فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۶)
77 - 102
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن تاثیر شگرف و غیرقابل انکاری بر تمامی جنبه های زندگی داشته است، به-طوری که انتشار سریع ایده ها از طریق فناوری های نوین رسانه ای بر گوناگونی اجزای فرهنگی و تنوع و تکثر آن افزوده و اثرات قابل توجهی در فضاهای مختلف جغرافیایی گذاشته است. پژوهش حاضر به بررسی میزان استقبال دختران روستایی از سریال های ماهواره ای و راهکارهای کاهش اثرات منفی آن می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش کاربردی است. جامعه آماری روستاهای دارای بیشترین دستگاه گیرنده ماهواره در دهستان میامی شهرستان مشهد و واحد تحلیل دختران روستایی و ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است. در این مطالعه 160 دختر روستایی به-صورت داوطلبانه در تکمیل پرسشنامه همکاری داشتند. تجزیه و تحلیل داده های میدانی به کمک نرم افزار SPSS انجام و از آزمون تی، مربع خای و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد الگوی غالب استفاده از تلویزیون های ماهواره ای برنامه هایی با محتوای سرگرم کننده بوده و بیشترین میزان استقبال دختران روستایی به ترتیب شامل: موسیقی و رقص، سریال های دوبله شده فارسی، آشپزی و فیلم های سینمایی است. همچنین از دیدگاه دختران بهترین شبکه های ماهواره ای به ترتیب PMC وGEM TV بوده است. مهمترین راهکارهای کاهش اثرات منفی سریال های ماهواره ای از دیدگاه دختران روستایی به ترتیب شامل: بهبود و تنوع برنامه های شبکه-های تلویزیون داخلی با میانگین 3.9، برنامه ریزی جهت پرکردن اوقات فراغت دختران جوان با میانگین 3.8، تقویت باورهای دینی در دختران جوان با میانگین 3.7 است.
رابطه سبک دلبستگی مادر و تحول هیجانی کارکردی کودکان زیر سه و نیم سال با میانجی گری شیوه فرزند پروری مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش سبک دلبستگی مادر بر تحول هیجانی کارکردی کودک با میانجی گری شیوه فرزندپروری مادر در کودکان زیر سه و نیم سال است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) است. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل تمام مادران مشهدی است که کودک زیر سه و نیم سال دارند. بدین منظور، 210 تن از مادران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تحول هیجانی کارکردی گرینسپن (2007)، پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور (1987) و پرسشنامه شیوه فرزندپروری رابینسون و همکاران (2001) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار آموس و الگوی تحلیل مسیر استفاده شد. شاخص های کلی آزمون مدل تحلیل مسیر، حاکی از برازش کلی مدل بود. نتایج حاصل از ضرایب غیرمستقیم نشان داد سبک دلبستگی ایمن مادر با میانجی گری شیوه فرزندپروری مقتدرانه، پیش بینی قدرتمندی برای تحول هیجانی کارکردی کودکان بود، اما نقش میانجی شیوه فرزندپروری مادر در رابطه با سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با تحول هیجانی کارکردی کودکان معنادار نبود. با توجه به یافته های پژوهش می توان با شناسایی مادرانی که در معرض خطر دلبستگی ناایمن هستند، کارگاه های آموزشی جهت تقویت مهارت های پاسخگو بودن و حساس بودن نسبت به رفتارهای کودکان برگزار شود.
بازتاب شخصیت و مسائل اجتماعی زنان در شعر معاصر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
239 - 254
حوزه های تخصصی:
افغانستان از کودتای هفتم ثور (۱۳۵۷خ) تا به امروز با تحولات سیاسی، اجتماعی چون هجوم ارتش شوروی، استقرار حکومت های چهارگانه کمونیستی، جهاد مردم علیه بیگانگان و بیرون راندن آنان، شروع جنگ های داخلی، ظهور گروه های تندرو طالبان، شبکه حقانی و القاعده، خانه نشینی زنان و دختران و بستن درهای مدارس به روی آنان، مهاجرت و انفجار، روبه رو بوده که تاثیرات ناگواری را بر اذهان مردم افغانستان به ویژه زنان برجای گذاشته است. از تاثیرات ناگوار این بی ثباتی در افغانستان، به حاشیه راندن زنان از عرصه اجتماع و سیاست و نادیده گرفتن حقوق آنان و در نتیجه قربانی شدن زنان به شکل های مختلف بود. یکی از موضوعات برجسته در اشعار امروز افغانستان، شخصیت زن و مسائل اجتماعی زنان است. در این مقاله، نوع نگاه اجتماعی به زنان، شخصیت زن، آداب و رسوم، رفتار حکومت ها و تحولات معاصر بر سرنوشت زنان و مانند آن ها که در اشعار شاعران معاصر افغانستان منعکس شده، به روش توصیفی و تحلیلی ارائه می شود. این تحولات سیاسی و اجتماعی در اشعار شاعران معاصر بازتابی گسترده دارد. شاعران، علاوه بر بازتاب رنج ها، آسیب ها، مظلومیت و ستمدیدگی زنان، بر آزادی زنان و رعایت حقوق آنان تاکید دارند و خشونت و تحقیر علیه زنان و دیدگاه های تحجرآمیز توده و زن ستیزی را نفی کرده اند.
تحلیل و نقد تاریخی نظریه مسئله نبودگی حجاب در قرن اول هجری- قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
143 - 167
حوزه های تخصصی:
حجاب و مسئله موضوعیت و بودگی آن در قرن اول هجری- قمری ازجمله مباحث مبنایی پوشش و حجاب بانوان است. پژوهش حاضر به روش اسنادی- تحلیلی و با هدف بررسی و تحلیل مستندات تاریخی در مسئله پوشش زنان در قرن اول هجری- قمری و نوع رویارویی پیامبر(ص) و دیگر پیشوایان دینی صدر اسلام با بی حجابی و ناپوشیدگی زنان انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب علمی اعم از کتب و مقالات و گزارش های مربوطه بررسی گردید و این ادعا که نبود گزارشی تاریخی از مخالفت و مقابله پیامبر(ص) و پیشوایان دینی صدر اسلام با بی حجابی و عدم مؤاخذه و مجازات افراد بی حجاب، مسئله نبودگی حجاب در صدر اسلام را نشان می دهد، نقد و بررسی شد. نتایج بررسی ها نشان داد که نقش پوشش زنان در وقوع بعضی نبردها، اعتراض افکارعمومی به کم حجابی برخی زنان، تغییر پوشش زنان پس از نزول آیات حجاب و تأکید بر مسئله پوشش زنان در گزارش های مربوط به اسرای کربلا حکایت از موضوعیت حجاب در صدر اسلام دارد. همچنین وجود گزارش های تاریخی در مورد مقابله ایجابی پیامبر(ص) و امام علی(ع) در قالب دستور، توصیه و یا دعا برای حجاب داشتن زنان و برخوردهای سلبی ایشان در قالب نهی بی حجابی و روی گرداندن از زنان بی حجاب، ازجمله گزارش های نقض کننده ادعای مذکور است و موضوعیت حجاب در صدر اسلام را تأیید می کند.
شاخص ها و مؤلفه های سلامت خانواده ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین شاخص ها و مؤلفه های سلامت خانواده یک ضرورت است تا سیاست گذاری ها، اولویت بندی ها و برنامه ریزی های استحکام بخشی نهاد مقدس خانواده و پژوهش و تولید دانش در این حوزه یکپارچه شود. بر این اساس، سؤال اساسی این پژوهش را می توان این گونه مطرح کرد که شاخص ها و مؤلفه های سلامت خانواده مطابق الگوی اسلامی ایرانی کدامند؟ این تحقیق به روش مرور روایتی انجام شده و برای تکمیل اطلاعات، از گروه متمرکز نخبگان حوزه خانواده استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش دو گروه بود؛ بخشی که برای تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفت، کتب و مقالات چاپ شده در زمینه خانواده بود که در آن یافته ها و دیدگاه های مربوط به خانواده مورد بررسی قرار گرفت و بخشی از آن منابع اسلامی بود. بخش دوم که به عنوان گروه متمرکز استفاده شد، متخصصان حوزه خانواده، از جمله اعضای اندیشکده خانواده مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز، مدل ارائه شده برای تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش در دو بخش مبانی و مفاهیم شاخص های خانواده مبتنی بر الگوی اسلامی ایرانی و شاخص ها و مؤلفه های خانواده در الگوی اسلامی ایرانی آمده است. محورهای فرعی نتایج در محورهای تعریف خانواده سالم؛ شاخص های خانواده در قالب 3 شاخص اصلی و 9 سنجه (شامل: پایداری ازدواج، استحکام و پویایی خانواده و رضایت از خانواده)؛ مؤلفه های تعیین کننده سلامت خانواده در قالب 6 مؤلفه اصلی، 32 مؤلفه فرعی و 120 سنجه (شامل: ازدواج پایدار، استحکام بخشی خانواده، رشد و پویایی خانواده، تخریب کننده های خانواده، تحولات اجتماعی خانواده و منابع حمایتی خانواده) ارائه شده است. به عنوان نتیجه می توان گفت که در راستای تعیین شاخص ها و مؤلفه های سلامت خانواده، اقداماتی از قبیل: گفتمان سازی، نظریه پردازی، رصد، سنجش و پایش، ایجاد پایگاه داده ها، تجزیه و تحلیل درونی و محیطی و تعیین بار مشکلات و مسائل خانواده لازم است.
اولویت سنجی مبارزه با دو آسیب اجتماعی «طلاق» و «تجرد» بر اساس آموزه های قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
157 - 186
حوزه های تخصصی:
یکی از لوازم سیاستگذاری ، اولویت بندی صحیح است. طلاق و تجرد از مهمترین آسیب های نهاد خانواده است که نیاز مبرم به اولویت بندی و شناسایی بد و بدتر در آن، وجود دارد. هدف از این پژوهش اتخاذ سیاستگذاری های درست در حوزه خانواده است. سوال اصلی این پژوهش این است که در اولویت بندی مبارزه با آسیب های اجتماعی مربوط به خانواده، مبارزه ی با طلاق اولویت دارد یا مبارزه با تجرد؟ و چرا؟ در پاسخ به این سوال تلاش شده است تا با استفاده از روش اجتهادی از معارف قرآن و حدیث برای اولویت بندی آسیب های اجتماعی در نهاد خانواده استفاده شود. با مقایسه طلاق و تجرد در پنج محور میزان مذمّت، سیره معصومین(ع)، توصیه معصومین(ع) به دیگران، حکم فقهی و دلیل عقلی، این پژوهش گویای این یافته هاست است که از گستره و عمق آسیب اجتماعی تجرد در تشدید یا کاهش دیگر آسیب های اجتماعی در نهاد خانواده غفلت شده است. با مقایسه دو آسیب اجتماعی طلاق و تجرد می توان فهمید آسیب اجتماعی تجرد تا حد زیادی باعث کاهش صدمات طلاق بر فرد و جامعه می شود و بخشی از آمار افزایشی طلاق و آمار کاهشی ازدواج، ثمره سیاست های نادرست در زمینه ازدواج و طلاق است. با شناسایی تجرد به عنوان مهمترین آسیب اجتماعی در نهاد خانواده، باید شاهد تغییرات اساسی در سیاستگذاری ها و خط مشی های این حوزه باشیم. در نتیجه در سیاست گذاری و اولویت بندی در مبارزه با آسیب های خانواده، تلاش اصلی باید در جهت مقابله با تجرد و رفع موانع ازدواج صورت گیرد و مقابله با طلاق و رفع عوامل آن در درجه ی بعدی قرار داده شود.
تأثیر حیای زن بر استحکام خانواده و آثار آن بر حیات طیبه
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
31 - 41
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین تاثیر حیای زن بر استحکام خانواده و آثار آن بر حیات طیبه بود. جامعه پژوهش، منابع اسلامی مرتبط با موضوع حیا است. نمونه پژوهش مفهوم حیای زن بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی بود. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای اسنادی و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس رویکرد تفسیری بود. به این صورت که ارتباط مفهوم «حیای زن» با حیات طیبه با واکاوی متون دینی (آیات و روایات مرتبط)، اثرات حیا بر روی فرد، خانواده و جامعه تبیین شد. نتایج نشان داد، کانون مقدس خانواده در صورتی می تواند زمینه پرورش حیا را فراهم کند که زن به عنوان اصلی ترین عنصر آن، الگوی عینی حیامداری باشد. در این صورت خانواده استحکام می یابد و از فروپاشی و آسیب های متعدد در امان می ماند. حیای زن با استحکام خانواده به عنوان سلول تشکیل دهنده جامعه منجر به رسیدن جامعه به حیات طیبه می شود. هم چنین. حیای زن نقش اثرگذار در جایگاه همسری و مادری، راه رسیدن افراد، خانواده ها و جامعه را به حیات طیبه، هموار کرده و طعم زندگی متعالی و طیبه را به کام جامعه چشانده است. در واقع با مزین شدن زن و به تبع آن خانواده به زیور حیا، جامعه در مسیر سعادتمندی و حیات طیبه حرکت می کند. یکی از اصلی ترین ثمرات تقویت استحیا، رسیدن فرد و جامعه به حیات طیبه به عنوان بهترین نوع زندگی است.
رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطه ای سلامت روان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین تصویر بدنی با عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی با نقش واسطه ای سلامت روان در زنان متأهل انجام گرفت. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان متأهل شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری 406 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تصویر بدنی برون و همکاران (MBSRQ)، عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (FSFI)، سلامت روان گلدنبرگ (ghq-28) و پرسش نامه سازگاری زناشویی گراهام بی اسپانیر (DAS) استفاده شد. بعد از جمع آوری و استخراج داده ها، برای آزمون فرضیه های پژوهش حاضر از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد، در این پژوهش از نسخه ی 25 نرم افزار AMOS و از نسخه 24 نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که تصویر بدنی به صورت مثبت و معنادار بر عملکرد جنسی (05/0>P،31/0=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،117/0=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان به صورت منفی و معنادار بر عملکرد جنسی (01/0>P،370/0-=β) و همچنین بر سازگاری زناشویی (01/0>P،548/0-=β) اثر مستقیم دارد. سلامت روان به صورت مثبت و معنادار اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر عملکرد جنسی (01/0>P،111/0=β) و همچنین اثر غیرمستقیم تصویر بدنی بر سازگاری زناشویی (01/0>P،164/0=β) را میانجیگری می کند. به طورکلی نتایج نشان داد تصویر بدنی هم به صورت مستقیم و هم با میانجیگری سلامت روان بر عملکرد جنسی و سازگاری زناشویی اثر دارد-با داده های گردآوری شده برازش دارد.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سلامت معنوی روابط زوجین بر اساس متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه سلامت معنوی روابط زوجین بر اساس متون اسلامی (قرآن کریم و روایات موجود در کتب قبل از قرن پنجم هجری در کتاب روایی میزان الحکمه ) انجام شد. برای استخراج مؤلفه های مفهومی سلامت معنوی روابط زوجین و تدوین گویه ها از روش تحلیل محتوای کیفی مایرینگ (2004) و ارزیابی نظرات کارشناسان با انتخاب 10 متخصص به روش نمونه گیری هدفمند و برای اعتباریابی پرسشنامه از روش پیمایشی در نمونه 205 نفری به روش نمونه گیری در دسترس در جامعه آماری دانشجویان متأهل دانشگاه قم و دانشگاه آزاد واحد قم استفاده شده است. برای سنجش روایی محتوایی هریک از مؤلفه ها (و ریزمؤلفه ها) و گویه ها به صورت جداگانه از ارزیابی نظرات کارشناسان با سنجش شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) استفاده شد. در این پژوهش تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از نسخه 26 نرم افزار SPSS انجام گرفته است. روایی ملاک با محاسبه ضریب همبستگی پرسشنامه حاضر و مقیاس هم ارز نیازهای صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001 ) بُعد صمیمیت معنوی 861/0 بوده و در 01/0 معنادار است. نتیجه بررسی روایی سازه با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی استخراج 3 عامل با بار عاملی بالاتر از 3/0 بود که در مجموع 435/71 درصد واریانس کل پرسشنامه سلامت معنوی روابط زوجین را برآورد می کند. عوامل به دست آمده عبارت بودند از عاطفه معنوی، مقابله معنوی و آداب معنوی. اعتبار این پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ 702 /0 و همچنین با محاسبه ضریب اسپیرمن- براون برابر 946/0 و ضریب دو نیمه سازی گاتمن برابر 943/0 می باشد. در نتیجه پرسشنامه سلامت معنوی روابط زوجین می تواند به عنوان یک ابزار دارای ویژگی های روان سنجی معتبر در پژوهش های روان شناختی مورداستفاده قرار بگیرد.
درک زنان از موانع و تسهیل کننده های موفقیت: مطالعه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
501 - 527
حوزه های تخصصی:
با وجود افزایش چشمگیر زنان در آموزش عالی، شکاف درخور توجهی در فعالیت های اجتماعی اقتصادی زنان به عنوان مظاهر موفقیت در زندگی امروزین همچنان وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر، فهم موانع و تسهیل کننده های موفقیت زنان است. در قالب مطالعه ای کیفی با رویکرد داده بنیاد با زنان 30 تا 40 ساله ساکن در شهر مشهد مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. بر پایه نمونه گیری نظری و هدفمند، مصاحبه ها تا دست یابی به اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت با 25 نفر مصاحبه شد. داده ها پس از انتقال به نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودی ای با شیوه کدگذاری داده بنیاد برساخت گرا تحلیل شد. یافته ها در قالب هشت مقوله بازنمایی شد که عبارت اند از: «جامعه پذیری تک بعدی و محدود سازی بیرونی»، «محدودیت چشم انداز شغلی»، «نبود حمایت مالی و خانوادگی»، «کمبود آموزش های مهارت محور»، «فشار نقش خانه داری»، «تمرکز بر توانمندی های شخصی»، «دسترسی به تحصیلات دانشگاهی» و «فرصت فضای مجازی». مقوله مرکزی با عنوان «محدودیت و دوگانگی نقش» نام گرفت. یافته ها حاکی از این است که نظام های درهم تنیده اجتماعی فرهنگی که هویت افراد را شکل می دهد زنان را درگیر چرخه ای از یادگیری در رابطه با تأثیرات نظام مند کرده است؛ به طوری که مشارکت کنندگان ساختارهای معناسازی مورد نیاز برای پالایش تأثیرات تبعیض آمیز را توسعه می دهند. می توان گفت که نظام اجتماعی توانسته فرصت های جدیدی برای زنان فراهم کند، اما وزن مؤلفه های اجتماعی جنسیتی همچنان بالاست و این فرصت ها تحقق پیدا نکرده اند.
بررسی و تبیین راهبرد های تربیت جنسی دختران نوجوان در خانواده و جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساحت تربیت زیستی و بدنی ازجمله ساحت های شش گانه تربیتی سند تحول بنیادین است که ذیل مقوله های آن توجه به تربیت جنسی مطرح شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی، بررسی و تبیین راهبرد های تربیت جنسی دختران نوجوان به روش کیفی از نوع داده بنیاد انجام شد. جامعه پژوهش حاضر شامل صاحب نظران حوزه های تربیت اسلامی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 28 نفر از ایشان با ملاک رسدین به اشباع نظری در داده های مصاحبه، مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و داده ها با استفاده از سیستم کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در برنامه تربیت جنسی باید به دو راهبرد درون خانواده و برون خانواده توجه شود. راهبرد درون خانواده شامل برنامه پرورش محور، مدیریت رفتار ها و فعالیت های دختران در خانواده و توانمندسازی علمی والدین درباره تربیت جنسی است. راهبرد برون خانواده شامل فرهنگ سازی براساس آموزه های دینی، حمایت جامعه، چالش های محدودکننده، مؤثر و عوامل اثربخش بر تربیت جنسی است. براین اساس، تربیت جنسی یک فرایند است و در هنگام تدوین راهبرد های آن باید هم به محیط درونی و هم به محیط بیرونی خانواده توجه شود.
نقش زنان در ادوار هخامنشی، اشکانی و ساسانی بر اساس سکه های بازمانده
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
41 - 55
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی نقش زنان در ادوار هخامنشی، اشکانی و ساسانی بر اساس سکه های بازمانده بود. جامعه ی پژوهش شامل منابع مکتوب تاریخی و دیگر آثار مرتبط با موقعیت زنان در سلسله های هخامنشی، اشکانی و ساسانی می باشد. نمونه پژوهش، سکه های برجای مانده از دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی بود. روش پژوهش توصیفی -تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به شیوه ی کتابخانه ای و با استفاده از اسناد، مدارک مکتوب و منابع معتبر انجام گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا صورت گرفت. یافته ها نشان داد که، اگر چه سکه ابزاری جهت مبادلات اقتصادی، نشانه استقلال و معرف ملیت هر قومی است، ولی درعین حال سند معتبری است که اطلاعات مفیدی در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخ گذشته ملت ها و جایگاه زنان را ارائه می دهد. تصاویر، نام و لقب زنان سلطنتی، تصاویر ایزدبانوان و نمادهای وابسته به آنان که بر روی سکه های اشکانی و ساسانی نقش بسته بیان گر جایگاه رفیع زن در این ادوار بود. اگرچه الواح هنری به جا مانده از دوره هخامنشی اطلاعات باارزشی در مورد زنان این عصر به-دست می دهد، ولی در سکه های این دوره مانند سایر آثار تصویر زن دیده نمی شود. زنان دربار هخامنشی، اشکانی و ساسانی به عنوان مصداق زنان مقتدر و مدبر و با اراده در عرصه سیاست و اجتماع ایفای نقش کرده اند. در کل زنان در این ادوار به پایگاهی برابر پایگاه مردان (پادشاهان)، دست یافته و نام و نمودشان بر روی سکه ها ماندگار شده است.
مطالعه جامعه شناختی رابطه مراقبت از سالمند در خانواده و افسردگی و اضطراب فرد مراقب (مطالعه موردی زنان متاهل مراقب سالمند در شهر لار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
117 - 132
حوزه های تخصصی:
با افزایش جمعیت سالمندان و وابستگی و نیاز آنها به مراقبت ،توجه و سلامت آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه تاثیر مراقبت از سالمندان بر افسردگی و اضطراب زنان مراقب سالمند و عوامل مرتبط با استفاده از نظریه تضاد نقش بررسی شده است. این مطالعه توصیفی تحلیلی، به روش پیمایش در بین 377 نفر از زنان متاهل مراقب سالمند در سال 1400 انجام شد. تعداد نمونه فرمول کوکران با ضریب خطای 5 درصد، تعداد 377 نفر، نمونه ها تصادفی انتخاب و با ابزار پرسشنامه مورد مصاحبه قرار گرفتند. در این مطالعه میزان اضطراب و افسردگی با مقیاس استاندارد داس سنجیده و داده ها، به وسیله نرم افزار اس پی اس اس و ایموس تحلیل شد. این مطالعه نشان داد به ترتیب 5/33 و 7/44 درصد از مراقبین از افسردگی و اضطراب خفیف تا بسیار شدید رنج می برند. نتایج حاصل از تحلیل عامل تاییدی نشان داد متغیر های سن، تعداد فرزند، نوع مذهب، وضعیت جسمانی و داشتن همراه و کمک در مراقبت از سالمند از مهمترین متغیر های تاثیر گذار بر افسردگی مراقبین و متغیر های سن، تحصیلات، تعداد فرزند، نوع مذهب و وضعیت جسمانی سالمند از مهمترین متغیر های موثر بر اضطراب مراقبین می باشد. با توجه به افزایش جمعیت سالمند و اهمیت سلامت زنان مراقب در انسجام خانواده و سلامت جامعه لازم است توجه بیشتری به این گروه صورت گیرد و حمایت های مادی و معنوی لازم جهت حمایت از این گروه انجام شود. کلمات کلیدی: سالمند، زنان، افسردگی، اضطراب، خانواده، مراقبین غیر رسمی
مدل علی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، سطح تمایزیافتگی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
133 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، مدل علی گرایش به طلاق عاطفی بر اساس ارضای نیازهای بنیادی، سطح تمایزیافتگی با میانجی گری ادراک رفتارهای فداکارانه همسر بود. پژوهش حاضر به هدف از نوع کاربردی و شیوه ی اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین (خانوارهای عادی زنان و مردان) شهر کرمانشاه بوند. از میان آنها به شیوه نمونه گیری به صورت در دسترس با توجه به جدول مورگان تعداد 384 نفر (192 زوج) به عنوان حجم نمونه از مناطق مختلف شهر انتخاب شدند. سپس داده های موردنظر با استفاده از پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (1999)، ارضا نیازهای بنیادی روانشناختی گاردیا ، دسی و رایان(2000)، سطح تمایزیافتگی دریک (2011) و ادراک رفتارهای فداکارانه همسر (PSBM) هارپر و فیگرس (2008) جمع آوری شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری نشان دادند: تأثیر غیرمستقیم سطح تمایز یافتگی بر طلاق عاطفی از طریق ادراک های رفتارهای فداکارانه همسر برابر 111/0-، تأثیر غیرمستقیم ارضا نیازهای بنیادی بر طلاق عاطفی از طریق ادراک های رفتارهای فداکارانه همسر برابر 197/0-، همچنین تأثیرمستقیم ادراک های رفتارهای فداکارانه بر طلاق عاطفی برابر 362/0- معنی دار می باشد. ادراک رفتارهای فداکارانه همسر عامل مهم و تأثیرگذار در ارتقای سلامت روان است و با شناسایی عوامل همراه با برنامه ریزی صحیح می توان منجر طلاق عاطفی را کاهش داد و نیازهای بنیادین روانشناختی و سطح تمایزیافتگی را افزایش داد.
مبانی نظری تاریخ نگاری تاریخ شفاهی با تکیه بر زندگی مخفی عالیه امامزاده (خاله شهید محمد جهان آرا
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷
41-58
حوزه های تخصصی:
به گزینی نهاد متولی نظام حکمرانی خانواده در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در حوزه خانواده که در سال های اخیر در کشور مطرح بوده، تعیین ساختاری برای حمایت از خانواده و کمک به تحکیم بنیان خانواده در کشور است اما هنوز پاسخ مناسب و قانع کننده ای برای آن ارائه نشده است. این پژوهش به دنبال اصلاح نظام حکمرانی خانواده از طریق تعیین و یا ایجاد ساختاری است که به عنوان متولی فرایند فعالیت نماید. پژوهش حاضر کاربردی است و به روش آمیخته (کیفی-کمی) انجام شده است. در بخش کیفی، ضمن آسیب شناسی نظام حکمرانی خانواده با روش مدل سیستم مانا (VSM)، مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق با 25 نفر از خبرگان که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، به منظور شناسایی ساختارهای پیشنهادی نهاد متولی نظام خانواده صورت گرفت و با استفاده از روش تحلیل محتوا، ساختارهای پیشنهادی شناسایی شد. در بخش کمّی، ساختارهای پیشنهادی شناسایی شده در قالب یک پرسشنامه و با هدف اولویت بندی آن ها به خبرگان عرضه شد و پس از آن با روش تاپسیس (TOPSIS) اولویت بندی انجام شد. نتایج نشان دهنده این است که از بین 9 ساختار پیشنهادی در اولویت اول، سازمان راهبری خانواده ذیل مجمع تشخیص مصلحت نظام یا شورای عالی انقلاب فرهنگی است که فراقوه ای بوده و ثبات رویکرد بیشتری در آن نمایان است و در اولویت بعدی سازمان ملی خانواده (معاونت ریاست جمهوری) است که ضمانت اجرایی در آن مشهودتر و قابل تحقق تر است.
بازنمایی و برساخت سوژه زن سرپرست خانوار در سینمای ایران (نشانه شناسی فیلم های روسری آبی، کافه ترانزیت و دهلیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
241 - 265
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی برساخت سوژه زن سرپرست خانوار در سینمای بعد انقلاب است تا با استفاده از تفسیر فوکو و آلتوسر از سوژگی، بدین سؤال پاسخ دهد که سوژه زن سرپرست خانوار در این آثار سینمایی به چه صورتی برساخت و بازنمایی شده است؟ پژوهش با روش نشانه شناسی و بهره گیری از الگوی فیسک و بارت و تلفیق آن با رویکرد سلبی و کاودری صورت گرفته که با نمونه گیری هدفمند، سه فیلم «روسری آبی، کافه ترانزیت، و دهلیز» از دهه 70، 80 و 90 برای تحلیل برگزیده شده است. نتایج نشان می دهد که قدرت در این فیلم ها بر قداست خانواده و لزوم مدیریت زن در آن پرداخته و گفتمان خانه دار بودن زن را بازتولید کرده است. ازسوی دیگر شاهد برساخت زن وفادار در قبال تعهد به همسر یا خانواده و عهده دار نقش های مردانه هستیم. زنانگی مطلوبی که در فیلم ها به تصویر کشیده است، شامل 1) برساخت زنِ خانه دار، وفادار، سرپرست خانوار و حامی شوهر؛ 2) زن ِسرپرست خانوار و متعهد به خانواده و شاغل؛ 3) زن ِسرپرست خانوار، عفیف و عشق ورز است. معانی فرهنگی فیلم ها عبارتند از: طبقه اجتماعی پایین زن های سرپرست خانوار؛ در معرض قضاوت قرار داشتن زن های سرپرست خانوار جوان؛ مشکلات معیشتی و اقتصادی آنان؛ نگاه برساخت شده مردم به آنها؛ ایفای نقش های چندگانه و مادرانگی قوی؛ تفاوت های فرهنگی و ارزشی اقوام مختلف؛ ازخودگذشتگی و فداکار بودن و ترسیم سنت های قدیمی بیوه گی زنان. همچنین تمامی زنان سرپرست خانوار سعی در تغییر و شروع دوباره دارند، اما در مواجهه با جامعه، سنت ها، کلیشه های جنسیتی و برتراندیشی مردانه، فرصت توانمندسازی را از آنها می گیرد.
بررسی نقش واسطه ای سبک های ارتباطی زوجین در رابطه بین سبک های دل بستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده در زنان متأهل
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای سبک های ارتباطی زوجین در رابطه بین سبک های دل بستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده در زنان متأهل بود. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل شهر شیراز بودند. نمونه این جامعه آماری به روش نمونه گیری در دسترس، 202 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های دل بستگی (بارتولومیو و هوروتیز،1991)، سبک های ارتباطی زوجین (مبلر-نانالی و اکمن، 2006) و بخشش در خانواده (پولارد و همکاران،1998) بود. یافته های حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن است که سبک های دل بستگی پیش بین مستقیم و معنی دار بخشش در خانواده بودند. هم چنین سبک های ارتباطی زوجین نیز توانست بخشش در خانواده را به طور معنی داری پیش بینی کند. علاوه بر این سبک های دل بستگی نیز پیش بین معنی دار سبک ارتباطی زوجین بود. درنهایت نتایج بیانگر این بود که سبک های ارتباطی زوجین توانست در رابطه بین سبک های دل بستگی و بخشش در خانواده نقش واسطه ای ایفا نماید. نتایج حاصل نشان دهنده آن است که سبک های دل بستگی ایمن و ناایمن و سبک های ارتباطی زوجین ازجمله متغیرهای تأثیرگذار بر بخشش در خانواده می باشند و لازم است موردتوجه کارشناسان و متخصصان حوزه خانواده قرار گیرند.
ظرفیت فقه فرهنگ در حل مسئله تحدید نسل
حوزه های تخصصی:
استیلاد به خودی خود از حقوق مشترک زوجین در نهاد خانواده و از جمله اغراض شارع مقدس در تشکیل نهاد خانواده است. تحدید و کاهش نسل، نشانه انصراف زوجین از استیفای حقوق طبیعی شان بوده و جامعه دینی را با بحران اقتصادی، نظامی و فرهنگی مواجه می کند. تحقیق حاضر بدون اشاره به آسیب شناسی پدیده تحدید نسل، امکانات و ظرفیت های فرهنگی و الزامات ناشی از فقه فرهنگ برای حل این پدیده را بررسی می کند. با استفاده از روش تحقیق توصیفی و ابزار مطالعه کتابخانه ای در منابع و آرای فقهی، نهادهای حکومتی و فرهنگی باید باورهای فردی و جمعی را به سمت اولویت فرزندآوری و رفع موانع در این زمینه سوق داده و شرایط اقتصادی، معیشتی و فرهنگی برای ان فراهم کنند. فرهنگ سازی و باورپذیری نسبت به اولویت فرزندآوری می تواند شرط ضمنی و عرفی در برابر اقدامات عقیم سازی و سیره معاصر عدم استیلاد باشد و ضمانت اجرای بنیادین دینی-اجتماعی برای تکثیر نسل را ایجاد کند.
مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شیراز
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شهر شیراز بودند که از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس، 156 نفر که شامل 50 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، 52 نفر مادر دارای فرزند مبتلا به اختلالات یادگیری و 54 مادر دارای فرزند عادی انتخاب شدند و پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون، ذهن آگاهی والچ و همکاران و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش آزمون های لوین (برای بررسی همگنی واریانس ها)، و تحلیل واریانس چند متغیری (برای بررسی تفاوت متغیرها در گروه مطالعه) و با نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه و اختلالات یادگیری با مادران کودکان عادی تفاوت معناداری در متغیرهای تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده وجود دارد؛ به نحوی که مادران کودکان عادی از میانگین تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار بودند. نتایج نهایی نشان داد که در حوزه های تاب آوری و ذهن آگاهی، مادران کودکان بیش فعال/ نقص توجه و اختلالات یادگیری نیازمند آموزش های مبتنی بر تاب آوری و ذهن آگاهی هستند و برنامه های توان بخشی ویژه ای به منظور افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده نیاز است.