) در نرم افزار SPSS24 استفاده شد. نتایج نشان داد نیازهای اساسی روان شناختی رابطه بین کمرویی و وابستگی به تلفن همراه را میانجی گری می کنند و رابطه بین کمرویی با وابستگی به تلفن همراه و نیازهای اساسی روان شناختی و نیز رابطه نیازهای اساسی روان شناختی و وابستگی به تلفن همراه توسط انسجام خانواده تعدیل می شود. بر این اساس، با افزایش ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و ارتقای انسجام خانواده، کمرویی و در نتیجه وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان کاهش می یابد. یافته های این پژوهش برای درک سازوکار پیچیده تأثیر کمرویی بر وابستگی به تلفن همراه مفید است و پیامدهایی عملی برای پیشگیری و کاهش وابستگی نوجوانان به تلفن همراه دارد.