فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۵ مورد.
بازسازی هویت ملی، چرا و چگونه؟
حوزه های تخصصی:
پیش بینی تاثیرات انقلاب اسلامی ایران بر خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محقق در یک «مطالعه موردی» می کوشد تا مباحث نظری و ماهیت متفاوت پیشبینی در پدیده های انسانی و پدیده های طبیعی در انقلاب اسلامی ایران و بازتاب آن را بررسی کند. وی ضمن جدایی دو مقوله پیشبینی و پیشگویی، خطوط افتراق آن را در عرصه های علوم دقیقه و علوم انسانی برجسته می کند. به نظر وی درک عمیق بحث بازتاب انقلاب اسلامی ایران منوط به فهم مقوله پیشبینی و ظرایف آن در علوم انسانی است. نویسنده بر این باور است که محافل غربی اعم از نظریه پرداز و یا سیاست مدار در پیشبینی وقوع انقلاب اسلامی ناکام بوده اند و غافل گیرانه با آن مواجه می شوند؛ اما آنان کوشیده اند تا به پیشبینی بازتاب انقلاب اسلامی بپردازند. زین سبب، پیشبینی بازتاب های وسیع انقلاب اسلامی در سطح تحلیل منطقه ای و سطح تحلیل بینالمللی موجب شد تا کارگزاران آن با دست کاری در «شرط وقوع» این پیشبینی ها، از این تاثیرات جلوگیری کنند و یا دست کم زمان وقوع آن را تا اطلاع ثانوی به تعویق اندازند و یا از شدت آن بکاهند. کاوش در موضوع پیشبینی تاثیرات انقلاب اسلامی ایران در موقعیت «وقوف بعد از وقوع» پیچیدگی در صحنه شطرنج سیاست را افشا، و ضرورت استفاده از «علم سیاست» در تصمیمگیری ها در موارد مشابه را اثبات می کند.مقاله حاضر میتواند بخشی از «کاستیهای نظری» درس بازتاب انقلاب اسلامی ایران را جبران کند.
هویت ملی ایرانیان
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۴ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ، هدف شناخت هویت ملی ایرانیان و مؤلفه های اساسی آن است . در ضمن می خواهیم بدانیم که جایگاه هر یک از این مؤلفه ها در مجموعه هویت ملی ایرانیان چیست . با توجه به نظر نویسندگان موجود به تعریف هویت ، هویت ملی و هویت ایرانی پرداختیم و تلاش نموده ایم مؤلفه های هویت ملی ایرانیان را به دست آوریم . با نگاهی گذرا به تاریخ ملت ایران به مؤلفه های هویت ملی ایرانیان اشاره می نماییم . در این پژوهش به این نتیجه رسده ایم که جغرافیای فلات ایران ، تاریخ این سرزمین ، زبان فارسی ، دین اسلام و تجدد خواهی و میل به پیشرفت عناصر اصلی هویت ایرانی را تشکیل می دهند
مفهوم امنیت انسانی و رابطه آن با امنیت ملی
حوزه های تخصصی:
امنیت انسانی ذهن اندیشمندان و متفکرین متعددی را به خود مشغول داشته است. قحطی، جنگ، خشکسالی، سیل و بیماری های گوناگون تنها بخشی از این موارد را تشکیل می دهند که امروزه نیز کم و بیش حیات بشر را تهدید می کنند. این نوشتار درصدد است با بررسی ریشه های پیدایش مفهوم امنیت انسانی در چارچوب نظام متحول بین المللی، تعریف جامعی از مفهوم امنیت انسانی ارائه دهد. بدین منظور با نگاهی مختصر به مهمترین نهادهای مرتبط با امنیت انسانی، تعریفی عملیاتی از این مفهوم تبیین نموده و در ادامه با بهره گیری از تعریف عملیاتی خویش، برخی از بارزتری عناصر امنیت انسانی را برشمردیم. در پایان، به مشابهات و تمایزات مفهوم امنیت انسانی با امنیت ملی و به پیوند میان این دو مفهوم پرداخته شده است. دلایلی همچون عدم اجماع نظر میان پژوهشگران مطالعات امنیتی و فقدان نهادهای سومند جهت رفع تهدیدات انسانی، مهمترین عواملی هستند که نیاز به هماهنگی و همکاری در حوزه امنیت را بیش از پیش میان پژوهشگران و سیاستمداران را برجسته می سازد. از این رو، ایجاد پیوندی منطقی میان رویکردهای امنیت ملی و امنیت انسانی از یکسو و دولتها و نهادهای بین المللی از سوی دیگر، جهت تأمین امنیت بین المللی ضروری است. در غیر این صورت، غلبه بر خیل عظیم تهدیدات موجود و حمایت مطلوب از حقوق و آزادی های انسانی دور از دسترس به نظر می رسد.
تحلیل استراتژی نظامی ایران و مؤلفه های آن در عصر شاه عباس بزرگ (996ـ 1038ق)
حوزه های تخصصی:
شاه عباس یکم در طی چهل و دو سال سلطنت خود (996-1038ق) دولت صفوی را از حالت تزلزل به اوج اقتدار رسانید. در اوان سلطنت وی، علاوه بر بی ثباتی ناشی از بحران های سیاسی داخلی، بخش هایی از کشور در غرب و جنوب و شرق در اشغال و تهاجم دشمنان خارجی بود. پرتغالیها بر سواحل و جزایر جنوب، و هندیها معمولاً بر قندهار مسلط بودند. او در سایه ی پیروزی های سرنوشت ساز نظامی، ضمن تثبیت اوضاع داخلی، سرزمین های اشغالی را بازپس گرفت و تهدیدهای موجود در مرزهای شرقی را نیز رفع کرد. این همه، ناشی از هدف گذاری و اولویت بندی صحیح وی در استراتژی نظامی و محاسبات دقیق و اعمال مدیریت توانمند و پویا و بهره گیری از ابزارها و ساز و کارهای لازم بود. مقاله ی حاضر بر آن است تا اهداف و مراحل استراتژی نظامی شاه عباس را مشخص کرده و مؤلفه های آن را مشتمل بر تمهید ساختارهای اویماقی، سیاسی و نظامی، بهره گیری از تاکتیک های مناسب و اعمال ملاحظات و محاسبات در عوامل اقلیمی، جغرافیایی، انسانی، سیاسی، اجتماعی ـ فرهنگی، زمانی و مکانی مورد تحلیل قرار دهد.
مبارزه با تروریسم در آسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
گذری به سیر اندیشه سیاسی ایرانیان و نظام آرمانی آنها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بدون تفکر و اندیشه جامعه دوام و قوام پیدا نمی کند، دولت و امپراتوری [شاهنشاهی] به وجود نمی آید و اگر این تفکر و اندیشه و عملکردش مبتنی بر خردورزی و داشتن برنامه برخاسته از خواسته های جامعه نباشد، استمرار پیدا نمی کند. ایرانیان باستان در محیط جغرافیایی خود، از چنان اندیشه توام با خرد برخوردار بوده اند که تمام جوانب زندگی انسان را در روشنایی می گرفت و به آن صورت جهانی می داد که تا به امروز صورت آرمانی آن در روایت ها و باورهای مردم، قصه ها و داده های تاریخی باقی است. در سیر این اندیشه سیاسی آن چه از همه مهم تر بود، آزادگی انسان و مختار بودن و جایگاه فردی او بود که به تکامل یک اجتماع کمک و ارزش می داد و به یقین در غیر این صورت ایرانیان موفق نمی شدند که ده ها قرن قدرت جهانی را از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنر و ادبیات و حتی روانی در اختیار داشته باشند و تاثیر خود را بر تمدن جهان پیوسته تا به امروز نگه دارند و پایه گذار اداره کشور و جهان باشند و روش حکومت را بر پایه روشنایی [داد- آزادگی] که نوعی اراده ایزدان به حساب می آوردند و خود تجسم آن بودند به دنیا هدیه کنند.
تحول مفهوم مداخله بشردوستانه در روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، بررسی تحول مفهوم مداخله بشردوستانه در روابط بین الملل با کمک گرفتن از تئوری های روابط بین الملل می باشد. مداخله بشردوستانه در جامعه بین المللی به مثابه قاعده، سخت ترین آزمایش برای جامعه مذکور است که بر اساس اصول حاکمیت، عدم مداخله و عدم استفاده از زور پایه ریزی شده است. با جهانی شدن مقوله حقوق بشر و توجه ویژه به دوری گزیدن از نسل کشی، شکنجه و تجاوز به حقوق اولیه انسان ها، این اصل انسان دوستانه، با اصول حاکمیت و عدم مداخله تعارض پیدا کرده است. در عین حال، مفهوم مذکور با تحولی عمیق در قبل و بعد از جنگ سرد روبرو شده است. در مقاله حاضر، نخست مفهوم مداخله را در تئوری های واقع گرایی و لیبرالیسم بررسی می کنیم. سپس به تحول مفهومی مداخله بشردوستانه در تئوری سازه انگاری، به عنوان الگوهای هنجاری، ارزشی و قاعده بین المللی می پردازیم و در نهایت، تحول مفهوم مداخله بشردوستانه را در روابط بین الملل به طور کلی مورد کندوکاو قرار می دهیم.
آسیب شناسی دولت در ایران در دوره پهلوی: فساد سیاسی به روایت اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره فساد سیاسی در ایران دوره پهلوی (به ویژه فساد سیاسی خاندان پهلوی) بسیار نوشته اند ولی بیشتر این نوشته ها نه تنها بر مفهوم بندی موجه مشخصی از فساد سیاسی و داده های معتبر استوار نیستند، بلکه نوعی جانبداری آشکار و برجسته را هم در بر می گیرند که اعتبار آنها را مخدوش می کند. نوشتار حاضر در واقع روایتی از فساد سیاسی در ایران مابین سال های 1300 تا 1357 است که با تعریف و مفهوم بندی مشخصی از فساد سیاسی، معتبرترین داده های موجود درباره این پدیده را بازشناسی می کند. به بیان دیگر، این نوشتار نتیجه تحلیل داده های موجود در نزدیک به 900 گزارش و مکاتبه متعلق به عالی ترین سطوح سیاسی ـ اداری دولت در مقطع مورد نظر است. تحلیل اطلاعات موجود در این اسناد ارزشمند نشان می دهد در مقاطع مختلف این دورة تقریباً پنجاه ساله، رایج ترین انواع فساد سیاسی چه انواعی بوده و کارگزاران دولتی متعلق به رده های مختلف سلسله مراتب سیاسی ـ اداری چه سهمی در سوءاستفاده از قدرت سیاسی داشته اند.
جایگاه خلیج فارس و دریای عمان در سیاست خارجی ایران عصر هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تشکیل امپراتوری هخامنشیان، مرزهای ایران در جنوب و جنوب شرقی، خلیج فارس و دریای عمان تثبیت شد. اهمیت استراتژیکی این حوزه دریایی که از هزاره های پیش از میلاد آشکار شده بود، حاکمان ایران را به نقش آفرینی نظامی و اقتصادی در نیمه شمالی و جنوبی خلیج فارس واداشت. بررسی جایگاه این حوزه دریایی از دیدگاه نظامی و اقتصادی و اثر آن بر سیاست های کوتاه مدت و بلندمدت دولت هخامنشی هدف اصلی این نوشتار است. ایجاد همگرایی و امنیت جمعی بدون تحمیل الگوهای فرهنگی و اقتصادی، تقویت نظامی و شکوفایی بازرگانی دریایی از دستاوردهای حضور هخامنشیان در این منطقه راهبردی بود.
جهانی شدن، حاکمیت ملی و جمهوری اسلامی ایران
منبع:
راهبرد ۱۳۸۴ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
تفسیر دین و تاثیر آن بر مفهوم آزادی در اندیشه سیاسی محمد مجتهد شبستری و محمد تقی مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، متخصصان و عالمان حوزه دین و سیاست با مسائل جدید علمی، آراء سیاسی تازه و روش های نوینِ تفسیرِ متون دینی روبرو شدند. در این میان، محمدتقی مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری با استفاده از روش های سنتی یا هرمنوتیکی به سراغ متون دینی رفتند. آنها با بهره گیری از روش های مختلف و قصد و نیت متفاوت، دو گونه فهم و تفسیر از متون دینی و مقولاتی چون آزادی عرضه می کنند. نگارندگان در این مقاله با بهره گیری از روش هرمنوتیک قصدگرای کوئنتین اسکینر و پرداختن به نیت و انگیزه این دو شخصیت سیاسی-مذهبی، به علت اصلی اختلاف آنها در تفسیر متون دینی و تاثیر این برداشت و تفسیر بر مقوله آزادی در آراء سیاسی آنها می پردازند. مجتهد شبستری با اتخاذ روش تفسیری و هرمنوتیکی و با قصد حفظ ایمان و انسانیت مومنان و تغییر وضع موجود، دین را به گونه ای تفسیر می کند که قابلیت پذیرش آزادی و شرایط سیاسی-اجتماعی باز توام با مدارا و تساهل را داشته باشد. مصباح یزدی نیز با تاکید بر روش سنتی و فقه محور، به قصد حفظ جایگاه دین در حوزه مسائل سیاسی و اجتماعی و با توجه به اینکه معتقد است دین برنامه جامع و کاملی برای تمام امور دنیوی و اخروی انسان دارد، آزادی انسان را محدود و آن را وسیله ای برای رسیدن به هدف های متعالی تری که دین تعیین کرده است می داند و اوضاع سیاسی-اجتماعی لیبرال را نفی می کند.
دیدگاه و گزارش: انواع رژیم های سیاسی و مسئله حقوق بشر
حوزه های تخصصی:
لویاتان ایرانی
حوزه های تخصصی:
سه قرائت از سنت در عصر مدرنیته
حوزه های تخصصی:
ایمان مسیحى، ایمان به تاریخ قدسى است و مدرنیته، وضعیت دور شدن از این تاریخ قدسى و روى آوردن به تاریخ عرفى و بر هم خوردن آرامش گذشته و پیدا شدن تعارض میان درون و بیرون انسان مؤمن است. براى رفع این تعارض سه راه حل در جهان مسیحیت پیشنهاد شده است که یکى بر بازسازى وحى تکیه دارد؛ دومى به اسطورهزدایى مىپردازد و تقلیلگراست و سومى بر تجربههاى دینى استوار است و مىخواهد تجربههاى دینى موجود در سنت را بازسازى کند. وضع در جهان اسلام با جهان مسیحیت تفاوت دارد و نمىتوان وضعیت این دو جهان را یکسان دانست.
نظریه «بازنمایی» و انگاره های معنایی گفتمان رسانه ای آمریکا از اسلام و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد «ساخت گرایانه بازنمایی» به عنوان یکی از رویکرد های نظریه «بازنمایی» نقش محوری در حوزه رسانه ای آمریکا دارد. بر اساس این رویکرد، از آنجا که رسانه ها به ساخته شدن «نظام های یادآوری کننده تعاریف» کمک می کنند، بازنمایی های رسانه ای در شکل دادن به نگرش های عمومی نسبت به «دیگران»(دشمنان) تأثیرگذار هستند و ذهنیت و دانش عمومی یک جامعه یا گفتمان را بر اساس تصویر یا انگاره ای که خود برمی سازند در قبال غیر یا غیرخودی تولید و توزیع می نمایند. ایالات متحده ، برای بیش از سه دهه است که شکل گیری موج جدید اسلام گرایی بعد از انقلاب اسلامی را که محوریت و مرجعیت آن را ج.ا.ا بر عهده داشته، با وقایع ایران پیوند زده اند. به این ترتیب، در منظر تحلیلگران، استراتژیست ها و مقامات آمریکایی ایران هراسی و اسلام هراسی به گونه غیرقابل تفکیکی در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر مورد تعریف و تفسیر قرار گرفتند. مقاله حاضر در تلاش است تا از رهگذر نظریه «بازنمایی سوگیرانه» به تبیین یکی از مهم ترین ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در موضوع اسلام و هراسی و ایران هراسی بپردازد. نگارندگان بر این باورند که رسانه های آمریکایی، نقش محوری و تعیین کننده در «بازنمایی سوگیرانه» از چهره اسلام سیاسی و جمهوری اسلامی ایران دارند.