گویی تاریخ شفاهی پدیده ای است که هم در اعماق تاریخ بشر سابقه دارد و حتی پیش از پیدایش خط و زبان، برای انتقال مفاهیم گوناگون به کار رفته و هم پس از هزاران سال تمدن و پیشرفت، دوباره سر بر آورده است تا اصالت خود را به رخ مورخان بکشد.پس از اختراع ضبط صوت، اولین مواد تاریخ شفاهی در دست مورخان معاصر قرار گرفت و سرانجام پس از فراز و فرودهای نظری فراوان به عنوان رشته دانشگاهی در عرصه تاریخ تثبیت شد.اما در ایران معاصر رویکرد متقن و بادوامی نسبت به این مقوله وجود نداشت و حتی پایه گذاران تاریخ نگاری معاصر ایران مانند اقبال آشتیانی نیز توجه چندانی به این گرایش تاریخ نگاری نشان ندادند. اما پیروزی انقلاب اسلامی ارزش خاطره های جمعی و فردی را به شدت بالا برد و تاریخ نگاری شفاهی ما ایرانیان تحت تاثیر بازتاب های این انقلاب رونق گرفت. به هرحال تاریخ نگاری در ایران معاصر، اعم از آنچه تحت تاثیر شرق شناسی قرار گرفته و آنچه تحت تاثیر مارکسیسم بود و حتی شیوه سنتی تاریخ نگاری، همیشه بر روش مونولوگ استوار بود که مزایا و کاستی های خود را دارد. شیوه تاریخ شفاهی که بر دیالوگ استوار می باشد در حقیقت بسیاری از کاستی های روش های دیگر را جبران می کند و فرصت باز شدن زوایای تاریک تاریخ را بیشتر فراهم می نماید. متن زیر حاصل نشست جمعی از صاحب نظران این مقوله است که مجله زمانه تقدیمتان می نماید.
در مسیر حرکت و مبارزه سیدجمالالدین اسدآبادی کسان بسیاری تاثیرگذارند و کسان بسیاری نیز اثر پذیرفتند. او پس از تحصیلات مقدماتی در ایران به عتبات عالیات رفت و مدت 4 سال در محضر شیخ انصاری علیهالرحمه زانوی شاگردی زد و شخصیت علمی خود را در این مرحله قوام و استواری بخشید. سیدجمال با پادشاه ایران (ناصرالدینشاه) و صدر اعظمش، میرزاعلی اصغرخان امینالسلطان و همچنین سلطان عثمانی (عبدالحمید دوم) معاصر بود و همکاریهایی را با آنان بویژه عبدالحمید آغاز کرد لکن این تعاملها در عمل فرجام فرخندهای نیافت.
خودسانسوری پدیده ای روانی محسوب می شود که اکثر انسان ها آن را در روابط اجتماعی خود بروز می دهند، اما پیامدهای این رفتار، در مورد یک شخص معمولی که رویدادهای زندگی روزمره اش را برای نزدیکان بازگو می کند با شخصی که در تاریخ سیاسی ــ اجتماعی کشور تاثیرگذار بوده، کاملاً متفاوت است.برای پیش گیری از خودسانسوری در ثبت خاطرات و تاریخ شفاهی، مصاحبه گر مسئولیت مهمی را به عهده دارد و اوست که با داشتن دانش گسترده درباره موضوع مورد گفت وگو و نیز رعایت صداقت علمی و اصول بی طرفی باید جلوی ناگفته ماندن را بگیرد. در مقاله زیر نقد کتاب «خاطرات علی امینی» از این منظر انجام شده است.