فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
57 - 79
حوزه های تخصصی:
سیستم حکمرانی هم قابلیت رشد و توسعه دارد و هم می تواند کژکارکردی، تأخیر و اختلال در روند توسعه ایجاد کند. بدین معنی که چالشهای حکمرانی قادر هستند هر کدام از بخشهای چهارگانه سیاست گذاری کشور را منحرف و اهداف متعالی را از دسترس خارج کنند. سیاست گذاری، کارکرد اساسی دولت و فرآیند مداخله به منظور دستیابی به نتایج و تحقق چشم انداز سیاسی آن است. مطالعه در فضای سیاست گذاری به دنبال توصیف و تبیین سیاست گذاری دولت ها و نحوه تأثیر و ایجاد تغییر در نحوه حکمرانی و البته بدنه دولت است. لذا لزوم تبیین و یا بررسی چیستی و چرایی این چالشها در فضای سیاستگذاری محسوس است. هدف از این نوشتار در یک مطالعه به روش علمی مروری، نگاهی اجمالی به مسائل مطرح شده از دید متفکران و صاحبنظران پانل و اندیشکده های حکمرانی و نیز بررسی چالشهای نوپدید و ارائه راه حل ها در جهت تغییر حکمرانی ستاد مرکزی یا متمرکز به حکمرانی استانی و غیرمتمرکز است. همچنین این مطالعه مترصد است بصورت مستند نگاهی مختصر به وضعیت تعالی و توانمندسازی حکمرانی محلی در استانهای شمالغرب کشور( استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، قزوین، زنجان و اردبیل)داشته باشد.
آسیب شناسی اجرای خط مشی های زیست بوم نوآوری و فناوری در راستای توسعه سرمایه گذاری های استانی
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
81 - 103
حوزه های تخصصی:
عوامل متعددی در اجرای موفق خط مشی های زیست بوم نوآوری و فناوری به عنوان اصلی ترین فرایند خط مشی گذاری، در توسعه سرمایه گذاری استانی تاثیرگذار هستند و عدم توجه به آن چالش های متعددی برای توسعه اقتصادی و سرمایه گذاری های استانی ایجاد کرده است. هدف این تحقیق آسیب شناسی اجرای خط مشی های زیست بوم نوآوری و فناوری است تا مهمترین موانع در راستای توسعه سرمایه گذاری های استانی شناسایی شود. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی، از نظر گردآوری داده ها کیفی و استفاده از تکنیک تحلیل موضوعی است. روش نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع تا رسیدن به اشباع نظری است. بر اساس یافته های تحقیق موانع اجرای خط مشی های زیست بوم نوآوری و فناوری عبارتند از: ماهیت خط مشی گذاری، موانع مشارکتی، مجریان ناکارآمد، موانع محیطی، موانع پشتیبانی و پیاده سازی، ضعف در ارزیابی و نظارت، موانع سازمانی. مدیران و سیاست گذاران می توانند با بهبود و رفع موانع و آسیب های اجرای خط مشی های زیست بوم نوآوری و فناوری و افزایش اثربخشی و کارایی برنامه ها منجر به توسعه اقتصادی و سرمایه گذاری گردند.
طراحی مدل توسعه نوآوری های فناورانه در اکوسیستم خودروهای تجاری گروه صنعتی ایران خودرو: مطالعه ای با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
167 - 194
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی مدل توسعه نوآوری های تکنولوژیک صنعت خودرو در ایران مورد، مطالعه: اکوسیستم خوشه های تحقیق و توسعه خودروهای تجاری گروه صنعتی ایران خودرو می باشد.روش پژوهش از نوع کیفی – کمی است. برای گردآوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد که مصاحبه شوندگان از افراد خبره در شرکت ایران خودرو دیزل بوده و به صورت هدفمند انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش داده بنیاد انجام و با رویکرد استراوس و کوربین و منجر به مدل نهایی شد. در این فرایند، 78 مفهوم و 34 مقوله مشخص شد که در قالب 5 محور ایجاد شدند. در بخش اعتبارسنجی کمی مدل، از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در ابتدا پرسشنامه هایی تدوین شده و روایی و پایایی آن ها مورد بررسی قرار گرفتته و تایید شد.سپس در میان نمونه آماری توزیع گردید. نمونه آماری، 80 نفر از مدیران و کارشناسان در ایران خودرو دیزل بودند. بر اساس تحلیل داده های پرسشنامه، با توجه به عدم نرمال بودن توزیع داده ها، از روش حداقل مربعات جزیی به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 2، مدل تحقیق آزمون شده و مورد تایید قرار گرفت. بر مبنای این تحلیل ها، میزان تاثیر شرایط علی بر پدیده اصلی برابر با 0.534، میزان تاثیر پدیده اصلی بر راهبرد برابر با0.628، میزان تاثیر شرایط زمینه ای بر راهبرد برابر با0.473، میزان تاثیرشرایط مداخله گر بر راهبرد برابر با0.752 و میزان تاثیر راهبرد بر پیامد برابر با 0.641 می باشد.
طراحی مدل شایستگی های رهبری دوسوتوان در سیستم های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی شایستگی های مرتبط با رهبری دوسوتوان در سیستم های اجتماعی بود؛ لازم به ذکر است که پژوهش پیش رو از حیث هدف کاربردی است، رویکرد پژوهش کیفی و روش پژوهش فراترکیب می باشد. برای انجام این پژوهش، مراحل هفت گانه ی سندلوسکی و باروسو (2007) که از جامعیت لازم برخوردار است استفاده گردید. به منظور اطمینان و اعتباربخشی به فرایند جستجو و دستیابی به یافته های پژوهش، تیم متخصص شامل چهار نفر از متخصصان مدیریت آموزشی، اعضای تیم فراترکیب پژوهش را تشکیل دادند. منابع گردآوری داده های پژوهش، مقاله ها و متون موجود پیرامون رهبری دوسوتوان از سال 2010 تا 2023 بود. یافته های این پژوهش نشان داد که الگوی شایستگی های رهبری دوستوان شامل 32 مضمون پایه در 9 مضمون سازمان دهنده با عناوین: 1. «شایستگی های فردی»؛ 2. «مهارت های ارتباطی»؛ 3. «مهارت های حرفه ای مدیریتی»؛ 4. «مهارت مدیریت مشارکتی»؛ 5. «مهارت برنامه ریزی و تفکر استراتژیک»؛ 6. «توانایی راهبری تغییر»؛ 7. «تمایل به دانش افزایی»؛ 8. «مهارت پاسخگویی به محیط در عین توجه به انسجام داخلی»؛ 9. «توانایی اعمال مدیریت اقتضایی» می باشد. لازم به ذکر است، خروجی این کار می تواند به مدیران و برنامه ریزان توسعه ی سازمانی یاری رساند تا با آگاهی از مؤلفه های تأثیرگذار بر شایستگی های رهبری دوسوتوان، به صورت آگاهانه تری به توسعه توانمندی ها و مهارت مدیران در سطوح مختلف سازمانی بپردازند.
آموزش کارکنان با استفاده از هوش مصنوعی (ارائه یک مدل سیستمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
248 - 281
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل سیستمی آموزش کارکنان با استفاده از هوش مصنوعی انجام شده است. روش تحقیق، ترکیبی از روش های کیفی و کمّی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان آشنا به موضوع با تعداد نامحدود می باشد و نمونه آماری در این بخش به تعداد ۲۰ نفر با روش گلوله برفی انتخاب شده است. جامعه آماری در بخش کمّی شامل کلیه متخصصین و کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق به تعداد نامحدود می باشند که ۳۸۴ نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای جمع آوری داده های این پژوهش از پرسش نامه های محقق ساخته استفاده شده که روایی و پایایی آنها به تأیید رسیده است. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. برای تکمیل فرآیند دلفی در این پژوهش از ضریب کندال به کمک نرم افزار SPSS استفاده شده است. جهت آزمون مدل تحقیق، از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Smart-PLS استفاده شده و نتایج نشان دهنده برازش مناسب مدل است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ورودی های مدل شامل ۱- داده های آموزشی، ۲- اطلاعات شخصی، ۳- نیازهای آموزشی، ۴- بازخورد کاربران، و ۵- داده های محیط کاری می باشد. فرآیند مدل نیز شامل ۱- تعیین نیازها و هدف، ۲- جمع آوری داده ها، ۳- پیش پردازش داده ها، ۴- آموزش مدل هوش مصنوعی، ۵- ارزیابی و بهبود مدل، ۶- پیاده سازی و استقرار، و ۷- پایش و بروزرسانی می باشد. در نهایت، خروجی های مدل شامل ۱- بازخورد فردی، ۲- پیشنهادات آموزشی، ۳- پایش و پیگیری، و ۴- پشتیبانی و راهنمایی است.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های کاربرد فناوری های نوین در دانشگاه نسل چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های کاربرد فناوری های نوین در دانشگاه نسل چهارم می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، از نوع توصیفی و تحلیل مضمون می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 10 نفراز متخصصان آموزش عالی، اساتید برجسته که آشنا به کار تحقیق در زمینه مورد مطالعه هستند انتخاب شد. از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند از نوع در دسترس استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کدگذاری باز و محوری و انتخابی و با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020، انجام گرفت. با توجه به تحلیلی که از روش تحلیل مضمون جهت تعیین ابعاد و مؤلفه های کاربرد فناوری های نوین در دانشگاه نسل چهارم به اجرا در آمده است، 5 بعد، 13 مؤلفه و 47 شاخص شناسایی و تأیید شده است. ابعاد شامل الزامات آموزشی (تعامل با سایر گروه های آموزشی مجازی، اختصاص ساعات بیشتر آموزش کارآفرینی در دانشگاه، انعطاف پذیری، مولفه های مدیریتی)، الزامات زیباشناختی (عوامل تکنولوژیکی، قابلیت های کاهش محدودیت آنلاین)، الزمات محتوایی (سامانه مدیریت یادگیری الکترونیکی، محتوای دروس متناسب) الزامات فرایندی (کیفیت رفتار متولیان آموزش مجازی، به کارگیری استانداردهای آموزش مجازی)، الزامات مشارکت برون سازمانی (زیر ساخت های سیستم آموزش مجازی، کیفیت سیستم ارائه خدمات، کیفیت پشتیبانی ادراک شده) می باشد.
تأثیر حمایت سازمانی و عدالت سازمانی ادراک شده بر رفتار کاری نوآورانه با نقش میانجی هوش فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر حمایت سازمانی و عدالت سازمانی ادراک شده بر رفتار کاری نوآورانه با نقش میانجی هوش فرهنگی، در حوزه معاونت کتابخانه های آستان قدس رضوی بود. پژوهش از نظر ماهیت و روش، از نوع پژوهش های توصیفی - همبستگی بوده و از نظر هدف کاربردی به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان حوزه معاونت کتابخانه های آستان قدس رضوی به تعداد 300 نفر تشکیل می دهند. نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان، ۱۶۹ نفر تعیین شد. روایی محتوایی - صوری و روایی سازه (تحلیل عاملی تأییدی) ابزار پژوهش، بررسی و مورد تأیید قرار گرفت و با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ نیز پایایی آن به میزان بالاتر از 832/0 به دست آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که حمایت سازمانی ادراک شده بر رفتار کاری نوآورانه و هوش فرهنگی کارکنان، تأثیر مثبت و معناداری دارد (t = 3/486, t = 2/456). عدالت سازمانی ادراک شده بر رفتار کاری نوآورانه و هوش فرهنگی تأثیر مثبت و معناداری دارد (t = 2/910, t = 3/147). همچنین هوش فرهنگی بر رفتار کاری نوآورانه تأثیر مثبت و معناداری دارد (t = 2/704). هوش فرهنگی، رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده و رفتار کاری نوآورانه را میانجیگری می کند (t = 2/124) و در نهایت هوش فرهنگی، رابطه بین عدالت سازمانی ادراک شده و رفتار کاری نوآورانه را میانجیگری نمی کند (t = 1/175).
تأثیر آموزش مبتنی بر موک بر عملکرد کارکنان شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
123 - 140
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر موک بر عملکرد کارکنان شهرداری تهران می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش اجرای پژوهش, پیمایشی-مقطعی می باشد. جامعه آماری شامل کارکنان در واحدهای صف و ستاد شهرداری تهران به تعداد 70 نفر بودند که در مجموع با استفاده از جدول مورگان، با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 60 نفر از کارکنان سه واحد (اداره کل رفاه و امور ایثارگران، مرکز نوسازی و تحول اداری شهرداری تهران و مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران) از حوزه معاونت برنامه ریزی شهرداری شناسایی و انتخاب شدند. روش نمونه گیری طبقه ای نسبی می باشد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر پرسشنامه ساخته محقق و پرسشنامه استاندارد عملکرد کارکنان (استیفن، ۲۰۰۵) می باشد. جهت تأیید مدل نهایی پژوهش، تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. مولفه های تشکیل دهنده الگوی آموزش موک شامل، اهداف، تعیین مخاطب، نیازسنجی، امکان سنجی، انتخاب عنوان، نوع عنوان، انتخاب پلت فرم، محتوا، پشتیبانی، بستر تعاملی، درگیرسازی مخاطب، راهبرد ارزشیابی بودند و یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر موک بر عملکرد کارکنان شهرداری تاثیر مثبت و معناداری دارد و نشان داد که برازش کلی مدل مناسب می باشد.
ارائه الگوی آموزش با رویکرد مدیریت دانش در بانک ها و نهادهای مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
141 - 168
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق ارائه الگوی آموزش با رویکرد مدیریت دانش در بانک ملی ایران است. از این رو، یک پژوهش کاربردی – توسعه ای است که در سایر بانک ها و نهادهای مالی کاربرد دارد. روش تحقیق کمی از نوع پیمایشی- تحلیلی است. جامعه آماری 1156 نفر شامل کارشناسان و مدیران میانی بخش ستاد بانک ملی در استان تهران بودند. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که 288 نفر تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. برای اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار صوری یا محتوایی استفاده شد و برای پایایی از روش آلفای کرونباخ که با توجه به مقدار آلفای 9/0 تأیید شد. داده ها به کمک دو نرم افزار آماری اس پی اس اس 26و نرم افزار معادلات ساختاری پی ال اس 4 پردازش شد. برای تحلیل شکاف از آزمون ناپارامتری ویلکاکسونبرای شناسایی وضع موجود و مطلوب شاخص های آموزش با رویکرد مدیریت دانش در بانک ملی، برای تعیین اولویت بین مقوله ها از آزمون فریدمن و برای تحلیل عامل تاییدی و ساخت مدل از معادلات ساختاری استفاده شد. طبق یافته ها بین میانگین وضع موجود و مطلوب شاخص ها در جامعه هدف، تفاوت معنی داری می باشد. در نهایت الگوها در دو بخش وضعیت موجود و مطلوب بررسی شده و مدل ترکیبی ارائه گردیده است. براساس نتایج حاصل مدیران بانک ملی برای اجرای آموزش کارکنان با رویکرد مدیریت دانش باید در تمامی مولفه های مدل که در وضعیت موجود دارای بارعاملی کمتر نسبت به وضعیت مطلوب هستند تلاش مضاعفی نمایند.
بررسی رابطه مدیریت استعداد با مدیریت دانش با نقش میانجی انگیزه شغلی (مورد مطالعه: پتروشیمی پردیس عسلویه)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹)
134 - 115
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تاثیر مدیریت استعداد بر مدیریت دانش با نقش میانجی انگیزه شغلی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی-همبستگی و از نظر جمع آوری داده ها میدانی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان مجتمع پتروشیمی پردیس عسلویه (2100 نفر) بودند که از بین آنها که با توجه به متغیرهای پژوهش(سه متغیر اصلی با 14 مولفه) به ازاء هر متغیر و مولفه های آن(19 نفر) یعنی جمعا 270 نفر به عنوان نمونه تعیین و به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ی مدیریت استعداد اوهلی(2007)، پرسشنامه مدیریت دانش فونگ و چی (2009) و پرسشنامه انگیزش شغلی هاکمن و اولدهام(1980) بودند. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان تایید و ضریب پایایی، با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیریت استعداد0.926، پرسشنامه مدیریت دانش 0.967 و پرسشنامه انگیزش شغلی 0.716 برآورد شد. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج به دست آمد نشان داده است که مدیریت استعداد بر مدیریت دانش تأثیر داشته است. همچنین مدیریت استعداد بر انگیزش شغلی نیز تاثیر داشته و تاثیر انگیزش شغلی بر مدیریت دانش نیز معنادار بوده است. نقش میانجی انگیزش شغلی نیز تایید می گردد یعنی انگیزش شغلی تاثیر مدیریت استعداد بر مدیریت دانش را تسهیل می نماید.
ارائه الگوی مقایسه ای: ارتقا کیفیت محیط اطلاعات مالی داخلی شرکت های دولتی و غیر دولتی براساس ویژگی های مدیریتی (مدل شبکه عصبی مصنوعی با روش رگرسیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی بهینه برای ارتقاء کیفیت محیط اطلاعات مالی داخلی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران براساس ویژگی های مدیریتی شرکتهای بامالکیت دولتی و غیردولتی به کمک تحلیل مقایسه ایی مدل شبکه عصبی مصنوعی با روش رگرسیون بود. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش مورد استفاده آن، توصیفی از نوع علّی- پس رویدادی بود. برای آزمون فرضیه ها نمونه ای متشکل از 72 شرکت دولتی و 38 شرکت غیردولتی از سال های 1400–1393 انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش داده های پانل و برای آزمون فرضیه اول از آزمون مقایسه میانگین دو جامعه و برای پیش بینی ارتقاء کیفیت محیط اطلاعات مالی داخلی از روش رگرسیون خطی چندگانه و شبکه های عصبی پرسپترون چندلایه استفاده نمودیم.یافته ها: مقایسه این دو معیار نشان داد که علاوه بر تأثیر ویژگی های مدیریتی شرکت های با مالکیت دولتی و غیردولتی بر ارتقاء کیفیت محیط اطلاعات داخلی، به ترتیب در فرضیه 1-2 و 2-2 با میزان ضریب تبیین 67/0 و 75/0 نسبت به روش شبکه عصبی MLP با مقدار R2 47/0 و 50/0 دارای ارجحیت می باشد، اما در فرضیه سوم، تفاوت معنی داری بین روش MLP و رگرسیون در ضرایب تعیین مشاهده نگردید. نتایج نشان داد روش رگرسیون به دلیل بیشتر بودن تعداد مشاهدات نسبت به شبکه های عصبی در این تحقیق دارای دقّت بیشتری در برآورد و تبیین کیفیت محیط اطلاعات داخلی شرکت ها می باشد. استفاده از شبکه عصبی مصنوعی به عنوان روش جدید در پیش بینی و مدل سازی شرکت های فعال در بازارهای مالی و تحلیل مقایسه ایی آن با روش رایج رگرسیون، یکی از نوآوری این پژوهش است.
بررسی مفاهیم کاربردی لحن گزارشگری مالی در شرکت های دولتی با تاکید بر متن کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی سهامداران در شرکت، افزایش بازدهی سهام می باشد. در این راستا اطلاعات کمی و کیفی پیرامون شرکت می تواند به سرمایه گذاران در افزایش بازدهی سهام کمک نماید لذا هدف پژوهش حاضر بررسی نقش لحن گزارشگری مالی در تبیین بازده سهام شرکت های دولتی با تاکید بر متن کاوی است.روش پژوهش: به منظور بررسی تجربی این موضوع، از روش شناسی تحلیل متنی و اطلاعات 29 شرکت دولتی پذیرفته شده در بورس اواراق بهادار تهران بین سالهای 92 تا 98 استفاده شده است. شناسایی لحن موجود درگزارش های هیات مدیره با استفاده از روش متن کاوی در محیط برنامه نویسی R انجام گرفت. به منظور آزمون فرضیه پژوهش از آزمون مقایسه میانگین دو جامعه و با استفاده نرم افزار استتا انجام شد. یافته ها: نتایج و یافته های پژوهش نشان می دهد لحن گزارشگری مالی در تبیین اختلاف بازدهی سهام شرکت های دولتی موثر است و از نظر آماری بین بازدهی سهام شرکت های دولتی با لحن گزارشگری مالی مثبت و منفی اختلاف معناداری وجود دارد.نتیجه گیری، اصالت: می توان با استفاده از روش های متن کاوی، به تحلیل لحن گزارشگری مالی شرکت ها پرداخت و به منظور افزایش بازدهی سبد سهام و انتخاب پرتفوی بهینه، شرکت هایی که لحن گزارشگری مالی مثبت بالا دارند را انتخاب نمود. توصیه می گردد که استاندارد گذاران توجه بیشتری به حسابرسی اطلاعات نوشتاری گزارش های مالی داشته باشند، زیرا در صورتی که استفاده فرصت طلبانه مدیران از لحن، حسابرسی نشود؛ ممکن است اعتماد استفاده کنندگان به پیام های نوشتاری گزارش های مالی کاهش یابد. نتایج و یافته های این پژوهش می تواند در جهت توسعه ابزارهای متن کاوی در حوزه حسابداری و مالی موثر باشد.
ارائه ساختار مناسب برای گزارش کارشناسان رسمی دادگستری در زمینه ورشکستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: در سند تحول قضایی، وجود خطا در نظرات کارشناسی یکی از دلایل غیرمتقن بودن برخی از آرا و تصمیمات قضایی اعلام شده و طراحی کاربرگ های استاندارد برای فرآیند کارشناسی به عنوان راهکاری برای کاهش این خطا ارائه شده است. با توجه به پیامدهای موضوع ورشکستگی و نقش با اهمیت کارشناسان حسابداری در احراز آن، این پژوهش با هدف ارائه ساختار مناسب برای گزارش کارشناسی در زمینه ورشکستگی انجام شده است.روش پژوهش: ابتدا با مطالعه مبانی نظری، دیدگاه های حقوقی مختلف نسبت به موضوع ورشکستگی و اجزای گزارش کارشناسی گردآوری و سپس با اجرای روش دلفی فازی در سال 1401 و با استفاده از پرسشنامه، نظر 49 نفر از خبرگان دارای صلاحیت در این زمینه، جمع آوری شده است.یافته های پژوهش: نتایج تحقیق نشان می دهد با توجه به این که حقوق دانان دیدگاه های مختلفی نسبت به ورشکستگی دارند و اتخاذ هر یک از این دیدگاه ها توسط قاضی بر اقدامات کارشناس و نتیجه کارشناسی مؤثر است؛ لازم است قاضی در قرار کارشناسی مشخص نماید که دیدگاه او منطبق با «توقف بر محور گردش وجوه نقد» است یا «توقف بر محور ترازنامه» و کارشناسان نظر خود را مطابق با رویه قضایی مشخص شده اعلام نمایند. نتیجه گیری، اصالت و افزودن آن به دانش: در نهایت با اجماع خبرگان، ساختار مناسب برای گزارش کارشناسی متشکل از 14 بخش ارائه شده است.
رابطه مدیریت دانش و ریسک پذیری مالی با درماندگی مالی بانک ها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵ (جلد ۲)
189 - 203
حوزه های تخصصی:
درماندگی مالی پدیده ای است که هر سازمانی احتمال مواجه با آن را خواهد داشت، به خصوص اینکه همواره ریسک هایی اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سلامت و ... در حال رخ دادن است. با توجه به نوسانات و اتفاقات احتمالی که همواره در حال رخ دادن هستند، امروزه بحث دانش و ریسک پذیری مالی و تاثیر آن بر موفقیت بانک ها از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این تحقیق تعیین رابطه مدیریت دانش و ریسک پذیری مالی با درماندگی مالی بانک ها در سال 1402 بود. ابزار پژوهش پرسشنامه 5 گزینه ای بسته محقق ساخته که در بین 100 نفر از کارکنان بانک ها با روش نمونه گیری هدفمند توزیع گردید. برای پیش بینی متغیر وابسته از رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین مدیریت دانش با درماندگی مالی بانک ها رابطه ای معنادار و معکوس وجود دارد. همچنین بین ریسک پذیری مالی با درماندگی مالی بانک ها رابطه ای معنادار و معکوس وجود دارد. بر اساس نتایج تحقیق بانک ها برای فرار از درماندگی مالی باید همواره مدیریت دانش و ریسک پذیری مالی خود را بر اساس اتفاقات داخلی و خارجی بهبود دهند. با توجه به پیشرفت مستمر دانش و ریسک های موجود بانک ها برای ماندن در صحنه رقابت نمی توانند از سیاست های حفظ ریسک پذیری و مدیریت دانش همراه با مدیریت ریسک های احتمالی دوری گزینند. این تحقیق برای کمک به موفقیت بانک ها دارای ارزش می باشد.
بررسی رابطه بین نگهداشت وجه نقد و کارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با بررسی نقش تعدیلگری بیش اطمینانی مدیریتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۵ (جلد ۲)
268 - 281
حوزه های تخصصی:
قلمرو موضوعی تحقیق، مطالعه رابطه بین نگهداشت وجه نقد و کارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با بررسی نقش تعدیلگری بیش اطمینانی مدیریتی بوده است؛. قلمرو زمانی تحقیق، از سال 1394 تا سال 1400 به مدت 7 سال در نظر گرفته شده است. قلمرو مکانی تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده شد. در بخش داده های پژوهش از طریق جمع آوری داده های شرکت های نمونه با مراجعه به صورت های مالی، یادداشت های توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار انجام پذیرفت. بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 115 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور توصیف و تلخیص داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. به منظور تحلیل داده ها ابتدا پیش آزمون های ناهمسانی واریانس، آزمون F لیمر، آزمون هاسمن و آزمون جارک – برا و سپس از آزمون رگرسیون چند متغیره برای تایید و رد فرضیه های تحقیق (نرم افزار ایویوز) استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد، بین نگهداشت وجه نقد و کارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود دارد. بیش اطمینانی مدیریتی بر رابطه بین نگهداشت وجه نقد و کارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر گذار است.
بررسی ارتباط هموارسازی سود و ارزش برای سهامداران با تاکید بر عدم قطعیت سیاست اقتصادی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط هموارسازی سود و ارزش برای سهامداران با تاکید بر عدم قطعیت سیاست اقتصادی می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش پیمایشی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، پنج فرضیه تدوین و 122 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 8 ساله بین 1394 تا 1401 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری استاتا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان می دهد که: بین هموارسازی سود و ارزش برای سهامداران رابطه مستقیم معناداری وجود دارد. همچنین از معیارهای عدم قطعیت سیاست اقتصادی سه معیار نرخ تورم، نرخ بهره و رشد اقتصادی بر ارتباط بین هموارسازی سود و ارزش برای سهامداران تاثیر دارد (نرخ تورم و رشد اقتصادی تاثیر مستقیم و نرخ بهره تاثیر معکوس). ولی معیار نرخ ارز بر ارتباط بین هموارسازی سود و ارزش برای سهامداران تاثیری ندارد.
تأثیر کیفیت کنترل داخلی بر افشای اطلاعات مسئولیت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تأثیر کیفیت کنترل داخلی بر افشای اطلاعات مسئولیت اجتماعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در راستای هدف پژوهش، یک فرضیه تدوین شد. جهت آزمون این یک فرضیه با استفاده از روش حذف سیستماتیک، نمونه ای متشکل از 106 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1391 لغایت 1400 انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل دادها و آزمون فرضیه از مدل های رگرسیون چند متغیره به روش داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج فرضیه پژوهش نشان داد کیفیت کنترل داخلی بر افشای اطلاعات مسئولیت اجتماعی تاثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی نقش عوامل محیطی، اجتماعی و شرکتی در پیش بینی درماندگی مالی بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۶ (جلد ۳)
112 - 127
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق ، بررسی نقش عوامل محیطی ، اجتماعی و شرکتی در پیش بینی درماندگی مالی بانک های پذیرفته شده در بو.رس اوراق بهادار تهران می باشد.قلمرو مکانی این تحقیق بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی سال های بین 1392 تا 1400 بوده است.. بر اساس روش نمونه گیری 15 بانک شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. چنانچه طبقه بندی تحقیقات بر حسب هدف را مد نظر قرار دهیم، تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد، این تحقیق بر حسب هدف کاربردی و براساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی– علت معلولی است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار ایویوز انجام شد.نتایج نشان حاصل شده از آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که،عوامل محیطی ، اجتماعی و شرکتی در پیش بینی درماندگی مالی بانک های پذیرفته شده در بو.رس اوراق بهادار تهران تاثیر گذار است.
بررسی تاثیر حق الزحمه حسابرسی بر دسترسی تامین مالی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۶ (جلد ۳)
153 - 166
حوزه های تخصصی:
فرآیند حسابرسی نقش اصلی را در گزارشگری مالی ایفا می کند، زیرا قابلیت اطمینان، اعتبار و کیفیت کلی اطلاعات حسابداری را افزایش می دهد. بنابراین، گزارشگری مالی برای ارزیابی اعتباردهندگان از توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی هایش اهمیت اولیه دارد. بنابراین، حسابرسی با کیفیت بالا شک و تردید را کاهش می دهد، اعتماد ارائه دهندگان سرمایه را به صورت های مالی ایجاد می کند و دسترسی شرکت ها به امور مالی را تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو با توجه به مطالب فوق این تحقیق به دنبال بررسی این موضوع است که آیا حق الزحمه حسابرسی بر دسترسی تأمین مالی تأثیر دارد؟ همچنین قلمرو زمانی شامل 10 سال متوالی از سال 1391 تا 1400 با نمونه مشتمل بر 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره و داده های ترکیبی به تخمین آزمون فرضیه ها پرداخته شد. نتایج یافته ها نشان داد که حق الزحمه حسابرسی بر دسترسی تامین مالی تأثیر معنادار و معکوسی دارد.
افزایش بهره وری و کارآمدی کیفیت درمان از طریق بهبود مدیریت بازرسی و بازخورد
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری عملکرد و مدیریت بازرسی در بخش درمان در سال های اخیر به طور قابل توجهی مراقبت های پیشگیرانه و مزمن و همچنین کیفیت کلی را بهبود بخشیده است. با این حال، هنوز تنوع زیادی در روش های اندازه گیری سطوح عملکرد در مقیاس ها و امکانات بخش درمان وجود دارد.
بازرسی و بازخورد (A&F)، از اجزای مهم اندازه گیری عملکرد موثر و کارآمد است و می تواند به کاهش این تنوع و بهبود عملکرد کلی کمک کند. تحقیقات قبلی نشان می دهد که مراکز پزشکی VA (VAMC) با نمرات عملکرد بالای EPRP (برنامه بازبینی خارجی) تمایل دارند از داده های EPRP به عنوان منبع بازخورد استفاده کنند. با این حال، نحوه استفاده از داده های EPRP به عنوان منبع بازخورد توسط ارائه دهندگان فردی و همچنین خط خدمات، تسهیلات و رهبری شبکه به خوبی درک نشده است. بنابراین، درک عمیق مدل های ذهنی، استراتژی ها و ویژگی های فرآیند بازخورد و بازرسی های مستمر که توسط امکانات با عملکرد بالا اتخاذ شده اند، ضروری است. این تحقیق نحوه استفاده رهبران VAMC های با عملکرد بالا، پایین و متوسط را از داده های عملکرد بالینی از EPRP (برنامه بازبینی خارجی) به عنوان ابزار بازخورد برای حفظ و بهبود کیفیت مراقبت و درمان مقایسه می کند.