فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۰۱ تا ۴٬۵۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
255 - 282
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رژیمی که شورای امنیت سازمان ملل متحد، به عنوان عالی ترین نهاد مسئول حفظ صلح و امنیت بین المللی، به منظور شکل دهی به مبارزه همه جانبه علیه تروریسم ایجاد کرده است، می پردازد. این رژیم متشکل از دو جزء ماهوی و اداری-تشکیلاتی است که در قطعنامه های با موضوع مقابله با تروریسم شورای امنیت به ویژه قطعنامه 1373 تجلی پیدا کرده است. «چالش تعریف تروریسم»، «الزام دولت ها به همکاری برای سرکوب تروریسم»، «منع پشتیبانی از تروریسم»، «اجرای تحریم های وضع شده از سوی شورای امنیت» و «جرم انگاری و تعقیب کیفری ت روریسم» اصول اختصاصی جزء ماهوی این رژیم هستند. کمیته مقابله با تروریسم شورای امنیت و مدیریت اجرایی دبیرخانه آن و همچنین، ساختارهایی که در قالب گروه ویژه اقدام مالی و سایر نهادهای بین المللی مانند ایکائو یا اینترپل ایجاد شده اند و به شورا گزارش می دهند، جزء اداری- تشکیلاتی رژیم بین المللی مقابله با تروریسم هستند.
تحول گفتمانی حکمرانی امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اینکه گفتمان انقلاب اسلامی با گفتمان پهلویسم به عنوان «دیگر» معرفتی خود دارای گسست و در درون خود دارای پیوست بود، اما در طول زمان و در مواجهه با گفتمان های معرفتی مختلف دستخوش تغییر و تحول شد و خرده گفتمان های مختلفی در چارچوب آن شکل گرفت که هر یک تأثیر خاصی بر حکمرانی امنیت ملی در ایران داشته اند. در این مقاله با تمرکز بر تفاوت میان خرده گفتمان های شکل گرفته در درون گفتمان انقلاب اسلامی، این پرسش مطرح شده که تحول در خرده گفتمان های انقلاب اسلامی چه تأثیری بر حکمرانی امنیت ملی در ایران داشته است؟ در پاسخ به این سوال، با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل اسناد ثانویه مرتبط موجود، ضمن بررسی تحولات در گفتمان انقلاب اسلامی، اصول و مبانی و همچنین آثار و پیامدهای هر خرده گفتمان بر حکمرانی امنیت ملی در ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. فرضیه ای که در این مقاله مورد آزمون قرار می گیرد، این است که تحول گفتمانی حکمرانی امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران با وجود تکوین الگوی حکمرانی خاص جمهوری اسلامی، باعث تضعیف اجماع و شکل گیری قطب بندی و تعارض در جامعه و ساختار و نهادهای امنیت ملی شده است.
آسیب شناسی اخلاقی-سیاسی جامعه و راهکارهای دستیابی به جامعه ی مطلوب اسلامی بر اساس سوره ی احزاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی آسیبهای اخلاقی-سیاسی و راهکارهای دستیابی به جامعه ی مطلوب اسلامی بر اساس سوره احزاب است. سوال اصلی این است که سوره ی احزاب چه تصویری از آسیب های اخلاقی-سیاسی، زمینههای آن ها و راههای دستیابی به جامعه ی مطلوب در اختیار ما قرار می دهد. این مقاله بر اساس روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. یافتهها حکایت از آن دارند که زمینه ی اصلی ظهور و بروز آسیبهای اخلاقی-سیاسی، «نفاق رفتاری» است که مرتبه ای جدی تر از نفاق پنهان و عقیدتی محسوب می شود. این امر به آسیبهای عمده ای از جمله شایعهپراکنی، عدم پیروی از رهبری جامعه ی اسلامی و جسارت به ایشان منجر می شود. خدای متعال در این سوره، جامعه ی مطلوب را جامعه ای: مستقل، باتقوا، ارزش مدار و دارای الگوی برتر معرفی میکند؛ و راهکارهایی مانند: استواری در گفتار، ولایتپذیری و وفای به عهد را به آحاد جامعه ی اسلامی پیشنهاد می نماید. متخلق شدن به این اوصاف اخلاقی، گام های نخست برای دورشدن از آسیبهای یادشده در شکل گیری جامعه ی مطلوب اسلامی است.
مقایسه رابطه اخلاق و سیاست در اسلام و مسیحیت (مطالعه موردی حکومت امام علی (ع) و شارلمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد مقایسه ی "رابطه ی اخلاق وسیاست"در دو حکومت مثالی در اسلام ومسیحیت است. در این راستا به واکاوی این مساله می پردازد که آیا در حکومت شارلمان همانند حکومت حضرت علی (ع) مبنای سیاست بر "رعایت دقیق موازین اخلاقی" بوده است؟ به عبارت دیگر،شارلمان،آن گونه که از یک حاکم مسیحی مومن انتظار می رود،در عملکرد سیاسی واجتماعی خویش"پایبندبه اصول وموازین اخلاقی" بوده است ؟ همچنین درراستای پی ریزی مناسب جهت نگارش مقاله فوق؛چارچوب نظری این تحقیق را براساس درنظر گرفتن دونوع رابطه احتمالی بین اخلاق وسیاست یعنی سیاست اخلاقی واخلاق سیاسی ترسیم نموده وبرهمین مبنا شاخص های اصلی این دو را درغالب جدولی ترسیم نموده واین شاخص ها رامبنای مقایسه بین اقدامات وعملکردهای امام علی(ع)وشارلمان قراردادیم. درپایان به این نتیجه رسیدیم که سیاست امام علی(ع) در دوره ی حکومت خود مبتنی بر" رعایت دقیق اخلاق"بوده است در حالی که شارلمان در دوره ی حکومت خود علی رغم توصیه ی نظری در باب التزام سیاست به اخلاق؛ پایبندی عملی به این مقوله نداشته است و سیاست عملی وی،مبتنی بررعایت اصول وموازین اخلاقی نبوده است.
حکمرانی امنیت ملی در پرتو نظریه قضایی سازی سیاست: بهینه سازی نقش قوه قضاییه در حکمرانی امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستگاه قضایی از یک سو با تأمین امنیت قضایی، به تقویت امنیت ملی کمک می کند؛ که مستلزم حاکمیت قانون، استقلال قضایی و رعایت حقوق شهروندی است و همگی از الزامات مدرن امنیت ملی نیز به شمار می روند. از سوی دیگر، نقش این قوه در حکمرانی امنیت ملی در خلال پدیده ای بررسی شده که قضایی سازی سیاست نام گرفته است. پیوند مفهوم نظارت قضایی با فرایندهای اجرایی و سیاسی در دنیا، به شکل گیری پدیده قضایی سازی سیاست انجامیده است. در این مقاله، ارتباط قضایی سازی سیاست و گسترش صلاحیت های نظارتی قوه قضاییه برای تحقق هرچه بیشتر و مستحکم تر امنیت ملی مورد بررسی قرار گرفته است.
ارزیابی نقش شورای امنیت کشور در ساختار حکمرانی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۰)
111 - 146
حوزه های تخصصی:
در حکمرانی امنیت ملی، سیاست گذاری امنیتی وظیفه دولت است. یکی از ابزارهای مدیریت امنیتی، نهادهای دولتی هستند. برابر قانون، شورای امنیت کشور، یکی از نهادهای متولی مدیریت سیاست گذاری امنیت ملی است که از طریق شورای تأمین در استان ها و شهرستان ها و کمیسیون های ذیربط مسئولیت امنیت داخلی کشور را بر عهده دارد. هدف این مقاله، تحلیل، آسیب شناسی و ارزیابی نقش شورای امنیت کشور در ساختار حکمرانی امنیت ملی است و برای این منظور، حوزه های ساختاری، کارکردی و حقوقی شورا و نسبت آن با دیگر شوراها و نهادهای مسئول در عرصه امنیت داخلی هم سنجی شده است. نتایج این مقاله حاکی از آن است که عواملی مانند وجود کاستی هایی در قانون تعیین وظایف و تشکیلات شورای امنیت کشور، ترکیب اعضا و نوع نقش آفرینی آنها در شورا، تقلیل مفهوم امنیت داخلی به امنیت نظامی و انتظامی و همپوشانی شرح وظایف با دیگر نهادها سبب شده این شورا چنان که باید، نتواند در ساختار حکمرانی امنیتی کشور به ایفای نقش مؤثر بپردازد و بیشتر به نهادی هماهنگ کننده تبدیل شده است.
ائتلاف رانت جویان، حکمرانی تسخیرشده و ظهور سرمایه داری رفاقتی در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تبیین مسئله چگونگی ظهور سرمایه داری رفاقتی در جمهوری عربی مصر پرداخته و بر این مسئله متمرکز شده که چه عاملی سبب شکل گیری سرمایه داری رفاقتی در جمهوری عربی مصر شده است. در پاسخ این فرضیه طرح شده که تسخیرشدگی حکمرانی، توسط الیت ها و ائتلافی رانت جو سبب شکل گیری سرمایه داری رفاقتی در جمهوری عربی مصر گردیده است. در این مقاله الیت ها و ائتلاف های سیاسی مسلط از چشم انداز نظری اقتصاد سیاسی مورد تأمل قرار گرفته و به روش تبیینی رابطه بین الیت ها و ائتلاف رانت جوی مسلط بر نهادهای حکمرانی به عنوان متغیر مستقل و ظهور سرمایه داری رفاقتی به عنوان متغیر وابسته از این چشم انداز نظری بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد که قواعد نهادهای حکمرانی جمهوری عربی مصر از آغاز به صورت جانبدارانه و به نفع الیت های ائتلاف مسلط تدوین شده است. تا جایی که الیت های سیاسی ائتلاف مسلط انتخاب می کنند که به چه کسانی اجازه استخراج رانت از نهادهای دولتی از طریق کانال های مشروع و نامشروع داده شود. این کارکرد حکومت منجر به ظهور سرمایه داری رفاقتی در مصر شده است که در آن ثروت در مقیاس کلان، نتیجه کارآمدی و کارایی اقتصادی نیست بلکه دستاورد وصل شدن به عالی ترین الیت های سیاسی در موقعیت های فرماندهی حکمرانی است. هم چنین از حلقه اصلی قدرت سیاسی، مزیت هایی نیز در شبکه های حامی پروری درون ائتلاف مسلط تا دوردست ترین هواداران در کسری، در میان جمعیت، جریان یافته است و منافع الیت ها و ائتلاف سیاسی مسلط در تعارض با کارکردهای عام المنفعه حکومت قرار گرفته است.
استراتژی دولت ترامپ در قبال تحولات عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات عراق یکی از موضوعات مهم غرب آسیا است که در سال های پس از 2003، به نوعی همه بازیگران خارجی را درگیر خود کرده و نقش ایالات متحده به عنوان یک بازیگر مداخله گر در تحولات منطقه ای غرب آسیا غیرقابل انکار است. واشنگتن تحولات عراق را عاملی مهم جهت بازتعریف نظم نوین منطقه قلمداد می کند و با هدف کسب اهداف و منافع منطقه ای، تحولات این کشور را در کانون سیاست خاورمیانه ای خود قرار داده است. لذا سؤالی که مطرح می شود این است که آمریکا در استراتژی نوین خود در قبال تحولات عراق چه سیاستی را دنبال می کند؟ فرضیه پژوهش این است که آمریکا در راستای دست یابی به منافع و اهدافی همچون کاهش نفوذ منطق ه ای ایران و دستیابی به منابع نفتی عراق، سیاست تهاجمی و فعالی را در قبال تحولات عراق اتخاذ نموده است. واشنگتن با اتخاذ چنین سیاستی، ضمن تأمین منافع دلالان اسلحه، به بهانه عدم بازگشت تروریست ها به عراق و نیز برقراری ثبات در این کشور به تثبیت حضور و نقش دوباره آمریکا در عراق آینده مبادرت می ورزد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای نظریه نئورئالیسم شکل می گیرد.
جانشینی کشور در زمینه مسئولیت بین المللی در رویه کمیسیون داوری آمریکا-بریتانیا و دیوان بین المللی دادگستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جانشینی کشور در زمینه مسئولیت بین المللی، از موضوعات چالش برانگیز حقوق بین الملل دانسته می شود که صرف نظر از چند و چون جانشینی، پس از تحقق جانشینی مطمح نظر قرار می گیرد. چالشی بودن این موضوع، موجب شد تا کمیسیون حقوق بین الملل ملل متحد که نهاد علمی تدوین و توسعه تدریجی حقوق بین الملل است، نیز بارها از رسیدگی به آن سر باز زَنَد. حال آن که کمیسیون داوری ایالات متحد آمریکا-بریتانیا و دیوان بین المللی دادگستری به عنوان دو مرجع حقوقی برای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی، طی تصمیماتی که گرفته اند و استدلال های مطروح، متضمن منبعی غنی در ایضاح آن دانسته می شوند. امری که دگربار، بر نقش محاکم حقوقی بین المللی در توسعه تدریجی حقوق بین الملل، در کنار رسالت اصلی آنان که حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی است صحه می گذارد. کنکاش در تصمیمات این دو مرجع حقوقی بین المللی به روشنی حکایت از دگردیسی مفهومی در زمینه امکان جانشینی کشور در زمینه مسئولیت بین المللی دارد. عدم جانشینی کشور در زمینه مسئولیت بین المللی که به صراحت در دو رأی کمیسیون داوری آمریکا-بریتانیا، به عنوان یک اصل خوانده شده بود، رفته رفته، در دیوان بین المللی دادگستری از آن عدول گردیده است. مقاله پیش رو از رهگذر مطالعه تطبیقی تصمیمات این دو محکمه حقوقی بین المللی، به تحول مفهومی و دامنه جانشینی کشور در زمینه مسئولیت بین المللی به منزله یک گزاره حقوقی بین المللی می پردازد.
نقش صلح بانان زنِ کشورهای آفریقایی در ترویج و حفظ صلح جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه صلح از کهن ترین آرمان های بشر است، تاریخ بشر مشحون از درگیری ها، تعارضات و برخوردهاست. در این میان زنان نقش پررنگی در حفظ صلح و ترویج آن دارند و حضور زنان در عملیات حفظ صلح، پاسداری از صلح در جهان است؛ گسترش رویکرد صلح طلبانه در سطح جهان مدیون نقش زنان در ترویج صلح است و زنان بخشی از عملیات صلح طلبانه را بر عهده دارند. یکی از بزرگ ترین وظایف صلح بانان زن در سازمان ملل متحد، مسئولیت حفظ و ترویج صلح است که در این تحقیق با تمرکز بر سه منطقه سودان جنوبی، لیبی و ساحل عاج مدنظر قرار گرفت. سؤال اصلی پژوهش حاضر این بود که صلح بانان زن چه راهبردی را در جهت برقراری صلح در این مناطق داشته اند؟ تحقیق حاضر با رویکردی فمینیستی و بر پایه نظریه فمینیسم صلح طلب و از طریق منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی نقش صلح بانان زن را در حفظ ثبات امنیت سیاسی و فرهنگی؛ اجتماعی و اقتصادی، زیست محیطی و در نهایت امنیت زنان و کودکان از سو استفاده های جنسی را مطرح و راهکارهایی برای ارتقای نقش آنان پیشنهاد داده است.
ایده «کارل لُویت» درباره مبانی الهیاتیِ اندیشه تاریخی- سیاسی «روشنگری» در بستر سنت ضدروشنگری آلمانی و منتقدان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
109-137
حوزه های تخصصی:
اندیشه «روشنگری» از همان آغاز در سده هجدهم به کانون تأمل و تفکر اروپایی تبدیل شد. واکنش ها به جریان روشنگری متفاوت بوده است. در نیمه نخست سده بیستم در آلمان، گفتار ضدروشنگری به واسطه متفکرانی مانند هایدگر، اشمیت، آدورنو، هورکهایمر و کارل لُویت، انتقادهایی رادیکال علیه اندیشه روشنگری در حوزهای گوناگون فلسفی، سیاسی و تاریخی مطرح کرد. در این پژوهش، براساس رویکرد «زمینه–متن محور» اسکینر به بررسی ایده کارل لویت درباره اندیشه تاریخی-سیاسی روشنگری خواهیم پرداخت. پرسش این پژوهش این است که «ایده کارل لُویت درباره مبانی الهیاتی اندیشه تاریخی-سیاسی روشنگری در چه زمینه ای شکل گرفت و مدعا و نیّت مؤلف در طرح آن چیست؟». می توان گفت که ایده لُویت در بستر سنت ضدروشنگری آلمان نیمه نخست سده بیستم شکل گرفت. او فلسفه مدرن تاریخ و مفهوم پیشرفت را صورت سکولارشده الهیات تاریخ و مفهوم مشیت می داند. لویت با این مدعا تلاش دارد تا اندیشه روشنگری را با طرح ریشه های الهیاتی برای آن، نامشروع و خطا معرفی کند. به نظر می رسد که تبعات پذیرش ایده لویت می تواند مفروضات اندیشه تاریخی-سیاسی مدرن به ویژه درباره مفهوم «پیشرفت» را با چالشی اساسی به عنوان سکولارشده مفاهیم الهیاتی مواجه کند. به این معنا که اندیشه مدرن توان طرح خود به عنوان اندیشه ای مستقل را ندارد. درمقابل، سانتو ماتزرینو، هانا آرنت و هانس بلومنبرگ، مبانی نظری و روش لُویت را مورد نقدهای اساسی قرار داده و آن را با تردیدهایی جدی مواجه کرده اند.
تلقی متفکران عصر مشروطیت از مفهوم برابری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
191-220
حوزه های تخصصی:
همزمان با جنبش مشروطیت و تغییر نظام سیاسی از (سلطنت مطلقه به مشروطه)، مباحثه درباره ایده برابری نیز در میان متفکران این عصر رواج یافت. متفکران این عصر (مشروطه خواه و مشروعه خواه) چه تلقی ای از برابری داشتند؟ مقاله حاضر بر اساس چهار مؤلفه معنای هستی شناسانه، ابعاد، قلمرو و دامنه شمولیت، تلقی متفکران عصر مشروطیت از برابری را بررسی می کند. روش مقاله حاضر، خوانش متن محورانه است. یافته های تحقیق بدین قرار است: متفکران دینی مشروطه خواه همچون نائینی و محلاتی بر برابری قانونی (و نه طبیعی) ملت از جمله برابری اقلیت های دینی و زنان در ابعاد مدنی، اجتماعی، در امور نوعیه (و نه شرعی) تأکید داشتند و برابری سیاسی را خاص عقلای ملت می دانستند. متفکران سکولار مشروطه خواه همچون آخوندزاده و طالبوف و متفکران مشروطه خواه میانه همچون مستشارالدوله و ملکم خان همزمان بر برابری طبیعی و قانونی (قراردادی) ملت در ابعاد مدنی، اجتماعی و سیاسی در قلمرو عمومی تأکید داشتند. در مقابل، مشروعه خواهان همانند شیخ فضل الله نوری، علی اکبر تبریزی و نجفی مرندی بر نابرابری طبیعی (به ویژه از منظر دینی) باور داشتند و برابری مدنی، اجتماعی- سیاسی اقلیت های دینی و زنان را در تضاد با برتری ذاتی دین اسلام می دانستند.
نقش اساطیر در شکل گیری هستی شناسی نظم کیهانی در «نامه تنسر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
297-328
حوزه های تخصصی:
نظم و عدالت از مهم ترین مفاهیم اندیشه ای است که ریشه در جهان بینی و ایدئولوژی هر کشور و ملّت دارد. بر همین اساس اندیشه تنسر، موبد زرتشتی زمان ساسانیان، متأثر از دین زرتشت و دیدگاه اساطیری وی به کیهان است. از منظر وی، اساطیر، دیدگاه انسان دین دار را به خود و طبیعت جهت می دهند و نظم می بخشند. نظمی کیهانی که در آن همه چیز غایتمند است و هر کسی به وظیفه خاص خود تحت نظر اهورامزدا در نبرد خیر و شر فعالیّت می کند. آیینه این دیدگاه خیمه ای و قائم محور در زمین، سیستم رئیس محوری می شود که در آن شاه آرمانی، دین رسمیِ همه گیر و سلسله مراتب اجتماعی، بر اساس قانون اَزلی به نام اَشه، نظم را می سازند و عدالت را برقرار می کنند. عدالتی که از فرد به اجتماع منتقل می شود و همه جزئیات آن دقیقاً منطبق بر دین و نظم کیهانی است. ﻧﺎﻣﻪ ﺗﻨﺴﺮ از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺘﻮن ﮐﻼﺳﯿﮑﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آن ﺧﻄﻮط ﮐﻠّﯽ اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ اﯾﺮان ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺗﺮﺳ ﯿﻢ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ منعکس شده در اﯾﻦ ﻣﺘﻦ، ﺑﺎزﺗﺎب دﻫﻨﺪه ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎی ﻣﺤﯿﻂ ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دوران اﺳﺖ و ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه در ﻓﻀﺎی ﻓﮑﺮی ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺣﺎﮐﻢ ﯾﻌﻨﯽ ﺟﻬﺎن بینی زرتشتی، نظریه-پردازیﮐ ﺮده است. روﺷﻰ ک ﻪ در این مقاله با استناد بر «نامه تنسر» از آن اﺳ ﺘﻔ ﺎده ﺷﺪه، روش هرمنوتیک ترکیبی متن- زمینه محورِ اسکینر اﺳ ﺖ. در این نوشته تلاش شد تا با بهره گیری از روش هرمنوتیک اسکینری، نقش اساطیر در شکل گیری نظم کیهانی در نامه تنسر بازنمایی شود.
تبیین تأثیر فناوری های «وب 2» بر عملکرد دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
369-400
حوزه های تخصصی:
دنیایی که امروزه در آن زندگی می کنیم، از منظر فناوری های ارتباطاتی و اطلاعاتی، دنیای مجازی خوانده می شود. این دنیای مجازی به شدت تحت تأثیر «فناوری های وب 2» قرار دارد. فناوری های وب 2 به ابزار رسانه ای الکترونیکی و اینترنتی اشاره دارد که امکان مشارکت شهروندان در امور مختلف، به ویژه امور سیاسی را افزایش می دهد. این فناوری ها به عنوان نسل دوم سرویس های اینترنت دارای بعد اجتماعی است که در شکل رسانه های اجتماعی متجلی می شود. از این رو بحث تأثیر این فناوری ها بر عملکرد دولت، اهمیت دارد. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که فناوری های وب 2 علاوه بر مشارکت شهروندان، چه تأثیری می تواند بر عملکرد خود دولت داشته باشد؟ و اثرگذاری آن در دولت به چه شکلی متجلی می گردد؟ فرضیه مقاله حاکی از آن است که فناوری های وب 2 به طور بالقوه، روش و عملکرد دولت سنتی را دگرگون کرده، منجر به شکل گیری نوع جدیدی از دولت شده است که در ادبیات مربوط به علوم ارتباطات و سیاسی از آن به عنوان «دولت 2» یاد می شود. این پژوهش نشان می دهد که وب 2 منجر به افزایش سطح عملکرد دولت می شود. در واقع دولت 2 نه تنها از ادغام فناوری های ارتباطاتی و اطلاعاتی جدید تأثیر پذیرفته، بلکه از آثار این فناوری ها نیز بهره مند شده است. مکانیسم هایی که وب 2 از طریق آن باعث افزایش سطح عملکرد دولت 2 می شود، عبارتند از: ایجاد فرهنگ باز، افزایش مشارکت شهروندان، ارتقای شفافیت دولت، شهروند محور کردن دولت و ترویج دموکراسی. در این مقاله سعی شده تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی - تحلیلی، پرسش و فرضیه پژوهش ارزیابی شود.
تحلیل کارکردهای ارزشی اعتقادی ایثار در میان رویش های نسل انقلاب (با تکیه بر آموزه های قرآنی و روایات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مطالعه کارکردهای ارزشی ایثار، انسان کوتاه ترین مسیر تعالی روحی را بازشناسی نموده و در می یابد که این مسیر چه اهدافی را در مقابل او قرار می دهد. هر یک از این کارکردها می تواند علاوه بر پاسداشت دستاوردهای پیشین، در تعمیق ریشه های ارزشی اعتقادی شیعه برای نسل نو نیز مؤثر باشد. پژوهش حاضر با روش کتابخانه ای و با هدف شناخت کارکردهای ارزشی اعتقادی ایثار و زمینه های مؤثر در انتقال آنها و رویش های نسل انقلاب اسلامی صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد کارکردهای ارزشی اعتقادی ایثار برای نسل جدید انقلاب، قابلیت کسب درجات عالی ربّانی و صعودِ معنوی را فراهم می سازد. ذلت گریزی، استقامت و پایداری، تحول گرایی، هدایت طلبی، همبستگی اجتماعی و امید به آینده از نتایج کارکردهای ایثار به شمار می رود که رویش های نو را در صیانت از دستاوردهای انقلاب و فتح قله های جدید پیشرفت یاری می رساند.
آینده پژوهی روابط سیاسی ایران و عربستان و پیامدهای آن بر نظم منطقه ای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
۱۲۱-۱۳۸
حوزه های تخصصی:
در نظم چندقطبی، مجموعه امنیت منطقه ای خاورمیانه به عنوان یکی از مهم ترین و در عین حال پرتنش ترین مجموعه های امنیتی نظام بین الملل، دو کشور ایران و عربستان به عنوان مهم ترین کشورهای این مجموعه نقش بسیار زیادی در تحولات درون منطقه ای ایفا می کنند. در این میان عواملی همچون: تعارضات ایدئولوژیک، رقابت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک، نگاه متفاوت به نقش آمریکا در منطقه، برداشت های متفاوت از حاکمیت دین، قدرت و عدالت و... موجب حاکم شدن الگوی رقابت میان این دو کشور شده است. اما این الگو می تواند با توجه به متغیرهای گوناگون به الگوهای دیگری از روابط میان دو کشور تبدیل شده و پیامدهای متفاوتی بر نظم امنیتی خاورمیانه داشته باشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی آینده پژوهی روابط سیاسی ایران و عربستان و پیامدهای آن بر نظم منطقه ای خاورمیانه است، سؤال این پژوهش نیز آن است که سیر تحول در الگوی رفتاری ایران و عربستان سعودی چه پیامدهایی بر این نظم خواهد داشت؟ این پژوهش یک پژوهش تحقیقی، توصیفی با رویکرد آینده پژوهانه و با استفاده از روش سناریونویسی می باشد.
تأثیر مبانی کلامی امام خمینی بر تکوین خرده گفتمان گرافیک انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
۱۸۳-۲۰۶
حوزه های تخصصی:
در دوران پهلوی چندین گفتمان و خرده گفتمان به طور همزمان در حوزه تجسمی ایران حاکم بود که یکی از آنها خرده گفتمان گرافیک انقلاب می باشد. این خرده گفتمانِ انتقادی، حول دال مرکزی امام خمینی+ شکل گرفت و با طرد رقبای خود توانست آرام آرام صورت بندی و با پیروزی انقلاب اسلامی به گفتمان مسلط جامعه ایران تبدیل شود. مسئله اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مبانی کلامی امام خمینی+ در تکوین این خرده گفتمان است. از این رو، جستار حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که خرده گفتمان گرافیک انقلاب اسلامی چگونه براساس اندیشه های امام خمینی+ شکل گرفت؟ روش کلی این پژوهش، تحلیلی تاریخی است که با استفاده از روش تحلیل کیفی، نظریه گفتمان و منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که امام خمینی+، به عنوان دال مرکزی خرده گفتمان انقلاب اسلامی موجب مفصل بندی مفاهیمی در اطراف خود شد که این مفاهیم موجب صورت بندی یک خرده گفتمان در حوزه گرافیک ایران گشت.
تحولات مفهومی امر انقلابی در گفتمان اصلاح طلبی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
105 - 140
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تحولات مفهومی امر انقلابی در گفتمان اصلاح طلبی انجام گرفت. برای تبیین معنادار رابطه میان امر انقلابی گری و اصلاح طلبی، از رهیافت نظری لاکلائو و موف استفاده گردید. با رحلت امام خمینی، گفتمان جمهوری اسلامی که با دال های اسلام و جمهوریت مفصل بندی می شد، راه برای برداشت ها و تفاسیر متفاوت باز شد که نتیجه آن، شکل گیری دو طیف سیاسی رقیب با عنوان «اصلاح طلب» و «اصول گرا» بود. گفتمان اصلاح طلبی، شعارهای انقلاب اسلامی همچون آزادی، مردم سالاری، قانون گرایی، دموکراسی دینی، حقوق بشر و ... را در خود جای داد و با این تفکر که نیاز جامعه ایرانی، داشتن روابط عادلانه و آزاد با همه جهان است، رویکردهای جدیدی را در خود پذیرا گردید. این گفتمان، حول دال مرکزی مردم سالاری و دال های شناور جامعه مدنی، توسعه سیاسی، قانون گرایی، آزادی و تساهل شکل گرفت و نظام معنایی را شکل داد که بر اساس آن سعی نمود ساختار معنایی گفتمان اصول گرایان را در هم شکند. در مقابل، اصول گرایان سعی کردند با ایجاد مفصل بندی جدید و افزودن دال هایی چون عدالت، امنیت، ارزش ها، تهاجم فرهنگی و ... حول دال مرکزی ولایت، نظام معنایی خود را شکل داده و دال مرکزی اصلاح طلبان و دال های شناور آن را ساختارشکنی نمایند. گفتمان اصلاح طلبی امکان های زیادی برای تحول در جامعه ایجاد کرد، اما نتوانست در مقابل موانع شکل گرفته پیروز شود. هرچند در گفتمان اصلاح طلبی، تغییراتی در عناصر انقلاب اسلامی شکل گرفت، اما این بدان معنا نبوده که امر انقلابی به کل از بین رفته است، بلکه بدان معناست که گفتمان اصلاح طلبی به جای تأکید بر مؤلفه هایی همچون عدالت محوری، به عناصری همچون مردم سالاری، آزادی، توسعه سیاسی و قانون مداری توجه نموده است. درواقع می توان گفت که امر انقلابی در گفتمان اصلاح طلبی برساخته شده است و تولیدکنندگان گفتمان اصلاح طلبی همواره نقشی تأثیرگذار در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب اسلامی داشته است.
درک رفتار افکار عمومی در سیاست خارجی معاصر
حوزه های تخصصی:
افکار عمومی به مثابه بخشی از زیست سیاسی جوامع و کارگزار روشنگر، شرّ ضروری در سیاست خارجی است. در حالی که رهیافت سنتی با توجیه رازوارگی به عنوان ضرورت سیاست خارجی، تلقی رسانه های جمعی به عنوان عقل منفصل افکار عمومی و قرائت استعلایی از سیاست خارجی، منکر زیست سیاسی مستقل افکار عمومی است، قرائت نوین با انتقاد از نگاه ویترینی رهیافت سنتی، تکیه بر فرسایش انحصار اطلاعاتی سیاست گذاران در پرتو فرافرآیندهای جهانی شدن و انقلاب شناختی، قائل به تأثیر افکار عمومی بر سیاست خارجی است. اهمّیت افکار عمومی در رهیافت مدرن تا حدّی است که ناسازگاری شناختی بین افکار عمومی و سیاست گذاران خارجی، تصمیم گیری خردمندانه را متزلزل می سازد. در بیان دیگر، دسترس پذیری سیاست خارجی، هزاره سوم را به قرن شهروندی مبدّل ساخت. بر اساس این ملاحظات، تحلیل پیوند بین افکار عمومی و سیاست خارجی به اهتمام اصلی نگاشته جاری بدل شد. برخلاف قرائت علمای روابط بین الملل که افکار عمومی را بی نگرش و کنش پذیر می پندارند، فرضیه پژوهش، افکار عمومی را به عنوان کنش گران خردورزی تلقی می کند که بر حسب محیط و موضوع تصمیم، بر سیاست خارجی اثر می گذارند. پژوهش جاری با استفاده از رهیافت جامعه شناسی کثرت گرا و تز اولویت شناختی، و روش تحلیلی- تطبیقی به آزمون فرضیه مبادرت می کند.
ساختار نظام سیاسی چین: رویکردی نهادی به زمینه تصمیم سازی
حوزه های تخصصی:
یکی از زمینه های مغفول در مطالعه کشورها در دانش روابط بین الملل بررسی و توجه به ویژگی های نظام های سیاسی و ترتیبات نهادی آن هاست. . از زمانی که بحث ظهور چین به عنوان یک قدرت جدید در عرصه بین المللی مورد توجه گرفته است عمده تلاش ها برای تبیین جایگاه و آینده چین به تاثیر ساختار نظام بین المللی و رابطه دولت با محیط های منطقه ای و جهانی این کشور معطوف شد. هدف این مقاله نشان دادن ریشه های ساختاری و نهادی تصمیم گیری در نظام سیاسی چین است. بر همین اساس، این مقاله با روش توصیفی-تبیینی و درک جایگاه نظام سیاسی و تحولات نهادی در جمهوری خلق چین به دنبال بررسی روندهایی است که تحول آن ها نشان می دهد که چگونه رفتار داخلی و بین المللی جمهوری خلق چین در دهه های اخیر دچار تغییر شده است. بررسی ساختار نهادها نشانگر نوع رفتار داخلی و واشکافی نسل های رهبری و جناح های درون حزبی موید نوع نگرش به رفتارهای چین در عرصه بین المللی است. یافته های این مقاله نشان می دهد که پویایی های نهادی تصمیم سازی در چین مولد شاخص هایی بوده که الگوی رفتاری این کشور را در داخل و خارج به عمل گرایی نزدیک کرده است. این ویژگی ها عبارت اند از: ارجحیت یافتن تخصص بر تعهد، توجه به برتری حزب و قدرت آن، کاسته شدن از اهمیت نظامیان و توجه به تکنوکرات ها و تغییر مبنای مشروعیت نظام سیاسی از ایدئولوژی به کارآمدی.