فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
مشارکت سیاسی زنان در کشورهای در حال توسعه و بسیج آن ها در چارچوب مشارکت سازمان یافته در فرآیند توسعه پایدار جایگاهی ویژه دارد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان (مطالعه موردی: معلمین شهرستان پارسیان) انجام گرفت. پژوهش یاد شده با استفاده از روش توصیفی و به شیوه پیمایشی انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه 335 نفر از زنان معلم شهرستان پارسیان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 180 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. برای گرد آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد و با استفاده از روش های آماری پارامتری و ناپارامتری به وسیله نرم افزار spss نتایج داده ها مورد تحلیل قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماریt و تحلیل واریانس و فریدمن انجام شد. نتایج پژوهش نشان دادند که عملکرد و برنامه های آموزش و پرورش، باورهای مذهبی و پای بندی به آن، سطح فرهنگی خانواده ها و اعتماد سیاسی تأثیر معناداری بر مشارکت سیاسی زنان دارند.
تحلیل رابطه ساختاری بهزیستی ذهنی بر مبنای سختکوشی روانشناختی با میانجی گری تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی رابطه ساختاری بهزیستی ذهنی بر مبنای سختکوشی روانشناختی با میانجی گری تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به سرطان پستان است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، و از نظر روش جزء پژوهش های توصیفی از نوع همبستگی است که به شیوه معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری شامل تمام زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستانهای شهر تهران بود و 100 نفر از کسانی که به بیمارستان هفتم تیر مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو، سختکوشی روانشناختی اهواز (AHI) و تنظیم ساخت هیجان گارنفسکی بود. داده ها با روش حداقل مجذورات جزئی تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد الگوی پژوهش از روایی، پایایی و کیفیت مناسبی برخوردار است. این الگو توانست 50 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را در بیماران مبتلا به سرطان پستان تبیین کند و روابط ساختاری مفروض معنادار به دست آمد. در مجموع می توان از این الگو به منظور تعدیل مشکلات روانشناختی و جلوگیری از پیشرفت آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان استفاده کرد.
واکاوی کیفی چالش های ایفای هم زمان نقش های دانشجویی و خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه ی ایران در دهه های اخیر شاهد مشارکت گسترده ی زنان در آموزش عالی است. این شرایط جدید ایفای نقش های متعددی را به آنها تحمیل کرده و به همان نسبت که منشأ بهبود کیفیت زندگی آنها شده است، آنها را با چالش های جدیدی برای هماهنگی وظایف خانه و خانواده با تکالیف تحصیلی مواجه کرده است. از این رو ضرورت دارد ابعاد مقوله ی تعارض نقش خانوادگی و تحصیلی زنان و علل پیدایی این تعارضات و نحوه ی مواجهه ی دانشجویان با این چالش ها در یک مطالعه ی کیفی بررسی شود. بدین منظور 22 دانشجوی زن متأهل در مقاطع ارشد و دکتری بر اساس نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع مشارکت کنندگان انتخاب شدند و مصاحبه های نیمه ساختاری، به صورت انفرادی و رودررو با آنها انجام شد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که عملکرد نامناسب نظام آموزشی، فشار نقش مادری و فرزندپروری، فشار نقش همسری، ضعف حمایت خانواده و نقش منفی خانواده، جزء شرایط علی تعارض نقش تحصیلی با نقش خانوادگی دانشجویان متأهل است. کاهش حس کنترل بر زندگی، فرسودگی تحصیلی، تضعیف صمیمیت زناشویی و کاهش ظرفیت روانی، پیامدهای پدیده ی تعارض نقشی است. مصاحبه شوندگان دو استراتژی سازگاری مثبت و منفی را در مواجهه با این تعارض اتخاذ کرده اند. مقوله ی هسته ای استخراج شده از این مطالعه، غفلت نظام آموزش از نهاد خانواده است.
مطالعه آسیب پذیری اجتماعی زنان سرپرست خانوار و زنان دارای سرپرست در منطقه سلطان آباد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
597 - 620
حوزه های تخصصی:
نرخ جمعیت زنان سرپرست خانوار در دهه های اخیر رشد گسترده ای داشته است. در کنار افزایش نرخ رشد جمعیت، این گروه تغییرات کیفی مانند تغییر ترکیب سنی، تحصیلی، درآمدی و فقر اقتصادی را نیز تجربه کرده اند که مسائل مبتلا به آنان را به مرور از یک پدیده اجتماعی نسبتاً طبیعی به موضوع اجتماعی از جنس آسیب تبدیل کرده است. هدف این مقاله بررسی و تحلیل آسیب پذیری اجتماعی زنان سرپرست خانوار و فرزندان آنان در مقایسه با زنان دارای سرپرست است. چارچوب نظری مسئله از نظریه های فشار، پیوندهای اجتماعی و نظریه زنانه شدن فقر برگرفته شده است. پژوهش حاضر تحقیقی شبه آزمایشی و بر مبنای تکنیک پیمایش انجام گرفته است. پژوهش دو جامعه آماری دارد. جامعه آماری نخست، شامل زنان سرپرست خانواری است که در کلینیک مددکاری اجتماعی ستایش مهر منطقه سلطان آباد تهران در سال 1394 دارای پرونده فعال بوده اند. روش نمونه گیری این جامعه آماری تمام شماری است. جامعه آماری دوم، زنان دارای سرپرست همین منطقه هستند که برای مقایسه با گروه نخست به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که به لحاظ آماری تفاوت معناداری بین انزوای اجتماعی، گرایش به اعتیاد، بزهکاری فرزندان و فقر اقتصادی زنان سرپرست خانوار و زنان دارای سرپرست وجود دارد. این شواهد ملازم با چارچوب نظری نشان دهنده موقعیت زنان سرپرست خانوار در ساختار اجتماعی-اقتصادی جامعه است. فقر و فقدان پیوندهای اجتماعی و در نتیجه، تجربه آن ها از فشار و عدم دریافت حمایت مناسب، چه از نوع رسمی و چه از نوع غیررسمی، این زنان و فرزندانشان را در معرض آسیب قرار می دهد.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان در کشورهای منتخب خاورمیانه (با استفاده از داده های تابلویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه اقتصادی اساسی ترین مقوله مورد بحث جهان است که توجه کشورهای در حال رشد را به خود جلب کرده است. توسعه اقتصادی از آن جهت که مستلزم بروز تغییراتی در جامعه می باشد، می تواند هم باعث شکوفایی و رشد عمیق و پایدار کشورها شود و هم بی توجهی نسبت به پیامدهای آن، می تواند منجر به فروپاشی بنیان های فرهنگی و اجتماعی کشورها شود. توسعه اقتصادی وابسته به شرکت تمام افراد جامعه اعم از زن و مرد است. بنابراین، توجه به مشارکت نیروی کار زنان از اهمیتی بالا برخوردار است زیرا می تواند نقشی مهم را در توسعه اقتصادی جامعه ایفا کند. بدین ترتیب، در این پژوهش عوامل مؤثر بر مشارکت زنان در کشورهای منتخب خاورمیانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش که براساس الگوی اقتصادسنجی دادگان تابلویی 13 کشور خاورمیانه منتخب در 2014-2005 است، نشان می دهند که متغیرهای نسبت اشتغال زنان به جمعیت، امید به زندگی زنان و جمعیت زنان در توضیح تغییرات متغیر نرخ مشارکت نیروی زن به مرد در این کشورها مؤثر است و اثری مثبت و معنی دار بر نرخ مشارکت نیروی زن به مرد داشته است، ولی متغیر رشد تولید ناخالص داخلی سرانه در توضیح تغییرات متغیر نرخ مشارکت نیروی زن به مرد در این کشورها اثری منفی و معنی دار داشته است.
بررسی رابطه شایستگیها و منزلت استادان زن با کیفیت تدریس آنان در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف عمده این پژوهش ،بررسی رابطه بین شایستگیها و منزلت استادان زن در دانشگاه آزاد اسلامی با کیفیت تدریس آنان بود. جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی زن واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای طبقه ای تعداد 136 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته کیفیت تدریس با 27 عبارت در مقیاس لیکرت و آلفای کرونباخ 861/0 ، پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی منزلت استادان در دانشگاه با 6 عبارت و آلفای کرونباخ 824/0، و پرسشنامه محقق ساخته سنجش شایستگیهای استادان با 13 عبارت و ضریب آلفای کرونباخ 866/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه ضریب رگرسیون و همچنین برای مشخص کردن سهم عوامل شایستگیها و منزلت استادان بر کیفیت تدریس از رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند که منزلت استادان با ضریب 104/0 و شایستگیهای استادان با ضریب 262/0 بصورت مستقیم مثبت و معناداری با کیفیت تدریس رابطه دارند و از قدرت پیش بنی مناسبی برای کیفیت تدریس استادان برخوردار می باشند.
اثر ازدواج بر میزان خدمات خانه داری زنان ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
187 - 204
حوزه های تخصصی:
بررسی پیامد ازدواج برای زنان، به خصوص در رابطه با میزان فعالیت در خانه، به منزله بدیلی برای عرضه کار بازاری، محور اصلی پژوهش پیش رو را تشکیل می دهد. تحلیل رفتار بهینه، در قالب یک الگوی اقتصاد خُرد، نشان می دهد که زنان پس از ازدواج از عرضه کار خود در بازار اشتغال می کاهند و بر فعالیت خانه داری خود می افزایند. در این پژوهش، از دو نمونه شامل زنان مجرد (410 مشاهده) و زنان متأهل (409 مشاهده) در شهر تهران استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه طراحی شده محقق جمع آوری شدند. شواهد حاکی از تأیید پیش بینی نظری الگوی رفتاری ا ست. برآوردها نشان می دهد که با وقوع ازدواج میزان خانه داری زنان در شبانه روز به طرز معناداری افزایش می یابد. این یافته مؤید تخصصی شدن زنان در امور خانگی در پی ازدواج است. همچنین، مشخص شد که درآمد، تحصیلات و اشتغال زنان تأثیر منفی بر میزان خانه داری دارند، اما تعداد فرزندان اثر مثبت را نشان می دهد.
نیازهای دانشی و اجتماعی زنان روستای قزل تپه علی قلی استان زنجان برای مدیریت جامع حوضه آبخیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
241 - 264
حوزه های تخصصی:
زنان روستایی نقش مهمی در تأمین معیشت خانوارهای روستایی دارند و می توانند در برنامه های مدیریت پایدار منابع طبیعی نقش بسزایی ایفا کنند. هدف این پژوهش بررسی فعالیت های معیشت زنان روستایی و نیازهای مرتبط آنان برای ارتقای ظرفیت های دانشی و اجتماعی آن هاست. پژوهش با استفاده از یک مطالعه موردی و فنون ارزیابی سریع مشارکتی در روستای قزل تپه علی قلی در استان زنجان انجام شد. زنان روستایی از طریق راهبردهای معیشت مختلفی در خانوارهای خود فعالیت می کردند که از جمله عبارت بودند از: فعالیت های غیرکشاورزی همچون فرش بافی و تابلوبافی؛ فعالیت های کشاورزی وابسته به مراتع به ویژه برداشت گیاهان خوراکی و دارویی و فعالیت های کشاورزی با وابستگی کم به مراتع، به ویژه برداشت و فرآوری محصولات. ارزیابی نیازهای زنان روستایی نشان داد که آنان نیاز به دانش و مهارت به روز در مورد برداشت و فرآوری محصولات باغی و لبنی، روش های حفظ منابع طبیعی، فعالیت های نوین غیرکشاورزی و کشاورزی نوین و سواد بالاتر دارند. ضرورت بهبود نگرش زیست محیطی زنان، به ویژه در مورد مدیریت پسماندهای روستایی، نیز به منزله نیازی مهم مطرح شد. زنان روستایی همچنین به تقویت ظرفیت های اجتماعی خود، به ویژه در مورد نفوذ بر بازار محصولات کشاورزی، تعامل و اعتماد درون جوامع و با کنش گران بیرونی و تقویت تشکل های زنان روستایی نیاز داشتند. این نیازها ضرورت تنظیم برنامه های ترویج کشاورزی و مدیریت منابع طبیعی را در جهت ظرفیت سازی دانشی اجتماعی زنان روستایی نشان می دهد.
کیفیت زندگی مادران دارای کودکان با آسیب بینایی، شنوایی و اختلال اتیسم
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
63-71
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف؛ بررسی کیفیت زندگی مادران دارای کودکان با آسیب بینایی, شنوایی و اختلال اتیسم انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران مراجعه کننده به مراکز و مدارس ویژه کودکان با آسیب بینایی و شنوایی و مراکز توانبخشی اختلال اتیسم شهر تهران در سال 1395-96 بود. از بین کل مراکز؛ مدرسه نابینایان شهید محبی و خزائلی, کانون ناشنوایان تهران و مدرسه ناشنوایان نیمروز و مرکز اتیسم دوم آوریل به صورت نمونه هدفمند انتخاب شدند و از بین کل مراکز تعداد 45 مادر مراجعه کننده دارای کودک نابینا, 45 مادر دارای کودک ناشنوا و 45 مادر دارای کودک با اختلال اتیسم(در مجموع 135 مادر) به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی از نوع علی/ مقایسه ای می باشد. از مقیاس کیفیت زندگی واروشربون (36-SF) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چند متغیری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کیفیت زندگی سه گروه از مادران , تفاوت معنادری در سطح(01/0< P) وجود دارد و آزمون تعقیبی شفه نشان داد که کیفیت زندگی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم نسبت به دو گروه مادران دارای کودک ناشنوا و نابینا پایین بود و کیفیت زندگی مادران کودکان نابینا بهتر از دو گروه یعنی ناشنوایان و اتیسم بدست آمد.
سنجش رابطه مشارکت در فعالیت های گردشگری با بهزیستی ذهنی زنان روستایی (مطالعه موردی: منطقه اورامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
569 - 595
حوزه های تخصصی:
امروزه برای تحقق محیطی بانشاط در روستاها و دستیابی به بهزیستی ذهنی زنان روستایی، که به دلایل اجتماعی و اقتصادی در انزوا قرار گرفته اند، با توجه به وجود فقر و بیکاری گسترده در روستاها و ضرورت رفع آن ها به منظور تحقق محیطی بانشاط، بر بهره گیری از پتانسیل های روستاها جهت رونق اقتصادی و حضور زنان در آن ها تأکید می شود. در این میان، از گردشگری روستایی، به دلیل ماهیت مشاغل و درآمد مناسبی که برای زنان دارد، استقبال شده و برنامه ریزی هایی برای آن اتخاذ شده است. یکی از مناطق روستایی کشور، منطقه اورامان در شهرستان سروآباد است که حضور زنان در عرصه گردشگری پررنگ است. بنابراین، در پژوهش کاربردی حاضر، که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، تأثیر حضور زنان روستایی در فعالیت های گردشگری بر بهزیستی ذهنی شان بررسی شد. به دنبال توزیع پرسش نامه در میان 90 نفر از زنان روستایی، روستاهای هدف گردشگری که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده های حاصله با استفاده از آزمون های استنباطی (T تک نمونه ای، خی دو، رتبه ای فریدمن و کای دو توافقی) این نتیجه حامل آمد که حضور زنان در فعالیت های گردشگری در سطح معنا داری 001 / 0 و با میانگین محاسبه شده برابر 47 / 3، موجب افزایش و بهبود بهزیستی ذهنی زنان روستایی شده است. در میان شاخص های بررسی شده نیز، شاخص های شناختی بهزیستی ذهنی با میانگین برابر 55 / 3 و در میان متغیرهای بررسی شده، به ترتیب رضایت از محیط روستا و وابستگی به آن و کاهش احساس فقر و رضایت از زندگی، دارای بیشترین بهبود وضعیت و اثرپذیری از حضور زنان در فعالیت های گردشگری بوده اند. همچنین، یافته ها نشان دادند که بین میزان رضایت از توسعه و وابستگی درآمدی به فعالیت های گردشگری و میزان بهزیستی ذهنی زنان روستایی مورد بررسی، ارتباط معنا دار، مثبت و مستقیمی وجود دارد.
بازنمایی کالایی شدن احساسات در روابط اجتماعی (مورد مطالعه: فیلم سینمایی آرایش غلیظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، تغییرات اجتماعی و رشد بخش خدمات، فضایی ایجاد کرده که طی آن احساسات افراد در روابط اجتماعی به ابژه تبدیل شده است. این روند در حوزة جامعه شناسی احساسات، «کالایی شدن احساسات» نام دارد و هدف مقالة حاضر، تفسیر بازنمایی کالایی شدن احساسات در یک فیلم سینمایی است. برای رسیدن به هدف فوق، فیلم سینمایی آرایش غلیظ به شیوة «نمونه گیری هدفمند» برای مطالعه انتخاب شد. روش تحلیل این مقاله، تحلیل روایت و متعلق به پارادایم تفسیری است. نتایج نشان می دهد گفتمان فیلم آرایش غلیظ، اقتصاد مبتنی بر مشاغل خدماتی را بازنمایی می کند که طی آن از کنشگران انتظار می رود بر احساسات خود به مثابه سرمایه، حساب باز کنند و آنها را برای رسیدن به منافع مادی، وارد مبادلات و روابط اقتصادی کنند. این گفتمان، خط داستانی را به کار می گیرد تا نشان دهد شخصیت های فیلم که همگی در بخش خدمات مشغول به کار هستند، بر احساسات خود «کار احساسی» انجام می دهند تا آن احساسات را متناسب با سازوکار شغلی خود بروز دهند و به هدف خود برسند. دراین راستا، «قواعد احساسات» این مشاغل، به دلیل فردی شدن بیش ازاندازة جریان کار و نه به دلیل نهادمند و قاعده مندشدن رویة کار، فروش احساسات را از افراد طلب می کنند. این فروش، درواقع نوعی قمار بر سر احساسات است که در آن رسیدن به پول، نهایت کنشگری خواهد بود. ازمنظر گفتمان فیلم، شخصیت های فیلم در روند کالایی شدن احساسات، هیچ یک به هدف خود نمی رسند و همگی شکست می خورند.
برساخت معنایی زن روشنفکر خاص در سینمای پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله پیش رو پاسخ به این پرسش است که تصویر زن روشنفکر در سینمای پس از انقلاب اسلامی چگونه برساخته شده است؟ برای نیل به این هدف از مفهوم «روشنفکر خاص» «میشل فوکو» و روش «تحلیل روایت» استفاده شد. حجم نمونه شامل 13 فیلم تولیدشده بین سال های 1360-1390 است که به شیوه هدفمند گزینش شده است. یافته ها نشان می دهد که در سینمای پس از انقلاب، زن روشنفکر، زنی مستقل، شاغل، تحصیلکرده با پوششی مدرن است که در تقابل با مناسبات خانوادگی قرار گرفته است؛ ازاین رو، در سینمای پس از انقلاب «خانواده» حوزه اصلی فعالیت زنان روشنفکر بازنمایی شده است و روایت سینما از تحول شخصیت این زنان، روایت تغییر شکل برساخت «تقابل روشنفکر بومی و روشنفکر غربی» در سال های پایانی دهه شصت، به برساخت «روشنفکر مدرن ایستاده و مقاوم» در دهه هفتاد و «روشنفکر مدرن شکست خورده» دهه هشتاد است؛ همچنین برساخت سینمایی این مفاهیم در راستای بازتولید گفتمان های سیاسی اجتماعی مسلط در هر دهه عمل می کند.
بررسی اثربخشی مشاوره گروهی«تقویت من بالغ» بر مبنای نظریه تحلیل رفتار متقابل بر تغییر باورهای غیر منطقی در دانش آموزان دختر نوجوان 13 تا 15 سال شهر اصفهان در سال تحصیلی 1394-1395(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مشاوره گروهی «تقویت من بالغ» بر مبنای تحلیل رفتار متقابل بر باورهای غیرمنطقی نوجوانان صورت گرفته است.جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر نوجوان 13 تا 15 سال شهر اصفهان در سال تحصیلی 1394-1395 بود. پژوهش بر اساس یک طرح نیمه آزمایشی با پیشآزمون-پسآزمون و گروه گواه انجام شده است. 30 دانش آموز دختر 15 تا 13 ساله با تشخیص باورهای غیر منطقی پس از ارزیابی با پرسشنامه باورهای غیر منطقی جونز(1968) بر اساس این مقیاس با روش نمونهگیری خوشه ای چند مرحله ای به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری (گروه آزمایش و گروه گواه) جایگزین شدند. مشاوره گروهی به مدت 10 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. تحلیل دادهها بر اساس آزمون تحلیل کواریانس نشان داد گروه آزمایش پس از دریافت مشاوره گروهی «تقویت من بالغ» بر مبنای تحلیل رفتار متقابل نسبت به گروه گواه بهبود معناداری در نمره کل باورهای غیر منطقی و نمرات زیر مقیاس ها شامل نیاز به تایید دیگران، انتظار بالا از خود، تمایل به سرزنش، بی مسئولیتی هیجانی، نگرانی زیاد توام با اضطراب، اجتناب از مشکلات، وابستگی به دیگران، درماندگی نسبت به تغییر و کمال گرایی داشته اند(P<0.05) ولی در مولفه «واکنش نسبت به ناکامی» تاثیر معناداری نداشته است ( P>0.05). نتایج این پژوهش نشان داد مشاوره گروهی «تقویت من بالغ» با رویکرد تحلیل رفتار متقابل می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای نوجوانان دارای باورهای غیر منطقی به کار رود. کلیدواژه ها: تقویت «من بالغ»، تحلیل رفتار متقابل، باورهای غیر منطقی، دانش آموزان نوجوان
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی و آموزش پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان شناختی زنان مهاجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابعاد مختلف بهزیستی نه تنها در بهبود سلامت روانی مؤثر است، بلکه زمینه مساعدی برای شکوفایی استعدادهای نهفته افراد را فراهم می آورد. از این رو، اجرای برنامه هایی منسجم و مناسب در راستای افزایش و ارتقای سلامت روان و بهزیستی روان شناختی گروه های جمعیتی جامعه، می تواند سبب افزایش بهره روی روانی، جسمی و مادی اجتماع شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مهارت های زندگی و آموزش مبتنی بر پذیرش - تعهد بر بهزیستی روان شناختی زنان مهاجر افغانی انجام گرفت. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری آن کلیه زنان مجرد (18 الی 30) افغانی ساکن مجتمع خوابگاهی مهاجران تحت حمایت دفتر آیت الله آصفی در شهر قم به تعداد 110 نفر بودند. از بین این افراد تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند که در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هر یک به تعداد 15 نفر جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه بهزیستی روان شناختی و پرسش نامه دموگرافیک محقق ساخته بود . نتایج این پژوهش با روش کوواریانس و با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات کل آزمودنی ها در دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه وجود ندارد.
بررسی نقش زنان در فرایند تصمیم گیری مهاجرت خانوادگی به استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
477 - 498
حوزه های تخصصی:
عمده زنان در جریان مهاجرت های خانوادگی به عنوان مهاجر تبعی شناخته می شوند و نقش آنان در فرایند تصمیم گیری مهاجرت مغفول مانده است. مطالعه حاضر به دنبال بررسی نقش زنان در جریان مهاجرت های خانوادگی به استان تهران است. جامعه آماری همه زنان مهاجری است که در دوره 1385 تا 1395 وارد استان تهران شده اند. با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار پرسش نامه تعداد 500 نفر زن مهاجر دارای همسر در شهرهای تهران و ملارد پیمایش شدند. یافته ها از آن حکایت دارد که هر اندازه زنان از محل سکونت خود (شهر/ روستا) ناراضی بوده اند، در تصمیم گیری مهاجرت به استان تهران مشارکت بیشتری کرده اند. با افزایش قدرت زنان در خانواده، مشارکت آنان در جریان مهاجرت خانواده بیشتر شده است. زنان بیشترین مشارکت را به ترتیب در مهاجرت های زن محور، فرزند محور و شوهر محور ایفا کرده اند. مطالعه حاضر نشان می دهد که زنان مهاجرت را راهبردی فردی برای رهایی از محدودیت های مبدأ و نیز راهبردی خانوادگی برای بهبود وضعیت معیشت خانواده و تأمین آینده ای بهتر برای فرزندان خود می بینند. با ادامه روند بهبود وضعیت اجتماعی زنان، انتظار می رود نقش و مشارکت آنان در مهاجرت خانوادگی نیز بیشتر شود.
واکاوی مسئله زن در گفتمان شعری بشری البستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
119 - 138
حوزه های تخصصی:
زبان از دیرباز با موضوعات اجتماعی در ارتباط بوده و درهم تنیده اند و ارتباط بین این دو امکان ناپذیر است. درحقیقت، تأکید تحلیل گران انتقادی گفتمان بر بافت اجتماعی گفتمان، نشان از این ارتباط ناگسستنی بین گفتمان به انواع مختلف آن و موضوعات اجتماعی دارد. از موضوعات مهم اجتماعی، که بخش گسترده ای از فضای آثار اندیشمندان را به خود اختصاص داده است، موضوع زن و جایگاه اجتماعی اش است. بشری بستانی، شاعر متعهد عراقی، یکی از روشن فکران بزرگ عرصه ادب و شعر معاصر عربی است، که در آثار شعری اش به موضوع زن به منزله ساختاری قومی تمدنی پرداخته است. وی در شعر خویش به دفاع از حقوق زن پرداخته و با وام گیری از بزرگانی چون جبران و ابن عربی و دیگران و با رد مردسالاری و مرگ فرهنگی اجتماعی زن، بر ایجاد توازن بین زن و مرد و رساندن جامعه به رشد و پیشرفت از این طریق همت گمارده است. بشری در گفتمانش برای بیان ایدئولوژی هایش زبانی آمیخته به سنت را به کار گرفته و با استفاده از واژگان نقش گرا و تصاویر فنی در پی تغییر است. در این جستار، سعی بر آن داریم که با روش توصیفی تحلیلی در اشعار بشری بستانی اندیشه این اندیشمند معاصر عرب را بررسی و کنکاش کنیم.
بررسی نقش دینداری در مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی (نمونه مورد مطالعه: زنان شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه زنان در مقایسه با مردان آمار کمتری از مشارکت در فعالیت های ورزشی را دارا هستند و به همین دلیل مشکلات زیادی را در ارتباط با سلامت شان پیدا می کنند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS، به دنبال بررسی نقش دینداری اجتماعی در مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی به عنوان هدف اصلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زنان 18 سال به بالای شهر تهران می باشد که تعداد 600 نفر از آنها با استفاده از فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل دینداری (26/0 =P)، و ابعاد آن یعنی بعد اعتقادی (24/0 =P)، بعد پیامدی (33/0=P)، بعد مناسکی (30/0=P) بعد تجربی (22/0=P) و بعد شناختی (28/0 =P) با مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد؛ بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (AMOS) نیز نشان دادند که در کل اثر متغیر مستقل دینداری بر مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی به میزان 35/0 می باشد.
نقش شبکه های اجتماعی زنان کارآفرین بر انگیزش شغلی: نقش میانجی هوشیاری کارآفرینانه
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
7-20
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش شبکه های اجتماعی زنان کارآفرین بر انگیزش شغلی با در نظر گرفتن نقش میانجی هوشیاری کارآفرینانه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 148 نفر از زنان کارآفرین منتخب صاحب کسب و کار در سیزدهمین همایش توسعه کارآفرینی زنان ایرانی می باشند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 106 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیدند. از لحاظ هدف، پژوهش از نوع کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع توصیفی-پیمایشی است. داده های لازم از طریق پرسشنامه های استاندارد جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر نقش مثبت و معنادار شبکه های اجتماعی زنان کارآفرین بر هوشیاری کارآفرینانه و انگیزش شغلی آن ها می باشد. هم چنین نتیجه گرفته شد که شبکه های اجتماعی زنان کارآفرین نقش غیرمستقیم بر انگیزش شغلی از طریق متغیر میانجی هوشیاری کارآفرینانه دارد. با توجه به رابطه شبکه های اجتماعی زنان کارآفرین بر انگیزش شغلی، می توان بیان کرد که ارتباطات گسترده و موثر زنان از طریق شبکه های اجتماعی می تواند به انگیزه بالاتر و در نهایت عملکرد بهتر آنها در زمینه کسب وکار منجر شود.
زنانه سرایی در شعر عربی، روندی نوظهور با پیشینه ای کم رنگ (با تکیه بر دیدگاه های نقدی عبدالله غذامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبدالله غذامی منتقد معاصر عرب، به بررسی ویژگی های زنانه در زبان شعری عرب پرداخته است. او در کتاب ""تأنیث القصیده والقارئ المختلف"" (2005م)، معتقد است کهمردغالبی پیوسته رویه مسلطبرفرهنگ عربی قدیم بوده است وبه سبب غلبه ی این زیرساخت مردسالار در فرهنگ عمومی، شعر عربی نیز از ابتدا تا دوران معاصر، تقریباً از ویژگی های زبان زنانه خالی بوده است.ظهور شاعر عراقی،نازک ملائکه در شعر معاصر عربی و ابداع شعر نو توسط وی،به سختی و کندی شعر عربی را دستخوش دگرگونی نمود.با گذشت زمان، ابداع شعری او به کمک دیگر شاعران نوگرا قوت یافت. این روند نوگرایانه،زیرساخت های مذکر و مسلط بر شعر قدیم عربی را به چالش کشید که نتیجه ی آن، رشد و شکوفایی شعری با زبانی زنانهو برخودار از لطافت زبانیبود.این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است، آراء نقدی غذامی را که در جهان عرب پیشرو است، مورد بررسی قرار داده است. نتیجه این که غذامی تنها راه بازگشت زن به جایگاه درخور خویش را هم در ادب و هم در اجتماع، دستاورد آگاهی زنان نسبت به زبان و نوشتاری می داند که انعکاس دهنده ی ویژگی زنانه بود. این شیوه ی زبانی جدید و نوآور، ویژگی های زبان زنانه را در مقابل زبان مردانه مطرح می کرد.
حمایت های کیفری از زنان در برابر خشونت
حوزه های تخصصی:
حقوق زنان یکی از مهم ترین رشته های حقوق بشر و موقعیت حقوقی زنان در هر اجتماعی بهترین شاخص و تراز برای سنجش جایگاه حقوقی بشر در آن اجتماع است و به عبارت دقیق تر اگر زنان در کشوری وضعیت مطلوبی داشته باشند ؛ این امر نشانه پای بندی حکومت به موازین حقوق بشر بوده و مسلماً موارد نقض حقوق بشر در آنجا اندک و قابل اغماض است. امروزه وسعت و دامنه ی انواع خشونت آنقدر گسترش یافته که نگرانی اکثر جوامع بشری را فراهم آورده است. سابقه طولانی خشونت علیه زنان در جوامع انسانی، اعم از جوامع پیشرفته یا در حال توسعه، به تدریج اتخاذ تدابیری برای توقف یا به حداقل رساندن خشونت های مبتنی بر جنسیت را، به عنوان حرکتی نهادینه، وحدت بخش و پویا فراهم ساخته است. از این رو، امروزه هدف فعالان احقاق حقوق زن، شناساندن زنان به عنوان یکی از مهم ترین گروه های بزه دیدگان آسیب پذیر و در نتیجه، شناسایی راهکارهایی است که با پیش گیری از وقوع یا تکرار خشونت، به بهترین شکل ممکن، از زنان بزه دیده حمایت کنند. این مقاله با رویکرد خاص به حمایت از زنان بزه دیده، ضرورت پویایی و نقش فعال نهادهای نظام عدالت کیفری و جامعه مدنی را، در قالب جلوه های تقنینی، قضائی، اجرایی و مشارکتی سیاست جنائی مطالعه می کند.