بازسازی معنایی درک معلمان زن شاغل از شغلشان در شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
152 - 111
حوزه های تخصصی:
منابع انسانى از عوامل اساسى در هر سازمان است. این موضوع در آموزش و پرورش اهمیت بیشترى دارد؛ زیرا این نهاد پرورش دهنده منابع انسانى ماهر براى هر سازمانى است؛ بنابراین آموزش و پرورش به افرادى علاقه مند براى اثربخشی بیشتر در سیستم تعلیم و تربیت نیازمند است. جامعه ای که پیشرفت می خواهد و خواستار توسعه کشور، صنعت و فناوری است و نمی خواهد از جوامع دیگر عقب بماند، چاره ای جز توجه به اقشار شغلی مختلف جامعه به خصوص معلمان ندارد؛ بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بازسازی درک معنایی زنان معلم از شغل خویش در شهر بابل است. بدین منظور پژوهش با راهبرد کیفی نظریه زمینه ای انجام گرفت. مشارکت کنندگان بالقوه تحقیق، معلمان زن شهر بابل استان مازندران در سال 1400 بودند. در یک فرایند نمونه گیری هدفمند و با رعایت حداکثر تنوع با 20 نفر مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت که تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. پیاده سازی و کدگذاری نظری متن مصاحبه ها، به استخراج هشت مقوله منجر شد که عبارت اند از: علاقه مندی و اشتیاق زیاد به آموزش، حفظ کرامت انسانی، رضایتمندی، رعایت نکردن حق و حقوق، بازخورد مناسب، مشکلات ساختاری، ارزشمندی، نظام آموزشی بسته و تغییرنیافتنی آموزشی. به رغم تصور رایج، معلمان شغلشان را قابل احترام و با ارزش اجتماعی زیاد می دانستند و در عین حال، از مسائل مالی و کمبود امکانات و تجهیزات ناراضی بودند؛ بر همین اساس، مقوله هسته ای «رضایت از شغلی پرمحتوا و فرسودگی ناشی از ساختار آنومیک» در این زنان معلم بوده است. با توجه به محرز شدن مقوله هسته ای، لازم است مدیران آموزش وپرورش برنامه هایی را برای ارتقا و بهبود انگیزه شغلی و احساس خودکارآمدی اجرا کنند. به طبع، بخش مهمی از این برنامه هایی که لازم است در نهاد آموزش و پرورش اجرا شود، باید بنیادی و معطوف به تغییرات ساختاری باشد.