فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
895 - 921
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و فراتحلیل کیفی مطالعات انجام شده در حوزه زنان بدسرپرست است. در این راستا تمامی مقاله های علمی-پژوهشی با کلیدواژه «زنان بدسرپرست» در بازه زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ از پایگاه اطلاعاتی-علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه اسنادی نورمگز استخراج شد. در ادامه ۳۴ مقاله برای استخراج داده ها و بررسی بیشتر گزینش و به روش مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و فراتحلیل مطالعه شدند. براساس یافته های تحقیق حاضر، مطالعات انجام شده در این حوزه، دو جهت گیری عمده روان شناسی و جامعه شناسی را دربرمی گیرد؛ به طوری که ابعاد دیگر زندگی این دسته از زنان از جمله اقتصادی و سیاسی ذیل این دو دسته بررسی می شوند. گروهی از این مطالعات به تحلیل نظری و ارائه مدل هایی برای شناسایی مسائل زنان بدسرپرست در جهت کاهش مشکلات آنان با استفاده از روش های مداخله ای پرداخته اند و گروهی دیگر به تقویت روحیه و ایجاد انگاره مثبت در زنان بدسرپرست از طریق افزایش دیدگاه های مثبت نگر به لحاظ تجربی پرداختند. یافته های این مطالعه در دو بعد روان شناسی و جامعه شناسی نشان می دهد این زنان نیازمند حمایت های روانی، اجتماعی و اقتصادی هستند و توانمندسازی آن ها در ابعاد ذکرشده کیفیت زندگی آن ها را بهبود می بخشد و سبب کاهش رنج اجتماعی آن ها می شود. مبتنی بر دستاوردهای نظری این پژوهش به نظر می رسد سیاست گذاران بایستی مبتنی بر تعریف جامعی از زنان بدسرپرست، اقدام به بازنگری در قوانین و احکام اجتماعی مرتبط با این زنان بپردازند.
تبیین نیازها و حقوق زنان زندانی در ایران با تاکید بر قوانین و استانداردهای بین المللی و داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: زن سنگ بنای خانواده و جامعه است و نقش کلیدی در امنیت روانی و سلامت جامعه ایفا می نماید. حضور هرچند اندک زنان در زندان، محیطی امنیتی همراه با ترس و خشونت، سلامت زنان به ویژه سلامت روان ایشان را تحت تاثیر قرار می دهد و به دلیل نقش زنان در خانواده و جامعه می تواند بر کیفیت زندگی دیگر افراد تاثیر گذارد و باعث بروز آسیب های متعدد دیگر گردد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مشکلات و نیازهای زنان زندانی براساس تجربه زنان و دیگر افراد مرتبط با زندان زنان و همچنین ترسیم وضعیت مطلوب با استفاده از تحلیل قوانین و استانداردهای بین المللی و داخلی در حوزه مدیریت زندان زنان است.
روش : رویکرد پژوهش کیفی و در دو گام انجام شده است. در گام نخست قوانین و استانداردهای بین المللی و داخلی تحلیل محتوای کیفی شده و مواد مرتبط با حقوق زنان زندانی شناسایی و استخراج شده اند و در گام دوم، تجربه زیسته زنان زندانی و دیگر افرادی که با زندان زنان مرتبط بوده اند در مصاحبه ها، گزارش ها، فیلم ها و مستندات شناسایی و تحلیل محتوای کیفی شده اند.
یافته ها: نتایج پژوهش مهمترین مشکلات زندان زنان را معرفی کرده و براساس تطبیق آن با قوانین و استانداردهای بین المللی وداخلی راهکارهای برای حل مشکلات شناسایی شده، ارائه و در پایان براساس نتایج پژوهش، پیشنهاداتی ذکر شده است.
منابع احساس امنیت اجتماعی زنان و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
73 - 107
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امینت رکن اساسی توسعه و پایداری نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی، آرامش، زیست جمعی، شکل گیری سرمایه اجتماعی و وجود اعتماد منوط به امنیت اجتماعی است. امنیت برحسب جنسیت تفاوت می پذیرد و منابع متفاوتی در احساس امنیت زنان اثرگذار است. بر این اساس، پژوهش فعلی، قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که چه عوامل جامعه شناختی بر امنیت اجتماعی زنان اثرگذار بوده و به چه میزان آن را تبیین کرده اند.روش: روش اجرای پژوهش فراتحلیل-کمی است. هدف این روش، انسجام بخشی، مرور نظام مند و یکدست سازی مطالعات صورت گرفته در یک حوزه معین پژوهشی است. جامعه آماری آن طی سال 1385 الی 1400 برابر با 70 پژوهش که 40 نمونه سند پژوهشی باهدف ترکیب و شناسایی میزان تأثیر آن انتخاب شدند.یافته ها: یافته های تحلیلی پژوهش حاکی از این است که منابع رسانه ای (0.308)، منابع کنترلی (0.387)، سرمایه اجتماعی (0.249)، عوامل محیطی (0.217)، عوامل روانی (0.232)، عوامل هویتی (0.112)، سبک زندگی انتخابی (0.169) و عوامل طبقه ای (0.184)، عوامل جرم (0.141)، بر احساس امنیت زنان تأثیر معنی داری داشته و درمجموع 28 درصد از تغییرات آن را تبیین کرده اند.
بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر تعارض نقش شغلی وخانوادگی پرستاران زن در دوران بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل سازمانی مؤثر بر تعارض نقش شغلی و خانوادگی پرستاران زن در دوران بیماری کرونا است. در این پژوهش از روش پیمایش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل زنان پرستار شهرستان جیرفت در بیمارستان های دولتی و خصوصی به تعداد 100 نفر بود که به روش سرشماری انتخاب گردیدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد عوامل سازمانی و تعارض نقش شغلی و خانوادگی استفاده شد. روایی آن ها از طریق روایی صوری و پایایی آن ها از طریق آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد از بین عوامل سازمانی، تعهد سازمانی مهم ترین پیش بینی کننده تعارض نقش شغلی و خانوادگی زنان شاغل بود (965/3-=t ،456/0-=β). نتایج به دست آمده از آزمون الگو نشان داد بین تعارض نقش با عدالت سازمانی (001/0>p، 47/0=β)، امکان ارتقای نقش (001/0>p، 44/0=β)، درگیری شغلی (001/0>p، 73/0=β)، تعهد سازمانی (001/0>p، 68/0=β)، احساس گرانباری نقش (001/0>p، 13/0=β)، حمایت اجتماعی مافوق (001/0>p، 7/0=β)، حمایت اجتماعی همکاران (001/0>p، 63/0=β) و رضایت شغلی (001/0>p، 62/0=β) رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. ضریب رگرسیون بین عوامل سازمانی با تعارض نقش شغلی و خانوادگی برابر با 31/0- بود بدین معنی که به ازای یک واحد افزایش در عوامل سازمانی، تعارض نقش شغلی و خانوادگی زنان شاغل معادل 31/0 واحد انحراف معیار کاهش پیدا خواهد کرد.
روایت زنان کارآفرین دانشگاهی از بازیابی نقش اجتماعی- اقتصادی خود در بستر کارآفرینی سطح خرد و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمایل زنان دانشگاهی به استخدام در سازمان های دولتی و خصوصی مسئله ای قابل انکار نیست. اما، علاقه و اشتیاق برخی زنان به کارآفرینی و داشتن کسب و کار مختص به خود پدیده ای تأمل برانگیز است که می تواند زمینه ارتقاء مشارکت اجتماعی و کاهش بیکاری زنان دانشگاهی را فراهم کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف فهم علل گرایش زنان دانشگاهی به کارآفرینی در سطوح خرد و متوسط، با استفاده از روش کیفی و پدیدارشناسی تفسیری و انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 14 زن کارآفرین فارغ التحصیل دانشگاه به بررسی روایت آنان از بازیابی نقش اجتماعی- اقتصادی خود در بستر کارآفرینی در سطح خرد و متوسط پرداخته که نتایج نشان داد «شکوفایی خالقیت زنانه»، «کارآفرینی پیوندزننده هویت چندگانه زنان»، «بلعیده شدن اعتماد و خلاقیت زنان» و «کارآفرینی بازی دو سر سود»، چهار مقوله اصلی به دست آمده از دل مصاحبه های انجام شده هستند و تجربه زیسته زنان کارآفرین در مواجهه با کارآفرینی را ترسیم می نماید. در مجموع یافته ها نشان داد فقدان ساختارهای اجتماعی در همراهی زنان و نرخ پایین اشتغال رسمی آنها، موجب روی آوردن آنان به ساختارهای خودساخته اجتماعی جدیدی همچون کارآفرینی می گردد. کارآفرینی این قابلیت را دارد که به عنوان زمینه ای جهت ابراز توانمندی ها و مهارت های زنانه و عرصه فعالیت و ایفای نقش اجتماعی و اقتصادی آنها تعریف شود. بر این اساس می طلبد سیاست گذاران به طور جدی به مسئله کارآفرینی زنان توجه نمایند تا امکان تدوین سیاست گذاری کارآمد در حوزه زنان درجهت بازیابی نقش اجتماعی-اقتصادی آنها فراهم گردد.
تجربه زیسته زنان متأهل شاغل از کیفیت زندگی در دوران همه گیری ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تجربه زیسته زنان متأهل شاغل از کیفیت زندگی در دوران همه گیری ویروس کرونا به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان شاغل متأهل شهر تهران بود که تعداد 1۳ نفر ایشان در اسفندماه سال 1400 به روش هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته انتخاب و وارد پژوهش شدند. داده های پژوهش به روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها در 4 مضمون اصلی و ۱۹ مضمون فرعی طبقه بندی شد که عبارتند از: مضمون اصلی فرصت های به دست آمده در دوران کرونا (با مضامین فرعی فراهم شدن فرصت حضور فیزیکی و روانی کنار فرزندان؛ فراهم شدن فرصت رشد فردی؛ فرصت قدرشناسی نسبت به خدا، خود، خانواده و شغل)، مضمون اصلی حمایت های دریافت شده در دوران کرونا (با مضامین فرعی مورد حمایت قرارگرفتن از طرف والدین؛ مورد حمایت قرارگرفتن در محل کار؛ موردحمایت قرارگرفتن ازسوی همسر)، مضمون اصلی چالش های خانوادگی در دوران کرونا (با مضامین فرعی افت تحصیلی فرزندان؛ عدم امکان مراقبت فیزیکی و حمایت عاطفی کافی از فرزندان؛ تشدید اختلافات با همسر؛ تشدید اختلافات با فرزندان؛ کاهش رابطه جنسی زوجین؛ احساس تنهایی؛ اضطراب ازدست دادن به سبب کرونا) و مضمون اصلی چالش های شغلی در دوران کرونا (با مضامین فرعی نگرانی به دلیل درست انجام نشدن کارها؛ کاهش عملکرد و بازدهی شغلی؛ کاهش تمرکز در انجام امورات مربوط به شغل؛ افزایش وظایف شغلی به دلیل بیماری همکاران؛ فشارمالی و عدم حمایت مالی از طرف محل کار؛ تجربه احساسات منفی درخانه ماندن مثل افسردگی، احساس بی کفایتی و سرزنش خود به دلیل عدم توانایی در انجام همزمان کارها). باتوجه به یافته ها می توان گفت که هرچقدر زنان متأهل شاغل از سرمایه های روان شناختی، اقتصادی و حمایتی بیشتری در حوزه کاری و خانواده خود برخوردار باشند، به همان نسبت می توانند مشکلات ناشی از دوران های بحران زا مثل دوران کرونا و آثار پس از آن را به طور اثربخش تری مدیریت کنند. همچنین غنی سازی محیط کار و خانواده درطول بحران کرونا، می تواند آمادگی زنان شاغل متأهل را در برابر بحران های مشابه در آینده افزایش دهد.
مقایسۀ تطبیقی جایگاه زن از منظر قرآن کریم و نظریات فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
63 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی شخصیت زن از دیدگاه قرآن در مقایسه با نظریات فمینیسم می باشد. جامعه پژوهش شامل دیدگاه قرآن و نظریات فمینیسم بود. نمونه پژوهش نص قرآن ومتون فمینیسمی مرتبط با شخصیت زن بود. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از روش کتابخانه ای انجام گرفت. سپس یافته ها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که شخصیت یکی از موضوعات اصلی در حوزه روان شناسی است؛ و بسیاری از روان شناسان مانند یونگ، فرانکل و آلپورت داشتن یک نظام ارزشی دینی را بخش مهمی از سلامت روان در نظر می گیرند، روان شناسان غالبا نقش ارزش را از منظر هویت یابی و شکل گری شخصیت افراد مورد توجه قرار داده اند. شخصیت زن در قرآن کریم تصویرجامعی است که دین اسلام در توصیف ها، ارزش ها و حقوق، از شخصیت زن مسلمان ارائه داده است؛ مقام زن در قرآن چنان است که یک سوره ی قرآن « نساء» نامیده شده و در سوره های دیگر از قرآن مسائل مربوط به حقوق و منزلت زنان آمده است. در فرهنگ اسلام، به تصریح قرآن کریم، مقام وجایگاه برای زن و مرد یک سان است.فمینیست ها مدعی برابری کامل و یک نواخت و به دور از هرگونه تفاوت در حقوق همه ی انسان ها، اعم از زن و مرد هستند.اسلام هیچ یک از شاخه ها و دیدگاه های فمینیست را تأیید نمی کند.امروزه زنان بسیاری دریافته اند که ره آورد فمینیسم ایجاد یک باور غلط در زنان بوده است که همواره از هر تفاوتی تبعیض را بفهمند. در متون دینی آموزه برابری، جایگاهی ندارد و ادبیات دینی در دفاع از زنان، ادبیاتی متناسب محور است.
چالش های فقهی- حقوقی ناباروری و تأثیر آن بر روابط زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف احصاء چالش های فقهی- حقوقی ناباروری و تأثیر آن بر روابط زوجین به روش تحلیل مضمون انجام شد. اطلاعات پژوهش بااستفاده از مصاحبه نیمه ساخاریافته جمع آوری گردید. بدین منظور 19 نفر از خبرگان حوزه فقه، حقوق و خانواده که با نمونه گیری هدفمند انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری داده ها مصاحبه شدند. داده های به دست آمده بااستفاده از نرم افزار مکس کیودی ای در سه مرحله کدگذری و تحلیل شد که 37 مقوله از آن استخراج گردید. این مقولات عبارتند از: چالش های فقهی (10 مقوله)، چالش های حقوقی (9 مقوله)، مهم ترین چالش های فقهی و حقوقی (8 مقوله)، اثرات منفی ناباروری بر روابط زوجین (4 مقوله) و تأثیر چالش های فقهی و حقوقی بر روابط زوجین (۶ مقوله). یافته ها نشان داد مهم ترین مسائل فقهی و حقوقی که خانواده های نابارور با آن مواجه اند عبارتند از: عدم پایبندی زوجین به تعهدات زناشویی، عدم حمایت کافی قانون در سوء معاشرت همسر و اطرافیان، اختلاف نظر فقها در جواز یا حرمت تلقیح مصنوعی، سکوت قانونگذار و نقص قانون درباره روش های نوین باروری، بی توجهی برخی از افراد به مسائل فقهی. این چالش ها سبب سردرگمی زوجین شده و بر روابط ایشان تأثیر دارد.
رابطه بین سلامت روان با اختلالات خوردن و رفتارهای وارسی بدن در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
271 - 293
حوزه های تخصصی:
اختلالات خوردن از جمله عواملی است که موجب محدودیت های کارکردی شده و قابلیت های تحصیلی و شغلی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سلامت روان با اختلالات خوردن و رفتارهای وارسی بدن در دانشجویان دانشگاه دختر صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه الزهرا (س) است(12315نفر). بدلیل عدم دسترسی حضوری به دانشجویان و تسهیل در روند پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و خوشه ای 150 نفر انتخاب شدند و ابزارهای سنجش را تکمیل نمودند. ابزارهای پژوهش شامل: پرسشنامه سلامت عمومی روان (GHQ)، پرسشنامه نگرش به خوردن (Eat26) و پرسشنامه داده های وارسی بدن (BCQ) بود.ند.داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با استفاده از آزمون آماری همبستگی ورگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که ابعاد سلامت روان می تواند اختلالات خوردن (خوردن های آشفته ) و رفتارهای وارسی بدن را پیش بینی کنند (05/0>p). در نتیجه مداخلاتی که افسردگی و اضطراب فرد را هدف قرار دهند، می توانند به کاهش اختلالات خوردن و رفتارهای وارسی بدن کمک کنند.
تجربه زیسته دختران تحصیل کرده مجرد ساکن تهران در فضاهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
163 - 200
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز تمام کنشگران اجتماعی از جمله زنان فضاهای مختلف اجتماعی را تجربه می کنند. فضاهایی از قبیل دانشگاه، محل کار، خیابان و غیره. در هر یک از این فضاها روابط اجتماعی خاصی جریان دارد. در اینجا روابط اجتماعی از منظر روابط قدرت نگریسته شده است. در این مقاله ابتدا شرحی مختصر از انواع قدرت، مفهوم مقاومت و مفاهیم بدیل آن را ارائه کرده ایم. سپس با رویکرد هرمنوتیک تفسیری و از طریق مصاحبه روایی با 20 دختر مجرد ساکن تهران، تجربه زیسته آن ها در مواجهه با انواع قدرت را تحلیل کرده ایم. میدان هایی که اعمال قدرت در آن ها را بررسی کردیم خانواده، دانشگاه، محل کار و فضای عمومی بود. یافته ها حاکی از سه نوع مواجهه با روابط نابرابر قدرت است: پذیرش قدرت، احساس بی قدرتی و مقاومت. بیشترین تجربه در بین این سه نوع مواجهه، تجربه بی قدرتی بود. نتایج نشان دادند مفهوم مقاومت به تنهایی برای تحلیل مواجهه با قدرت به شدت ناکافی است. همچنین، بر اساس یافته ها می توان گفت سوژه ها هویت های یکپارچه ندارند و بر اساس تفسیرشان از موقعیت می توانند سوژه پذیرا، بی قدرت یا مقاوم باشند.
بررسی فقهی شبهاتی درباره مسئولیت حاکمیت اسلامی نسبت به اقامه حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقامه حجاب یکی از مصادیق اقامه دین و از اهم وظایف حکومت اسلامی است که اتخاذ هر رویکردی درباره آن با تأثیرات متفاوتی در اجتماع و حکمرانی همراه خواهد بود. پژوهش حاضر به روش تحلیلی- اسنادی و با هدف بررسی فقهی مسئولیت حاکمیت اسلامی در مسئله اقامه حجاب با وجود مفاهیمی همچون عدم تنجز، عدم پذیرش، ترتب مفسده، عدم تأثیر و عدم رضایت اجتماعی درباره این موضوع انجام شد. نتایج بررسی ها نشان داد که هیچ یک از این موارد، رافع مسئولیت حکومت اسلامی نسبت به اقامه حجاب نیست. حکومت اسلامی باید با تحقق شرایط امربه معروف و نهی ازمنکر نسبت به تنجز تکلیف با ارشاد جاهل، و زمینه سازی تأثیر آن در جامعه از باب مقدمه واجب در محدوده ای که جامعه به معروف بودن آن اذعان دارد، با بی حجابی و آن نوع از بدحجابی که برای جامعه مفسده آور است، مقابله نماید. بهره گیری از ابزارها، شیوه های اجرایی و مجازا ت های متناسب با تفاوت های فرهنگی، برای جلوگیری از بروز تزاحم بین مصلحت الزام به حجاب و مصالح دیگر، ضرورت دارد.
بررسی رابطه نشخوار فکری و استرس ادراک شده با رضایت از زندگی در زنان متأهل شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر باهدف تبیین رابطه ی نشخوار فکری و استرس ادراک شده با رضایت از زندگی در زنان متأهل شهر شیراز بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل تمام زنان شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 210 نفر به عنوان حجم نمونه آماری انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه نشخوار فکری هوکسما ومارو (1991)، پرسش نامه استرس ادارک شده کوهن و همکاران (1983) و پرسش نامه رضایت از زندگی داینر آمونز لارسن و گریفین (1985) استفاده شد. بر اساس یافته ها بین ابعاد نشخوار فکری دو مؤلفه ی در فکر فرورفتن و افسردگی با رضایت از زندگی رابطه منفی و معنی داری داشتند، اما بازتاب با رضایت از زندگی رابطه معنی داری نداشت. در نتیجه گیری می شود نهایت نمره کلی نشخوار فکری نیز با رضایت از زندگی رابطه منفی و معنی داری داشت و درنهایت استرس ادراک شده پیش بینی کننده معنی دار رضایت از زندگی نمی باشد.
بررسی تأثیر مشاورۀ شغلی مبتنی بر الگوی تعالی شغل- خانواده بر تسهیل تعارض شغل-خانواده و خود- ارزشیابی بنیادی در زنان کارمند دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
35 - 52
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی تعالی شغل- خانواده بر تسهیل تعارض شغل- خانواده، تعارض خانواده- شغل و تصحیح خود- ارزشیابی بنیادی زنان شاغل دانشگاه اصفهان بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی- به روش پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان کارمند دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1400 بودند. از این جامعه، تعداد 30 نفر از کارمندان داوطلب حاضر به همکاری انتخاب و در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. متغیر مستقل جلسات مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی تعالی شغل- خانواده (گرینهاوس و پاول، 2006( بود که در هشت جلسه در گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های دموگرافیک، پرسشنامه تعارض شغل- خانواده (مک ماریان و نت مایر، 1996) و مقیاس خود- ارزشیابی بنیادی (جاج و همکاران، 2003) استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس (آنکوآ) نشان داد که بین میانگین پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در دو بعد تعارض شغل- خانواده، خانواده- شغل و خود-ارزشیابی بنیادی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). نتیجه گیری: مشاوره شغلی مبتنی بر الگوی تعالی شغل- خانواده بر تسهیل تعارض شغل- خانواده در دو بعد و تصحیح خود- ارزشیابی بنیادی مؤثر است.
جواز تمتع از زوجه صغیره: خوانشی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
1 - 26
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های ساحت فقه و حقوق در روزگار کنونی مباحث مربوط به حوزه زنان است. از جمله این چالشها نکاح صغیره و مسائل ناظر به آن همچون جواز یا عدم جواز استمتاع از زوجه نابالغ است که به دلیل پیوند با حقوق کودک، اهمیتی مضاعف می یابد. رویکردهای انتقادی با به چالش کشیدن بدیهیات مفروض در رویکرد فقه سنتی مانند جواز استمتاع از زوجه صغیره، درپی بازخوانی و کارآمدسازی تفکر فقهی-اجتهادی در دنیای معاصر هستند. این جستار از طریق بازاندیشی در ادله، با چالش در نظریه مشهور فقهی درخصوص جواز استمتاع از زوجه صغیره، تمسّک به اصل اباحه را در این قضیه فاقد وجاهت دانسته و با توجه به قبح اخلاقی و عقلی این عمل، اطلاق ادله درخصوص جواز استمتاع از زوجه را دارای انصراف موضوعی از صغیره تلقی کرده و معتقد است می توان با بازخوانی در دستگاه معرفتی دین و توجه به غایات شریعت مانع سوءتفاهمات نسبت به احکام شرع شد. هم چنان که برخی اصول عقلانی نیز چون حریت زن، عقلانیت، معاشرت به معروف و حاکمیت قواعدی هم چون عدالت، مصلحت، حرمت ایذاء، نفی ضرر و... بر کلیه احکام حوزه خانواده بیانگر رویکرد کرامت مدار دین در این خصوص می باشد.
رابطه سرمایه فرهنگی با سبک زندگی سلامت محور (مورد مطالعه: زنان بالای 20 تا 48 سال شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
35 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از نوشتار حاضر رابطه بین سرمایه فرهنگی با سبک زندگی سلامت محور با تأکید بر نظریه بوردیو و کاکرهام است.
روش: رویکرد کمی محور مبتنی بر شیوه پیمایش(توصیفی- همبستگی)،با تکیه بر ابزار پرسشنامه استانداردشده در بین زنان 20 تا 48 ساله شهر دامغان به تعداد 400 نفر در قالب نمونه گیری دو مرحله ای، در ابتدا خوشه ای و سپس تصادفی ساده یافته ها جمع آوری شد.میزان آلفای کرونباخ سبک زندگی سلامت محور برابر (0.933) و سرمایه فرهنگی (0.800) و میزان روایی همگرایی متغیر وابسته (0.459) و متغیر مستقل برابر با (0.474) به دست آمده است و از روش های آمار توصیفی و استنباطی با تکیه بر نرم افزار های SPSS و Smart PLS یافته ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها: نتایج توصیفی حاکی از آن است که وضعیت میانگین متغیر ها به همراه مولفه های شان در حد متوسط به بالا بوده است.در بین ابعاد سبک زندگی سلامت محور(روابط بین فردی)و در بین ابعاد متغیر سرمایه فرهنگی (سرمایه ضابطه ای) اهمیت بیشتری داشته اند.بر اساس نتایج همبستگی پیرسون(0.571) رابطه بین متغیرهای اصلی متوسط، مثبت و معنادار بوده است و رابطه مفروض بین مولفه های سرمایه های عینیت یافته (0.452)و تجسم یافته(0.427) با متغیر وابسته معنی دار با شدت متوسط و رابطه مفروض مولفه سرمایه ضابطه مند (0.225) بامتغیر یادشده معنی دار با شدت ضعیف بوده است. بر اساس نتایج بتای رگرسیون بیشترین بتاها (سرمایه فرهنگی، سرمایه عینیت یافته، سرمایه تجسم یافته، سرمایه ضابطه مند و…) با مقدار ضریب همبستگی (0.527) توانسته اند در حدود 32 درصد از تغییرات متغیر سبک زندگی سلامت محور را تبیین کنند.
تحلیل کیفی دلایل و زمینه های اقدام به خودکشی زنان شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
95 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف: اقدام به خودکشی به مثابه یک پدیده پیچیده و چند بعدی که دارای ابعاد مختلفی از جمله روانی، اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی است که بر اساس آمار و شواهد مستند به نحو بی سابقه ای افزایش یافته است. این پژوهش به دنبال شناسایی دلایل و زمینه های اقدام به خودکشی زنان شهر یاسوج می باشد.
روش : این پژوهش به دنبال شناسایی دلایل و زمینه های خودکشی زنان شهر یاسوج با استفاده از روش کیفی و رویکرد نظریه مبنایی است. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر 10 نفر از زنان 35-15 ساله شهر یاسوج که به دلیل اقدام به خودکشی به اورژانس اجتماعی ارجاع داده شده بودند، که به صورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند و سپس داده های به دست آمده با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای باز، مرکزی و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان از وجود 9 مقوله اصلی در اقدام به خودکشی است که عباتنداز: «مواجهه با خشونت»، «خانواده نابسامان»، «مشکلات روان شناختی»، «سنت گریزی»، «مهارت های مقابله ای ناکارآمد»، «جبران کاستی ها»، «فشار هنجاری»، «بازتولید شرایط» و «سهم خواهی». مقوله هسته پژوهش نیز «خودکشی عملی نیت مند تا کنشی رهایی بخش» می باشد.
ساخت و اعتباریابی مقیاس ایرانی «خوشبختی زناشویی» مبتنی بر مطالعه بومی مولفه های خانواده موفق ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خوشبختی زناشویی بود. روش این پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی و جامعه آن شامل زوجین استان زنجان بودند. در بخش کیفی نمونه ای به روش هدفمند و به تعداد 41 نفر از زوجین موفق انتخاب شدند. در بخش کمی نمونه ای به روش دسترس و طبق فرمول کوکران به حجم 664 نفر انتخاب شد و اطلاعات لازم از آنها اخذ شد. برای جمع آوری اطلاعات از دو روش مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. در فاز کیفی ابتدا زوجین موفق با ارزیابی مصاحبه و شاخص های کمی خوشبختی شناسایی شدند و سپس پرسشنامه خوشبختی زناشویی بر اساس تحلیل مصاحبه های انجام شده با زوجین موفق ساخته شد. در بخش کیفی چهار درونمایه کلی و سیزده عامل زیر بنایی را برای خوشبختی زوجین شامل زمینه مناسب(شامل سه طبقه خانواده ها، آمادگی موقع ازدواج و منابع مالی)، باورهای سازگارانه(شامل سه طبقه انتظارات واقع بینانه، باور به درک و پذیرش و تعهد و نظارت بر تعهد)، رفتارهای تقویت کننده رابطه(شامل پنج طبقه همراهی و فعالیت مشترک، مهارت های ارتباطی، حل مساله، حمایت و مسئولیت پذیری) و احساس مثبت(شامل چهار طبقه هیجان خواهی، احساس مثبت، زیباپسندی و محبت) شناسایی شدند. اعتبار به سه شیوه آلفای کرونباخ، اعتبار مرکب و بازآزمایی بررسی شد که با توجه به مقادیر بالای 70/0 اعتبار کل ابزار و مولفه ها تایید شد. روایی محتوایی به دو شکل کیفی (مصاحبه با 12 متخصص حوزه خانواده)و کمی (با محاسبه دو شاخص CVR و CVI) ارزیابی و تایید شد. برای روایی ملاکی همبستگی نمره حاصل از پرسشنامه با ارزیابی یک مشاور خانواده برای 45 زوج در یک مقیاس 1تا 10 محاسبه شد و 69/0 به دست آمد. روایی سازه با تحلیل عاملی تاییدی ارزیابی شد. رابطه تک تک سوالها با عامل زیربنایی خود دارای مقدار t بیشتر از 2 و لذا معنی دار بود. همچنین شاخص های برازش از نتایج تحلیل عاملی تأییدی حمایت کردند. ابزار تهیه شده در این پژوهش می تواند در سنجش کارکردهای زوج ایرانی توسط مشاوران و برنامه ریزان به کار گرفته شود.
بررسی رابطه سپاسگزاری، عذرخواهی و صمیمیت زناشویی با نقش تعدیل گری تکبر در بین زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه سپاسگزاری، عذرخواهی و صمیمیت زناشویی با نقش تعدیل گری تکبر در بین زنان استان تهران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن شامل کلیه زنان 20 تا 50 ساله استان تهران که حداقل یک سال از زندگی مشترکشان سپری شده باشد. از این میان 308 زن به روش نمونه گیری در دسترس موردمطالعه قرار گرفتند. داده ها به شکل آنلاین از طریق پرسشنامه محقق ساخته عذرخواهی، مقیاس غرور اصیل و تکبر تریسی و رابینز(2007)، پرسشنامه قدردانی یا سپاسگزاری(مک کلاف، ایمونز و تسنگ،2002) و پرسشنامه صمیمیت زوجین(واکر و تامپسون، ۱۹۸۳) گردآوری شده و با استفاده از نرم افزار SmartPLS-3 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد، سپاسگزاری با صمیمیت زناشویی رابطه مثبت اما عذرخواهی و تکبر با صمیمیت زناشویی رابطه منفی دارند. تکبر رابطه سپاسگزاری و صمیمیت زناشویی را تعدیل اما رابطه عذرخواهی و صمیمیت زناشویی را تعدیل نکرد. باتوجه به این یافته ها، توصیه می شود جهت افزایش میزان صمیمیت زناشویی، بهبود روابط زوجین و سلامت عمومی زنان، کارگاه های آموزشی توسط کارشناسان حوزه سلامت روان در جهت آگاهی بخشی زوجین نسبت به عوامل فوق الذکر، برگزار گردد.
فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته زنان در مصرف نمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
47 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف: رشد سریع عمل های زیبایی در ایران مسئله ای است که اکثر خانواده ها با این موضوع درگیر هستند و نکته ی قابل تامل این است که این عمل ها گاه غیر ضروری و بر اثر فشارهای محیطی و برای نمایش بهتر خود انجام می شود؛ از این رو هدف انجام پژوهش، فهم پدیدارشناسانه تجربه زیسته زنان در مصرف نمایشی است.
روش : پژوهش حاضر از نظر روش، جز تحقیقات کیفی، ازنظر رویکرد، اکتشافی، از نظرهدف، کاربردی، از نظر پارادایم، تفسیرگرایی و روش تجزیه وتحلیل آن، پدیدارشناسی کلایزی می باشد. جامعه آماری پژوهش، زنان اصفهانی25-35 ساله هستند که مصرف نمایشی در حوزه خدمات عمل های زیبایی را تجربه کرده اند. برای انتخاب مشارکت کنندگان از شیوه نمونه گیری هدفمند قضاوتی استفاده شد و با پیروی از قاعده اشباع نظری با 20 نفر مصاحبه شد. ابزارگردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق است. روایی و پایایی یافته های پژوهش با استفاده از شیوه هایی همچون پرانتزگذاری، مراجعه مجدد به مشارکت کنندگان و چک کردن تم های پژوهش با پژوهشگران خبره دانشگاهی بررسی شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش، در26 تم کلی دسته بندی شدند که عبارتنداز فشارخانواده، جو متظاهرانه خویشاوندی، فشارگروهی دوستان، تاثیرگروه مرجع، انتظارات جنس مخالف، داشتن سبک زندگی شیک، بهبود تعاملات، بمباران تبلیغاتی در فضای مجازی، دغدغه زناشویی، جونمایشی در دانشگاه، جهت گیری جامعه به سمت خدمات زیبایی، پیروی از مد، الزام شغلی، تسریع در امور اداری شخصی، بازاریابی بهتر محصولات، کسب پرستیژ اجتماعی، نمایش توان اقتصادی بالا، گرفتن امتیازات مالی، آرزوها و آمال کودکی، تجویز رمال، کمال گرایی، شخصیت سلطه جو، فرار از طعنه و تمسخردیگران، درمان عزت نفس پایین، هیجان خواهی بالا و اختلال های شخصیتی- روانی.
نتایج: ایران در حوزه جراحی زیبایی به عنوان یکی از کشورهای پیشگام جهان شناخته می شود که بیانگر جهت گیری جامعه به سوی خدمات عمل های زیبایی می باشد؛ از اینرو نتایج این پژوهش می تواند راهنمای مناسبی برای متولیان فرهنگ جامعه برای مدیریت بهتر فرهنگ مصرف نمایشی در حوزه خدمات جراحی زیبایی باشد.
واکاوی مفهوم پوشش و حجاب از منظر نوجوانان کم حجاب شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
119 - 144
حوزه های تخصصی:
دوره نوجوانی به عنوان یکی از دوره های مهم زندگی انسان شناخته می شود و شور و اشتیاق نوجوانی به همراه تحولات هویتی و اجتماعی، این دوران را به یک دوره خاص و منحصر به فرد تبدیل می سازد. از آنجا که دختران نوجوان در این دوره تلاش دارند تا افکار و رفتار همسو با سایر همسالان خود داشته باشند؛ ممکن است در مقوله پوشش و حجاب یا پذیرش نوع خاصی از حجاب مورد تردید واقع شوند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر واکاوی کیفی مفهوم پوشش و حجاب از منظر نوجوانان کم حجاب شهر کاشان است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان دختر کم حجاب در یکی از مراکز آموزش زبان های خارجی شهرکاشان است که مشارکت کنندگان در پژوهش به شیوه هدفمند از میان آنها انتخاب شدند و بعد از مصاحبه با 11 نفر داده های حاصل از پژوهش به اشباع نظری رسید. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید و در نهایت با روش 7 مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از پژوهش با ۴ مضمون اصلی و ۱۲ مضمون فرعی شامل: زمینه های اجتماعی (هنجارهای اجتماعی، انطباق با عرف جامعه و مد، بستر محیط و جغرافیای محل زندگی، قضاوت اجتماعی، امنیت اجتماعی و دلالت دینی)، زمینه های فردی (احساس راحتی، اختیاری بودن پوشش، اصالت زیبایی)، زمینه های خانوادگی (الگوگیری و پیروی از خانواده، اقناع و نرمش خانواده)، الگوهای رسانه ای (فضای مجازی) به دست آمد. با عنایت به نتایج به دست آمده به نظر می رسد یکی از مهم ترین رسالت های مراکز فرهنگی و سیاست گذار در امر پوشش و حجاب تبیین هر چه بهتر این پدیده برای نسل نوجوان جامعه است.