فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۰۱ تا ۳٬۴۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
7 - 33
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی در ایران معادلات سیاسی امنیتی خاورمیانه را به طورکلی تغییر داد. یکی از مهم ترین این تغییرات تقابل ایران و عربستان به عنوان دو کشور قدرتمند و تأثیرگذار منطقه بود که قبل از آن، روابط به نسبت دوستانه و هماهنگی در سطح منطقه داشتند. در پاسخ به چرایی این تقابل، پژوهشگران دلایل زیادی را مانند رقابت ایدئولوژیک، رقابت هژمونیک، نقش قدرت های مداخله گر و... مطرح کرده اند. در این پژوهش تلاش شده است تأثیر ایدئولوژی مذهبی (رقابت ایدئولوژیک) در روابط تنش آلود بین ایران و عربستان سعودی به صورت ریشه ای و بنیادی بررسی شود و روابط ایران و عربستان در قالب ایدئولوژی شیعه در مقابل ایدئولوژی وهابی بعد از انقلاب اسلامی و سپس در رقابت دو کشور سوریه و یمن مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس یافته های این مقاله ایدئولوژی مذهبی یکی از مهم ترین عوامل تنش زا بین دو کشور بوده که به شکل قابل توجهی در تحولات دهه اخیر در یمن و سوریه مشهود بوده است.
فراترکیب آثار منتشره مرتبط با اندیشۀ سیاسی امام خمینی با تأکید بر روش شناسی پژوهش
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
131 - 153
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که اندیشه سیاسی امام خمینی زیربنا و شالوده عمده نظم فکری حاکم بر اندیشه تأسیس جمهوری اسلامی ایران است؛ لذا هرگونه تلاش برای شناخت ماهیت این نظم سیاسی نوپدید در جهان معاصر، لاجرم از شناخت قریب به واقع از ماهیت، ارزش ها و سازوکارهای درونی نظام اندیشه ورزی سیاسی بنیان گذار آن است. ازاین رو، تلاش های نظری نه چندان پرتعداد برای تبیین اصول روش شناختی حاکم بر مطالعه و فهم اندیشه سیاسی ایشان از سوی پژوهشگران و کاوندگان علوم سیاسی کشور انجام پذیرفته و روش های مختلفی برای این امر پیشنهاد شده است. نگارنده با هدف ارزیابی از میزان کارایی و اثربخشی روش های پیشنهادی موجود، درصدد است تا با بهره گیری از روش فراترکیب، روش مطلوب و کارآمد برای این امر را معرفی نماید. یافته های پژوهش حاضر بدین قرار است که فهم اندیشه سیاسی امام خمینی در چهارچوب قرائت نوگرایان فقهی معاصر یا همان جریان عقل گرای اجتهادی شیعی میسر بوده و خوانش ایشان از امر سیاسی نیز متأثر از همین فهم فقیهانه از سیاست است؛ لذا برخلاف آنچه برخی معتقدند، تقدم مصالح نظام اسلامی بر احکام اسلامی به نوعی کنار گذاشتن شریعت به نفع امر عرفی است. نگارنده بر این باور است که این رویکرد ناشی از فهم فقیهانه و نگرش نواندیشانه ایشان نسبت به امر دینی و قدسی است. در بُعد دوم این تحقیق که مسئله روش فهم است، به نظر می رسد در باب روش شناسی مطالعه اندیشه سیاسی امام خمینی، عنصر زمان و مکان نقش محوری داشته و کاربست روش های متن گرا در کنار روش های برهانی عقلی می تواند ظرفیت بالاتری برای فهم اندیشه سیاسی ایشان را فراهم آورد.
درک رفتار جنبش های اجتماعی در سیاست خارجی دوران معاصر
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
53 - 67
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی به عنوان یک موضوع الیتیستی در منطق کلاسیک، پیوندی با زیست سیاسی- اجتماعی ندارد. چنین قرائتی لزوما نه یک دروغ سیاسی، بلکه یک عصبیت شناختی است. با وجود گذار مطالعات جنبش های اجتماعی به ادبیات سیاست خارجی در طی سال های اخیر، هم چنان اثرات آن بر سیاست گذاری مغفول واقع می شود. چنین پنداشتی ناشی از عدم وجاهت نیروهای اجتماعی و عرصه های بدیل کنش سیاسی و تأکید بر عدم عقلانیت سیاست دموکراتیک در قرائت کلاسیک است. حال آن که جنبش ها به مثابه زبان شکاف های جوامع مدرن و ادامه سیاست با ابزارهای دیگر، موقعیت بی قرینه ای در هستی شناسی سیاست خارجی دارند. به این ترتیب، پرسش اصلی پژوهش جاری این است که آیا جنبش های اجتماعی به تغییر سیاست خارجی منجر می شوند یا این که تنها نمادهایی از تغییر در اولویت سیاست خارجی هستند؟ طبق فرضیه پژوهش، رهایی بخشی و تغییر گفتمان عمومی توسط جنبش ها ضمن تغییر قدرت، بستری برای تغییر سیاست به وجود می آورد. این پژوهش با کاربرد نظریه جامعه شناسی جنبش های اجتماعی و روش تحلیلی، به آزمون فرضیه دست می زند. طبق یافته های پژوهش، جنبش های اجتماعی و سیاست خارجی در پیوند متقابلند. به این معنا که سیاست خارجی بر تکوین جنبش ها اثر می گذارند و جنبش ها هم بر فرآیند سیاست گذاری خارجی تأثیر می گذارند.
دیپلماسی فرهنگی انقلاب اسلامی در حوزه ی روابط فرهنگی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
147 - 174
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران با تمرکز بر امور فرهنگی به پیروزی دست یافت و عناصر فرهنگی در آن غلبه داشت. این غلبه باعث شد تا در عرصه داخلی و بین المللی انتظار رفتارهای فرهنگی از جمهوری اسلامی بالا برود. در میان انواع دیپلماسی عمومی، دیپلماسی فرهنگی نقشی اساسی و تأثیرگذار ایفا می کرد. این عوامل موجب شد تا دیپلماسی فرهنگی در جمهوری اسلامی دارای اهمیت فراوان گردد. این مقاله تلاش کرده تا راهبردهای قوای مجریه در جمهوری اسلامی ایران را در دوره های مختلف و متناسب با گفتمان های آن ها موردمطالعه و بررسی قرار دهد. هرچند دیپلماسی فرهنگی در جمهوری اسلامی تنها در قوه مجریه خلاصه نشده است و نهادهای گوناگونی در این امر تشریک مساعی می کنند. نهادهایی که برخی ذیل قوه مجریه و برخی ذیل مقام معظم رهبری عمل می کنند. دغدغه اصلی نگارندگان مطالعه راهبردهای حاکم در دیپلماسی فرهنگی همچنین نهادها و ساختارهای موجود در دیپلماسی فرهنگی در جمهوری اسلامی بوده است. این مقاله در عرصه روابط فرهنگی حدفاصل دوران ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای تا حجت الاسلام حسن روحانی را در عرصه دیپلماسی فرهنگی موردمطالعه قرار داده است. روش پژوهش در این مقاله تلفیقی از گفتمان و نهادگرایی است.
زنان و صلح جهانی با تأکید بر صلح بانان زن سازمان ملل متحد و جامعه زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
211 - 244
حوزه های تخصصی:
اگرچه صلح از کهن ترین آرمان های بشر است، تاریخ بشر مشحون از درگیری ها، تعارضات و برخوردها است. بررسی ها نش ان داده که اقدامات تجاوزکارانه، درگیری های نظامی، سیاست های استعماری و هرگونه مداخله خارجی و نیز تروریسم و رفتارهای خشونت آمیز، زنان را بیشتر مورد آسیب قرار داده است. نقض حقوق انسانی زنان و کودکان در جریان جنگ ها و درگیری های نظامی به طور آش کار بنیان های سلامت و امنیت جامع ه بش ری را م ورد تهدی د ق رار داده است. در این میان مسئولیت حفظ و ترویج صلح یکی از بزرگ ترین وظایف صلح بانان زن در سازمان ملل متحد است و این نهاد جهانی برافزایش مشارکت زنان در حفظ صلح، ایجاد صلح و استقرار صلح به ویژه از زمان تصویب قطعنامه 1325 شورای امنیت سازمان ملل در سال 2000 در مورد زنان، تأکید داشته؛ لذا صلح و امنیت زنان، هدف مهمی برای صلح سازمان ملل بوده است. در این پژوهش با تمرکز بر کشورهای سودان جنوبی، لیبی و ساحل عاج، سؤال اصلی این است که صلح بانان زن سازمان ملل متحد در عملیات حفظ صلح و در جهت برقراری صلح چه نقشی ایفا کرده اند؟ همچنین نقش جامعه زنان ایرانی در ایجاد صلح و امنیت هم موردتوجه پژوهش حاضر است. این مقاله با رویکردی فمینیستی و بر پایه نظریه فمینیسم صلح طلب و از طریق منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی به این فرضیه رسیده است که حضور نیروهای حافظ صلح زن به دلیل استعدادها، ویژگی ها و مزایای عملی، به داشتن یک عملیات حفظ صلح مؤثرتر کمک کرده است و به این دلیل هم شاهد گسترش صلح بانان زن در عملیات حفظ صلح هستیم.
نظارت در اندیشه سیاسی خواجه نظام الملک طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
103 - 129
حوزه های تخصصی:
مفهوم نظارت از جمله مهمترین موضوعاتی است که در حوزه سیاست و مدیریت نظام های سیاسی مطرح بوده است. در این مقاله تلاش شده است تا مفهوم با اهمیت نظارت و نشانگان آن در اندیشه و عمل خواجه نظام الملک طوسی مورد واکاوی قرار گیرد. لذا پرسش اصلی پژوهش آن است که جایگاه نظارت در اندیشه خواجه چیست؟ و چه سازوکارهایی را برای آن در نظر داشته است؟ یافته کلی این پژوهش آن است که خواجه برای نظارت اهمیتی ویژه قائل بوده و بر همین اساس مباحثی نظیر دادخواهی، نظارت بر زیردستان، گماردن جاسوس و ضرورت مجازات پنهانی و آشکار را مهمترین سازوکارهای نظارتی می پندارد. چارچوب نظری مقاله نظریه سیستم های دیوید ایستون با تأکید بر بحث بازخورد ، کنترل و نظارت انتخاب شده است . روش ما در این پژوهش، تفسیری از نوع کیفی بوده و روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای و اینترنتی است.
نقش سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی با تکیه بر تئوری وابستگی و حکمرانی درگروه کشورهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
187 - 214
حوزه های تخصصی:
برای هر کشوری رشد اقتصادی هدف اساسی تلقی می شود. از دیرباز این هدف مورد توجه برنامه ریزان اقتصادی بوده است. برای شناخت بهتر این هدف باید به عوامل مؤثر بر آن پی برد. سرمایه گذاری مستقیم خارجی به منظور تأمین مالی طرح های اقتصادی از جمله مهم ترین دغدغه های تصمیم گیران اقتصادی در جامعه است. در این بین برخی عوامل بنیادی و حیاتی که در رابطه بین رشد اقتصادی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی نقش مؤثری ایفا کرده و کمتر مورد توجه قرار گرفته است، می توان به نحوه حکمرانی کشورها و میزان وابستگی کشورها به کشورهای توسعه یافته اشاره کرد. لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی نقش سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی با تکیه بر تئوری وابستگی و حکمرانی درگروه کشورهای در حال توسعه طی بازه زمانی 2017-1990 و با استفاده رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی می باشد. جهت نیل به این هدف کلی، سه مدل برآورد شده است؛ مدل اول عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی، مدل دوم عوامل مؤثر بر نرخ ارز و مدل سوم عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی. نتایج برآورد مدل اول تحقیق نشان داد که سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه اثر معناداری ندارد. از طرفی نتایج نشان داد که شاخص حکمرانی و شاخص وابستگی بر رشد اقتصادی اثری مثبت دارند. همچنین نتایج اثر متقابل نشان داد که حکمرانی و وابستگی اثر یکدیگر را بر رشد اقتصادی تقویت می کنند. نتایج برآورد مدل سوم نشان داد که رشد اقتصادی و شاخص حکمرانی اثری مثبت بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارند. از طرفی، شاخص وابستگی اثر معناداری را بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی نشان نداد. در نهایت نیز بر اساس نتایج به دست آمده، برخی پیشنهادات ارائه گردیده است.
ارزیابی مبانی پارادایمی مرامنامه احزاب ایران بعد از انقلاب(مطالعه موردی حزب جمهوری اسلامی، حزب کارگزاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود احزاب در فضای سیاسی کشورها بسیار ضروری است. احزاب خصوصا در عرصه انتخابات اهمیت بسزایی دارند زیرا به نوعی جهت گیری سیاسی و خط مشی عملی افراد برخاسته از احزاب در امور مملکت داری نشان می دهد که نشات گرفته از جهان بینی و اصول فکری حزب آنها است.لذا پژوهش حاضر تلاشی به منظور تحلیل مبانی فکری و پارادایمی دو حزب مطرح بعد از انقلاب (جمهوری اسلامی،کارگزارن) است.جامعه آماری پژوهش تمام احزاب ثبت شده در وزارت کشورتا سال 97 می باشد که دو حزب طبق نظرنخبگان انتخاب گردیداند. روش بررسی ، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد جهت دار(تلخیصی) است که از نرم افزار maxqdo 12 برای تحلیل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد سهم پارادایم تفسیری در هر حزب کارگزاران و پارادایم انتقادی در حزب جمهوری اسلامی بیشتر از سایر ابعاد پارادامی است همچنین شاهد عدم وجود یک برنامه مدون بر اساس یک پارادایم خاص در حزب هستیم بلکه ملغمه ای از عناصر پارادایمی(تفسیری،انتقادی،تفسیری) در تدوین مرامنامه های احزاب وجود دارد.
راهبرد دیپلماسی عمومی ایران در آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
275 - 304
حوزه های تخصصی:
استفاده از ابزارها و روش های موثر برای ایجاد چهره مثبت از یک کشور، موضوع مهمی است که در دیپلماسی عمومی مدنظر قرار می گیرد. با توجه به اینکه آفریقا یکی از حوزه های راهبردی ج.ا.ایران می باشد، اما ج.ا.ایران نتوانسته است از این ظرفیت به خوبی استفاده نماید و در زمینه دیپلماسی عمومی موفق عمل کند. این موضوع از آنجا اهمیت می یابد که حضور کشورهای رقیب با ج.ا.ایران در آفریقا در ایجاد چالش هایی برای ایران در این قاره تاثیرگذار بوده اند و موجب شده اند تا نگاه امنیتی نسبت به اقدامات ایران در آفریقا شکل بگیرد و ایران نتواند در حوزه تاثیرگذاری بر افکار عمومی آفریقا و پیشبرد اهداف و منافع مورد نظر خود عملکرد بهتری داشته باشد. اکنون این پرسش مطرح می شود که راهبرد موثر جمهوری اسلامی ایران برای موفقیت دیپلماسی عمومی در آفریقا چیست؟ در پژوهش پیش رو در ابتدا با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای به واکاوای دیپلماسی عمومی ایران در آفریقا و نگاه امنیتی شکل گرفته در این خصوص با استفاده از ((مکتب کپنهاگ)) پرداخته شده است. سپس با استفاده از مصاحبه عمقی(یکی از مجموعه های روش پیمایشی) با بیست فرد متخصص در حوزه آفریقا و دیپلماسی عمومی و همچنین روش تحلیل ماتریس سوات تلاش شد تا داده های گردآوری شده مورد بررسی قرار گیرند که نوآوری مقاله حاضر می باشد. از اینرو نتایج به دست آمده دلالت بر آن دارد که راهبرد واکنشی یا بازنگری، با تضعیف نگاه امنیتی شکل گرفته نسبت به فعالیت های ایران در آفریقا، می تواند موجبات ارتقاء و موفقیت دیپلماسی عمومی ایران در این قاره را فراهم آورد.
تعامل و تقابل «گفتمان های سیاسی» و «راهبردهای ملی» در سیاست خارجی ایران
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی در مقام مهمترین نمود رفتار بین المللی دولت ها همواره عرصه تعامل میان نظریه و عمل بوده است. در این میان، هر گفتمان سیاسی که قدرت را در دست می گیرد، بر مبنای جهان بینی خاصی که نسبت به نظم حاکم در سطح منطقه و جهان دارد، در عرصه سیاست خارجی نگرش های مختلف و بعضاً متعارضی را در چارچوب راهبردهای ملی اتخاذ می کند. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چگونه سیاست خارجی ایران در «گفتمان سیاسی» و «راهبردهای ملی» دولت سید محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد شکل گرفته است؟ پیامد نقش های ملی و راهبردهای کلان این دو گفتمان برای سیاست خارجی ایران چه بوده است؟ برای پاسخ به سؤال فوق، نگارنده تلاش می کند با استفاده از ابزارهای تحلیل «نظریه نقش» و روش توصیفی این فرضیه را بررسی کند که «راهبردهای کلان ملی» متفاوتِ روسای جمهور ایران به اجرای سیاست خارجی متفاوت و بعضاً متعارضی منجر شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در عرصه سیاست خارجی ایران، شاهد تعاطی و تقابل راهبرد گفتمان های مختلف هستیم و تقابل این راهبردها منجر به عدم استفاده مطلوب از ابزار «سیاست خارجی» جهت تحقق اهداف ملی شده است.
ریاست معنوی در فلسفه سیاسی ایرانی از منظر هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
85 - 109
حوزه های تخصصی:
برجستگی روح معنویت گرایی در ذهن و ضمیر انسان ایرانی و البته انعکاس آن در هستی شناسی، انسان شناسی و فرجام شناسی اندیشه ایرانی، در پرداختن به امر سیاسی نیز پیامدهای خود را آشکار خواهد ساخت. در این پژوهش بر آنیم تا از این منظر به بررسی جایگاه، چیستی و تداوم ریاست و سیاست باطنی و روحانی و به طور خاص شاه آرمانی و ولایت معنوی در فلسفه ایرانی بپردازیم. در این زمینه، اندیشه های هانری کربن، به عنوان فیلسوفی که در جای جای آثار خود به این استعداد ایرانی اشاره دارد، و درک و دریافت وی از مضامین بالا، هدایتگر مسیر و مقصود ما بوده است. در پاسخ به این پرسش که مبانی شاه آرمانی و ولایت معنوی در فلسفه سیاسیِ ایرانی چیست؟ مستلزم آن بوده ایم تا از ساحت «علم سیاست» به «فلسفه سیاسی» با مختصاتی که در ادامه بدان اشاره شده است، گذر نماییم. به اختصار، درکی که از شاه آرمانی و ولایت معنوی و به طور کلی سیاست باطنی در اینجا توصیف می شود، در ساحتی کلی، ژرف اندیشانه، فراتاریخی و مبنایی است که قابل فهم می باشد و این امری متمایز با سطح جزئی، تاریخی و عینی سیاست بوده و قابل فروکاست یا مقایسه صوری با مقتضیات و واقعیات موجود آن نیست. به باور ما، کربن بر آن است تا ضمن تأکید و برجسته سازی بُعد معنویِ نبوّت و امامت، تمایزی بین ولایت، ریاست و هدایت روحانی با شکل ظاهری و دنیوی آن ایجاد نموده و بی آنکه مجبور باشد تا از آرمان به واقعیت سقوط کند، با اصالتی که به عالم و ساحتی مینوی و باطنی و تاریخ و زمانی لطیف و درونی در جهان بینی فلسفه ایرانی دریافته و بهره گیری از تأکیدی که در آنجا به آرمان شهر، شاه آرمانی و فرشگرد و منجی گرایی وجود دارد، از مفهومی چون ولایت و ریاست معنوی سخن بگوید.
چرخش استراتژیک آمریکا از خلیج فارس به منطقه آسیا – پاسیفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
111 - 131
حوزه های تخصصی:
قدرت های فرامنطقه ای غرب در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس بر روی حیات سیاسی و اقتصادی و... تأثیر گذاشته است. منابع نفت و گاز منطقه خلیج فارس قبل از جنگ جهانی اول کشف شد و پس از جنگ در ترمیم ویرانی های ناشی از آن نقش مهمی ایفا کرد. به نظر می آید رفتار سیاسی بسیاری از قدرت های بزرگ در منطقه خلیج فارس متأثر از وجود منابع انرژی سرشار و ارزان آن بوده است. هدف بنیادین این پژوهش بررسی میزان ذخایر نفت و گاز شیل و بهره برداری از آن در آمریکا، کانادا و اروپا و تأثیر این منابع بر رفتار سیاسی جدید آمریکا و سایر بازیگران قدرتمند اروپایی است. امروز به صراحت می توان گفت میزان برداشت منابع نفت و گاز شیل در آمریکا که به مرز ده میلیون بشکه در روز نزدیک می شود، ضمن تحولی نوین در فناوری استخراج و بهره برداری این منابع، سببتأثیرگذاری بر قیمت نفت و گاز در جهان و ایجاد ثبات در تأمین امنیت انرژی در نیمه نخست قرن فرارو خواهد شد. از ویژگی های بارز منابع عظیم نفت و گاز شیل تغییر و چرخش استراتژیک آمریکا از خلیج فارس به آسیا – پاسیفیک است که در رقابت و همکاری با سه قدرت بزرگ منطقه یعنی چین، هند و ژاپن و در تعامل بیشتر با آسه آن و استرالیا قرار خواهد گرفت. منطقه آسیا – پاسیفیک در قرن بیست ویکم مهد تمرکز سرمایه، فناوری و بازار بزرگ مصرف کالا و خدمات خواهد بود. آمریکا برای اینکه بتواند منافع لازم را از این منطقه ببرد، از ابتدای این قرن با چرخش استراتژیک از خلیج فارس به آسیا – پاسیفیک تمرکز کرده و حضور خود را پررنگ ساخته است و تا مدت زمانی طولانی در این منطقه باقی خواهد ماند.
رویکرد بیلفلد و دلالت های آن برای تاریخ نگاری اندیشه سیاسی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
211 - 228
حوزه های تخصصی:
مورخان بیلفلد، در کنار سایر مکاتب مهم تاریخ نگاری، در نیمه دوم قرن بیستم میلادی به موفقیت هایی در ارائه رویکردی جدید برای مطالعه پدیده های اجتماعی دست یافته اند. در این رویکرد، مورخان با تأکید بر نظریه های کلان علم اجتماع بر این باورند که مطالعه ساختارها، کلیت ها و روندها در یک برهه زمانی به خصوص دوران معاصر باید در دستور کار مورخ اجتماع باشد، در نتیجه، مطالعه سایر ابعاد پدیده ها باید داخل پرانتز قرار گیرد. مقاله حاضر بر این مدعاست که رویکرد مذکور می تواند دلالت های مهمی برای تاریخ نگاری ایده ها، در معنای موسع کلمه، و اندیشه سیاسی در ایران داشته باشد؛ دلالت های معرفتی مهمی مانند پیوند دادن ایده ها و اجتماع، تأکید بر مطالعه روندهای شکل گیر ایده ها و در نهایت، توجه به ساختارهای کلی و جمعی ایده ها. اما در دلالت های انتولوژیک، رویکرد مذکور با تقدم بر هستی ها، اهمیتی برای وجود ایده ها و اندیشه ها قائل نمی شود و در دلالت های روشی، کاربست شیوه های کمی از طریق این رویکرد نمی تواند راهی به سوی فهم ایده های سیاسی به طور کلی داشته باشد. بنابراین، رویکرد بیلفلد به لحاظ معرفتی در برخی موارد می تواند واجد دلالت های مهمی برای تاریخ ایده های سیاسی به خصوص در ایران باشد، ولی به لحاظ انتولوژیک و روشی، در حیطه تاریخ نگاری ایده ها دلالت های آن باید دچار جرح و تعدیل های متهورانه شود تا از قبلِ آن بتوان فهمی بسنده از پدیده های تاریخی در ایران به دست داد.
ژان ژاک روسو و بسط ایده شهروندی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
307 - 325
حوزه های تخصصی:
جریان غالب در تفسیر فلسفه سیاسی روسو، جریانی است که می کوشد فهم روسو را به فهم «تمایز جوهری» او از هابز و لاک منوط کند. بدین ترتیب فهم ایده شهروندی مدرن که با فلسفه سیاسی روسو وارد مرحله ای اساسی شد نیز اغلب بر همین منوال، یعنی با تأکید بر «تمایز جوهری» میان ایده شهروندی نزد هابز و روسو به انجام می رسد. اما پیچیدگی و چندلایگیِ فلسفه سیاسی روسو نباید موجب شود که از پیوند محکم و اساسی آن با طرح نوینی که هابز درانداخت، غفلت ورزیم. در واقع روسو درست به مانند اسلاف مدرن خویش با این حُکم موافقت کرد که انسان بنا به طبیعت خویش، موجودی غیرسیاسی است و اینکه تحلیل وضع بشر را باید از ایده فرد آغاز کرد. هدف از این مقاله کوشش برای نشان دادن این امر است که فهم فلسفه سیاسی روسو و به تبع آن فهم ایده شهروندی نزد روسو، بیشتر از آنکه در پرتو آن «تمایز جوهری» امکان پذیر باشد، در ذیلِ بسط ایده هابز و به یک معنا رادیکال کردن آن ایده قابل فهم است. ما می خواهیم نشان دهیم که ایده فرد صاحب حق در فلسفه سیاسی روسو، همان مبنایی است که اجازه نمی دهد تمایز میان فلسفه او و هابز چندان «جوهری» باشد. بر همین اساس آنچه روسو را از هابز و لاک و لاجرم شهروند روسویی را از شهروندی هابزی و لاکی متمایز می کند، بسط مقدمات هابزی و به یک معنا رادیکال کردن مبانی مدرنیستی فلسفه سیاسی هابز است که به درکی از شهروندی نزد روسو منتهی شد که اکنون در مقام طبیعت ثانوی انسان مدرن خودنمایی می کند.
مناسبات امنیت و آزادی از دیدگاه سید قطب مبتنی بر نظریه استخدام علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
345 - 365
حوزه های تخصصی:
کاربست مطالعات امنیتی نقش بسزایی در تنظیم روابط اجتماعی دارد. مناسبات امنیت و آزادی در جوامع بشری، از مباحث مطالعات امنیتی به شمار می آید. شناخت دیدگاه اندیشمندان اسلامی در مورد نسبت امنیت و آزادی از جمله روش هایی است که در تنظیم آن نسبت راهگشاست.سید قطب از جمله اندیشمندانی است که در آثار خود به مباحث امنیتی پرداخته است. با وجود این، پژوهش های اندکی در این زمینه صورت گرفته است. این مقاله درصدد است تا دیدگاه سید قطب را درباره نسبت امنیت و آزادی در سه بُعد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به دست آورد. سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که مناسبات امنیت و آزادی در اندیشه سید قطب، چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش برهان سبر و تقسیم و از نظریه استخدام علامه طباطبایی(ره) به عنوان چارچوب نظری استفاده شده است. از مهم ترین یافته های این مقاله این است که هیچ یک از امنیت و آزادی در اندیشه سید قطب بر یکدیگر تقدم ندارند، بلکه نسبتی تعاملی متعالی میان آن دو برقرار است و این نسبت به اعتقاد سید قطب، نشأت گرفته از کاربست قوانین اسلام درباره هریک از امنیت و آزادی است و تنها در جامعه اسلامی است که چنین مناسباتی میان امنیت و آزادی برقرار می شود. نتایج این پژوهش ضمن ایجاد توسعه علمی در مباحث مربوط به امنیت و آزادی، در امر قانونگذاری و حل تزاحمات در نظام سیاسی کاربرد دارد.
نقش قدرت نمادین در روابط خارجی ترکیه و آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیای مرکزی از مناطقی است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی محل رقابت و نفوذ قدرت های منطقه ای به خصوص ترکیه قرار گرفت. طی دو دهه اخیر، ترکیه با استفاده از روابط فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی تلاش گسترده ای را برای نهادینه کردن قدرت خود در این منطقه آغاز کرده است. پرسش نویسندگان مقاله این است که نخبگان سیاسی ترکیه چگونه به تحکیم قدرت نمادین در آسیای مرکزی موفق شده اند؟ به منظور پاسخ به این پرسش از نظریه پیر بوردیو، جامعه شناس فرانسوی، درباره زبان و قدرت نمادین بهره می گیریم و چهارچوب نظری مقاله را بر این اساس استوار می کنیم. فرضیه مقاله این است که نخبگان سیاسی ترکیه با بهره گیری از سرمایه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، و نمادین با ارائه چهره ای نمادین از قدرت به افزایش حوزه نفوذ خود در میدان سیاسی آسیای مرکزی مبادرت کردند. از این رو، شناخت ماهیت قدرت نمادین و به کارگیری آن در سیاست خارجی ترکیه از سال 2002 میلادی در آسیای مرکزی هدف اصلی مقاله حاضر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ترکیه با اتکا بر سرمایه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و نمادین در صدد گسترش حوزه نفوذ خود در منطقه است. در این مقاله از روش تحقیق کیفی استفاده شده و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی (کتاب خانه ای) است.
تحولات نقش و کارکرد زنان در نظام اقتصاد سیاسی ژاپن از دهه 1990 به بعد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن اقتصاد آثار چندی بر امور داخلی و بیرونی جوامع هم چون امور حاکمیتی آن به هم راه داشته است. در این بین، نقش دولت به منزله تنها نهاد دارای اقتدار عالیه به منظور پاسخ گویی به تحولات بیرونی و انطباق با آن ها جایگاه ویژه ای دارد. این انطباق پی آمدهای داخلی بر تمامی نهادها، ترتیبات، و طبقات اجتماعی در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی دارد. هدف نگارندگان در این مقاله تحلیل واکنش ها و پاسخ های دولت ژاپن و هواداران فمینیست به تغییرات در اقتصاد سیاسی و هم چنین الگوهای تشکیل خانواده از دهه 1990 با توجه به گفتمان موجود مشترک بین اقتصاد سیاسی و نهاد خانواده در ژاپن است. ازاین رو، پرسش این مقاله این است که چه رابطه ای بین بازسازی اقتصاد سیاسی و تحول خانواده ها و نقش های جنسیتی زنان در ژاپن معاصر از دهه 1990 به بعد وجود داشته است؟ فرضیه نوشتار این است که بازسازی اقتصاد سیاسی متأثر از تحولات پدیده جهانی شدن، زنان ژاپنی را بر آن داشته تا جهشی شتاب زده از مدل فوردیستی زندگی خانوادگی به یک ایده خوداتکایی فردی داشته باشند. یافته ها نشان می دهد که این تحولات پی آمدهایی هم چون رشد مطالبات برابرخواهانه زنان، کاهش ازدواج و نرخ تولد، تضعیف نهاد سنتی خانواده، و درنتیجه لزوم دخالت دولت در سیاست های اجتماعی و اقتصادی را به هم راه داشته است. روش پژوهش در این نوشتار از نوع توصیفی تحلیلی و برپایه گردآوری اسناد کتاب خانه ای و اینترنتی است.
حقوق سیاسی شهروندی در دولت نهم و دهم (احمدی نژاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
651 - 668
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش دارد تا با تأکید بر مدرنیته سیاسی، عملکرد و سیاستگذاری های دولت نهم و دهم در حوزه حقوق سیاسی شهروندی را در این دوره زمانی بررسی کند. مدرنیته سیاسی بر تفکیک و تمایز حوزه عمومی و خصوصی، دولت و جامعه و فرد و شهروند تأکید دارد. به رسمیت شناخته شدن این تمایز و تفکیکات به تحدید قدرت دولت، گسترش جامعه مدنی و آزادی های سیاسی، حاکمیت قانون و ... منجر می شود، که زمینه ساز توسعه حقوق سیاسی شهروندی است. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی صرفاً به بررسی حقوق سیاسی شهروندی که از مؤلفه های مدرنیته سیاسی محسوب می شود، می پردازد. از آنجا که در دولت نهم و دهم شاهد به هم ریختن تمایزات و تفکیکات مورد تأکید مدرنیته سیاسی هستیم، با نوعی اقتدارگرایی، گسترش دخالت دولت، محدود شدن و تضعیف هرچه بیشتر حقوق سیاسی شهروندی مواجهیم. سؤال این پژوهش عبارت است از اینکه سیاستگذاری های حقوق سیاسی شهروندی دولت نهم و دهم در حوزه مدرنیته سیاسی چگونه قابل تبیین است؟ فرض ما این است که سیاستگذاری های دولت نهم و دهم در جهت تضعیف حقوق سیاسی شهروندی و گسترش جامعه توده وار قرار دارد.
پایه های مدنی هویت ایرانی؛ بررسی هویت اجتماعی آفریقایی تباران در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
459 - 481
حوزه های تخصصی:
پیشین حضور آفریقاییان در ایران (به ویژه جنوب ایران) به بیش از دو قرن پیش بازمی گردد که برای اولین و در قالب برده از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وارد ایران شدند. در طول این دو قرن حضور و به واسطه مهاجرت اجباری، فرایند شکل گیری یا تغییر هویت آنها با فراز و نشیب های فراوانی روبه رو بوده است که به طور خاص می توان در سه مرحله و با عنوان «برده»، «آزاد» و «ایرانی» از آنها نام برد. با وجود این فرازوفرودها و برخلاف تجربه دهشتناک بردگان آفریقایی در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکایی، آفریقایی تباران در ایران تجربه نسبتاً مسالمت آمیزی داشتند. این تجربه که در نوع خود بسیار کم نظیر و حائز اهمیت است، متأسفانه کمتر بررسی و تحلیل علمی شده است. تجربه زیست مسالمت آمیز میان آفریقایی تباران و ایرانیان به اندازه ای خوشایند بوده است که بسیاری از آفریقایی تباران خود را با افتخار «ایرانی» نامیده و حتی برخی از آنها انتساب یا تعلق خاطر به دیگر هویت های نژادی یا قومیتی (مانند آفریقایی، تانزانیایی یا زنگباری) را رد کردند. تحقیق حاضر، با درنظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی حاضر (رقیق شدن محدودیت ها و موانع مکانی و زمانی و در نتیجه سهل شدن امکان ارتباط با سرزمین آبا و اجدادی و تأثیرات آن در هویت)، به بررسی میزان تعلق خاطر ایرانیان آفریقایی تبار به هویت ملی، قومی و فرهنگی آنها پس از دو قرن حضور در ایران می پردازد. بررسی میزان تأثیرگذاری مؤلفه های هویت سازی مانند ملیت و تابعیت، دین، فرهنگ و قومیت در این تحقیق مورد تأکید خاص قرار گرفته است.
فوکو؛ کنش پارهسیاییِ انقلابِ شیعی و یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
555 - 572
حوزه های تخصصی:
پژوهش های بسیاری درباره رویکرد فوکو به انقلاب اسلامی ایران انجام گرفته، اما هیچ کدام به رابطه آن با فلسفه یونان باستان اشاره نکرده است. هدف این مطالعه تطبیقی نشان دادن این نکته است که بدون فهم فلسفه یونان و نقد مسیحیت، علت حمایت فوکو از انقلاب روشن نخواهد بود. ازاین رو پرسش مقاله حاضر این است که از دید فوکو، چه رابطه ای میان انقلاب شیعی ایران و فلسفه یونان باستان وجود دارد؟ آیا چنین قرینه سازی هایی موجه است؟ از دید فوکو، پارهسیا عنصر بنیادین مشترک میان فلسفه یونان و تشیع است. سه مفهوم «شهید»،« آفرینش سوژه» و «مرجعیت» از ویژگی های پارهسیایی شیعی است. از دید او، غایت پارهسیا و تشیع، تبدیل افراد به سوژه های خودآیین است. او دریافتی متفاوت از مفهوم سیاسیِ «انقلاب» پیشنهاد می کند، همان گونه که تشیع را همچون معنویت سیاسی فهم می کند. هدف این مقاله، کشف خاستگاه فلسفیِ رویکرد فوکو به انقلاب است.